بخشی از مقاله
چکیده
جاهلیت به عنوان مفهومی ضدارزشهای الهی و به دور از حیطهی شعور و آگاهی انسانی به طور کامل در قرآن کریم و سیرهی رسول اکرم - ص - طرد گردید. وجود لایههای عمیق و گرایشات درونی و به خصوص اهتمام خلفای اموی و عباسی در احیای مجدد جاهلیت موجب گردید تاعملاً تغییر و تحول فرهنگی شبهجزیره از جامعهای جاهلی به اسلامی دچار چالش جدی گردد. سوال اساسی آن است که در این شرایط که جاهلیت با هویت جدیدی پدیدار گردید و نه تنها عامه ی مردم بلکه خواص نیز آن را همراهی کردند اهل بیت - ع - چه موضعی اتخاذ نمودند؟ و محورهای مهم فعالیت آنان برای حفظ اسلام ناب چه بود؟
این مقاله با رویکردی تاریخی- تحلیلی به این نکته میپردازد که چگونه این فرزندان شایستهی پیامبر - ص - با درکی کامل و جامع از اسلام و در نقطهی مقابل خطر ویرانگر احیای جاهلیت که از حادثهی سقیفه آغاز شده بود به انجام تکلیف الهی خود همت گماردند. آنان با خلوص کامل و تحمل هرگونه مشکلات از جمله اهانت، اسارت، آوارگی و شهادت با برنامهای منسجم و عمیق در مقابل احیای مجدد جاهلیت پایداری نمودند.
مقدمه
عموم مورخان بر جاهلیت اعراب شبه جزیره تا هنگام گسترش اسلام اتفاق نظر دارند البته چند تن از محققان بیشتربر امّی بودن اکثریت عرب جاهلی و فقدان قدرت خواندن و نوشتن آنها تأکید نموده اند - ابن قتیبه، 1300ق، 240 و ابن سعد، 1373ق، 3، ص 522، 526 و . - 531 در برخی از متون تاریخی به روابط تجاری بین اعراب و سایر ملل و همچنین وجود مظاهر تمدن در پاره ای از نقاط جزیره العرب به ویژه یمن اشاره شده است، به همین دلیل آنها جاهلیت را به عنوان نوعی عقب ماندگی و جهل نمی پذیرند و اصل جاهلیت را قبول ندارند.
افرادی همچون یحیی الجبوری و گوستاو لوبون این دیدگاه را دارند - لوبون، 1358، . - 101-7 بعثت رسول گرامی اسلام در حالی رخ داد که جاهلیت بر جامعهی اعراب حاکمیت کامل داشت لذا بخش مهمی از فعالیتهای ایشان متمرکز بر گذر دادن جامعهی جاهلی به جامعهی مطلوب و ایدهآل اسلامی و ایجاد نظام امامت گردید. طرد تعصبات قومی و نژادی، مبارزه با نظام اشرافی و ریشسفید سالاری و طرح افکار و ایدههای الهی مبتنی بر عقلانیت به منظور ایجاد تحولات بنیادین در فکر و اندیشهی مردم، سرلوحهی تلاشهای این فرستادهی الهی گردید.
با وجود اقدامات و پیگیریهای خستگیناپذیر و دلسوزانهی نبی اکرم - ص - پس از رحلت ایشان به علت کنار زدن اهلبیتش معیارها و ارزشهای جاهلی مجدداً احیا گردید و به شدت ایدهها و افکار اسلامی دچار چالش شدند. به نظر ماکس وبر رفتار انسانها تحت تأثیر علائق است و نه اندیشهها، هرچند مسیری که این رفتارها با پویایی علائق در امتداد آن رانده میشوند،غالباً توسط جهانبینیهایی تعیین میشود که از اندیشهها منشأ میگیرند. - Weber, 1958, 280 -
روح مذهب در تأثیر تاریخی خود باز بستهی یک پیکرهی اجتماعی است. به نظر فون مارتین شکلگیری یک فرهنگ یگانه همیشه مستلزم پیوستن یک ایدهی روحی- معنوی با یک واقعیت جامعهشناختی است. ایدهها برای نفوذ در زندگی تاریخی به علایق ملموس و محسوس میپیوندند، پس از این امکان تأثیرگذاری آنان فراهم شده و آثار اجتماعی آن به تدریج ظاهر میشود. این امر را نباید چنین معنا کرد که ایدهها فاقد قدرتند بلکه بدان معناست که قدرت آرمانی اندیشهها برای اینکه در قلمرو وسیعتری تأثیر گذارد، نیازمند همکاری نیروهای واقعی است. - Stark, 1960, 268 -
در این دیدگاه تعین اجتماعی به معنای توافق آگاهی و شعور با هستی اجتماعی است و با نظریهی مادی معرفت که هستی اجتماعی را تعیینکنندهی آگاهی میداند متفاوت است. - قانعیراد، 1384، - 110 بر این اساس بیست و سه سال تلاش بیوقفه و صادقانهی پیامبر اکرم - ص - شرایط لازم را برای ایجاد اصلاح بنیادین جامعه فراهم نمود. تعالیم قرآن و سیرهی پیامبر - ص - در این مدت منابعی ارزشمند جهت ایجاد دگرگونی بنیادی و اساسی در میان ملل مختلف از جمله اعراب ایجاد کرد.