بخشی از مقاله
چکیده
با توسعه شهرها، گسترش شهرنشینی و ورود زنان به بازار کار، اشتغال زنان به مسئلهای چالش برانگیز تبدیل شدهاست. در این حوزه دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. برخی جنبههای مثبت اشتغال زنان را برشمرده و طرفدار اشتغال زنان خارج از خانه هستند. اما عدهای جنبههای منفی اشتغال زنان را بر شمرده و اشتغال زنان در بیرون از خانه را مانع ایفای نقشهای همسری و مادری میدانند. این مقاله بر آن است که به تجربه زیسته زنان مدیر متأهل در بافت جامعه ایران و در حیطههای مختلف بپردازد.
در این مقاله پس از واکاوی تجربه زنان مدیر در حوزههای شغلی، مدیریتی و خانواده، به مقایسه ضوابط شغلی از نظر اسلام و تجارب زنان مدیر پرداختهاست. روش بهکار گرفته شده در این پژوهش بهصورت کیفی و به شیوه پدیدارشناسی میباشد و مبتنی بر نمونهگیری هدفمند 10 نفر از زنان مدیر، متأهل بوده که مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. یافتههای این پژوهش در قالب 3 کد تبیینی که حاصل استخراج و مقوله بندی داده در 234 کد توصیفی، 32زیر کدتفسیری و 7 کد تفسیری است عبارتند از: تجارب فرد از زندگی فردی، خانوادگی و زندگی شغلی و اجتماعی. یافته های این مطالعه نشان میدهد که اشتغال فرد بر جنبههای مختلف زندگی، اجتماعی و خانوادگی او تأثیرگذار است.
تجارب شرکتکنندگان در این مطالعه نشان میدهد که اشتغال در بیرون از خانه سبب افزایش رضایت از زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی آنان میشود. اما از طرفی اکثریت مشارکتکنندگان به سختی هماهنگی نقشهای خانوادگی و شغلی اذعان دارند. از نظر آموزههای دینی، ضوابط اشتغال زنان عبارتند از: تناسب شغل با ویژگیهای زنانه، رعایت حجاب، عفاف و عدم اختلاط، عدم تعارض شغل زن با حقوق شوهر و وظیفه مادری. از آنجایی که زنان مورد بررسی در این پژوهش مدیر و دارای شغل تماموقت بوده، در پارهای از موارد علیرغم تلاش مادر، وظایف مادری و همسری در تغارض با وظایف شغلی بوده. اما حمایت همسر و ویژگیهای فردی و وجدان مادری نقشی تعیینکننده در انجام همزمان وظایف دارد.
واژگان کلیدی اشتغال زنان، تعارض کار-خانواده، آموزههای اهلبیت - ع - ، مدیریت زنان، نقش همسری، نقش مادری.
مقدمه
در جهان امروز، مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی رو به رشد میباشد. از اینرو در حرکت سریع جامعه ایران به سوی تمدن، اشتغال زنان نیز رو به فزونی گذاشتهاست. در این حال سنتهای ریشهدار اجتماعی و دینی، زنان را به سوی حفظ ارکان خانواده دعوت میکند، اما هنجارهای دنیای متجدد آنان را به مشارکت اجتماعی و حضور هر چه بیشتر در جامعه و همکاری فعال در مراکز اشتغال فرا می خواند.
بسیاری بر این عقیدهاندکه اشتغال زنان با اخلاق جامعه تنافی دارد، برخی دیگر بر این باورند که خروج زنان از خانه موجبات رقابت آنان را با مردان فراهم میسازد و اشتغال زنان موجب بیکاری مردان میشود. بعضی نیز براین اندیشهاند که اشتغال زنان موجب میشود که آنان به وظایف همسری کمتر توجه نمایند و باعث افزایش طلاق میشود یا آنکه به وظایف مادری توجه کمتری مینمایند و نسل آینده از آن آسیب میبیند.
در ایران تا قبل از نیمه قرن دوازدهم، نقش زنان به کارهای خانه محدود میشد و حتی نقش آنان در خارج از خانه ادامه نقش وی در داخل خانه بود. از آن به بعد بهدلیل ارتباط وسیعتر ایران با تمدن غرب، به تدریج تغییراتی در ساختار اجتماعی اقتصادی جامعه و بهدنبال آن در زندگی زنان به وجود آمد. بهطوری که در قرن چهاردهم با توجه به امکان تحصیلات عمومی، اشتغال زنان در خارج از خانه رشد بیشتری پیدا کرد.
بر اساس آمارهای بینالمللی، نیروی کار در کشورهای توسعه یافته حدود نیمی از جمعیت کل است که از این میزان حدود %40 آن را زنان بالاتر از 15 سال تشکیل میدهند - سفیری،:1380 صص. - 733-734 در ایران نیز براساس آخرین سرشماری در سال 1390، نرخ مشارکت اقتصادی زنان 12/6 درصد بوده است.لبته نوع کارها و میزان حضور زنان در انواع مشاغل نسبت به مردان متفاوت است. بر اساس تحقیقات انجام گرفته در این زمینه، در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه حضور زنان در برخی انواع مشاغل محدود و فعالیت آنان در مشاغل سطح بالا و تصمیمگیریها بسیار اندک بوده، در حالیکه بیشتر در مشاغل سطح پایین و خدماتی و دفتری دارند.
بخش عمدهای از زنان شاغل بهدلیل جدایی کار از خانواده، نمیتوانند همزمان وظایف و فعالیتهای شغلی و خانوادگی را انجام دهند. از اینرو معضل تعارض نقش بین کار و خانواده تجربه زیسته مدیران زن از کار و خانواده و تبیین آن با آموزههای اهلبیت - ع - برای این گروه از زنان به یک معضل جدی تبدیل میشود بهطوری که در صورت بیتوجهی به آن، میتواند پیامدهای منفی برای سلامتی روانی اجتماعی زنان شاغل و بالطبع خانواده های آنها و عملکرد مطلوب سازمانها و ادارات در پی داشته باشد.
تقریباً تمام پژوهشهایی که در حوزه رابطه متقابل کار-خانواده انجامگرفته متفقالقولند که تعارض کار خانواده میتواند برای خانوادهها و سازمانها، آثار زیانبار و نامناسبی بر جای گذارد. در این پژوهشها نشان دادهشده که تعارض مذکور میتواند بر کیفیت زندگی شغلی و خانوادگی تأثیر منفی بگذارد، میزان رضایت فرد از زندگی را پایین بیاورد، پریشانیهای خانوادگی و شغلی را سبب شود و در کل به افسردگی و ضعف سلامتی شخص منجر گردد.
از سوی دیگر، چنین تعارضی میتواند نشانگر وجود منبع تنشی در زندگی افراد باشد که نهایتاً تضعیف سازگاری ازدواج، عملکرد ناکافی نقش، نارضایتی از شغل و زندگی و فشارهای روانی را باعث گردد. و با کاهش بهرهوری، افزایش تأخیر، غیبت کارکنان از محل کار، ترک کار و تعهد شغلی پایین توأم گردد .اما در برخی از مطالعات انجام گرفته بر اهمیت تکثر نقشها و تأثیر مثبت آن در ارتقای وضعیت روحی و جسمانی زنان تأکید شدهاست همچنین بعضی از محققین معتقدند که اشتغال میتواند موجب تقویت عزتنفس، موقعیت اجتماعی و خود اتکایی در زن گردد و در مجموع تأثیر مثبتی بر بهداشت روانی زن دارد.
از مطالب بیان شده چنین بهنظر میرسد که پدیده اشتغال زنان مسئله بسیار مناقشه برانگیزیاست. بهطوری که عدهای به جنبههای مثبت اشتغال زنان پرداخته و خواستار گسترش اشتغال زنان میباشند، اما عدهای حضور زنان را به چالش کشیده و مخالف مصالح جامعه و باعث بیکاری مردان میدانند. و به جنبههای منفی اشتغال میپردازند. از آنجایی که اشتغال پدیدهای انسانی و دارای جنبههای مختلفی میباشد، در بررسی پدیده اشتغال زنان باید به ابعاد مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی این مسئله توجه نمود.
از طرفی با توجه به اینکه تجارب افراد از اشتغال آنان وابسته به فرد و اختصاصی میباشد، با پژوهش کمی نمیتوان ابعاد مختلف مسئله را مورد بررسی قرار داد، از اینرو بررسی اشتغال زنان از رهگذر مطالعه کیفی ضروری بهنظر میرسد.از آنجایی که جامعه مورد مطالعه ما یک جامعه دینی مسلمان و شیعه میباشد، به تبیین تجارب زنان مدیر با توجه به آموزههای اهلبیت - ع - پرداخته است.