بخشی از مقاله

رویکرد فرهنگی به فناوری اطلاعات: ارزیابی پذیرش بر مبنای مدل UT AUT

چکیده
کشورهای جهان سوم برای پر کردن خلاء تکنولوژیک خود به فناوری اطلاعات چشم امید دوخته اند. یک موضوع مهم، که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، نحوه پذیرش فناوری و عواملی است که بر این پذیرش اثر می گذارند. مدل UTAU T، مدل شناخته شده ای است که برای مطالعه پذیرش فتاوری اطلاعات به کار میرود. این مطالعه در صدد است با استفاده از این مدل، عوامل موثر بر پذیرش فرهنگ فناوری اطلاعات را مورد بررسی قرار دهد. در این مطالعه با استفاده از روش تحقیق همبستگی، نمونهای متشکل از ۲۳۴ نفر از کارمندان شرکت آبفا خوزستان با استفاده از پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته اند. متغیر مستقل این مقاله، عوامل مؤثر بر پذیرش شامل انتظار اجرا، انتظار تلاش، هنجار ذهنی و شرایط تسهیل گر بوده و متغیر وابسته رفتار استفاده از رایانه می باشد که این مقاله در صدد است عوامل موثر بر آن را بررسی نماید. همچنین سه متغیر جنسیت، سن و تجربه به عنوان متغیرهای تعدیل گر مورد بررسی قرار گرفتند. برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و در سطح اطمینان ۹۵٪، ۴ فرضیه اصلی تأیید و یک فرضیه اصلی (شرایط تسهیلگر) رد شد. ازمیان فرضیات فرعی مرتبط با متغیرهای تعدیل گر، فقط رابطه جنسیت و سن بر روی انتظار تلاش مورد تایید قرار گرفت.

در عصر فنون جدید تبادل اطلاعات، هر نوع فعالیت ارتباطی به منزله یک سرمایه ملی و در حکم پشتوانه ای برای نیل به اهداف برنامه های توسعه و نهایتاً استقلال و خودکفایی کشورها محسوب می شود. همان طوری که امروزه نمی توان دنیا را بدون صنعت برق در نظر گرفت، نمی توان آن را بدون فناوری اطلاعات و ارتباطات تصور کرد به گونه ای که امروزه به کمتر سازمانی برمی خوریم که بحث فناوری اطلاعات و ارتباطات در آن مطرح نبوده و به یکی از دغدغه های مدیران آن مبدل نشده باشد [1]. جالب اینجاست که در بسیاری از ادارات و سازمان ها، تصور اینکه یک روز کاری را بدون استفاده از رایانه و سایر تجهیزات رایانه ای خود سپری کنند غیرممکن به نظر میرسد و در همه جا بکارگیری فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطی به منظور افزایش دقت و سرعت در تهیه و توزیع اطلاعات و کیفیت ارتباطات در سازمان با هدف نهایی تعالی سازمان و بهبود کیفیت ارائه خدمات ضروری به نظر میرسد [۲]. سازمان ها باید جهت تحقق بخشیدن به منافع ناشی از فناوری اطلاعات، آنها را در داخل ساختار، فرهنگ و استراتژی سازمانی خویش جاسازی نمایند و جایگاه بخش فناوری اطلاعات را در سازمان به طور مشخص تعریف کنند از آنجایی که فناوری اطلاعات تمام فعالیتهای سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد، عموماً در سازمان های پیشرفته وظایف فناوری اطلاعات در کلیه بخش ها و واحدهای سازمان با مدیریت و نظارت عالی ترین مقام بسط داده می شود. با این وجود در برخی از سازمان های داخلی به خاطر ناشناخته بودن مسایل فناوری اطلاعات، بکارگیری آن به صورت گسترش یافته در درون سازمان، مقاومت و مشکلات حادی را ایجاد می کند که ممکن است سازمان را در رسیدن به اهداف اجرای فناوری با مشکل مواجه نماید|۳|. بنابراین با توجه به افزایش سرمایه گذاری سازمان ها در زمینه استفاده از فناوری اطلاعات در دهه های اخیر، یکی از نگرانی هایی که وجود دارد این است که آیا هزینه های گزافی که در این راه صرف شده است، توانسته است مزایای مورد نظر مدیران سازمان ها را به وجود آورد یا خیر. حداقل بخشی از این دغدغه و نگرانی به موضوع پذیرش فناوری توسط کاربران مربوط می شود. متخصصان مدیریت منابع انسانی علاقهمند هستند تا عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری توسط کاربران را درک کرده و بر اساس آن الگویی را برای کاهش مقاومت کارکنان طراحی و اجرا نمایند [۴]. طبعاً شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری های جدید می تواند به مدیریت تغییر در سازمان و افزایش مقبولیت فناوری اطلاعات از سوی کاربرانی کمک کند۔

بیان مساله
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در تمامی زوایا و جنبههای زندگی بشر وارد شده است. افزایش میزان داد و ستد تاشی از تجارت الکترونیکی، بهبود کیفیت محصولات تولیدی ناشی از بکارگیری ساخت الکترونیکی، گسترش فعالیتهای آموزشی ناشی از بکارگیری فناوری یادگیری الکترونیکی، ارتقای خدمات بانکی ناشی از پیادهسازی بانکداری الکترونیکی و مواردی از این قبیل همگی موید این مطلب می باشند۵. یکی دیگر از حوزههای نفوذ فناوری اطلاعات و ارتباطات بخش شرکت های خدماتی می باشد. همانطور که فناوری اطلاعات و ارتباطات توانست در موارد فوق یک نقش تسهیلگر را ایفا کند و به تولید با کیفیت و تحویل سریع خدمات و محصولات کمک نماید، این توقع نیز برای همگان ایجاد شد که شرکتهای خدماتی نیز با کیفیت بالا و کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات به بالاترین نرخ بهرهوری دست یابند. امروزه با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، علاوه بر مکانیزه کردن فرآیندهای داخلی، تعاملات خارج از سازمان نیز با استفاده از کانال های مختلف، الکترونیکی شده است[۶]. یک موضوع مهم که کمتر مورد توجه قرار می گیرد، نحوه پذیرش فناوری و عواملی است که بر این پذیرش اثر می گذارند. تحقیقات نشان می دهد که میزان پذیرش فناوری خدمات الکترونیک توسط کاربران یک صنعت تاثیر به سزایی بر موفقیت یا شکست آن دارد. چندین مدل برای تشریح جنبههای مختلف مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات" ایجاد شده است (آجزن ۱۹۹۱، دیویس و همکاران ۱۹۸۹، مور و بن باسات ۱۹۹۱، ونکاتش و موریس ۲۰۰۳) [۷]. این جنبه ها بیشتر بر چگونگی شکل گیری ادراک یا باورها، چگونگی تاثیر اقدامات سازمانی مانند آموزش، بر پذیرش فناوری اطلاعات، یا چگونگی تفاوت تاثیر افراد در فرایندهای پذیرش فناوری اطلاعات تمرکز داشته اند. فصل مشترک این رویکردهای نظری در این است که چه متغیرهایی منجر به افزایش میزان استفاده از فناوری اطلاعات می شود. یکی از معروفترین و پرکاربردترین آنها الگوی مدل پذیرش فناوری می باشد که در این مقاله

نوع توسعه یافته الگوی یادشده به عنوان مبنای مطالعه قرار گرفته است. این مدل که مبنایی تئوریک دارد(نظریه عمل مستدل TRA) نخستین بار توسط فرددیویس (۱۹۸۹) معرفی شد و از آن هنگام تاکنون بارها برای مطالعه پذیرش فناوری های گوناگون اطلاعاتی به کار رفته است. انتقادهایی بر این مدل وارد شده که بیشتر بر نحوه استخراج این مدل تمرکز دارند [۸]. ونکاتش و دیویس در سال ۲۰۰۰، این مدل را بهبود بخشیده و مدل TAM2 را معرفی کرده اند که پایه مدل ارائه شده در این تحقیق است و به بررسی رابطه متغیرهای و شرایط تسهیلگر) می پردازد. سؤال اصلی تحقیق این است که این اقدام و سرمایه گذاری در زمینه فناوری اطلاعات در بخشهای مختلف شرکت تا چه اندازه مورد پذیرش کاربران آن واقع شده است. چرا که یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در استفاده از خدمات الکترونیک، پذیرش کاربران می باشد و این امر پیش زمینه مهمی برای ارائه خدمات الکترونیک در دولت الکترونیک است. طبعاً شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری های جدید می تواند به مدیریت تغییر در سازمان و افزایش مقبولیت خدمات الکترونیک از سوی کاربران کمک نماید. شرکت آبفا خوزستان نیز به عنوان مؤسسه ای که در حوزه خدمات آبرسانی و فاضلاب فعالیت می کند، در انجام امور خود با موانع و تهدیدهای گوناگونی مواجه است و برای فائق آمدن بر آن ها و دستیابی به حداکثر رضایت مشترکین باید دارای بهترین و با سهولت ترین خدمات باشد و سیستم های خدمات الکترونیک زمینه ای را برای دستیابی به این مزایا فراهم می آورد. از سال ۱۳۸۳ سیستم مدیریت فناوری اطلاعات به تدریج در این شرکت امکان سنجی، پیادهسازی و اجرا شده است. این پژوهش به دنبال ارزیابی عوامل موثر بر پذیرش فرهنگ فناوری اطلاعات در شرکت آبفا خوزستان بوده تا بتواند تاثیر این پذیرش را بر تسهیل روندها و فرایندها، کاهش هزینه ها، افزایش سود، ارتباط مناسب با مشتریان پیمانکاران شناسایی کند.
اهمیت و اهداف تحقیق:
این پژوهشی به دنبال تبیین این موضوع است که چگونه فرهنگ بر پذیرش فناوری اطلاعات تأثیرگذار است. این نکته در خور توجه است که باید با پشتیبانی فرهنگی و فرهنگسازی، افراد را با فناوری اطلاعات آشنا کنیم تا به دنبال پذیرش مسوولیت در مشاغل و زمینه های مختلف
از زوایای پنهان و آشکار صورت بندی جوامع، دستخوش تغییرات ساختاری خواهند شد. از سویی با فراهم آمدن امکانات نرمافزاری و سختافزاری، این فرصت فراهم شده است تا با توجه بیشتر به فعالیت های مبتنی بر فناوری اطلاعات، زمینه رشد، پرورش و باروری استعدادها فراهم شود درحالی که استقرار سیستمهای الکترونیکی مدیریت اطلاعات علاوه بر ارتقای سطح کیفی خدمات، ۶۰ تا ۷۰ درصد هزینه ها را کاهش می دهد، مهمترین ویژگی که می توان برای آن برشمرد، برقراری ارتباط سریع با تمام مخاطبان و ارایه خدمات مبتنی بر نیازهای فرد فرد آنهاست. حال از یک سو که مدیریت شرکت آبفا خوزستان استفاده از ابزار الکترونیکی را باور نموده و برای اجرای آییننامه های مربوطه مصمم است و از سویی نیز عدم ارائه خدمات و کالاهای به موقع از طریق سیستم های سنتی به عنوان مانع جدی رضایت مندی مشترکان و افزایش بهره وری عوامل ارائه خدمات محسوب می شود. محقق را به فکر واداشت تا موضوع پژوهش خود را
بررسی عوامل موثر بر پذیرش فرهنگ فناوری اطلاعات قرار دهد. در نهایت اهمیت اصلی موضوع پژوهش به آنجا باز میگردد که اهداف تعیین شده در نحوه تولید بهینه مانند توجه به حداقل اتلاف آب و ضایعات تأسیسات در آبرسانی و تصفیه فاضلاب، سرعت عمل، دقت و به هنگام بودن با به کارگیری فناوری اطلاعات می توانند به بهترین وجه و بیشترین میزان تحقق یابند. افزایش بهرهوری و کارایی حاصل از تاثیر سیستمهای اطلاعات خود به تنهایی دارای ارزش و اهمیت به سزایی خواهد بود که می تواند در آینده شرکت و حتی دیگر شرکت های مشابه که این استراتژی را انتخاب می کنند، تاثیرگذار باشد. هدف کلی مقاله شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش فرهنگ فناوری اطلاعات توسط کاربران برای تغییر نگرش کارکنان در جهت افزایش مقبولیت خدمات الکترونیک و کمک به برقراری ارتباطات مؤثر با مشترکان و اهداف فرعی آن عبارتند از آگاهی از مفاهیم خدمات الکترونیک و رویکردهای رایج در پذیرش آن، شناسایی تفاوتهای فرهنگی در پذیرش فناوری اطلاعات، کمک به پذیرش فرهنگ فناوری اطلاعات و ارتباطات از طریق تبیین و مشخص نمودن اهمیت و جایگاه آن در شرکت، بررسی رابطه بین انتظار اجرا، انتظار تلاش، هنجارهای ذهنی و شرایط تسهیلگر بر قصد رفتاری و رابطه قصد رفتاری با رفتار استفاده از رایانه در بین پرسنل شرکت و بررسی رابطه متغیرهای جمعیت شناختی اسنی، جنسیت، تجربه) و رفتار استفاده از رایانه.
مبانی نظری
پذیرش فناوری و فرهنگ
پذیرش فناوری اطلاعات، عبارت است از رضایت قابل شرح و اثبات جهت بکار بردن فناوری اطلاعات در وظایفی که فناوری اطلاعات برای پشتیبانی آنها طراحی شده است [۴. فرهنگ یکی از عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات است، اثر فرهنگ بر رفتار، کاری مسلم و قطعی است. شواهد فراوانی در نسبت دادن موضوعات مریوط به سیستمهای اطلاعاتی به فرهنگ دیده می شود. در مروری که اخیراً ر ادبیات موضوع صورت گرفته است، ۸۲ مقاله یافته شده که به مسائلی پیرامون فرهنگ توجه نمودهاند. گرچه نخستین مطالعات مربوط به اثرات فرهنگ در سیستم های اطلاعاتی در اوایل دهه ۱۹۸۰ بوده است و تعداد بسیار زیادی از پژوهشها نیز طی سال های بعد در این رابطه صورت گرفته است، اما این حوزه همچنان پراکنده و متفرق است. این موضوع شاید ناشی از این حقیقت است که "فرهنگ " مقولهای بسیار متغیر بوده و تعریف معیارهای مناسب برای آن کار دشواری می باشد. در مطالعات متعددی که نقش فرهنگ را در پذیرش فناوری اطلاعات شرح دادهاند [۹] سطوح مختلفی مورد توجه قرار گرفته است (مثلاً ملی یا سازمانی) و مفاهیم و معیارهای مختلفی داشته اند. در هر صورت این مطالعات نشان داده است که فرهنگ یک مفهوم یا برساخته مناسب است که می تواند درباره پذیرش فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی توضیح دهد. مقاومت در برابر فناوری اطلاعات نوین در محیطهای کاری می تواند ناشی از ناسازگاری ارزش ها (یا به عبارتی عدم انطباق فرهنگی) در سازمان باشد. خرده فرهنگها در داخل یک سازمان می توانند بر شکست طرح های کاربردی فناوری اطلاعات تأثیرگذار باشند، خردهفرهنگ های دیگر ممکن است اهمیت و ارزش بالایی برای فناوری اطلاعات قائل باشند و این دوگانگی سبب تعارض می شود چرا که فرهنگ به درک اشخاص از محیطشان شکل میدهد و بر رفتار آنها اثر می گذارد. فرهنگ رویکرد رایجی برای پذیرش و کاربرد فناوری اطلاعات است و مطالعات انجام شده بر تفاوتهای فرهنگی و چگونگی تاثیر شباهتهای فرهنگی بر موارد مرتبط با فناوری اطلاعات تأکید کردهاند. در توضیح مرزهای ملی، این منطق وجود دارد که مردمی که در یک ملت زندگی می کنند، در پذیرش فناوری اطلاعات شباهتهایی باهم دارند. تفاوتهای فرهنگی و مليتى در زمینه پذیرش فناوری اطلاعات میزان کارایی درک شدہ سهولت استفاده درک شده و تاثیر این ساختارها بر یکدیگر را تحت تاثیر قرار میدهند. مطالعات انجام شده نشان داد که فرهنگهای منطقی و توسعه ای و فرهنگهایی که در آنها سلسله مراتب کمتری وجود دارند موفقیت اجرای فناوری اطلاعات را در سطح سازمانی تحت تاثیر قرار میدهند تاثیر فرهنگ بر روابط شغلی بدیهی بوده و تحقیقات سیستم اطلاعاتی به امکان تفاوتهای فرهنگی در توضیح موارد مرتبط با فناوری اطلاعات پی بردهاند. تفاوتهای فرهنگی یک موضوع مهم در ارزیابی کاربردهای رایانه ای شده است. برای ایجاد مقایسه سالم، مدل ها باید از میان فرهنگهای قوی باشند. بنابراین تعیین اینکه آیا مدل های مشابه در میان فرهنگ ها قابل مقایسه هستند، اولین قدم مورد نیاز برای افزایش فهم تاثیرات فرهنگی پذیرش فناوری اطلاعات و بهبود مدیریت سازمانی جهانی فناوری اطلاعات می باشد.
رزو همکاران مطالعه ای در مورد پذیرش و استفاده فناوری اطلاعات در جهان عربي انجام دادندبا استفاده از پیمایش مقطعی از 274 کارمند در 5 ملت عرب (مصر .عردن.عربستان سعودی.لبنان و سودان) انها یک TAM اصلاح شده را برای ارزیابی نفوذ رایانه های شخصی بکاربردند.
مدلشان انحراف ۴٪ استفاده از رایانه های شخصی را در این کشورها بیان کرد. آنها سپس مدل نفوذ فرهنگی را توسعه داده و پیشنهاد کردند که باور های فرهنگی عرب یک پیشگو کننده مقاوم برای انتقال فناوری اطلاعات می باشند.لوچ و همکاران این مدل را برای ازمودن ویژگی های فرهنگی ایجاد و پذیرش فناوری اطلاعات و استفاده از ان در جهان عرب بکار بردند. آنها نشان دادند که هنجارهای اجتماعی و درجه فرهنگی شدن فناوری می تواند بر پذیرش و استفاده سازمانی و فردی آن اثر بگذارد [۱۰].

رویکردهای فرهنگی به پذیرش فناوری اطلاعات
بعضی ها فرهنگ را به عنوان عاملی برای جدا کردن انسان از دیگر موجودات تلقی کرده اند این در حالی است که بعضی ها آن را به عنوان دانش قابل مبادله تعریف کرده اند. مطالعات پیشین نشان داد که فرهنگا ملی تاثیر عمده ای بر اشاعه محصولات مختلف دارد. تاثیر فرهنگ بر اتخاذ فناوری و کاربرد آن در مطالعات زیادی بررسی شده است. در هر حال باید بررسی های دقیق در زمینه تغیرات سریع فناوری ها انجام شود چرا که تاثیر فرهنگ می تواند در زمینه فناوری های در حال پیشرفت گسترده تر و عمده تر شود ۱۲]. عامل فرهنگی هم در سطح ملی و هم در سطح بین المللی مطرح است. از دیدگاه نخست، هیچ انتقال فناوری، از جمله فناوری اطلاعاتی، نمی تواند جدا از ملاحظات فرهنگی صورت پذیرد. این پدیده، چه به صورت مقاومت در مقابل تغییر و چه به صورت بی تفاوتی در برابر آن، تحقق تلاش اصلی یعنی توسعه را، که در هر حال مستلزم تغییر است، دچار مشکل عمده میسازد. از این رو در تدوین استراتژی توسعه در هر زمینه، شرط حصول، پذیرش همگانی یا مردمی با استفاده از روش های گوناگون تبلیغاتی، آموزشی، مذهبی و ایدئولوژیکی است. این مفهوم در مورد توسعهٔ سطح تکنولوژیکی یک سازمان نیز مصداق دارد و به عنوان مثال هر گونه سیستم اطلاعاتی رایانه ای در چارچوب استراتژی و مدل توسعهٔ فناوری کلان کشور مبین فرهنگ و مجموعهٔ عوامل انسانی خاص خود است. از دیدگاه دوم، فرهنگ منطقه ای در بین کشورهای همسایه و ملتهایی مصداق دارد که از شرایط فرهنگی کم و بیش مشابهی برخوردارند، از این رو، گرچه استراتژی توسعه صنعتی - اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی هر کشوری متفاوت است، اما نیاز مشترک آنها به نوع خاصی از فناوری، همراه با فرهنگ تا حدودی مشترک می تواند همگرایی مثبتی را فراهم آورد. بدین ترتیب است که می توان در برخی موارد از یک الگوی منطقه ای نیز سخن گفت. یکی از مسائل فرهنگی که در سایتها از آن نام می برند دیدگاه های فرهنگی نسبت به زمان است. افراد و تاجران بینالمللی که با گامهای سریع تر کارها خو گرفته اند، مجبورند با لایه های متعدد و ظاهری تشریفات کنار بیایند. آنها غالباً از فقدان پاسخ، و عدم احساس فوریت توسط شرکا مأیوس می شوند. در همین حال تاجران محلی اغلب شرکای خارجی خود را به صورت افرادی عجول در نظر میگیرند که دائماً آنها را آزار میدهند. این مسأله می تواند به عدم درک متقابل و شکست تبادلات بیانجامد. یک مسئله دیگر که در حوزه کار از دور مطرح است اما بی ارتباط از مسایل فرهنگی فناوری اطلاعات نیست این است که بسیاری از کارمندان دوست دارند که در محیط دفتری کار کنند [۱۳]. این تک تک انسان ها هستند که نیاز به کار گروهی و دسته جمعی با همکاران خود دارند. کارمندان ممکن است اگر در خانه کار کنند احساس تنهایی نمایند. کار از طریق خط تلفن و شبکه با تیم به صورت الکترونیکی، به اندازه صحبتهای حضوری و رو در رو مؤثر نخواهد بود. وقتی که کارمندان در سایتهای مشتری و یا در منزل کار کنند احساس عدم تعلق خاطر به آنها دست خواهد داد. البته، بانوان - اگر در منزل و از طریق خط و شبکه کار کنند - احساس می کنند که هیچ کشمکش و نزاعی میان علائق آنها رخ نمی دهد و این در خلاف با درک و دانش مدیران است. زیرا مدیران معتقدند که عکس این حالت باید رخ دهد. علاوه بر این مسائل دیگری در سایتهای مختلف نام برده شده اند که برخی از این مسائل ریشه فرهنگی و برخی ریشه در مسایل دیگر دارند. برخی معتقدند که برای شروع مؤثر کاربرد فناوری اطلاعات در یک منطقه نیازی نیست که کلیه افراد دسترسی به رایانه داشته باشند. تنها در حدود ۵ تا ۱۰ درصد از افراد آن منطقه لازم است که این دسترسی را داشته باشند. این مساله شاید برای کشورهای توسعه یافته که علاقهمند به انجام کارهای گروهی هستند درست باشد ولی برای کشور ما که از لحاظ فرهنگی تمایل به تک روی در افراد وجود دارد و افراد کمتر تمایل به کار گروهی دارند صحیح نیست. بسیاری از مسئولان همچنین نیاز آمادگی سازمانی را برای اجرای کارها از طریق شبکه به عنوان یک مسئله بالقوه ذکر کرده اند. یک مسئله دیگر این است که اغلب کارکنان شرکتهای آمریکایی بازارگرا هستند و محصول را طبق میل و سلیقه بازار تهیه می کنند و خواسته های بازار را برآورده می سازند؛ اگر چه مطمئن باشند که خواسته بازار خیلی درست نیست. این در حالی است که روسی ها بر کیفیت محصول خود تکیه دارند و به میل و خواسته بازار کمتر توجه می کنند [۱۴] البته پارامترهای دیگری نیز می توانند بسته به کشور و نوع بازار مؤثر می باشند. مثلاً در برزیل ۴۹٪ بیان داشته اند که کمپانی فروشنده باید از شهرت بالایی برخوردار باشد. در انگلیس ٪۴۰ ارزانی سرویسها را بیان داشته اند. در آمریکا ۳۸٪ توانایی معاملات را عامل دانسته اند و در کره جنوبی ۴۷٪ این عامل را مؤثر دانسته اند. در ایتالیا ۴۴ ٪ و در فنلاند ۳۹٪ قادر بودن کاریر به کنترل ساده میزان هزینه خود را عامل مهم دانستهاند. شواهد
حاکی از آن است که استقرار فناوری اطلاعات هنگامی مطرح می شود که شکاف بیشتری بین کشورهای غنی و فقیر به وجود آمده است؛ به طوری که در سال ۱۹۸۳ در حالی که فقط ۲۵ کشور فقیر در جهان وجود داشت این تعداد در سال ۲۰۰۰ به ۴۸ کشور رسیده است. از طرفی شواهد حاکی از آن است که استقرار فناوری اطلاعات در سطح جهان حتمی و انکارناپذیر است. همچنان که ملاحظه شد، استقرار این فناوری مسائل عدیده ای به همراه خود دارد که یکی از مهمترین آنها مسائل فرهنگی است. برخی از کشورها به فکر به حداقل رساندن و یا حذف مشکلات ناشی از فناوری اطلاعات می باشند تا صرفاً از مزایای آن بهره گیرند. لازم است که در کشور ما نیز هرچه سریعتر بسترهای لازم استقرار این فناوری فراهم گردد تا طوفان های ناشی از آن آسیبهای جدی بر پیکره فرهنگی و اقتصادی و غیره وارد نکند.

مقایسه مدل ها و معرفی الگوی توسعه یافته پذیرش فناوری اطلاعات (UTAUT)

برای بررسی میزان پذیرش فناوری اطلاعات توسط کاربران مدل های زیادی از جمله تئوری رفتار برنامه ریزی شده (TPB)، تئوری اشاعه نوآوری (IDT) و مدل پذیرش فناوری (TAM) طراحی شدهاند، انجام مطالعات و پژوهش هایی با استفاده از برساخته های ترکیبی که از مبانی نظری مختلف استفاده کردهاند، هم اکنون معمول شده است. رایتو هارجو این موارد را بررسی کرده است. ترکیب های به کار رفته از مدل های مختلف بر اساس بررسیهای وی عبارتند از: TAM و TPB (ریم اشنایدر، هاریسون و میکی تین ۲۰۰۳، تیلور و تاد ۱۹۹۵)، TRA و TAM (دیویس و همکاران ۱۹۸۹)، IDT و TAM (آگراوال و پراساد ۱۹۹۸، کاراهانا و همکاران ۱۹۹۹، لوئیس و همکاران ۲۰۰۳، هو و وانگ ۲۰۰۵)، IDT ،1AM و TPB (یی و همکاران ۲۰۰۶) [۱۵]. اغلب این پژوهشگران گفته اند که برساختههای حاصل از رویکردهای مختلف قابل ترکیب بوده و منطق اصلی که در پس این رویکردها قرار دارد در یکا گستره وسیع مشابه است. علاوه بر بحث ترکیب، مدل های پذیرش فناوری اطلاعات را می توان با هم مقایسه کرد. تیلور و تاد به مقایسه TAM و TPB پرداخته و دریافتند که TPBگرایش رفتاری به استفاده را بهتر از T AM شرح میدهد اما در تشریح نسبت استفاده واقعی از فناوری اطلاعات تفاوتی با آن ندارد. چاو و هو(۲۰۰۲) دریافتند که TAM حدود ۴۰ درصد از گرایش رفتاری پزشکان را به استفاده از فناوری درمان از راه دور شرح میدهد اما IPB به طور مشابه حدود ۳۲ درصد را توضیح میدهد. ماتیسون (۱۹۹۱) دریافت که عوامل سهولت استفاده درک شده و کارایی درک شده که متعلق به مدل TAM هستند خاص یک محیط نبوده و در زمینه های متعدد کاربرد دارند؛ در حالی که TPB چنین نیست. متغیرهای اجتماعی TPB شرح دقیق تری از تمایل کاربران نسبت به TAM به دست میدهند. TAM می تواند نگرش را بهتر از TPB توضیح دهد و استفاده از ان راحت تر است. به کارگیری برساختههای TPB نیاز به یک مطالعه نمونه ای دارد، زیرا به محتوا و زمینهای بستگی دارد که پژوهش در آن انجام می شود. یافتههای چائو و هو نشان میدهد که TAM می تواند مدل بسیار مناسب تری نسبت به TPB باشد و تلفیق آنها نمی تواند به طرز معناداری قدرت تشریح بیشتری فراهم آورد [۱۶] در مجموع برساختههای این مدل ها با هم شباهتهایی دارد. مثلا سودمندی درک شده و مزیت نسبی، هر دو به اندازه گیری یک معیار توجه دارند. همین طور سادگی کاربرد ادراک شده از TAM با کنترل رفتاری درک شده از IPB و سادگی کاربرد از IDT همگی به یک معیار مربوط هستند. بنابراین می توان گفت: TAM نشان داده که مدل به صرفه تری بوده و برای حوزه های پژوهشی متنوع با افراد عادی مناسبتر است. در مجموع به نظر می رسد این مدل ها در مبانی نظری شباهتهای زیادی با هم داشته باشند و حتی برساخته های آنها می تواند مشترک گردد. هیچ یک از آنها برتری قابل توجهی به دیگر موارد نداشته و هر رویکرد با توجه به فضای کار و مجموعه ای که مطالعه در آن انجام می شود، می تواند انتخاب شود. بنابراین، اینکه کدام مدل مناسب تر است کاملا بستگی به نحوه تنظیم چارچوب مطالعه در دست انجام دارد. این مدل ها جنبههای زیادی را کشف کرده که پذیرش فناوری را تحت تاثیر قرار می دهند اما به دلیل سطح پایین پیش بینی در این مدل ها، نواقص درک شده آن ها و ناتوانی شان در تعیین موانع پذیرش فناوری محققان به دنبال یافتن مدل های بهتری هستند. آنها مدلی می خواهند که هم عوامل اجتماعی و هم عوامل انسانی را باهم ترکیب کند، بنابراین گام بعدی در بسط مدل پذیرش فناوری اطلاعات، تئوری یکپارچه پذیرش و به کارگیری فناوری (UTAUT) بود که توسط ونکاتش، موریس و همکاران در سال ۲۰۰۳ ارائه و آزموده شد. آنها مدل اولیه پذیرش فناوری (TAM) را بسط داده تا ویژگیهای مربوط به سودمندی درک شده شامل هنجارهای ذهنی، روابط کاری، کیفیت خروجی و نتایج قابل مشاهده را در برگیرد [۷]. اگر مدل UTAU T به صورت تجربی حمایت شود مزیتهای زیادی را دربر خواهد داشت. یکی از این مزیتها این است که این مدل باورها و رفتارهای پیش کاربردی و پس کاربردی را به صورت جداگانه مورد خطاب قرار می دهد و مزیت دیگر آن در دقت و سهولت استفاده درک شده أن است. بر اساس مدل UTAUT قصد استفاده از فناوری اطلاعات تابع چهار برساخته کلیدی است (انتظار اجرا، انتظار تلاش، هنجار ذهنی و شرایط تسهیلگر) این چهار عامل به طور مستقیم تعیین کننده تمایل به استفاده از یک سیستم بوده و به

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید