بخشی از مقاله

چکیده

در این پژوهش به تعریف و نقش پیشگو و پیشگویی در افسانه های کهن و عامیانه ایرانی پرداخته شده است. پیشگویی به عنوان بن مایه اصلی افسانه ها نقش به سزایی در روند داستان دارد. این بن مایه را تقریبا در تمام انواع افسانه ها از قبیل تکرار پذیر، جادویی، حماسی، عاشقانه و تاریخی میتوان مشاهده کرد. پیشگویی بیشتر خبر دادن از آیندهای غیر قابل تغییر و امری محتوم است و کسی قدرت مقابله با آن را ندارد. در گذشته بیشتر براساس وضعیت ستارگان در آسمان آینده افراد را پیشگویی میکردند، البته هنوز هم از ابزار و وسایل دیگری از قبیل کف بینی، انواع فالها، رمل و اسطرلاب نیز استفاده میشود.

پیشگو در روایت های مختلف متفاوت است، گاهی یک زن است در هیبت یک ساحر و جادوگر و گاهی مردی در نقش یک درویش یا یک رهگذر، زمانی یک جانور ویا یک پرنده که تقدیر و سرنوشت شخص را در طالع وی مشاهده و بازگو میکند. خواب بینان نوعی زبان و بیان رمزی در اختیار دارند و به کارمیبرند که در حالت بیداری از آن بی بهرهاند. این مناسبات رمزی، ملک مطلق خواب بین نیستند،منحصراً به او تعلق ندارند، و فقط مشخصهی فعالیتی که در جریان رؤیا صورت میگیرد به شمار نمیروند.

میدانیم که اساطیر، قصهها، ضرب المثلها و ترانههای مردم، زبان جاری و تخیل شاعرانه، همان زبان رمزی را به کار میبرند. با توجه به رمز آمیز بودن افسانهها، هریک از شخصیتهای داستان علاوه بر معنای ظاهری دارای معنایی باطنی نیز هستند که نماینده واقعیتی دیگر است. در این پژوهش سعی شده است به بررسی تک تک نمادها و معنای آنها در افسانه مورد نظر پرداخته شود. به منظور پرداختن به این موضوع افسانه هایی از »فرهنگ افسانه های مردم ایران « نوشتهی علی اشرف درویشیان و رضا خندان انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق از منابع کتابخانهای بهره برده و یافتههای پژوهش به شکل توصیفی-تحلیلی ارائه شدهاند.

مقدمه

دانستن آنچه در آینده به وقوع خواهد پیوست، یکی از دغدغه های فکری آدمیان در طول تاریخ بوده است و این اضطراب، ناشی از عواملی بوده که انسان را به دنبال راهی برای دست یابی به زمان و آگاهی از سرنوشت و آینده خویش امیدوار مینموده است وپیشگویی حوادث را در نظر او امری دلپسند جلوه می داده است. این میل که شاید بزرگترین خواست هرانسان و هر قومی بوده، عمدتا در شاهکارهای ادبی، به ویژه در آثار حماسی و اسطوره ای جلوه گر میشده است.

منشا میل به آگاهی از تقدیر محتوم را در اعتقادات بین النهرین و تحت تاثیر دو عامل می توان یافت: نخست، غالب شدن اندیشه های جبری بر حیات آدمیان؛ به گونه ای که مسیر حوادث زندگی از قبل مشخص شده بود، و دیگر نیروهای فرا طبیعی که تعیین کننده سرنوشت انسان ها بوده اند و تمایل به یاری رساندن بشر داشته و جلوگیری از مقاصد نیرو های پلید بر ضد او را تعقیب می کرده اند. اعتقادات بین النهرینی، راه تازه ای در برابر آینده نگری تحت عنوان دانش نجوم و اختر شناسی می گشود که بر اساس آن، کواکب آسمان نیرو های فوق طبیعی سرنوشت به شمار می روند که در تکوین، رشد و زوال زندگی بشر نقش اساسی دارند.درطالع بینی نجومی، برخلاف اخترشناسی که یکی ازعلوم طبیعی دقیق است تلاش میشود با توجه به وضعیت ستارگان آسمان، اتفاقات، پیش آمدها و حوادث خاکی و زمینی پیشگویی شود.

براین اساس، طالع بینها بر این باورند که چگونگی وضعیت صورتهای فلکی، سیارهها، خورشید و ماه نسبت به یکدیگر به هنگام تولد هر انسان، پیشگویی درباره خصوصیات روانی ورفتاری وحوادث زندگی آینده او را امکان پذیر میسازد. هزاران سال پیش انسانها، صورفلکی را خداوندان یا اهریمنانی میپنداشتند، که در سیر حوادث خاکی و زمینی، سرنوشت پادشاهان و انسانهای دیگر مداخله میکردند. به این ترتیب نوعی ستاره پرستی و ستاره باوری در مردم به وجود آمد که بسیاری از معابد و اهرام که امروزه هنوز هم پابرجا هستند، شاهد این باورند. به تدریج این اعتقاد در مردم ایجاد شد که وضعیت خاص ستارگان نسبت به یکدیگر با حوادث و پیشامدهای کاملا خاصی بر روی زمین ارتباط دارند.

مثلا از کتیبه های به دست آمده از بابل باستان میدانیم که فرایندهای گوناگون آسمانی با سیر وقوع حوادث و وقایع همزمان زمینی تطابق داشتهاند. مردم بعدا نیز از این کتیبه برای پیشگویی استفاده میکردند که البته این پیشگوییها به ندرت به وقوع میپیوستند. اینگونه بود که به تدریج هنر ستاره خوانی یا طالع بینی نجومی ایجاد شد. معنا و مفهوم سیاره ها و علایم نجومی دایره البروج برای ما انسانها اغلب به صورتی عجیب و غریب تعریف می شدند. هزاران سال پیش آسمان شب برای مردم نسبت به امروز اهمیت بسیار بیشتری داشت.آنها نقوش درهم و برهم ستارگان را به عنوان تصویری از جهان زمینی می پنداشتند و نام اشیا،قهرمانان افسانه ای و بیش از هر چیز جانوران مورد علاقه و احترام خود را به این نقوش آسمانی می دادند.

آنها در گروه معینی از ستارگان درخشان نقش ثور - گاو - ،حمل - بره - ،حوت - ماهی - و جدی - بز - و بسیاری از صورتهای دیگر را می دیدند. علاوه بر آنها به فرآیندهایی که در آسمان نقش می گرفتند،قبل از هر چیز توجه می کردند:آنها مشاهده می کردند که چگونه ماه به طور منظم و به تناوب تغییر شکل می دهد. آنها این نکته را دریافتند که تعدادی از ستارههای درخشان متفاوت از اغلب ستارگان دیگر حرکت می کنند و آنها را ستارههای مهاجر یا سیارهها نامیدند.و آنها با اشتیاق می خواستند بدانند که این بازیهای آسمانی منحصر به فرد چه معنا و مفهومی برای آنها می تواند داشته باشد.

بنابراین کم و بیش به این ترتیب بود که طالع بینی - اخترگویی یا تنجیم - به وجود آمد، علمی که در آن انسان بر اساس وضعیت ستارگان به ظاهر می تواند آینده را پیشگویی کند. تمام تمدنهای بزرگ قدیمی در آسیا،آفریقا،آمریکا منجمهایی،اغلب از فرقه راهبان و عالمان،در دربار و بارگاه خود داشتند که به طور مرتب فرآیندهای آسمانی را مشاهده و نظاره می کردند،مشاهدات خود را در دفاتری ثبت می کردند و تلاش می کردند این فرآیندها را تعبیر و تفسیر کنند.

آنچه ما امروز به عنوان طالع بینی - اختر گویی - یا علم ستاره خوانی می شناسیم و بر حسب آن عمل می کنیم ریشه تاریخی اش به راهبان بابلی در دوران باستان بر می گردد. یونانیان و سپس رومیان دانش و آگاهی خود را در این باره از بابلیها بدست آوردند و آن را توسعه دادند. ما امروزه هم سیارههای دستگاه خورشیدی را به نام خدایان روم باستان روم می نامیم - نام لاتین - .اغلب خصوصیات سیارهها برای نام گذاری آنها تعیین کننده بود. رنگ قرمز،رنگ خون است.

بنابراین سیاره سرخ فام مریخ - Mars - به نام خدای جنگ نامیده شد. سیاره چالاک و سریع مهاجر آسمان،به نام سفیر خدایان،تیر - - Mercury ،سیاره درخشان و زیبای زهره - Venus - به نام الهه عشق و باروری،سیاره درخشان آرام و موقر مشتری - Jupiter - به نام خدای خدایان روم،ژوپیتر نام گرفت. - گوته، - 8 :1392 به هر حال در دوران باستان طالع بینان یا منجمان تنها به پیشگویی سرنوشت شاهان یا قلمرو پادشاهی آنان می پرداختند.

در همه جا،حکمرانان تصمیمهای خود را با توجه به رای و نظر منجمان دربار خود اتخاذ می کردند.برای نمونه آنهای مسایلی را از قبیل این که چه موقع باید ازدواج کنند،یا به لشگرکشی و جنگ بپردازند و یا به ساخت یک کشتی اقدام کنند، همیشه از منجمان خود می پرسیدند. اوایل هنر طالع بینی نجومی تنها به پیشگویی درباره تمام یک سرزمین و یا درباره یک پادشاه بسنده می کرد اما بعدها طالع بینهای نجومی برای تک تک انسانها آنچه را که به اصطلاح طالع نما نامیده می شود تهیه کردند. اساس و مبنای کار آنها وضعیت قرار گرفتن ستارگان در آسمان، در زمان تولد شخص بود. طالع بینی نجومی در سالهای 1400 تا 1650 میلادی در اروپا شکوفایی زیادی را به خود دید. - همان، - 10

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید