بخشی از مقاله

چکیده

اقتصاد دانش محور اقتصادی است که در آن تولید، توزیع و استفاده از دانش عامل اصلی رشد، ایجاد ثروت و اشتغالزایی در همه صنایع است. البته افزایش دانش به خودی خود موجبات دانش محوری اقتصاد را فراهم نمی آورد بلکه بهره گیری از آن در همه ابعاد مورد لزوم است. هدف اقتصاد دانش محور ایجاد جامعه دانش محور است و جهانی شدن نیز از پی آمدهای دانش محور بودن اقتصاد می باشد. در 2 قرن گذشته سه عامل سرمایه، زمین و نیروی کار از عوامل تولید بودند که خارج از سیستم اقتصادی قرار داشتند. از سال 1970 که دانش و تکنولوژی در رشد اقتصادی درازمدت بسیاری از کشورها تاثیر مثبت داشته، دانش به عنوان چهارمین عامل تولید در اقتصادهای پیشرفته مورد تایید قرار گرفت. تراکم دانش نیروی محرکه رشد اقتصادی است و توسعه فناوری های جدید زیر بنای لازم را برای ابتکار و نوآوری های بیشتر فراهم آورده است. برخلاف اقتصاد سنتی در اقتصاد دانش محور ، سرمایه گذاری و تکنولوژی به طور متقابل ارزش یکدیگر را بالا می برند . تکنولوژی می تواند بازگشت سرمایه را به میزانی که نیروی کار و منابع مادی توانایی افزایش آن را ندارند ، ارتقا بخشد.

واژگان کلیدی: اقتصاد، اقتصاد دانشی ، اقتصاد دانش محور، مدیریت دانش 

مقدمه

جهان در مرحله خیز نوین دیگری واقع شده است و اقتصاد مبتنی بر تولید جای خود را به اقتصاد مبنتی بر دانش و اطلاعات داده است. دانش و اطلاعات نقش اساسی و پایه ای در رشد و ایجاد ارزش افزوده در جوامع توسعه یافته و پسا صنعتی دارد. روند پیشرفت جوامع صنعتی در طول تاریخ نشان می دهد عواملی که جوامع در حال توسعه را به دوره توسعه یافتگی و پسا صنعتی هدایت میکند، اطلاعات، فناوری و دانش است.در اقتصاد دانش محور توجه به ایجاد دانش و محصولات و خدمات جدید است نه بر تخصیص منابع موجود، در اقتصاد یادگیری که با تغییرات سریع و در حال شتاب مشخص می شود، برای افراد و بنگاه ها و حتی سیستم های ملی غیرعقلایی خواهد بود اگر ظرفیت های فکری خود را جهت تخصیص مجدد منابع بکار بگیرند چرا که آنها می توانند از ظرفیت های فکری خود جهت ایجاد ایده های جدید استفاده کنند.

آنهایی کهصرفاً به تخصیص منابع متمرکز می شوند در بلندمدت حیات اقتصادی خود را از دست می دهند. - - 2000,Lundvallاز نظر OECD اقتصاد دانش محور اقتصادی است که مستقیما براساس تولید توزیع و مصرف دانش و اطلاعات قرار گرفته باشد - . - 2001,OECD در اقتصاد دانش، دانش محرک اصلی رشد، ایجاد ثروت و اشتغال در تمامی رشته فعالیت هاست. براساس این تعریف اقتصاد دانش تنها بستگی به تعداد محدودی صنایع مبتنی بر فناوری بسیار پیشرفته نیست بلکه در این نوع اقتصاد کلیه فعالیت های اقتصادی به شکلی بر دانش متکی است. حتی فعالیت هایی نظیر معدن و کشاورزی که اقتصاد قدیمی خوانده می شوند. همچنین دانش مورد نیاز برای ساختن اقتصاد دانش تنها از نوع فناوری محض نیست و دانش فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی را نیز دربر می گیرد - وحیدی، . - 1380

در اقتصاد دانش محور، سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی از رشته فعالیت های مبتنی بر دانش و دانش بر، مانند صنایع با فناوری برتر و متوسط و خدمات مالی و تجاری دانش محور است، دانش بیش از عوامل سنتی نظیر کار و سرمایه موجب تولید می شود و ارزش بسیاری از شرکت های نرم افزاری و فناوری زیستی، نه ناشی از دارائیهای فیزیکی آنان بلکه ناشی از سرمایه های غیر ملموس آنها یعنی دانش و مجوزها و امتیازات علمی آنهاست - 1996,OECD - ویژگی های اقتصاد دانش محور اقتصاد دانش محور دارای زیر ساخت ها و ویژگی های خاص خود می باشد، ویژگی هایی که عامل اصلی شکل گیری وتحقق اقتصاد دانش محور می باشند. این ویژگی ها عبارتند از:

.1 دانشی که مشتمل بر آموزش و تحقیق و توسعه می باشد.

.2 فناوری اطلاعات و ارتباطات.

.3 صنایع با فناوری برتر.

.4 سرمایه های مخاطره پذیر فرایندهای تولید دانش، توزیع دانش، انتقال دانش و کاربرد دانش چهار فرآیند اساسی در اقتصادهای مبتنی بر دانشهستند حجم و چگونگی رابطه این فرآیندها با یکدیگر متمایز کننده اقتصادهای مدرن از اقتصادهای سنتی می باشند. در اقتصادهای سنتی حجم این فرآیندها اندک و رابطه بین آنها خطی است. یعنی، ابتدا دانش تولید می شود. آنگاه توزیع شده و منتقل می گردد و در نهایت مورد استفاده قرار می گیرد. بین استفاده از دانش و تولید آن رابطه مستقیم وجود ندارد. بلکه یک رابطه غیرمستقیم یک طرفه به واسطه انتقال دانش شکل گرفته است که ضامن هیچگونه پویایی نیست اقتصاد دانش محور دارای جریان های بازخوردی از دانش است بدین معنی که دانش از سایر فرایندها به فرایند تولید دانش نیز جریان می یابد. در واقع یکی از کانال های اساسی جریان دانش، جریان آن از فرایند استفاده به فرایند تولید است. دانشی که در این کانال جریان می یابد دانش چگونگی و در رابطه با مسائل فرایند استفاده می باشد این جریان پویایی سیستم اقتصادی ومتمایز کننده اقتصادهای سنتی از اقتصادهای مبتنی بر دانش است.

تعریف دانش

ویژگی ها و پیچیدگی های نهفته در دانش موجب شده است تا نسبت به آن تعاریف مختلفی بیان گردد. یکی از عوامل پیچیدگی دانش ناشی از ماهیت مبهم و غیرملموس آن می باشد. داونپورت و پروساک از اندیشمندان مشهور حوزه دانش، دانش را ترکیبی منعطف و قابل تبدیل از تجارب، ارزش ها ، اطلاعات معنی دار و بینش های متخصصان که چارچوبی را برای ارزیابی و انسجام اطلاعات و تجارب جدید ارائه می دهد، می داند . همچنین نوناکا و تاکوچی ایجاد دانش را ناشی از ترکیب اطلاعات دریافتی و مفهوم سازی افراد می دانند . این استدلال نمایانگر آن است که دانش می تواند تنها در زمینه انسانی و عقاید و تجربیات آنها یافت شود.

در بین تعاریف گوناگونی که در زمینه مدیریت دانش بیان گشته است عامل انسانی به عنوان عاملی مشترک قابل مشاهده می باشد و این امر به وضوح بیانگر لزوم توجه و دقت هرچه بیشتر در بکارگیری دانش در سازمان ها می باشد. از رویکردهای دیگر می توان به رویکرد کلارک و رولو که دانش را با تقسیم به آشکار و نهفته در سطحی بالاتر از داده و اطلاعات و در سطح پایین تری از بینش و خرد قرار می دهند، اشاره نمود .در مورد تقسیم بندی انواع دانش، نوناکا دانش را به دو گروه دانش صریح و دانش ضمنی تقسیم نمود. دانش صریح را به عنوان دانشی که قابلیت کدگذاری و بیان از طریق گویش است بیان نمود و دانش ضمنی را انتزاعی دانسته و دستیابی به آن آسان نیست و دانش ضمنی آن چیزی که در ذهن افراد و تجریبات آنها است و به صورت صریح شده و مقاله و یا... قابل انتشار نیست .

مدیریت دانش

مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود می پردازد - Takeuchi. - 1995همچنین در تعریف مدیریت دانش مالهوترا بیان می دارد که مدیریت دانش، فرآیندی است که به واسطه آن سازمان ها در زمینه یادگیری - درونی کردن دانش - ، کدگذاری دانش - بیرونی کردن دانش - ، توزیع و انتقال دانش، مهارت هایی را کسب می کنند - ابطحی و صلواتی 1385،. - 34همچنین بلانت معتقد است مدیریت دانش فرآیند است که سازمان ها از آن طریق اطلاعات جمع آوری شده خود را به کار می گیرند - ابطحی و صلواتی 1385 ،. - 34رویکردها به مدیریت دانش وابسته به چشم انداز مدیریت می باشد.

تفاوت ها می تواند ناشی از چشم اندازهای اطلاعات بنیان، تکنولوژی بنیان و فرهنگ بنیان باشد - . - 2005 ,Gottschalkچشم انداز اطلاعات بنیان به دسترسی اطلاعات توجه دارد. چشم انداز تکنولوژی محور توجه به ابزارهای فناوری اطلاعات دارد و چشم انداز فرهنگ بنیان به اشاعه دانش توجه بیشتری دارد. تمرکز اصلی در انتخاب این رویکردها وابسته به وضعیت شرکت ها می باشد. اگر ایجاد مجدد اطلاعات نقش مهمی در سازمان دارد دیدگاه اطلاعات بنیان مهم است. اگر تکنولوژی در سازمان حتی توانایی خدمت دهی ابتدایی به کاربران دانش را ندارد، بر رویکرد تکنولوژی بنیان تمرکز می شود. اگر کارگران دانش در سازمان ایزوله و بی میل هستند رویکرد فرهنگ بنیان مهم است - - 2005 ,Gottschalk

استراتژی های مدیریت دانش

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید