بخشی از مقاله

چکیده
مخاطرات طبيعي در محدوده سکونتي بشر وجود دارند و بالقوه امکان وقوع دارند و به طور دائم او را تهديد ميکنند و ممکن است باعث وقوع بحران گردند. شهرها به عنوان يک مکان تجمع براي جمعيت انساني از وقوع بلاياي طبيعي مستثني نميباشند و وقوع يک مخاطره طبيعي ممکن است آنها را از توسعه بازدارد يا توسعه آنها را کند سازد. به همين علت تقويت جامعه چه از لحاظ سازه اي و چه از لحاظ مديريتي در راستاي افزايش تاب آوري و کاهش آسيب پذيري جوامع اهميت دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسي رويکردي راهبردي براي مديريت مخاطرات طبيعي در راستاي دستيابي به توسعه پايدار شهري يعني تاب آور ساختن شهرها به روش توصيفي -تحليلي و با استفاده از اطلاعات موجود در منابع اسنادي و پايگاههاي اطلاع ‌رساني برخط نوشته شده است و در آن علاوه بر مفاهيم تاب آور و شهر تاب آور، توسعه پايدار و توسعه پايدارشهري و اصول آن ، چگونگي ارتباط شهر تاب آور را در دستيابي به توسعه پايدار شهري به عنوان رويکردي راهبردي در براي مديريت مخاطرات طبيعي تشريح شده داده است .
يافتههاي پژوهش نشان مي دهد؛ تاب آوري شهري به عنوان ظرفيت سيستم اجتماعي براي بازگشت به حالتي که قبل از اغتشاش سيستم بود، و ارتقاء سيستم از طريق يادگيري و سازگاري شيوه اي راهبردي در راستاي مديريت مخاطرات طبيعي به عنوان يکي از موارد مهم و ررويکردهاي راهبردي در جهت برنامهريزي و دستيابي به توسعه پايدار شهري به شمار مي رود. تاب آوري در واقع دريچهاي به سوي توسعه پايدار شهري است .
واژه های کلیدی: مخاطرات محيطي، توسعه پايدار شهري ، مديريت مخاطرات طبيعي ،تاب آوري ، رويکرد راهبردي

١- مقدمه
سونامي هند در سال ٢٠٠۴، طوفان کاترينا و ريتا در سال ٢٠٠۵، همراه با شواهد و مدارک در سراسر جهان گرم شدن کره زمين را نشان ميدهد که جوامع و مردم به طور فزاينده اي در معرض مخاطرات طبيعي قرا ميگيرند. تخمين زده ميشود که در ده سال گذشته، بلاياي طبيعي بيش از ٣ ميليارد نفر را تحت تأثير قرار داده اند. مثال روشن از وقوع اين حوادث ، کشته شدن بيش از ٧۵٠ هزار نفر و بيش از ۶٠٠ ميليارد دلار(آمريکا) خسارت بوده است (Birkmann،‌٢٠٠٦(. اين روند از دست دادن زندگي بشر و صدمه به اموال حاکي از آن است که جوامع ما به اندازه کافي در برابر وقوع سوانح طبيعي تاب آور نيستند. در طول دهه گذشته، بسياري از محققان بر اين امر تأکيد کرده اند که به همسان سازي مفهوم تاب آوري در پژوهش ،سياست و عرصه هاي کاهش خطر بلايا داريم نياز داريم و اخيرا، مفهوم تاب آوري در برابر بلايا توجه گسترده به دست آورد و به خصوص بعد از تصويب طرح چارچوب هيوگو براي اقدام ٢٠٠۵-٢٠١۵: تاب آوري ملتها و جوامع در برابر سوانح کانون توجه قرار گرفت (Manyena،٢٠٠٦(.
شهرها به عنوان يک مکان تجمع براي جمعيت انساني از وقوع بلاياي طبيعي مستثني نميباشند. آسيب پذيري سکونتگاهي انساني در مقابل بلايايي طبيعي به علت تمرکز جمعيت و فعاليت هاي اقتصادي در نواحي وسيع و تراکم و امنيت و بيقاعده سکونتگاه ها به طور مداوم افزايش يافته است . دامنه خساراتي که يک سانحه ايجاد ميکند به عوامل زيادي از جمله زيرساخت هاي شهري بستگي دارد. در بسياري از کشورهاي در حال توسعه که با تمرکز شديد جمعيت حصيرآبادها، محلههاي فقيرنشين و حاشيهنشين مشخص ميشوند يک سانحه طبيعي ميتواند به يک فاجعه بينجامد(عبداللهي،۶٧:١٣٨٢).
استقرار ايران بر روي پهنه پرحادثه کره زمين از جمله کمربند زلزله آلپ هيمياليا، منطقه کوهزايي ، برخورداري از اقليم گرم و خشک ، تنوع توپوگرافيکي و شرايط طبيعي ناهمگون و همچنين تغييرات و تحولات اجتماعي و اقتصادي پرشتاب دهههاي اخير، نظير شهرنشيني، دگرگوني در ساختار اقتصادي و تکنولوژيک و قرار گرفتن در دوران گذار اقتصادي ، مجموعا شرايطي را به وجود آورده است که وقوع انواع بحرانهاي محيطي و انساني اجتناب ناپذير است . پراکنش شهرها در نقاط آسيب پذير، عدم رعايت قوانين و ضوابط فني و مهندسي در دهههاي گذشته، بافت کهنه و فرسوده اغلب شهرها، وجود ساختمانها و ابنيههاي کم دوام و وجود جريان هاي سيلابي در برخي شهرها، از جمله معضلات مهمي است که در وقوع بحرانهايي نظير زلزله و سيل دامنه آن را تشديد نموده و عمق و وسعت فاجعه را مضاعف تر ميکند(سازمان دهياريها و شهرداري هاي کشور،مقدمه:١).
با وجود اثرات قابل توجه مخاطرات طبيعي، افزايش زيان هاي حاصل از آن ها به تصميمات انساني و فعاليت ها و سرمايهگذاري انسان ها بستگي دارد(٢٠٠٨٤٦٥,Hansson et al)‌و تقويت جامعه چه از لحاظ سازه اي و چه از لحاظ مديريتي در راستاي افزايش تاب آوري و کاهش آسيب پذيري جوامع را مي توان يکي از خردمندانهترين تصميمات و سرمايهگذاري هاي انساني به شمار آورد. تاب آور شدن شهرها با توجه به اصول تعريف شده براي آن در دستيابي به توسعه پايدارشهري گامي مؤثر به شمار مي رود. در واقع « ورود تاب آوري به گفتمان بحران مي تواند به عنوان تولد يک فرهنگ جديد پاسخ به بلاياي طبيعي باشد. نتيجهاي که در سال ٢٠٠۵ در کنفرانس جهاني کاهش سوانح (WCDR) به دست آمد، تأييد کرد که اين مفهوم به تدريج فضاي بيشتري چه از لحاظ نظري و چه از لحاظ عملي در طيف گسترده اي از زمينههاي گفتمان کاهش خطر بلاياي طبيعي و در برخي مداخلات دربرداشت »(٢٠٠٢ ,.McEntire et al)
تبيين رابطة تاب آوري در برابر سوانح طبيعي در واقع نحوة تاثيرگذاري ظرفيت هاي اجتماعي ، اقتصادي، نهادي، سياسي و اجرايي جوامع در افزايش تاب آوري و شناخت ابعاد تاب آوري در اجتماع است .
همچنين تبيين رابطة تاب آوري در برابر سوانح طبيعي و کاهش اثرات آن ، با توجه به نتايجي که در بر خواهد داشت ، از اهميت بالايي برخوردار است و در واقع هدف از اين رويکرد را که کاهش آسيب پذيري جوامع و تقويت توانايي هاي مردم براي مقابله با خطرات ناشي از وقوع سوانح طبيعي است ، محقق مي سازد. پژوهش حاضر به منظور تبيين چگونگي دستيابي به توسعه پايدار از دريچه تاب آوري مخاطرات طببعي و مديريت مخاطرات است . تشريح مفهوم تاب آوري و شهر تاب آور، اين ارتباط را روشن مي سازد.
٢- روش پژوهش
پژوهش حاضر به روش توصيفي -تحليلي و با استفاده از اطلاعات موجود در منابع اسنادي و پايگاههاي اطلاع ‌رساني نوشته شده است و در آن علاوه بر مفاهيم تاب آور و شهر تاب آور، توسعه پايدار و توسعه پايدارشهري و اصول آن ، چگونگي ارتباط شهر تاب آور را در دستيابي به توسعه پايدار شهري به عنوان رويکردي راهبردي در براي مديريت مخاطرات طبيعي تشريح شده داده است .
٣- هدف پژوهش
پژوهش حاضر به منظور بررسي رويکردي راهبردي براي مديريت مخاطرات طبيعي در راستاي دستيابي به توسعه پايدار شهري يعني تاب آور ساختن شهرها نوشته شده است .
٤- مفاهیم
٤-١-تاب اوری
تاب آوري موضوعي غالب در گفتمان آمادگي در مقابل بلايا، پاسخ ، بهبود و کاهش است (٢٠٠٧ ,UNISDR ,٢٠٠٣ ,.Klein et al). واژه تاب آوري در سال ٢٠٠۵ در همايش هيوگو مطرح شد و به تدريج در هر دو بعد عملي و نظري کاهش خطرات سوانح ، جايگاه بيشتري را به خود اختصاص داد(٧-٢٠٠٦٤٣٥,Manyena). مفهوم تاب آوري از اواخر دهه ١٩۶٠ و اوايل دهه ١٩٧٠ از مطالعات انجام شده در زمينه پويايي جمعيت و نظريه پايداري زيست محيطي در حوزه علم اکولوژي (بوم شناختي ) ظاهر شد( ,Folke ٢٠٠٦:٢٥٣). در واقع تاب آوري مي تواند به عنوان توانايي سازگاري سيستم ها در بربرابر تغييرات ، بدون فروپاشي در زمان سوانح مطرح شود. به دنبال آن ايجاد جوامع تاب آور به وسيله روش هايي مانند يکپارچگي در ديدگاه هاي کاهش آسيب پذيري ، افزايش ظرفيت محلي براي ايجاد تاب آوري و يکپارچه کردن کاهش خطر با طراحي و اجراي آمادگي اضطراري ، واکنش ، بازتواني و برنامههاي بازسازي دنبال شد( .(UNISDR,2005:3
به هر حال ادبيات اين موضوع نشان مي دهد که مطالعه تاب آوري از رشتههاي روانشناسي و روانپزشکي در ١٩۴٠ تکامل يافته است و آن را عمدتا به نورمن گارمزي ، اماي ورنر و روت اسميت نسبت ميدهند)٢٠٠٤ ,Johnson and Wielchelt ;٢٠٠١ ,Waller(. افراد در درک آسيب هاي رواني به ويژه در مطالعات انجام شده بر روي کودکان در معرض خطر اختلالات روانشناختي به علت بيماري رواني والدين ، مشکلات زمان تولد، درگيري بين والدين ، فقر و يا ترکيبي از موارد فوق بود( ,Rolf ;١٩٩٩ ,Masten ١٩٩٩)‌پيشگامان در اين مطالعه از تاب آوري درتجزيه و تحليل خطرات و اثرات منفي وقايع زندگي نامطلوب در کودکان ، مانند طلاق و عوامل استرس زا و آسيب زا (سوء استفاده ، غفلت و جنگ ) توجه نشان دادند.
اين مطالعات پيدايش واژه هايي مانند تاب آوري ، استرس - مقاومت و آسيب پذيري را نشان ميدهد. از اين سه واژه تاب آوري به يکي از بحث انگيزترين واژه ها تبديل شده است که امروزه در بسياري از زمينهها از جمله مديريت سوانح طبيعي استفاده مي شود. تصويب چارچوب هيوگو در تاريخ ٢٢ ژانويه ٢٠٠۵، براي اقدام ٢٠١۵-٢٠٠۵ توسط سازمان ملل متحد، استراتژي براي کاهش خطر بلاياي طبيعي بود( ,UNISDR٢٠٠٥). که يک حرکت مثبت است . براي مفهوم تاب آوري که شيوه اي نوين براي مقابله با بلاياي طبيعي و خط مشي سياست است ، نياز به پرداختن پرسش هاي فلسفي (وجودي ) است ؛ زيرا همچنان در اين مفهوم ابهام وجود دارد. براي افزايش تاب آوري لازم است ابتدا فهم اوليه از آنچه که هست و عوامل مؤثر بر آن را درک کنيم (١٩٩٨ ,.Klein et al)، و اينکه چگونه آن را اندازه بگيريم (٢٠٠٣ ,.Kleinet al). مفهوم تاب آوري که در اين متن به کار برده شده است داراي سه جزء اصلي است : ١- مقداري از تغيير که سيستم ميتواند متحمل شود و هنوز هم در حوزه جاذبه باقي بماند.
٢- توانايي سيستم به سازماندهي خود. ٣- ميزان يادگيري و سازگاري سيستم (٢٠٠٢ ,Folke et al ;٢٠٠١ ,Carpenter).
برخي محققان در تشريح مفهوم تاب آوري و براي روشن ساختن چگونگي مقابله يک جامعه تاب آور با بلاياي طبيعي، با خط سير فرضي تفاوت جامعه تاب آور و جامعه غيرتاب آور را نشان داده اند.که در آن قبل از فاجعه، حين فاجعه و بهبودي از فاجعه و انعطاف و مقاومت جامعه تاب آور مشهود است . در نمودار (٢-١) خط سير فرضي جامعه تاب آور و جامعه غيرتاب آور نشان داده شده است .
نمودار ١: خط سير فرضي جامعه تاب آور و جامعه غيرتاب آور
Source:Mayunga,2007:5
٤-٢- ویژگی های تاب اوری
در تاب آوري بهبود مطلوب نه تنها بازگشت به نقطه تعادل اوليه است بلکه تطبيق با شرايط جديد و يادگيري و درس گرفتن از تجربه فاجعه و همچنين خلاقيت را شامل مي شود. بنابراين "بهبود"،"بازيابي" و "تطبيق با شرايط جديد" از ويژگيهاي مهم تاب آوري به شمار مي روند که ادگر(٢٠٠٠) نيز در نموداري اين موضوع را تشريح کرده است و عملکرد جامعه را در برابر بلايا از شروع فاجعه و بازيابي و سپس يادگيري از فاجعه را نشان داده است . در مرحله اول جامعه در مقابله با بحران (طبيعي يا انساني )مقاومت مي کند، سپس در مرحله دوم شروع به بازيابي و بهبود از بحران مي نمايد و سعي در بازگشت به حالت تعادل و اوليه خود دارد. در مرحله سوم با توجه به وقوع حادثه و تجربه شرايط جديد با خلاقيت و يادگيري از اين تجربه وارد مرحله بهبودي مطلوب و پايداري خود ميشود. در نمودار(٢-٢) مراحل ذکر شده نشان داده شده است .
نمودار (٢): بهبودي مطلوب از منظر تاب آوري
Source:Adger, 2000: 352
٤-٣- مفهوم شهر تاب اور و ویژگی های ان
يک شهر تاب آور، شبکهاي پايدار از سيستم هاي کالبدي و جوامع انساني است . سيستم هاي کالبدي، مؤلفههاي ساخته شده و طبيعي شهر هستند که شامل جاده ها، ساختمان ها، زيرساخت ها، ارتباطات و تأسيسات تأمين انرژي و همچنين مسيرهاي آب ، خاک، توپوگرافي ، جغرافيا و سيستم هاي طبيعي هستند. در مجموع ، سيستم هاي کالبدي به مثابه بدن شهر است ، استخوان ها، سرخرگ ها و ماهيچه هايش .
شهرهاي تاب آور، بر اساس قوانين به دست آمده از تجارب حوادث گذشته در محي هاي شهري ساخته شده اند. آن ها ممکن است در برابر نيروهاي حاصل از مخاطرات خم شوند، ولي دچار شکست نمي شوند. در شهرهاي تاب آور، ساختمان هاي کمتري بايد واژگون شوند؛ برق گرفتگي کمتري رخ دهد؛ خانوارها و مشاغل کمتري در معرض ريسک قرار گيرند؛ تلفات و جراحات کمتري بايد وجود داشته باشد؛ اختلالات ارتباطاتي و ناهماهنگي هاي کمتري بايد به وقوع بپيوندد. ارتباط و تمرکززدايي از خصوصيات مهم شهرهاي تاب آور است ، به گونهاي که شبکههاي اقتصادي، اجتماعي و مانند اين در سطح شهر توزيع شده باشد( & Vale
)Campanella, 2002

٤-٤- مخاطرات طبیعی
خطر طبيعي جريان يا واقعهاي است که به طور بالقوه ، توان ايجاد خسارت را دارد، يعني منبع خطر (اسميت ،١٩٩۶:۵) به دو دسته تقسيم ميشوند: گروه اول منشأ طبيعي دارند (مانند زلزله) گروه دوم مخاطرات با منشأ انساني که ناشي از دخالتهاي نابجاي انسان در طبيعت ميباشند (مانند آتش سوزي ناشي از فعاليت انسان ) (٢٠٠٦٥٩٨,pande). مخاطرات طبيعي اجزاي جدايي نشده زندگي ما هستند و زيان هايي که همه ساله از آنها بشر مي رسد زياد است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید