بخشی از مقاله

چکیده

اقتصاد مقاومتی در کنار سایر ویژگیها همچون مردمی، درونزا و بروننگر، اقتصادی است دانشبنیان. موتور محرکه چنین اقتصادی گروه کارآفرین و نوآور هستند. جمهوری اسلامی برای تبدیل به تمدن نوین اسلامی ضرورت دارد به شناسایی، تربیت و به کارگیری این گروه ویژه خود بپردازد. از طرف دیگر طبق نظریه توینبی، مورخ و فیلسوف تاریخ معاصر، هر تمدنی دارای اقلیتی خلاق است که با نوآوریهای خود به چالشهای تمدنی پاسخ میگویند. مقاله حاضر اثبات میکند که شجره طیبه بسیج، اقلیت خلاق جمهوری اسلامی است، لذا هم چنان که بسیج محور دفع تهاجمات نظامی دشمن به کشور طی جنگ تحمیلی بود، ضرورت دارد محور اقتصاد دانشبنیان نیز قرار گیرد. برای این منظور لازم است ساز وکارهایی برای تربیت کارآفرینان بسیجی و مشارکت دادن بسیجیان نوآور و خلاق در عرصه خلق ایدهها تا تبدیل آنها به محصول و تجاریسازی محصولات، مثلاً احداث شهرکهای علمی تحقیقاتی بسیج، انجام پذیرد.

کلیدواژهها: اقتصاد مقاومتی، بسیج، گروه خلاق، اقتصاد دانشبنیان

.1 مقدمه

پس از انقلاب اسلامی، کشور همواره از جانب قدرتهای سلطهگر برای تغییر رفتار خود و حتی تغییر حاکمیت تحت فشار قرار گرفته است: ابتدا بحرانآفرینیهای گروهکهای جدایی طلب در ماههای نخست پس از پیروزی انقلاب در بعضی از مناطق کشور از جمله کردستان، ترکمن صحرا و خوزستان؛ سپس جنگ تحمیلی، پس از آن شبیخون فرهنگی و در نهایت تهاجم اقتصادی با وضع شدیدترین تحریمهای ممکن در چند سال گذشته.

اداره یک کشور در زمان صلح و جنگ کاملاً متفاوت است. کشورها در هنگام جنگ نظامی، همه منابع سیاسی، اقتصادی و انسانی خود را برای دفع تهاجم به کار میگیرند. به همین قیاس، اگر کشوری مورد تهاجم اقتصاد قرار گیرد، باید با اتخاذ راهبرد مناسب همه منابع سیاسی، انسانی، علمی و حتی نظامی خود را برای پاسخ به تهاجم صرف کند. جمهوری اسلامی با اتخاذ این راهبرد موسوم به اقتصاد مقاومتی و نه راهبرد تسلیم در برابر خواستههای دشمن، با دل بستن به وعدههای الهی مبنی بر پیروزی بر دشمن در صورت تحمل شدائد و سختیهای نبرد، بنا را بر حرکت در مسیر آرمانهای انقلاب گذاشته و به دنبال حل مشکلات ساختاری اقتصاد کشور نیز هست.

درباره اقتصاد مقاومتیمطالعات نسبتاً زیادی انجام شده است، اما در آنهاعمدتاً گروهی که باید نقش اصلی را در این زمینه ایفا کند، مورد غفلت قرار گرفته است؛ گویا چنین فرض شده که همه عوامل اقتصادی به یک اندازه در ایجاد آن نقش دارند. بعضی نیز اقتصاد مقاومتی را معادل اقتصاد دانشبنیان در نظر گرفته و تلویحاً کارآفرینان و نوآوران را موتور محرکه و پیشران اقتصاد مقاومتی میدانند. مطالعه حاضر به دنبال اثبات این مطلب است که این گفته بخشی از واقعیت است نه همه واقعیت. چرا که کارآفرینان معمول، اگر چه به رشد اقتصادی کمک می کنند اما فاقد انگیزههای لازم برای مقابله در برابر تهاجمهای اقتصادی هستند و در درازمدت نمیتوان بدانها تکیه کرد.

فرضیه مقاله حاضر آن است که شجره طیبه بسیج در بردارنده کارآفرین و نوآور ویژه جمهوری اسلامی است. لذا بسیج باید با درک رسالت تاریخی خود، خود را برای ایفای نقش در این عرصه مجهز کند و ایجاد یک نظام اقتصادی متناسب با اسلام و اقتضائات کنونی کشور و جهان بپردازد که علاوه بر تولید ثروت و اشتغال در برابر تهاجمهای اقتصادی نیز تاب ایستادگی داشته باشد.برای اثبات این فرضیه، مقاله به صورت ذیل سامان یافته است. ابتدا ویژگیهای چالش اقتصادی جمهوری اسلامی و راهبرد اقتصاد مقاومتی به عنوان تنها راهکار پاسخ بدین چالش تبیین شده و نقش اقتصاد دانشبنیان به عنوان ستون اصلی این اقتصاد شرح داده میشود.

سپس نظریه آرنولد توینبی، مورخ و فیلسوف تاریخ شهیر و صاحب نظر قرن بیستم، در مورد علل تولد، رشد و سقوط تمدن ها مطرح شده و با مبنا قرار دادن آن، دلالتهای آن برای جمهوری اسلامی و آینده آن بیان شده و بر اساس تجربیات 4 دههای جمهوری اسلامی و بیانات امام خمینی و رهبری به شناسایی گروه خلاق جمهوری اسلامی می پردازد. در نهایت بر اساس گفتمان اقتصاد مقاومتی، وظیفه این گروه در وضعیت کنونی کشور شرح داده میشود.

.2 عرصه اقتصاد چالش کنونی و اصلی امروز جمهوری اسلامی

اقتصاد غرب در دهههای اخیر با برخورداری از زیرساختهای گسترده، حجم زیاد سرمایه، نیروی کار ماهر و فناوریهای پیچیده و پیشرفته موفق به تولید ثروت انبوهی شده و از آن برای تسلط نظامی، اقتصادی و فرهنگی بر جهان سوء استفاده کرده است. در حالی که به جرأت میتوان گفت جمهوری اسلامی ضعیفترین عملکرد را در حوزه اقتصاد خود داشته است. حجم بالای دولت، تک محصولی بودن اقتصاد کشور، بخش خصوصی ضعیف و بعضاً رانتجو، بهرهوری پایین نیروی کار و ...موجب شده تا غرب به دنبال ضربه زدن به ضعیفترین بخش سپاه دشمن از طریق قوی ترین ناحیه سپاه خود برآید - نریمانی و عسکری، . - 11-12 :1391

بدین ترتیب، اگر چه ایران اسلامی از ابتدای انقلاب مورد تحریم اقتصادی قرار گرفته بود، اما تحریمهایی که به بهانه جلوگیری از ساخت سلاح هستهای علیه ایران وضع شد، بیسابقهترین تحریمها در تاریخ اقتصاد جهانی به شمار میآید، و به اندازهای شدید و دارای جزئیات فراوان و هوشمند است که میتوان از آن تعبیر به جنگ اقتصادی نمود - منظور و مصطفی پور، . - 1392 تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی یک جانبه آمریکا و کشورهای غربی طی بیش از سی سال به مرور و در فرآیندی پلکانی و تدریجی به سختترین و جامعترین تحریم کشورهای غربی علیه یک کشور تبدیل شد - غمامی، . - 1392

جنگ اقتصادی به طور خلاصه عبارت است از استفاده از ابزارهای اقتصادی علیه یک کشور به منظور تضعیف اقتصاد آن کشور و در نتیجه کاهش قدرت سیاسی و نظامی و همچنین تغییر سیاستها یا رفتار و حتی رژیم حاکم بر کشور مورد نظر. تحریمها، بلوکه کردن داراییها، تعلیق کمکها، ممانعت از سرمایهگذاری یا ورود سایر سرمایهها و مصادره اموال و داراییهای یک کشور از نمونه های مصادیق معمول جنگ اقتصادی میباشند. هدف جنگ اقتصادی تضعیف اقتصاد یک کشور از طریق ممانعت از دسترسی به منابع فیزیکی، مالی و تکنولوژیک یا به عبارتی دیگر ممانعت از بهرهمندی از منافع ناشی از مبادلات تجاری، مالی و تکنولوژیکی با سایر کشورها است و از این طریق گزینهای برای به زانو درآوردن یک کشور بدون توسل به حمله نظامی میباشد.

ابزار تحریم در واقع مبتنی بر نفی اصل برابری دولتها و از ابزارهای خصومتآمیزی محسوب می شود که یک یا چند کشور علیه کشور دیگری وضع و از او میخواهند تا تغییرات چشمگیر و بنیادینی را در هنجارها، ساختارها و رفتارهایش اعمال نماید.البته مشکلاتی که تحریمها برای کشور ایجاد کرده، صرف نظر از شدت اقدامات خصمانه طرف مقابل، به ساختارهای ضعیف اقتصادی کشور و آسیب پذیری آن در برابر بحرانها نیز مربوط است. در حقیقت همین ضعفها است که دشمن را به اثربخشی تحریمها امیدوار کرده و موجب شده تا عرصه اقتصاد به کارزار اصلی دشمنان علیه نظام اسلامی تبدیل شود. ضعفهایی همچون وابستگی شدید بودجه عمومی کشور به درآمد نفتی - تک محصولی بودن اقتصاد کشور - ، بخش خصوصیعمدتاً رانتجو و کمانگیزه برای سرمایهگذاری مستقل از دولت، بخش دولتی فربه و کمتحرک و بهرهوری پایین نیروی کار.

.3 اقتصاد مقاومتی الگوی مقابله با چالشهای اقتصادی

برای حل مشکلات اقتصادی پیشگفته، سیاست گذاران با دو راه حل کلان مواجه هستند. راه حل اول، موسوم به توسعه برونزا، برای واردات سرمایه و فناوری روز دنیا گرایش صریحی به تعاملگرایی با مراکز قدرت و ثروت بینالمللی خصوصاً غرب دارد و با برگزیدن شعار واقعگرایی، اولویت بیشتری برای توسعه نسبت به آرمانها قائل است و لذا به دنبال آن است که با دادن امتیازاتی به غرب آنها را راضی به پذیرفتن ایران در جرگه کشورهای اقماری خود بنماید. این راه حل به دلیل دشمنی ماهوی و راهبردی غرب با انقلاب اسلامی امکانپذیر نیست مگر زمانی که ماهیت یکی از این دو نظام عوض شود. بنابر این، دشمنی آمریکا با ایران همواره به قوت خود باقی است و تنها شکل آن در طول زمان عوض می شود - عبدالملکی، . - 207- 8 :1393 بنابر این به نظر نمیرسد برنامه جامع اقدام مشترک معروف به برجام بتواند به اهداف مورد نظر سیاستمداران جمهوری اسلامی جامه عمل بپوشاند و حتی در صورت لغو تحریمها انتظار بازگشت آنها در چند سال آینده به بهانههای دیگر وجود دارد.

راه حل دوم، موسوم به سناریوی درونزا، با استفاده از توان داخلی و رویکرد جهادی معنوی به دنبال حل مشکلات است. این راه حل، که تاکنون نقش به سزایی در حل و فصل مشکلات و چالشهای کشور داشته است، به جای دل بستن به وعدههای غرب، به وعدههای الهی پشت گرم است و راه حل بنیانی مقاومت و ایستادگی را بر میگزیند. مشابه جنگ تحمیلی که مردم انقلابی با پر کردن جبههها کشور را از خطر اشغال نجات دادند، لازم است هم اکنون نیز نیروهای انقلاب اسلامی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید