بخشی از مقاله

بررسی عوامل موثر در پذیرش تکنولوژیهای جدید با استفاده از مدل پذیرش تکنولوژی TAM1

چکیده:

امروزه پذیرش سیستمها و تکنولوژی های جدید مهمترین پارامتر برای داشتن موفقیت در حوزه های مختلف خصوصا در حوزه اقتصادی در جهان امروز است، با توجه به این مهم پیش بینی پذیرش تکنولوژیهای جدید توسط ارائه دهندگان آنها میتواند باعث بهبود عملکرد سیستم و جلوگیری از هدر رفت سرمایه و افزایش اعتماد و اطمینان جهت سرمایه گذاری بر روی سیستمهای کامپیوتری جدید در فناوری اطلاعات شد ، زیرا مقاومت کارکنان یا فقدان اعتماد در استفاده از تکنولوژیهای جدید توسط آنها میتواند مانع بهبود عملکرد سیستم شود. همچنین اگر چه سهولت استفاد و مفید بودن، از مهم ترین عوامل موفقیت در پذیرش تکنولوژیهای جدید است، اما از این ویژگی ها به تنهایی نمیتوان برای پیش بینی پذیرش تکنولوژی توسط کاربران استفاده کرد. علاوه بر این ، پذیرش تکنولوژی های مدرن را نمیتوان در یک لحظه مورد بررسی قرار داد بلکه آن فرایندی است طولانی که در دوره های زمانی مختلف مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در این مطالعه ، با بررسی پژوهش های نظام مند انجام شده توسط دیویس تا این لحظه، از مدل پذیرش تکنولوژی و همچنین با در نظر گرفتن متغیرهای مدل اولیه پذیرش فن آوری ( ( TAM ،و توانایی استفاده از متغیرهای خارجی که یکی از خصوصیات تاثیرگذار بررفتار کاربران برای پذیرش فن آوریهای جدید است ،پذیرش فناوریهای جدید توسط کاربران را مورد تحلیل قرار خواهیم داد.


واژگان کلیدی : مدل پذیرش تکنولوژی TAM، مدل پذیرش تکنولوژی ثانویهTAM2 ، تئوری رفتار منطقی TRA، تئوری رفتار برنامه ریزی شده .TPB

 

1

مقدمه:

ظهور سیستمها و تکنولوژی های جدید ساخته شده نیازمند به بحث در ماهیت ، فلسفه ، آینده ، و استفاده مناسب از فن آوری است . امروزه، زندگی بشر به شدت با فن آوری های مدرن درگیر است، لذا پیش بینی آینده جهت باقی ماندن تکنولوژی و موفقیت آن ، یکی از پارامترهای مهم در حوزه فن آوری میباشد ، برای موفقیت سیستم در استفاده مداوم میبایست شرایط و رفتار کاربران و عوامل موثر برآن به رسمیت شناخته شود و بر اساس آن برنامه ریزی مناسب قبل از ارائه سیستم انجام شود .

در کل از آنجا که، پذیرش تکنولوژی های جدید همیشه با چالشها و موانعی مواجه است کارآفرینان در سازمان ها و جوامع نیاز به الگوهای مناسبی دارند که توسط آن پذیرش سیستم ها و تکنولوژیهای جدید توسط کاربران و کارکنان سازمانها را پیش بینی کنند. بدون شک، پذیرش سیستمها و تکنولوژی های جدید مهمترین پارامتر برای داشتن موفقیت در حوزه های مختلف خصوصا در حوزه اقتصادی در جهان امروز است .

همچنین با توجه به وجود موانع فراوان در ارائه سیستمها و تکنولوژیهای جدید، سازمانها حرکت به سوی تکنولوژیهای جدید را نمیتوانند انکار کنند و ناچار به رویارویی با سیستم های جدید هستند،و بهتر است قبل از انتقال هر گونه فن آوری جدید به سازمان پذیرش آنرا مورد تحلیل قرار دهند که این را می توان از طریق یک مدل پذیرش فن آوری به منظور بررسی تمام جنبه های موضوع انجام داد.

برای این منطور تحقیقات بسیاری برای تشریح و پیش بینی استفاده از یک فناوری جدید ارائه شده است، اما مدل پذیرش تکنولوژی((TAM، تنها مدلی بوده که مجموعه تحقیقات پیرامون تمایل به استفاده از فناوری های اطلاعاتی را بخود اختصاص داده است، به گونه ای که بخش اعظم مطالعات تکنولوژی های اطلاعات، طی دو دهه اخیر با استفاده از این مدل صورت پذیرفته است.بنابراین ضروری است برای مطالعه پذیرش فناوری، مدل پذیرش تکنولوژی (TAM)را بخوبی درک نمود.


2

مدل پذیرش تکنولوژی : 1TAM

یکی از متداولترین مدلهایی است که در رابطه با پیش بینی پذیرش تکنولوژی اطلاعات طراحی شده است. این مدل توسط دیویس2 در سال 1989 ارائه گردیده است که براساس تئوری رفتار منطفی 3(TRA) و تئوری رفتار برنامه ریزی شده 4(TPB) با استفاده از متغیرهای مختلف، رفتارهای افراد را در مورد پذیرش تکنولوژیهای نوظهور در شرایط خاص پیش بینی می کند .

برای استقرار تکنولوژی اطلاعات ، مدلهای متفاوتی مورد استفاده قرار گرفته است . برخی از این مدلها مبنای تئوریک دارند و برخی دیگر بصورت مستقیم از بررسی مشاهدات و تجارب برخاسته شده اند. با این مقدمه ابتدا به شرح مختصری از مدلهای بنیادی در شکل گیری مدل پذیرش تکنولوژی TAM میپردازیم سپس روند توسعه این مدل را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد :

تئوری رفتار منطفی - : TRA

تئوری عمل منطقی TRA یک نظریه در حوزه روانشناسی اجتماعی است که در سال 1975 توسط آجزن و فیشبن5 ارائه شده است ، این نطریه در بسیاری از مطالعات در گذشته استفاده شده است و هدف از این نظریه پیش بینی و درک رفتار شخص بر اساس عقل و منطق وی بوده است (آجزن و فیشبن .(1980 بطور کلی بر اساس این نظریه بهترین پیش بینی کننده رفتار هر شخص تمایلات وی برای انجام کار است و تمایلات رفتاری نیز مشترکا با شیوه نگرش شخص ( ( Attitude و هنجارهای ذهنی او ( (Subjective Norms شکل میگیرد. این تئوری بر این فرض است که افراد به طور منطقی عمل میکنند. آنها کلیه اطلاعات دردسترس درباره رفتار هدف را جمع آوری و به طورمنظم ارزیابی میکنند، همچنین اثر و نتیجه اعمال را در نظر میگیرند، سپس براساس استدلال خود تصمیم می گیرند که عملی را انجام دهند یا انجام ندهند شکل زیر این تئوری را نشان میدهد.

 

3

بر اساس این تئوری عامل تعیین کننده رفتار فرد ، قصد او برای انجام یا عدم انجام یک رفتار خاص است و نیت هر فرد برای دست زدن به یک رفتار بهترین پیش بینی کننده آن رفتار است.

1. هنجار ذهنی به فشار اجتماعی درک شده توسط فرد برای انجام یا عدم انجام رفتار هدف اشاره دارد. افرادغالباً بر مبنای ادراکاتشان از آنچه که دیگران(دوستان، خانواده، همکاران و...) فکر میکنند باید انجام دهند عمل میکنند و قصد آنها جهت پذیرش رفتار به صورت بالقوه، متأثر از افرادی است که ارتباطات نزدیکی با آنها دارند در تئوری عمل منطقی ، هنجار ذهنی فرد، حاصل ضرب باورهای هنجاری (انتظارات درک شده از طرف افراد یا گروههای مرجع خاص) در انگیزش فردی برای انجام رفتار هدف میباشد . به عبارت دیگر هنجارهای ذهنی به ارزیابی آن چه که به گمان مصرف کننده دیگران فکر میکنند که او باید انجام دهد می پردازند.

2. نگرش به عنوان احساس مثبت یا منفی درباره انجام رفتار هدف تعریف شده است و نگرش های منتهی به رفتار از عقاید فرد و ارزیابی مثبت و منفی وی شکل میگیرد.

3. تمایل به رفتار ، بیانگر شدت نیت و اراده فردی برای انجام رفتار هدف است رابطه قصد رفتاری با رفتار نشان میدهد، افراد تمایل دارند در رفتارهایی درگیر شوند که قصد انجام آنها را دارند بنابراین رفتار همیشه بعد از قصد رفتاری و متصل به آن است.

همانطور که قبلا گفته شد طبق نظر آجزن و فیشبین ، بهترین پیش بینی کننده رفتار قصد فرد از انجام آن است ولی این رابطه میتواند از طریق گذشت زمان ، رویدادهای پیش بینی نشده یا اطلاعات جدید مخدوش گردد ، بعلاوه این مدل برای رفتارهای کم اهمیت کاربردی ندارد . بطور خلاصه این تئوری بطور خاص مربوط به پیش بینی رفتارهایی میشود که اشخاص قبل از اقدام بایستی تصمیم بگیرند که آیا انجام دهند یا خیر.

محدودیت مدل :TRA


4

TRA ،زمانی خوب کار میکند که در مورد رفتارهایی که تحت اراده فرد هستند به کار بسته شود. اگر رفتارهاکاملاً تحت اراده فرد نباشد. (volitional control) حتی اگر فرد با نگرش و هنجارهای ذهنی خودش برای انجام رفتار تحریک شده باشد ممکن است به دلیل مداخله شرایط محیطی نتواند رفتار را انجام دهد. بدین منظور آجزن1 تئوری دیگری به نام TPB (تئوری رفتار برنامه ریزی شده) رادر تکامل TRA ارائه داد که رفتارهایی که تحت اراده کامل فرد نیستند را پیش بینی می کند.

تئوری رفتار برنامه ریزی شده :2 TPB

نظریه رفتار برنامه ریزی شده یکی از مدل های تغییر رفتار است که به خوبی شناخته شده است . نظریه رفتار برنامه ریزی شده، الگوی شناختی- اجتماعی انتظار ارزش است که می گوید قصد تعیین کننده اصلی رفتار است. در این الگو خود قصد تحت تأثیر 3 سازه مستقل نگرش، هنجار های ذهنی و ادراک از کنترل رفتاری است . نگرش، ارزشیابی مثبت یا منفی فرد را از انجام یک رفتار را منعکس می کند. هنجار ذهنی اشاره به این مسئله دارد که فشارهای اجتماعی درک شده ممکن است باعث شود فردی رفتار خاصی را انجام بدهد یا ندهد و سرانجام ادراک از کنترل رفتاری سختی یا آسانی متصور در خصوص اجرای یک رفتار ویژه است و حدس زده می شود که هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم بر رفتار مؤثر است. نظریه رفتار برنامه ریزی شده نشان می دهد که افراد زمانی که انجام رفتاری را مثبت ارزیابی کنند و تصور کنند که انجام رفتار تحت کنترل آن ها است، قصد انجام آن را خواهند داشت . علاوه بر ا ین فرض می شود نگرش، هنجار های ذهنی و ادراک کنترل رفتاری به وسیله عقاید زیربنایی آن ها تعیین می شوند.

به عبارت دیگر زمانی که افراد به میزان کافی روی فتار خود کنترل واقعی داشته باشند انتظار میرود زمانی قصد و نیت خود را به مرحله عمل برسانند .

 

5


روند شکل گیری و توسعه مدل پذیرش تکنولوژی :1TAM

همانطور که قبلا اشاره شد مدل پذیرش تکنولوژی TAM توسط دیویس در سال 1989 ارائه شد که به عنوان قدرتمند ترین و تاثیرگذارترن مدل در زمینه توصیف رفتار و تعیین عوامل موثر بر پذیرش تکنولوژی اطلاعات ، توسط کاربران این سامانه ها در نظر گرفته میشود .این مدل برای پیش بینی و استفاده از تکنولوژی های اطلاعاتی درون سازمان ها مطرح شد و می تواند پیش بینی کند که چه فاکتورهایی دخیل هستند که افراد جامعه آماری مورد نظر اقدام به پذیرش و یا رد یک تکنولوژی نمایند که یکی از پر کاربردترین مدل های مطالعه شده در پذیرش سیستم های اطلاعاتی می باشد. این مدل در طیف وسیعی از زمینه های پژوهشی، روی کاربردهای تکنولوژی های مختلف اطلاعاتی در طول زمان، تأیید اعتبار شده است . این مدل، دلیل اینکه چرا کاربران، بخش های خاصی از فن آوری اطلاعاتی را می پذیرند یا رد می کنند را نشان میدهد. مدل پذیرش تکنولوژی از توسعه تئوری عمل منطقی و تئوری رفتار برنامه ریزی شده بدست امده است و بر اساس آن فرض می کند که دو باور فردی در مورد سهولت استفاده و سودمندی سیستم های کامپیوتری، روی نگرش فرد تأثیر می گذارد و آن نیز منجر به تمایل رفتاری و سپس ایجاد رفتار واقعی در استفاده از سیستم می گردد.

مدل پذیرش تکنولوژی TAM بر اساس تئوریهای TPBو TRA که دو تئوری پایهای روانشناسی اجتماعی هستند توسط دیویس ارائه شد، همانطور که در شکل 3 نشان داده شده است ، سهولت استفاده ادراک شده و سودمندی درک شده دو پایگاه اصلی این مدل هستند :

. درک سهولت استفاده :( Percieved Ese of Use) میزانی که شخص معتقد است استفاده از یک سیستم خاص نیاز به تلاش زیادی جهت یادگیری ندارد. یعنی کار کردن با یک سیستم تا چه میزان از نظر شخص آسان است و فرد در استفاده از سیستم کامپیوتر نیازی به تلاش های فیزیکی و روانی ندارد و در واقع برای استفاده بسیار آسان است .

 

6

. درک سودمندی ( :( Percieved Usefulness میزانی که شخص معتقد است استفاده از یک سیستم خاص بر روی سطح عملکرد او می افزاید. یعنی میزانی که یک فناوری از نظر شخص موجب میشود تا در شرایط مساوی از امکانات موجود بهره بیشتری ببرد (ونکاشن، (2003

❖ این دو عامل عوامل اصلی هستند که نگرش افراد در استفاده از تکنولوژی را تحت تاثیر قرار داده و ما را به سمت استفاده از فن آوری هدایت میکنند.

سایر عناصر مدل پذیرش تکنولوژی : TAM

· نگرش نسبت به استفاده:1 احساس مثبت یا منفی یک شخص در مورد انجام رفتار .

· تمایل رفتاری به استفاده:2 به میزان احتمال بکارگیری سیستم توسط اشخاص اشاره دارد.

· استفاده واقعی:3 به استفاده از سیستم به طور کامل و مداوم اشاره دارد.

در این مدل، این گونه فرض میشود که ادراک از سودمندی و ادراک از سهولت کاربرد، واکنش افراد نسبت به نوآوری را بهتر می کند و تمایلشان به پذیرش آن بیشتر میشود. در مدل پذیرش تکنولوژی، سودمندی، عاملی است که اثر مستقیمی روی تمایل رفتاری می گذارد و سهم عمده ای در تعیین نگرش دارد و درواقع واسطه تأثیر سهولت استفاده روی تمایل رفتاری است. سهولت استفاده، عامل ثانوی ای است که اثر مستقیمی روی نگرش فرد نسبت به استفاده از فناوری دارد . ارزش مدل پذیرش فناوری پذیرفته شده به عنوان چارچوب مؤثر و به صرفه برای تبیین پذیرش سامانه های اطلاعاتی توسط کاربران است TAM به طور وسیعتری توسط محققان و دست اندرکاران برای کمک به پیش بینی و مفهوم سازی پذیرش استفاده از سامانه های اطلاعاتی توسط کاربر می باشد .

هدف TAM فراهم کردن توصیفی از پارامترهای پذیرش رایانه است که عمومی بوده و قابلیت توصیف رفتار کاربران را در دامنه ای وسیع از تکنولوژی های محاسباتی دارد و کاربران آن از انواع مختلف میباشند. این مدل علاوه بر جنبه پیش بینی ، رویکرد توصیفی هم دارد و یکی از مزایای کلیدی استفاده از TAM برای درک رفتار کاربردی سیستم این است که چارچوبی را برای بررسی اثر متغیرهای بیرونی روی کارکرد سیستم فراهم میکند.

بنابراین محققان و مدیران میتوانند تشخیص دهند چرا یک سیستم خاص ممکن است مورد پذیرش واقع نشود و گامهای مناسبی را جهت اصلاح سیستم بردارند.

روند توسعه تحقیقات TAM و شکل گیری مدل پذیرش تکنولوژی ثانویه (TAM2)

7

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید