بخشی از مقاله

چکیده

این مقاله به بررسی ریشه شناختی واژه دماوند در زبان فارسی می پردازد. با نشان دادن چگونگی ترکیب ساختواژی این واژه و با بهره گیری از زبان ها و گویش های گوناگون، تلاش شده تا تکواژهای سازنده این واژه را روشن نماییم. از سویی دیگر با آوردن معادل های دیگری همچون بیکنی، لواسان، دُنباوند، دَمباوند،ومباوند، دِواوَند و ... که برای این واژه - دماوند - در متون و زبان های گوناگون آمده، کوشش شده تا معنای تکواژهای سازنده و سرانجام معنای کلی واژه دماوند و معادل های دیگر آن، روشن و آشکار گردد. نتیجه این پژوهش می تواند به صورت بالقوه راهی روشن را پیش روی بررسی های زبان شناختی در زمینه چگونگی ترکیب و معنای واژه های ایرانی بگشاید که در پی آن هرچه بهتر و بیشتر به شناخت ساختار و معنای واژ های کهن دست یافت و چنین پژوهش هایی را چراغ راه بررسی های آینده مطالعات ریشه شناختی زبان ها،در نظر بگیریم.

پیشینه پژوهش

در مورد ریشه نام گذاری دماوند، نوشته ها و مطالب گوناگونی آمده که برخی از آن ها را در زیر می آوریم:

@دماوند=دنباوند،دَم - دمه، بخار - + اوند = وند؛ دارای دمه و دود و بخار - به مناسبت آتشفشان - > - معین - 536 :1371 دکتر محمد معین به نقل از احمد کسروی در پانویس برهان قاطع چنین آورده است:"دماوند مرکب است از دُما به معنی »پشت و دنبال« و وند »پسوند مکان و به معنای»نهادن«از مصدر وندن=نهادن،ایستادن،واقع شدن.پس دماوند یعنی شهر یا آبادی قلعه ایستاده در دنبال و پشت. - خلف تبریزی: " - 878

-درویش علی کولاییان از پژوهشگران مازندران، دیدگاهش را در پایگاه اینترنتی خود - kulaian.com - چنین آورده است:

دماوندِ" کوه یا دباوند کوه" این واژه مازندرانی است و به نظر می رسد اصل آن نیز از واژه ای سنسکریت مشتق شده است. واژه سنسکریت دِوابندو devabandhuیعنی مربوط به خدا. واژه دِوَی«deva »با کسره ممتد به معنای خداوند است. درسنسکریت کوتَ kUTa به معنی قله است. ترکیب این دو واژه - با رعایت ترتیب مضاف و مضافاً الیه در زبان های مازندرانی و سنسکریت - به واژه دماوند کوه یا دباوند کوه شباهت پیدا میکند و به معنای قلّه خداوند است. مشابه همین را در ترکیب واژه های سنسکریتدِوَ» «deva »و » بنداکه « bandhAkiمی توان دید که واژه دوم به معنای کوه است و در جمع به معنای کوه خدا است.  کوه ها و قله های بلند به لحاظ آیینی در نزد مهاجرین هندو و برهمنان، بر اساس اعتقاداتشان، شانی بسیار والا و مقدس داشته اند. چشم انداز و شکوه قلّه دماوند از ساری و اطراف و به خصوص از ساری وصف ناپذیر است. "

-مسعود نصرتی،وجه تسمیه دماونددم" یا دَنبهمان، دم زبان پهلوی از مصدر دَفتن به معنی تَف و گرما یا بخار و گاز است و آوند به معنای ظرف می باشد، وند نیز پسوند نسبت است و در زبان فارسی باستان فراوان به کار رفته مانند ورجاوند به معنی »دارنده ارج «می باشد. بدین ترتیب می توان گفت این نام به معنی ظرفی است که دارای تف و گرما یا بخار و گاز باشد و به همین علت آن را به قلّه بلند البرز که زمانی آتشفشانی بوده اطلاق کرده اند." این نویسنده درباره انگیزه نام گذاری لواسان، برای واژه دماوند چنین آورده است: "نام دیگری که برای کوه دماوند در منابع ذکر شده لواسان است.برای نخستین بار ناصرخسرو در سال 438 هجری در»سفرنامه« خود مینویسد: "میان ری و آمل کوه دماوند است مانند گنبدی، آنرا»لواسان«گویند".

در لهجه مازندرانی»لو«به معنی بالا است و هنوز هم این کلمه در میان مردم کوهستانی منطقه، استفاده دارد، به عنوان مثال»لوشی یه«>OX L-\ @به معنی بالا رفته است. کلمه»آسان«از ریشهسَنو سَنه اوستایی به معنی برخاسته و بالا رفته است و در مقایسه با کلمه خور آسان یا خراسان - خور به معنی خورشید و»آسان«به معنی برخاستن یعنی …محل برخاستن خورشید«میتوان گفت که کلمه ی لواسان به معنی بالا برخاسته یا محل مرتفع یا مکان بلند است. این نام را کسانی که در قسمت شرقی در پای کوه ساکن بودند به این کوه اطلاق کردهاند." - - www.noormags.ir

پیشگفتار

چنان که پیداست هر کوهی نامی دارد و همه نام ها دارای معنا هستند. نام گذاران نخستین، کوه ها را با انگیزه هایی نام گذاری کرده اند که در گذر زمان، بسیاری از این انگیزه ها فراموش شده، ولی نام کوه ها همچنان برجای مانده است. انگیزه نام گذاری ها می تواند اسطوره ای، مذهبی، تاریخی، جغرافیایی، باورهای مردمی و یا چیزهای دیگری باشد که گزارش برخی از این انگیزه ها در پی می آید.

رنگ

در ذهن نخستین کسانی که کوه ها، چشمه ها و رود ها را نام گذاری کرده اند، انگیزه ای برپایه رنگ وجود داشته است؛ مثلا، برفی که مدت زیادی روی کوه می ماند، آن را سفید رنگ نشان می دهد. در ایران جایگاه های فراوانی وجود دارد که نام آن ها با رنگ همراه است مانند: سفید رود، سیاه رود، سفیدخانی، سفید چشمه، یا کمرسفید، و سنگ سفید. از سوی دیگر نام تمام کوه ها به زبان فارسی نیست. شمار زیادی از این مکان ها نام های بومی و محلی دارند، برای نمونه در مازندرانیسِرخ/سِخ: گیره - :کوه سرخ رنگ - ، اسبه کو - :سفید کوه - و سِرخ او - :سرخ چشمه/آب - ،سیو رو - :سیاه رود - . نمونه های ترکی: آق بلاغ - :سفید چشمه - ، قره داغ - :سیاه کوه - .

جانوران:

از نام جانوران هم در نام گذاری ها بهره برده شده است، مثل:کرکس، شیرکوه، پلنگ کوه، خرگوشان، کفتارکوه، اشتران کوه، مارکوه

گیاهان:

برخی از کوه ها با انگیزه نزدیکی به کشتزار ها، نام گذاری شده اند، مانند: دشت آلو، دره سیب، دره انجیر و بادامستان نیز وجود گل های زرد درخت سنجد و گَوَن هم نام هایی همچون: کوه گل زرد، کوه چشمه سنجد و گردنه گون پشته را پدید آورده است.

مکان های مذهبی:

باور های دینی - کوه االله اکبر - و آرامگاه بسیاری از مردان و زنان بزرگ دینی در دامنه کوه ها یا آتشکده ها، انگیزه ای برای نامیدن کوه ها به نام آن ها بوده است: کوه های قعله دختر، آتشگاه، امامزاده عبداالله و امامزاده هاشم از این جمله اند. اینک در زیر به انگیزه نام گذاری کوه دماوند می پردازیم:

بررسی ساختواژی و تطبیقی واژه دماوند

از دو راه زیر به بررسی واژه دماوند می پردازیم:

-1بررسی ساختواژی و واژه های هم خانواده دماوند، در دیگر زبان ها و گویش ها

-2 بررسی نام های معادل و ثانویه دماوند .

اینک گزارش ساختواژی و واژه های هم خانواده واژه دماوند در زیر می آید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید