بخشی از مقاله
چکیده
توتم، باوری پیشامذهبی است که گروهی را به باور هم ریشگی وهم اندیشگی در کنار هم نگاه می دارد. این پندار پیشنیان که بر گرفته از نگاه انسان وارگی به طبیعت و جهان هستی می باشد، عبارت است از حیوان، گیاه وگاهی اشیا که قومی آن را نیا، حامی ویا هدایتگر خویش می داند. نخستین بار ج .لانگ ٍدر قرن هیجدهم باپژوهش در میان سرخ پوستان آمریکای شمالی این واژه را به کاربرد. امروزه این باور به صورت کهن الگوههایی در زبان، فرهنگ وتمدن های پیشینه مند دیده می شود. دیرینگی فرهنگ وتمدن تالش، قرار گرفتن گویش تالشی در گروه زبان های کهن شمال غربی ایران وماندگاری شیوهکهن زندگی ایرانیان که سازه ای مناسب در توتم شناسی است، می تواند یاریگر شناخت توتم این قوم ودیگر اقوام ایرانی باشد.
به نظر می رسد گاو یکی از توتم های مردم تالش باشد، این مقاله برآن است که با کمک اسطوره شناسی،مردم شناسی زبان وقصه پریان که بر پایه پژوهش میدانی وکتاب خانه ایست، این توتم رابررسی کند. گاو یکی از برجسته ترین توتم های اقوام ایرانی است که در اوستا وشاهنامه آشکارا دیده می شود. نمود نیایی،حمایتگری وهدایتگری این توتم بر اساس واژگان خویشاوندی، نامگذاری، بسامد واژگانی،آیین ها وادبیات شفاهی واکاوی می شود. این پژوهش می تواند گوشه هایی از اندیشه وباورهای پیشاتاریخی این قوم را آشکارسازد.
کلیدواژه ها:گویش تالشی، توتم، گاو، قصهپریان، بسامد واژگانی.
01پیش گفتار
بشر که از آغاز برای ساختن زندگی خویش با زیست بوم خود دست در پنجه نرم می افکند،افزون بر اندیشه های مادی، از اندیشه های معنوی نیز برای بهزیستی برخوردار می شود. برای چیرگی بر طبیعت و جانداران تنها به ابزار سازی بسنده نمی کند، نیرویی والامند و استوار را هم با خود همراه می سازد.توتم از آغازین نیروهای قدسی است که بشر بخشی از زندگی خود را به آن می سپارد، تا احساس بیگانگی با جهان را کم رنگتر کند، حیوان، شی یا گیاهی را همزاد خود می پندارد، روحش را به آن می سپارد، گرامیش می دارد، با آن قبیله اش را می سازد، نامش را بر خویش می نهد و راه ماندگاریش را به یاری آن روان، هموار می کند.
این جستار بر آن است تا با بهره گیری از دو شیوهپژوهشی کتابخانه ای و میدانی توتم گاو را در گویش و ادبیات عامه تالشی واکاوی کند. تالش سرزمین، قوم و گویشی در شمال غربی ایران است، سرزمینی پهناور از رود کورا در جمهوری آذربایجان تا تنگه ی سپید رود در جنوب استان گیلان می باشد. رشتهکوه تالش از یک سو، دریای خزر از سوی دیگر این سرزمین را از دیگر سرزمین ها جدا می کند. بخش شمالی آن از دوران قاجار از ایران جدا می شود و به روسیه می پیوندد. این قوم باشندگان در سه بخش کوه، جنگل و جلگه می باشند.گویش این مردم، تالشی است، تالشی از زبان های شمال غربی ایران و از خانواده بزرگ زبان های هندو ایرانی می باشد. - رضایی، - 138:1388
سازه هایی چون : ساختار طبیعی، قرار گرفتن دردو دیوار نفوذ ناپذیر کوه های تالش و دریای خزر، گستردگی جغرافیایی، شیوه زندگی بر پایه ی دامپروری و کشاورزی این گویش کهن ایرانی را نژاده نگه داشته است. در این گویش بسیاری از واج ها و واژگان زبان ایرانی باستان ومیانه بر جای مانده است - رضایتی،30-31 :1386 - ماندگاری آواها، واج ها و واژگان کهن در این گویش دیرینگی اش را از نگاه زبانی، فرهنگ و تمدن نشان می دهد، این امر بیان می کند که گویشوران آن در گذشته هم کمتر تن به ارتباط برون گروهی داده اند و دگرگونی هم در این گویش کمتر و کندتر می باشد. افزون بر این بسیاری از نمودهای مردمی، فرهنگی، اجتماعی، آیین ها و باورهای کهن ایرانی در این گویش پایدار مانده است.
زندگی شبانی، کوچ مداوم، کوه نشینی، سخت گذاری راهها وبارکشی نیاز به قدرتی دارد که این دشواری ها را آسان تر نماید. گاو حیوان قدرتمندی است که هم بار می کشد و هم گردونه، گاو نرش، ورزا زمین را شخم می زند، گوشت و شیرش نیرو افزاست و تمام وجودش سودمند است، پس می تواند در میان این کوشندگان، جایگاه و مقامی برتر از یک حیوان داشته باشد، ازبخش مادی زندگی بگذرد و جایگاهی معنوی به دست آورد. گاو تو تم مردم تالش است، نمود آن در گویش، فرهنگ، زندگی و همچنین قصه های پریان پیداست.توتم و توتم گرایی از مفاهیم و اصطلاحات مردم شناسی و اسطوره شناسی است، برای شناخت بیشتر این پدیده نیاز به پژوهشی در زمانی و هم زمانی است، گویش تالشی خط و فرهنگی مدون ندارد، از آن جایی که اسطوره های ایرانی مادر تمام اسطوره های این سرزمین پهناور و از جمله فرهنگ و تمدن تالش است، می تواند گره های ناگشوده معمای توتم و توتم گرایی تالش را باز نماید.
ساختار این جستار بدین گونه است که در بخش1 توتم، آیین ها و خاستگاه آن بررسی می شود. در بخش 2 به بررسی واژگان گاو و جایگاه این حیوان توتمی در اساطیر ایران از آغاز آفرینش تا فرجام آن می پردازد. در بخش 3 قصه پریان تالشی z UGD J ، گاو طلایی، آیین ها و باورهای توتمی گاو را آشکار می سازد. در بخش4 نمود مردم شناختی واژگان وابسته به گاو در گویش تالشی بررسی می شود و بخش 5 نتیجه این پژوهش را بیان می کند.
.1 توتم
توتم اصطلاحی در مردم شناسی و از مفاهیم ویژه در اسطورشناسی است، حیوان، گیاه و یا شیئی قدسی گونه که خاص قبیله یا اجتماعی است، روانی مقدس که میان افراد قبیله و خود پیوندی آیینی و خویشکاری دو سویه بر قرار می کند.جی لانگ در قرن هیجدهم توتم را از زبان سرخ پوستان آمریکای شمالی وارد فرهنگ می کند و در سال 1869 ، مک . لنان ٌبیشتر آن را واکاویی می کند و توتم را خاستگاه بسیاری ازآیین ها، آداب و رسوم رایج در جوامع کهن و نو می داند - فروید، . - 177 : 1394توتم بر پایه زیست بوم جوامع گزینش می شود:گاو، اسب وشیر توتم های ویژه ایرانی هستند. گیاه ریواس هم در آفرینش مشی ومشیانه نشان از گیاه تباری ایرانیان می دهد.
هند پاره ی دیگر ایران هم گاو را توتم خود می داند، این آیین امروز هم میان هندوها رواج دارد، گاو آن چنان مقدس است که خوردن گوشت آن حرام است و کو چکترین خشونتی نسبت به آن گناهی نابخشودنی است.کانگورو، مار، فیل، اژدها، عقاب و ... جانورانی هستند که در جوامع گوناگون نشانه توتمی گرفته اند. توتم نیا، خویشاوند، حامی، هدایتگر و پیش گوی مردمان خویش است و پیام هایش را از غیب با واسطه به گوش قبیله می رساند. مردم با آیین هایی چون جشن، خالکوبی تصویر توتم و یا شبیه سازی، آن را گرامی می دارند. توتم گرایی رویکردی مذهبی - اجتماعی دارد افراد در برابر هم در برابر توتم خویشکاری ویژه دارند و هم در برابر هم کیشان. آیین ها گروهی است و هدف نیرومندی، اتحاد، یکپارچگی و سعادتمندی گروه است - دورکیم ، . - 40-90 :1383
تابو، قوانین توتم گرایی است، قوانینی مقدس و ترسناک که شکستن آن پادافره ای طبیعی و اجتماعی در پی دارد. کشتن و خوردن توتم حرام است، سوگواری در مرگ توتم مانند سوگواری یکی از اعضای قبیله هست، اگر چه کشتن آن حرام است، اما همراه با آیین های مذهبی، تشریفات ویژه، آیین پوزش خواهی و سوگواری قربانی می شود وهمه بایددر کشتن و خوردن آن به عنوان یک آیین مذهبی شرکت کنند.خویشاوندی توتمی فراتر از خویشاوندی خونی است، روابط دو نفره نیست، بین افراد وگروه است، کار یک نفر به حساب یک قبیله نوشته می شود. - فروید، . - 38 : 1394فرد، قبیله و توتم تثلیثی مقدس و جدایی ناپذیرند که حتی جغرافیا هم برآن اثری ندارد.
بچه ها جزء طایفه مادر هستند کودک نام توتم مادر را دارد و هیچ نوع خویشاوندی میان مرد و سایر اعضای خانواده وجود ندارد. - دورکیم ،. - 143- 179 :1383حق مالکیت جانور توتمی اسرآمیز است، دیگر قبایل برای بهره مندی از حیوان توتم نشان پیرو قوانینی هستند، سرپیچی از قوانین مجازاتی طبیعی و اجتماعی دارد. اگر بخواهند توتم قبیله ای را بکشند باید از رئیس قبیله اجازه بگیرند، پیش از همگان او باید بخشی از توتم را بخورد و نیروی معنوی آن را برای قبیله دریافت کند، بیگانگان هم برای دست یابی به توتم نیازمند یاری و همکاری قبیله هستند و همگان این مالکین معنوی را می پذیرند.
دورکیم توتم گرایی را نخستین دین بشری می داند، یک نیروی روانی که در نهاد همگان وجود دارد با هیچکدام نمی آمیزد، وابسته به چیزی نیست، نامیراست، دگرگونی نمی پذیرد. از نگاه او تمام آیین های یکتا پرستی این دوره را گذرانده اند - دورکیم، . - 150- 190 :1383 فریرز در کتاب شاخه زرین خود توتم را نماینده و پناهگاهی مطمئن می داند که روح برای در امان ماندن از خطر های احتمالی در آن امانت گذاشته می شود. وقتی روح یک انسان بدوی به توتم سپرده می شود آسیب ناپذیر می شود. توتم توامان در زندگی و مرگ نقشی ویژه دارد، آیین سوگند وکشف حقایق هم بر عهده ی توتم است - فروید، . - 170 - 182 : 1394