بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به تاثیر نقش آمایش سرزمین در توسعه کشور بخصوص در مرزهای بین المللی می توان به نیاز برنامه ریزی در این سطح پی برد.آنچه در برنامه ریزی و نظام برنامه ریزی اهمیت دارد وجود برنامه منسجم و کارا برای بهبود شرایط و رسیدن به نقطه آرمانی است.تاثیری که آمایش مناطق مرزی بر روی مناطق می گذارد می تواند تا حد قابل توجه ای بالا و موثر باشد که خود در گام اول نقش اساسی را در ابعاد مختلف ایفاء می کند.در ان مقاله سعی به بررسی آمایش در مناطق مرزی شده است و با استفاده از روش ANP اقدام به اولویت بندی و راهکارهای آمایش در نظام برنامه ریزی با توجه به شاخص ها و معیار های ذکر شده پرداختیم.
در این پژوهش رویکردهای توسعه ی شهرهای مرزی در برنامه های آمایش سرزمین از منظر برآورد اهداف ملی و منطقه ای اولویت بندی شده است. از آنجا که عوامل متعددی در اولویت بندی برنامه ها دخیل است لذا، با نوعی تصمیم گیری پیچیده در این قسمت مواجه ایم. از جمله روش های مشهور در مواجه با مسائل تصمیم گیری و انتخاب و اولویت بندی گزینه ها، فنون MADM است. این فنون با اتخاذ الگوریتم های خاصی قادر به ارزیابی عوامل مختلف در تصمیم گیری و انتخاب گزینه ی مناسب هستند . فن به کارگرفته شده در این تحقیق، از جمله روش های مشهور در MADM، به نام فن فرآیند تحلیل شبکه ای - ANP - است.
کلید واژه:آمایش مرزی،آذربایجان شرقی،ANP ، نظام برنامه ریزی
مقدمه
فکرآمایش سرزمین در اواخر سال1345 در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در گزارشی با عنوان مسئله افزایش جمعیت تهران و نکاتی پیرامون سیاست عمرانی کشور مطرح شد. - توفیق،1384،ص. - 2 بعد از انقلاب اسلامی نیز طرح پایش آمایش سرزمین اسلامی توسط دفتر برنامه ریزی منطقه ای سازمان برنامه و بودجه در سال 1362 در 6 جلد منتشر شد و خلاصه و جمع بندی مطالعات مرحله اول نیز در تابستان 1364 انتشار یافت. در جلد نخست این مطالعات در مورد آمایش آمایش سرزمین اینگونه آمده است:"طرح پایه آمایش سرزمین طرحی است که بر چارچوب هدف ها و سیاست های کلی توسعه سازماندهی فضای ملی را پایه گذاری می کند" - همان،ص. - 96
طرح مطالعات آمایش سرزمین به دلیل مغایرت کلی با آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی از جمله عدالت در توسعه مناطق به نوعی از سال64 مسکوت باقی ماند. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر عدالت اجتماعی است. این تفکر ساماندهی فضا را به نحوی کاملا متفاوت از آنچه قبل از انقلاب بوده می طلبید. اما تفکر غالب بر مطالعات طرح پایه آمایش سرزمین اسلامی ایران که توسط وزارت برنامه و بودجه وقت - سازمان مدیریت و برنامه ریزی فعلی - در سال1364 تدوین گردید تفکر سرمایه داری و عملا در راستا و ادامه روند آمایش سرزمین با مخالفت مقامات سیاسی کشور واقع شد و عملا طی حدود 18سال به فراموشی سپرده شد.
هدف اصلی تفکر حاکم بر قانون اساسی جمهوری اسلامی رعایت عدالت اجتماعی است - پاپلی یزدی، 1384، ص. - 17در طی این سال ها علی رغم اجرای سیایت های اجرا شده از سوی مسئولین در جهت توسعه و عمران مناطق محروم محروم این سیایت ها به نتیجه مطلوب نرسید. بنابراین جهت ساماندهی توسعه این مناطق، اجرای درست و سنجیده عدالت اجتماعی، توجه به مناطق عق مانده و چاره جویی برای مساله تمرکز گرایی، ضوابط ملی آمایش سرزمین در 83/8/6 مورد تصویب هیات وزیران قرار گرفت. که یکی از ضوابط موجود در آن ملاحظات امنیتی و دفاعی است.
ملاحظات امنیتی ایران پس از انقلاب به طور کلی با استقرار نظام جمهوری اسلامی، شاخص ها وفاکتورهای نوینی در عرصه امنیت ملی مطرح شد که هرچند این شاخص ها در دوره های مختلف پس از انقلاب اسلامی متفاوت بوده اند. اما این تفاوت ها ذاتی و جوهری نبوده و بیشتر از نوع شکلی و نمادی است. از آنجا که در عرصه تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته است. می توان مبانی امنیت ملی در نظام جدید را به دو بخش تقسیم نمود: بخشی که به مفاهیمی چون اصل اسلام، موجودیت نظام، حاکمیت و ... برمی گردد و بخش دیگر که به کارآمدی حکومت بر می گردد . بنابراین باید کارآمدی حکومت را به عنوان یک اصل در امنیت ملی در این دوره هت مورد توجه قرار دارد.
اهداف امنیتی طرح آمایش سرزمین:
الف- پاسداری از انقلاب اسلامی و تداوم آن و حفظ دستاوردهای آن
ب- حفظ و دفاع از نظام جمهوری اسلامی ایران، استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی و منافع کشور ت- حفظ و تامین منابع ملی در خارج از مرزهای کشور
ث- حفظ و استقرار نظم و امنیت عمومی و تامین آسایش عمومی و مرزی و حقوقی و قانونی مردم سیاست های امنیتی طرح آمایش سرزمین
-1 افزایش اقتدار دفاعی، انتظامی به منظور بازدارندگی و پاسخگویی موثر بر تهدیدات و بهره گیری از فرصت ها و تامین اهداف ومنافع ملی
-2 بهبود و تکمیل سازمانی و توزیع جغرافیایی نیروهای مسلح متناسب با اندازه و نوع تهدیدات
-3 توجه ویژه به حضور و سهم نیرو های مردمی در استقرار امنیت و دفاع از کشور
-4 بنا قرار دادن ملاحظات دفاعی- امنیتی در طرح آمایش سرزمین مفهوم مرز مرز از جمله مفاهیمی است که در عرصه های گوناگون سیاسی،
اقتصادی، تجاری، فرهنگی و جغرافیایی کاربرد های متفاوتی پیدا می کند. مرز به دو مفهوم عینی مانند مرز های رسمی کشورها، ویا ذهنی به کار می رود؛مانند مرزهای عقیدتی که می تواند باز، بسته؛ ضعیف و یا قوی باشد - عزتی،. - 1368در گذشته تا پایان دوران جنگ سرد، مرز؛ نشانگر اتدار ملی، محدوده اعمال حاکمیت و حفظ امنیت ملی از تجاوزات خارجی بود. افزون بر این، چون مرز به عنوان خط است که سرزمین کشور را محدود می کند و آن را از خارج جدا می سازد؛ مناطق داخلی مرکزی می شود و مناطق خارجی پیرامونی به حساب می آید. بنابراین، در شرایطی که مناطق مرزی دور از مرکز یک کشور باشد، مناطق پیرامونی به حساب می آید. بنابراین، مناطق مرزی محل تلاقی دو پدیده ناامنی و توسعه نیافتگی در مناطق پیرامونی است - هاروی،1387،ص176؛ هافتون و کانسل،1388،ص - .86
شاخص های امنیتی متناسب با اصول آمایش سرزمین تحولات جاری نظام بین الملل موجب طرح شاخص های نوینی در عرصه مطالعات و مباحث امنیت گردیده است. از آن جمله به عقیده "رابرت ماندل" امروزه با چهر بعد امنیتی مواجه هستیم. ابعاد نظامی، اقتصادی، منابع محیطی و ابعاد سیاسی- فرهنگی، این ابعاد چهارگانه شاهد بیشترین تغییرات، در اثر تحولات اخیر در چارچوب امنیتی جهان بوده اند. هربعد دارای سنتی و غیرسنتی است و ابعاد مزبور از راه های گوناگونی چنان به یکدیگر مربوط هستند که از لحاظ مفهومی به سختی می توان از هم جدا کرد - ماندل،1994،ص. - 444
همچنین در این راستا اکثر نظریه پردازان همچون "لارنس فریدمن" براین باورند که با توجه به شرایط ایجاد شده در اهداف امنیت بین الملل باید به جای پرداختن به مفاهیم سنتی تهدیدات، بسوی بررسی عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی و پیامدهای آن برشکل گیری و توسعه تهدیدات امنیتی جهت گیری کرد ویا "وایرانین" نیز ضمن نقد و بررسی مفاهیم سنتی امنیت، بر این نکته تاکیید می نماید که هر نوع کوششی برای تعریف مجدد مفهوم امنیت با ضرورت مشخص ساختن ابعاد اقتصادی، محیطی و فرهنگی مواجه می باشد. ابعادی که به وسیله بازیگران و نیروهای فروملی، ملی، فراملی و جهانی تحت تاثیر قرار گرفته اند - وایرانین،1999،ص. - 66بنابراین می توان موارد ذیل را به عنوان شاخص های امنیتی-دفاعی که در مناطق دور دست و عقب مانده کاربرد داشته و باید بدان ها توجه نمود، برشمرد:
-1 لزوم توجه به نقش امنیت مناطق دور دست و عقب مانده در امنیت ملی و کسب قدرت جهت مقابله و دفاع از مرزهای ملی در برابر تهدیدات خارجی و آسیب پذیری های داخلی
-2 لزوم برقراری تطابق و سازگاری میان عوامل و عناصر گوناگونموثر و تاثیر گذار بر امنیت مناطق دور دست با مقتضیات واقع بینانه زمانی و مکانی این مناطق
-3 شناخت و درک ابعاد گوناگون و جامع نگرانه موثر بر امنیتمناطق دوردست در چارچوب تقسیم بنای سطوح محلی و منطقه ای، ملی و فراملی و جهانی
-4 توجه به نقش دولت های ملی در کنار تعیین سهم نسبی هریک
از عوامل نقش آفرین و تاثیرگذار در عرصه های اقتصادی، سیاسی و کسب قدرت نظامی در هرگونه برنامه ریزی امنیتی مناطق دوردست
-5 تاکیید برشناخت عوامل فیزیکی، کالبدی در کنار عوامل غیرفیزیکی و غیرکالبدی، فرهنگی، مذهبی و قومی و...
-6 تکمیل زنجیره اقتصادی منطقه
-7 گسترش چتر اطلاعاتی برتمامی نقاط منطقه -8 تکمیل و استقرار نیروهای انتظامی و امنیتی لازم در منطقه.
مفهوم آمایش مناطق مرزی
آمایش مناطق مرزی نوعی برنامه ریزی است که توسعه را با امنیت و دفاع، از نیازهای مناطق مرزی، در چارچوب شرایطی که مناطق مرزی دارند، به یکدیگر پیوند می دهد و راهکارهای برای توسعه مناطق مرزی معرفی می کند که در آن امنیت و توسعه لازم و ملزوم یکدیگر می شود - عندلیب،1379،ص130،29،ص. - 14بنابراین، گرچه آمایش مناطق مرزی یک نوع فن برنامه ریزی است، اما خود بر پایه هاینظری و متدولوژی علمی خاص متکی است که ضمن تحلیل و تفسیر شزایط و ویژگی های مناطق مرزی، موانع توسعه و یا امنیت راتواٌمان در نظر گرفته و برای آنها راه حل های یکپارچه ای ارایه می دهد تا اهداف توسعه و امنیت در مناطق مرزی را بر یکدیگر منطبق یازد. بناراین می توان"آمایش" را نوعی برنامه ریزی راهبردی-فضایی و "آمایش مناطق مرزی" را نوعی برنامه ریزی راهبردی در فضاهای مرزی کشورها، دانست.
مفهوم استنباطی مرز از دیدگاه مختلف
نظریه کریستالر
-1 نوعی سلسله مراتب مرزبندی به صورت متداخل در محل تقاطع حوزه های نفوذ مکان مرکزی با یکدیگر وجود دارد.
-2 عامل تعیین کننده جدایی و مرزبندی، حوزه های نفوذ مکان مرکزی دریافت خدمات و سرمایه گذاری های مربوطه به آن است.
-3 مرزهای زمینی باعث اجاد گسل و شکاف در نظام فضایی سلسله مراتبی مناطق پیوسته می شود.
-4 نقاط مرزی از نوعی خصلت انتخاب برخوردار می شوند - این که به کدام مرکز نزدیکترند ویا امکانات بیشتر دریافت می کنند - .
دیدگاه نظریه مرکز-پیرامون
-1 مرزها به دلایل واقع شدن در ماطق پیرامونی و دور از مرکزاولاًمورد بی توجهی کامل قرار می گیرند، چرا که امکان بهره برداری از منابع انها کمتر از مناطق نزدیک به مرکز استثانیاً. به دلیل این بی توجهی، حداقل، منابع موجود این مناطق به سوی مناطق مرکزی یا مناطق نزدیکتر به آن تمایل می یابند.
-2 به دلیل تفاوت بسیار زیاد بین مرکز هر منطقه، و دورترین نقاط مراکز پیرامونی آن - مرزها - ، تضاد مناطق بین مرکز و نقاط مرزی تشدید می شود.
-3 به دلیل تاکیید بر تمرکز همه منابع قابل بهره برداری در مرکز منطقه، در واقع یک خط مرزی ذهنی و در عین حال قابل لمس میان مرکز و پیرامون ترسیم می شود. بدین جهت، خط مرزی شفاف و قابل تشخیص است.
-4 به دلیل تاخیر درتاثیر پذیری و بهره مندی مناطق مرزی از مرکز منطقه، سرعت توسعه یافتگی در مناطق مرزی به کندی صورت می گیرد.
دیدگاه نظریه کاربری اراضی
مفهوم مرز، در این نظریه با اتکا بر اصل حاکم که اصل سود و صرفه اقتصادی است، حالت ذهنی و تجریدی به خود می گیرد. به دلیل اینکه این نظریه، در ابتدای ارائه خود یک نظریه اقتصادی صرف بوده است، مفهوم مرز را از دیدگاه اقتصادی خود تحلیل و تعریف می کند. دو نکته اساسی در تحلیل مفهوم مرز از این دیدگاه وجود دارد:
-1 تعیین مرز ذهنی سود و زیان، به عبارت دیگر، مرز بین منافع و زیان "ما" و "دیگران".
-2 یک نوع مرزبندی جدید در یک مقیاس وسیع تر بین گروهی که با منافع ما همخوان و آن هایی که همخوان نیستند، ایجاد می کنند. دیدگاه نظریه قطب رشد -1 تاکیید بر قطبی بودن توسعه به این مفهوم است که هر قطب،سلسله مراتبی از مرزبندی را از طریق حوزه نفوذ و حیطه جغرافیایی خود به صورت به صورت امواج پی در پی مشخص می سازد. براین ساس به میزان قوت قطب رشد، حیطه این مرزبندی ها نیز گسترش می یابد، اما مرزها مانع عبور تاثیرات قطب رشد به کشور مجاور می شود.
-2 مرز در مفهوم نظریه قطب رشد، دورترین قاطی است که شعاع تاثیرات توسعه به آنجا می رسد. براین اسا مرز، به منطقه ای اطلاق می شود که کمترین بهره مندی از تشعشعات توسعه ای قطب رشد را دریافت می کند. به این جهت، مناطق مرزی اغلب مناطقی محروم تر، توسعه نیافته تر و عقب مانده تر به شمار می روند.
-3 از آنجا که اساس این نظریه بر توسعه اقتصادی به ویژه صنعتی متکی است و سرمایه گذاری کلان صنعتی مستلزم وجود شرایط ویژه ای است که به طور عمده در مناطق میانی و مرکزی فراهم است. لذا توسعه مرزها ازطریق توسعه قطب رشد با تاخیر زمانی و تاثیر کمتری صورت می گیرد. عواملی چون موانع گمرکی، ناتوانی در بهره برداری از موانع طبیعی، قطع اتصال راه های ارتباطی بین و کشور توسط مرز ها، عدم تلفیق بین بازارهای دو کشور و مانندآن نیز در این امر می توانند موثر باشند.
دیدگاه نظریه مرکز رشد
-1 با رقیق تر شدن مفهوم قطب رشد به مرکز رشد، مرز نیز دقیق تر می شود و تضاد بین مرکز و مرز کاهش می یاب.
-2 به دلیل تعدا مراکز رشد، مرزهای حوزه نفوذ این مراکز متعدد شده و در نتیجه، اختلاط و تداخل اجتنب ناپذیر آن ها باعث رقیق شدن این مرزها می شود و در نهایت فاصله بین وسعه یافتگی منطق مرزی و غیر مرزی کم می گردد.
-3 فاصله مرز تا رکز رشد نسبت به فاصله آن تا قطب رشد کاهش می یابد و اثر آن نیز رقیق تر می گردد - یعنی محرومیت و عقب ماندگی کمتر - ؛ یا به عبارت دیگر باعث کاهش محرومیت، توسعه نیافتگی و عقب ماندگی این منطق خواهد شد.
-4 به دلیل اینکه سرمایه گذاری صرف در این نظریه اختصاص به مناطق میانی و مرکز ندارد، بدین جهت توسعه مراکز رشد با سرعت زمانی فزون تر و تاثیر بیش تر نسبت به نظریه قطب رشد تاثیر می پذیرد.
دیدگاه های نظری هانسن
نیلز هانسن در سال1978، پس از انجام مطالعات میدانی گسترده ای در مرزهای کشورهای آلمان، فرانسه و سوییس، ویژگی های مناطق مرزی را با دقت بیشتری مورد توجه قرار داد و آن ها را بر اساس نظریه های مکان مرکزی "کریستالر" و قطب رشد "پرو" تجزیه تحلیل کرد. پس از آن، هانسن به نظریه های یاد شده فوق بازگشت تا بر اساس یافته های جدید خود، آن ها را مورد نقد و تصحیح قرار دهد.هانسن در مطالعات خود به نکات مثبت و منفی مناطق مرزی و تحلیل آن ها از دیدگاه کریستالر، لوش، ژاندارم، بودویل، اوربان و پرو