بخشی از مقاله
خلاصه
این مطالعه به بررسی روند توسعه ادبیات و مطالعات حسابداری سرمایه انسانی میپردازد و همچنین بر ابعاد تجربی آن تاکید میکند. جنبه مهم مربوط به این مطالعه، مشخص سازی اعتبار تفسیر میان رشتهای مسیر حسابداری سرمایه انسانی است. روش تحقیق این مطالعه، بررسی هدفمند ادبیات پیشینه است. در این مطالعه تلاش کردهایم تا بر جنبه های ضروری تحولات مهم در موضوع حسابداری سرمایه انسانی تاکید کنیم و همچنین کاستیها و نقات قوت تاثیر گذار مطالعات پیشین را مورد توجه قرار بدهیم. در نهایت، به قضیه میان رشتهای بودن حسابداری سرمایه انسانی تاکید میشود و چالشها و مزایای میان رشتهای بودن حسابداری سرمایه انسانی مورد اشاره قرار میگیرد. با این حال، مفهوم حسابداری سرمایه انسانی بحث برانگیز باقی می-ماند. در آخر، تعامل مطالعات پیوسته میان رشتهای به عنوان نتیجه این مطالعه توصیه میشود.
.1 مقدمه
این مطالعه را با تعریفی در مورد حسابداری سرمایه انسانی توسط کمیته حسابداری منابع انسانی انجمن آمریکایی - CHRA - شروع میکنیم و با ارایه سوالاتی در مورد این حوزه بحث خود را پی میگیریم. کمیته حسابداری سرمایه انسانی انجمن آمریکایی، حسابداری منابع انسانی را اینگونه تعریف کرده است: سلسله مراحلی که به تشخیص و تامین دادههای مورد نیاز و مربوط به منابع انسانی کمک میکنند و موجب انتقال این اطلاعات به طرفهای ذینفع میشوند.
در زمینه تحقیق و دانش، آیا حسابداری سرمایه انسانی متعلق به علوم اجتماعی میباشد یا به طور کامل متعلق به رشته حسابداری است؟ از نظر تجربی، حسابداری سرمایه انسانی واقعا بیانگر چه چیزی است؟ آیا حسابداری سرمایه انسانی، ابزار مدیریت دولتی یا مدیریت تجاری است؟ آیا آن حوزه از تعامل نظری و تجربی میان رشتهای است؟ آیا حسابداری سرمایه انسانی در حوزه مدیریت منابع انسانی است؟ در واقع، اینها سوالات مطالعاتی هستند که انگیزه انجام این مطالعه میباشند.
در نتیجه، روش تحقیق این مطالعه، بررسی ادبیات و پیشینه است. در فرایند بررسی ادبیات و پیشینه موجود، پاسخ سوالات ذکر شده باید روشن شود. بنابراین، این مطالعه معنادار درنظر گرفته میشود، زیرا هنوز هم بهطور جهانی و کلی حوزههای مبهمی وجود دارند که باید در موضوع حسابداری سرمایه انسانی طبقه بندی شوند. ما تلاش میکنیم نتایج این مطالعه، توجه مطالعات آتی را به موضوع حسابداری سرمایه انسانی برانگیزد. علاوه براین، هدف اصلی بررسی روند توسعه ادبیات حسابداری سرمایه انسانی، آشکارسازی و تاکید بر وضعیت یک موضوع معین است. با ارائه چنین وضعیتی، مطالعات بعدی طراحی میشوند و راه حلها برای مشکلات اجتماعی ایجاد میشوند.
بنابراین، فرض اساسی این مطالعه این است که تحقیقات دانشگاهی باید در سیستمهای مدیریتی تحولاتی را ایجاد کنند - فلم هولتز و همکارانش، . - 2002 علاوه براین، در ادبیات پیشینه موجود، مفاهیم سرمایه انسانی، سرمایه فکری، دارایی انسانی و حسابداری منابع انسانی در واقع به جای یکدیگر استفاده میشوند. در این بررسی، از مفهوم زیر بنایی موضوع یعنی همان حسابداری سرمایه انسانی استفاده شده است.
.2 بررسی پیشوندهای مفهومی: سرمایه انسانی و مترادف های آن
هسته اصلی این مطالعه حسابداری سرمایه انسانی است. با این حال، جنبه مهم روش تحقیق این مطالعه، تعیین این مسئله است که سرمایه انسانی به عنوان یک مفهوم مجزا بیانگر چه چیزی است. از این رو، برطبق اظهارات سچولتز - 1961 - ، میان افراد کمی که انسان را به عنوان سرمایه در نظر گرفتهاند، سه اسم برجسته وجود دارد، یعنی اقتصاددان فیلسوف آدام اسمیت، و فون تودن - وون تونن و سچولتز، - 1875 و ایروینگ فیشر - . - 1906 با این وجود، برطبق اظهارات بکر - 1964 - ، سرمایه انسانی به قابلیتهای تولیدی افراد اشاره دارد. این نشان دهنده روندی در دانش و بهرهوری سازمانی است که به موجب آن مسئله عمومی سرمایه به عنوان ارزش، ابزار اقتصادی کاملا درک و در نظر گرفته میشود، و به صورت منابع فیزیکی و انسانی نشان داده میشود - دوبیجا، . - 1998 در نتیجه، سرمایه انسانی در مورد کیفیت افراد درون سازمانها است.
این استعارهای در مورد پتانسیل اقتصادی آموزش و پرورش است - تکسریا، . - 2005 سرمایه انسانی همچنین اهرم سود دانش اقتصاد است - بونتیس و فایتز، - 2002 و در سطح فردی به عنوان ترکیب این چهار عامل تعریف شده است: میراث ژنتیکی؛ آموزش؛ تجربه؛ و نگرش در مورد زندگی و تجارت - هدسون، 1993 در بونتیس و فایتز ، . - 2002 این امر ما را به سمت آن چیزی سوق میدهد که بکر - 1962 - به عنوان تعبیه منابع در افراد یا مفهوم مرسوم تر سرمایه گذاری در سرمایه انسانی اشاره دارد. این امر احتمالا آن چیزی است که جونز - 2011 - ، با استناد به هندریک - 2002 - ، مصداقی از دانش - بطور مثال، جراحی، مهندسی، تکنیک های مدیریتی - درون افراد مینامد.
در نتیجه، بعد از توسعه نظریه سرمایهگذاری در سرمایه انسانی یا مصداقی از دانش درون افراد، با تاکید بر پیامدهای تجربی به جای تعمیم دهی رسمی - بکر، - 1962 مسیر مهم بعدی در نظریه پردازی سرمایه انسانی چیست؟ آیا آن حسابداری سرمایه انسانی است؟ با این حال، در رویکردی دیگر، از طریق بیان مترادفهای مفهومی واژه سرمایه انسانی بطور بیشتری آن را شفاف سازیم. سرمایه انسانی - HR - ، انرژی، مهارتها، استعداد، و دانش افراد هستند، که بطور بالقوه میتوانند در تولید کالا-ها اعمال شوند یا خدمات مفیدی را ارایه دهند - میکا و همکاران، . - 2012 در اقتصاد امروز، سرمایه انسانی توسط بسیاری از سازمانها به عنوان یکی از منابع اصلی مزیت رقابتی شناسایی شده است.
سرمایه انسانی میتواند منبعی از مزیت رقابتی پایدار میان سازمانها باشد، زیرا آنها مطابق معیار ارزشمند بودن، نادر بودن، بی نظیر بودن، و غیر قابل تعویض بودن هستند - رایت و همکارانش، . - 1993 بنابراین، نظریههای مبتنی بر منابع، استدلال میکنند که داراییهای انسانی میتوانند منبعی از مزیتهای پایدار باشند - کوف، . - 1997 سپس، آیا سرمایه انسانی بطور مفهومی و تجربی متمایز از منابع انسانی است؟ رایت و همکارانش - 1994 - به منابع انسانی به عنوان منبعی از سرمایه انسانی تحت کنترل شرکتها در یک رابطه اشتغال مستقیم اشاره کردهاند.
همچنین ما سرمایه فکری را در نظر گرفتیم، که شامل دانش مفید میباشد - استوارت، . - 1997 بروکینگ - 1996 - سرمایه فکری را میتوان به عنوان واژهای توصیف کرد که مرتبط با ترکیبی از دارائیهای نامشهود است که شرکت را قادر به فعالیت میسازد. علاوه براین، کمیته بینالمللی استانداردهای حسابداری - 1998 - معتقد است که سرمایه فکری میتواند به عنوان حقوق صاحبان سهام مبتنی بر دانش یک شرکت در نظر گرفته شود.
برنان و کونل - 2000 - با استناد به اثر ادوینسون و مالون - 1997 - تاکید کردند که در سال 1993، ادوینسون، در تکمیل گزارش سالانه شرکت Skandia، برای نخستین بار از واژه "سرمایه فکری" به جای واژه حسابداری "داراییهای نامشهود" استفاده کرده است. سرانجام، در این بخش از مطالعه، باتوجه به اظهارات بونتز و فایتز - 2002 - ، باید ذکر شود که سرمایه انسانی مولفه مهمی از ساختار سرمایه فکری است.
.3 بررسی ادبیات و پیشینه مطالعه
در گذشته، طبق مطالعه ساینگ - 2009 - ، تلاش نخست برای ارزشدهی به انسان با واژههای پولی آغاز شد که توسط ویلیام پتی - 1687-1623 - ایجاد شد. با این حال، آنها تاکید کردند که منشا حسابداری سرمایه انسانی در مطالعه رنسایس لایکرت یافت شد، یعنی او نخستین فردی بود که از واژه " دارایی انسانی" در اواخر دهه 1950 استفاده کرد. با این وجود، برای نخستین بار، حسابداری منابع انسانی توسط شرکت بری در اوهایود - ایالات متحده آمریکا - در سال 1967، تحت دستورالعمل لایکرت و پایل اعمال شد.
سپس، ساینگ و ساینگ - 2009 - ، بیان کردند که تلاشهای قابل توجه متعددی برای توسعه حسابداری سرمایه انسانی توسط سچولتز - 1971 - ، جاگی و لاعو - 1974 - ، کند سینکلار - 1978 - و غیره صورت گرفت. بر این اساس، روسلندر و همکارانش - 2006 - ، با استناد به فلام هولتز 1974 - ، 1985، - 1999 بیان کردند که در موقع خود، فلم هولتز از طریق معتبرترین کتابهای درسی مفهومی، فرد مهمی در حسابداری سرمایه انسانی بود. علاوه براین، در مطالعهای، نظریه خاص و تاریخی بولن و ایلر - 2010 - بسیار جذاب بود که آنها نتیجه را به شرح زیر بیان کردند:
"تحقیقات در طول مراحل اولیه توسعه حسابداری منابع انسانی - - HRA در دانشگاه میشیگان، توسط یک تیم تحقیقی انجام شد که شامل روانشناش سازمانی رنسایس لایکرت، بنیانگذار موسسه مطالعات اجتماعی دانشگاه میشیگان بود و به سبب کارش در سبکهای مدیریتی و نظریه مدیریت معروف بود. رنسایس لایکرت، بایل، ویلیام پتی و اریک فلم هولتز یک گروهی را با هم تشکیل دادند که این گروه بر روی مجموعهای از پروژهها کار میکردند که برای توسعه مفاهیم و روشهای حسابداری منابع انسانی طراحی شده بود. یکی از نتایج این مطالعه، مقالهای بود که نشان دهنده یکی از مطالعات اخیری است که به اقدامات منابع انسانی میپردازد که در آن واژه "حسابداری منابع انسانی"، برای نخستین بار استفاده شده است" - برومنت، پایل و فلام هولتز،. - 1968
در بررسی بیشتر پیکربندیهای تاریخی، کمیته حسابداری منابع انسانی انجمن حسابداری آمریکا - 1973 - نیز فاش کرده است که اقتصاددانان نخستین گروهی بودند که به حوزه اقدامات منابع انسانی علاقهمند شدند. پس از آن، در اوایل و اواسط دهه 1960، مدت کوتاهی پس از اینکه اقتصاددانان به سرمایه انسانی علاقهمند شدند، برخی از حسابداران نگران نادیده گرفتن تاثیر بالقوه چنین منبعی مهمی، یعنی سرمایه انسانی، در زمان اتخاذ تصمیمات مالی شدند . بنابراین، این نگرانی منجر به توسعه حوزه جدیدی از مطالعات در حسابداری شد که حسابداری سرمایه انسانی نامیده شد.
