بخشی از مقاله
چکیده
این مقاله از چشم انداز نظریه متأخر ریسک سیستمی اندیشمندان بزرگ اقتصاد سیاسی همانند دیوید هاروی، جیووانی اریگی، جان بلامی فاستر، جوزف استیگلیتز به مقوله اقتصاد متروپلیتن می نگرد که در واقع بستر بالقوه بحرانهای ادواری است. ریسک سیستمی مسبوق به نظریه بحران مازاد انباشتی است که در اقتصاد سیاسی مارکسیستی بحث شده است. اما تفاوت عمده ریسک سیستمی با نظریه مارکسیستی در بستر تحقق آن است. بستر تحقق ریسک سیستمی سرمایه داری مالی و اعتباری متأخر است اما بستر نظریه پردازی مازاد انباشت، سرمایه داری صنعتی و تولید انبوه فوردیستی بود. گفتمان غالب سیاست شهری موازی با انباشت مازاد، تمرکزگرایی، دولت رفاه و شهرداری گرایی بود در حالیکه در ریسک سیستمی بیشتر بر نوعی انتظام فضایی و اجتماعی - اقتصادی پسافوردیستی تاکید می شود کهبیشتر بر انسجامِ پراکنده ناشی از اتفاق اجتماعات محلی و سیاست شهری متکثر و حکمروایی مطلوب متکی است.
واژه های کلیدی: ریسک سیستمی، متروپلیتن، مالی گرایی سرمایه، حباب، حکمروایی مطلوب
-1 مقدمه
متروپلیتن یا مادر شهر محدوده فضایی گسترده ای است که طیف عظیمی از جمعیت، فعالیت،اشتغال و کارکردهای متنوع اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی را در خود گرد آورده است. به طوری که سهم زیادی از جمعیت شهرنشین هر کشوری مخصوصاً در جهان سوم در محدوده های فضایی یک یا چند متروپلیتن مشخص اسکان یافته اند. تمرکزگرایی فضایی در نواحی متروپلیتن ناشی از امر بنیادین گردش سرمایه و علیت تراکمی است. در سال 1990 تولید ناخالص داخلی شهر توکیو 854/4 میلیارد دلار بود که با تولید ناخالص داخلی بریتانیا قابل مقایسه است. شهر بانکوک با 10 درصد جمعیت تایلند 80 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور را در خود گرد آورده است - Bonnet,1996 نقل شده در فکوهی، . - 126 :1383
یکی از پایه های اساسی بحران های مالی متاخر همانا ریشه در اقتصاد متروپلیتن و بخش مسکن دارد. در نظام سرمایه داری مسکن بیش از هر چیز، شکل کالا به خود می گیرد و تولید آن نه برای رفع نیازهای فردی و اجتماعی مردم که به منظور ایجاد ارزش اضافی و سودآوری انجام می شود - هاروی،. - 8 :1391 اما مسکن که در واقع سازنده بخش اعظم جریان سرمایه در محدوده جغرافیایی متروپلیتن است ماهیتی متناقضی دارد که برخلاف کالاهای دیگر قیمت آن فقط مسبوق به عرضه و تقاضا نیست. دلیل عمده آن انواع رانت فضایی است که در چارچوب شهر سرمایه داری و نظام اقتصادی - اجتماعی لسه فر و بازار آزاد وجود دارد.
در نظام شهری سرمایه داری، زمین و ساختمان و به طور کلی فضای موثر شهری محمل نابرابری اقتصادی و متضمن امتیازات ذاتی ای است که در اقتصاد سیاسی شهری به آن رانت فضا یی می گویند و معلول ارزش مبادلاتی فضا است - پیری، . - 41 :1390 به علت اینکه زمین و مسکن همزمان می توانند محمل انواع رانت انحصاری، افتراقی یا دیفرانسیل و رانت مطلق - هاروی، 1379؛ پیری، - 1390 باشند از اینرو حباب 1 مسکن بیش از هر جای دیگری اقتصاد متروپلیتن را تهدید می کند. از یک سو به دلیل اینکه مسکن کالایی است که تداوم زندگی بدون آن امکان پذیر نیست و بحران بوجود آمده در آن می تواند آشوبهای خیابانی فراوانی را بوجود آورد - چنانکه خلق نظام مالی مدرن رهنی در ایالات متحده به دهه 1930 بر می گردد یعنی زمانیکه یک سوم بیکاری ناشی از رکود در داد و ستدهای ساخت و ساز بود - و از سوی دیگر و مسبوق به همین ویژگی، با راکد شدن سرمایه های پولی در بخش مسکنِ اقتصاد متروپلیتن، امکان انتقال سریع به سایر بخشهای تولیدی یا مالی وجود ندارد.
همچنین بخش مسکن وابستگی شدیدی به وام های رهنی دارد که پشتیبان آن نظام بانکی است. چنانچه جان بلامی فاستر در مقاله مالی سرمایه داری اذعان می کند که حباب بخش مسکن همچون مدخلی برای رکود و مبنایی برای مالی گرایی نقش بسیار پر اهمیت و ارتباطی چنان نزدیک با رفاه پایه خانوارهای آمریکایی دارد که ضعف کنونی در بازار مسکن می تواند افت شدید اقتصاد و بی نظمی گسترده مالی، هر دو را قریب الوقوع سازد. افزایش بیشتر نرخ های بهره ظرفیتی برای ایجاد دور باطلی رکود یا حتی کاهش ارزش مسکن و رشد سریع نسبت بدهی مصرف کنندگان ایجاد می کند که موجی از ورشکستگی پدید می آورد. از هنگام سقوط وام های رهنی کم اعتبار در ژوئیه 2007، هراس و آشفتگی مالی مهار نشدنی نه تنها در میان کشورها که در خود بازار های مالی گسترش یافته است - فاستر، . - 136 :1390 بنابراین بحران های مالی متاخر از دو سو با اقتصاد متروپلیتن در ارتباط است:
-1 تحریک سرمایه گذاری و تنوع بخشی خارق العادهدر اقتصاد واقعی متروپلیتن و نهایتاً تشکیل حباب از طریق سرمایه گذاری مالی
-2 همچنین تحمل خسارتهای سقوط ارزش سهام و ترکیدن حباب بازار مستغلات
بسیاری از اقتصاددانان سیاسی معتقدند که بحران مالی اخیر - - 2008 که همزمان با سقوط بازار سهام وال استریت و ترکیدن حباب مسکن کلانشهرهای آمریکا رشد کرد نوعی ریسک سیستمی است که مسبوق به نظریه مارکسیستی بحران اضافه انباشت یا مازاد ظرفیت است. کارل مارکس در جلد اول کتاب سرمایه معتقد است که در نظام سرمایه داری آنچه مال همه است بدهی های عمومی است - قراگوزلو، - 1388 بنابراین با توجه به این واقعیت که مصرف ایالات متحده منبع اصلی تقاضا برای اقتصاد جهانی است - فاستر، :1390 - 136 بنابراین بحران بدهی ها در این کشور گریبان ما را نیز خواهد گرفت. همچنین ریسک سیستمی می تواند اقتصاد متروپلیتن را به مرحله تکینگی - 1 رنانی، - 1391 وارد نماید که همانند سیاهچاله های فضایی همه اجرام و پدیده های اطراف خود را بلعیده و ناتوان سازد.
چنانکه شهر تهران به این مرحله وارد شده است. نظام سیاسی ایران با درک واقعیتهای فوق بر حمایت داخلی از سرمایه ملی و کالای ایرانی تاکید کرده است اما باید توجه داشت که حمایت از سرمایهایرانی باید به دور از هیجانات ملی گرایی و شدیداً عاطفی، از رهگذر عقلانیت مستتر در روابط اجتماعی تولید و نیز چشم انداز سود مورد نظر سرمایه دار نگریسته شود. قوانین ذاتی "تولید از طریق رقابت" همچون قوانین قهری برونی بر فرد فرد سرمایه داران اعمال قدرت می کند با توجه به اینکه سرمایه داران منفرد برآیندهایی ناهماهنگ با منافع طبقاتی شان تولید می کنند - هاروی، - 28 :1387 بنابراین در دوره ای که بیشتر فعالیتهای اقتصادی در بستر سرمایه داری مالی و اعتباری صورت می گیرد می توان اذعان داشت که بحرانهای ناشی از انباشت پول، کالا و خدمات تعادل عرضه و تقاضا را بر هم می زند و این بحرانها به شدت می تواند انتظام اجتماعی را تهدید کند. حکمروایی