بخشی از مقاله
چکیده
هرپروژه جنگل یک هدف اصلی و چندین هدف فرعی می تواند داشته باشد، که برای آن پروژه از اهمیت زیادی برخوردارند. با توجه به گذر زمان جهت رسیدن به پروژه مطلوب، نیاز است مفاهیمی مانند برنامهریزی، اجرا و کنترل در پروژه جنگل به شکلی نوین بیان شوند. در این تحقیق به اصول رویکرد چارچوب منطقی - Logical Framework Approach - به عنوان ابزار اجرایی برنامه ریزی هدفمند پروژه جنگل که بر تعیین سیستم اهداف وکنترل اجرایی فعالیتها متمرکز است، پرداخته شده است. رویکرد چارچوب منطقی اطلاعات موجود را تحلیل و نقاط ضعف را شناسایی میکند و پروژه جنگل را در مسیر مورد تقاضای جامعه قرار میدهد. این رویکرد فعالیتها را از طریق پاسخ به سوالات کلیدی مدیریتی - نوع فعالیت، زمان، مکان، چه کسی و چگونه - و معرفی شاخصهای کنترل دستیابی به اهداف ارزیابی میکند. رویکرد چارچوب منطقی به عنوان یک روش مشارکتی در برنامهریزی هدفمند پروژه جنگل به دو هدف اساسی که یکی تعریف اهداف، نتایج و فعالیتها از راه منطقیتر و رسیدن به منافع پایدار است و دیگری بهبود در اجرا، نظارت، پایش و در نتیجه ارزیابی با بیان روشن اهداف و ایجاد شاخصهایی که برای تعیین دستیابی به اهداف باید مورد آزمون واقع شوند، کمک میکند.
کلمات کلیدی: رویکرد چارچوب منطقی، برنامهریزی هدفمند پروژه جنگل، سیستم اهداف، شاخصهای دستیابی به اهداف،کنترل موفقیت
.1 مقدمه
برنامهریزی یک فرآیند تصمیمگیری مشارکتی برای بهبود موقعیت موجود است. در این فرآیند افراد از طریق مشارکت با یکدیگر به تصمیمات مشترک و راه حلهای مناسب برای حل مسئله میرسند .[2]رویکرد چارچوب منطقی - Logical Framework Approach - یک ابزار برای برنامهریزی هدفمند پروژه است که در سال 1969 توسط آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده ایجاد شد. سپس این ابزار به طور گسترده در 35 کشور جهان مورد استفاده قرار گرفت. در دهه 1990، سازمانها به صورت اجباری از این روش در پروژههای خود استفاده کردند، اما در سالهای اخیر بیشتر به صورت انتخابی از این روش استفاده شده است .[8]دورههای بکارگیری رویکرد چارچوب منطقی را میتوان در سه دوره تقسیم کرد:
الف - ابتدا ابزاری برای استاندارد کردن پروژهها بود هدف از داشتن این ابزار سهولت در تصمیمگیری برای تصویب پروژهها بود.
ب - در دهه 70 میلادی، به عنوان ابزاری برای طراحی پروژه به منظور بهبود موفقیت پروژهها به کار گرفته شد.
ج - در دهه 80 و آغاز دهه 90 میلادی، رویکرد چارچوب منطقی برای بهبود در برنامهریزی، طراحی، اجرا و ارزیابی پروژهها به کار گرفته شد .[5]
برنامهریزی میتواند هدفمند باشد و این به آن معنا است که نقطه شروع فرآیند برنامهریزی با تجزیه و تحلیل مشکلات آغاز شده و این تجزیه و تحلیل به اهداف و سرانجام به انتخاب فعالیتهای مناسب ختم میشود. بنابراین پیش از تعیین فعالیتهای طرح، تجزیه و تحلیل مشکلات و تعیین اهداف لازم است .[7] رویکرد چارچوب منطقی یک ابزار برنامهریزی هدفمند است که میتواند برای برنامهریزی، طراحی، اجرا و ارزیابی پروژه جنگل استفاده شود .[6]
.2 رویکرد چارچوب منطقی - Logical Framework Approach -
رویکرد چارچوب منطقی یک فرآیند تحلیلی است که با استفاده از ابزارهایی، طراحی و مدیریت پروژه جنگل در آینده را حمایت می کند. در رویکرد چارچوب منطقی اجازه داده میشود که اطلاعات استدلالی باشند، تحلیل ها سازماندهی شوند و ضعفها مشخص گردند؛ که در نتیجه آن تصمیمگیرندگان میتوانند به تصمیمهایی آگاهانه و براساس درک از اصول پروژه و در جهت نیل به اهداف خود دست یابند. هدف رویکرد چارچوب منطقی توسعه پروژه جنگل است و نتایج آن در جهت مورد تقاضای جامعه است.
.3 ارتباط رویکرد چارچوب منطقی با چرخه مدیریت پروژه
پروژه مجموعهای از فعالیتهاست که در جهت اهداف مشخص و در یک دوره زمانی مشخص و با یک بودجه مشخص تعیین شده و منجر به وقوع یک امر خاص میشود و رسیدن به یک هدف خاص را فراهم می کند.رویکرد چارچوب منطقی، یک پروژه جنگل را برحسب سلسله اهداف، مجموعهای از فرضیات مشخص و چارچوبی برای ارزیابی موفقیت های پروژه تعریف میکند. هدف اصلی از چرخه مدیریت پروژه جنگل توصیف فعالیتهای مدیریت و شیوههای تصمیمگیری است که در طول مدت اجرای یک پروژه استفاده می شود. چرخه مدیریت پروژه میتواند اهداف استراتژیک را حمایت کند و مشکلات واقعی گروههای درگیر - بهرهبرداران و گروههای هدف - را مدنظر قرار دهد. مزایای چرخه مدیریت پروژه زمانی مشخص میشود که مداوم باشد و برای دستیابی به اهداف چرخه مدیریت پروژه، مشارکت گروههای هدف و اتخاذ تصمیمات مبتنی بر اطلاعات دقیق و ابزارهای حمایتی مالی مدنظر است.
.4چرخه مدیریت پروژه
اولین مدل چرخه مدیریت پروژه توسط بام1 که از طرف بانک جهانی فعالیت می کرد طراحی شد. چرخه بام مراحل توسعهای را در چرخه مدیریت پروژه شناسایی کرد - شکل . - 1چرخه بام سه اصل دارد که در چرخه مدیریت پروژه موثرند:
-1 معیارهای تصمیمگیری و طرز کار در هر مرحله را مشخص میکند.
-2 مراحل چرخه تصاعدی هستند - هر مرحله باید با موفقیتهای بعدی کامل شود - .
-3 برنامهریزی جدید و شناسایی پروژه که از نتایج و ارزیابیهای آن فرآیندهای لازم برای اجرا فراهم میشوند.
یک پروژه طراحی شده باید توازن مناسبی میان ضروریات سیاست توسعه ملی و ضروریات مورد نیاز ذینفعان ایجاد کند، در این حیطه ضروریات سیاسی دولتی و غیر دولتی تحت برنامه فرمولبندی و قاعدهسازی میشوند، چون که مناطق وسیع برای کار، به اخذ و اجرای استراتژی سیاسی نیازمند هستند. اهداف پروژه باید با سیاستهای ملی و منطقهای همسو باشند.
.6 استفاده از رویکرد چارچوب منطقی برای طراحی پروژه
رویکرد چارچوب منطقی از دو مرحله اصلی تشکیل شده است: -1 تجزیه و تحلیل -2 طراحی و برنامهریزی - جدول - 1
.1-6 مرحله اول تجزیه و تحلیل
تجزیه وتحلیل ذینفعان: مرحله اول تجزیه وتحلیل با ذینفعان آغاز میشود که اقدام به شناسایی گروههای درگیر میگردد، در اینجا راهکارهای توسعهای دولت نیز مطرح میشوند مانند طرح توسعه ملی، استراتژی کاهش فقر و. ...ذینفعان شامل همه گروههای درگیر در پروژه هستند که تاثیر قابل توجهی در موفقیت و یا شکست پروژه دارند و برای تجزیه و تحلیل آن نیاز به درک روشن از فرآیندهای مشکلزا و انتخاب هدف و اتخاذ استراتژی مناسب دارند.هدف نهایی در این زمینه به حداکثر رساندن منافع اقتصادی، اجتماعی و نهادی پروژه است، که کاهش اثرات منفی بالقوه را هم به دنبال دارد.