بخشی از مقاله

چکیده

زبان فارسی آیینه ي تمام نمایی از فرهنگ ملی ماست که در قالب نظم و نثر متبلور شده است. چوگان یکی از نمادهاي فرهنگی ایرانیان است که با قدمتی 3000 ساله خود در زبان آثار ادبی جایگاه ویژهاي داردآاثار منظوم ادبی فارسی متهورانه و به وفور از اصطلاحات بازي هاي بخصوص چوگان بهره گرفته اند و تصاویري بدیع آفریده اند. در شاهنامه این سترگ اثر حماسی در کنار شکار و تیر اندازي و اسب تازي میدان چوگان را در صحنه آرایی هاي رزم و بزم می بینیم. و در دیگر آثار منظوم هم چون دیوان شاعران غنایی و تعلیمی از جمله دیوان خاقانی,سعدي و مولوي نیز به نوعی این اصطلاحات مضمون آفرین گشتهاند.

در کتب ادب منثور ما نیز چون تاریخ بیهقی , قابوسنامه, اداب الحرب و کلیله و دمنه نیز پیوند نا گسستنی این اصطلاحات را براي آفرینش هاي هنري نویسنده شاهدیم. وجود این اصطلاحات و نماد هاي فرهنگی ایرانی از طرفی باعث افزینش هنري و از طرفی زنده نگه داشتن فرهنگ ایرانیی در آثار ادبی گشته است. در این مقال نگارنده قصد دارد با توجه به این که در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با موضوع »بازي هاي در ادبیات فارسی« فصلی به بازي چوگان پرداخته, جهت دفاع از هویت ایرانی و فرهنگ کهن این مرزو بوم هنر خیز خلاصه اي از تاثیر هاي این اصطلاحات در نظم و نثر فارسی به ویژه شاهنامه فردوسی جهت آگاهی خوانندگان ارائه نماید.

مقدمه:

فرهنگ یک ملت در حقیقت اندوخته هاي علمی و روحانی آن ملت است , آداب و سنن و اعتقادات هر نسلی نیز برگرفته از فرهنگ و تمدن نیاکان هنرور ان است. احیا و زنده نگه داشتن آین آداب موجب غناي ریشه هاي فرهنگی و اجتماعی ملت می گردد. بازي ها و ورزش هاي سنتی ایران از نظر فرهنگی نشان دهنده هویت و اخلاقیات ایرانیان در دره هاي کهن تاریخ بوده است. اگر یونان سرزمین نبردهاي تن به تن است ایران صاحب بازي چوگان است که نبرد بر سر گوي است . چوگان قدیمی ترین ورزش تیمی جهان است که ایرانیان این بازي را آفریده اندو اسناد تاریخی موید این حقیقت است. بازي چوگان در هشتمین اجلاس سالانه کمیته میراث ناملموس سازمان یونسکو به نام کشورآذربایجان ثبت گردید. در پی آن از طرف گروه ها تشکل هاي ایرانی اعتراضاتی صورت گرفت که هیچ یک نتیجه اي نداشت.

چوگان و پیشینه آن:

چوگان را با عناوین مختلف از جمله» بازي شاهان» یا» پادشاه ورزش ها«به کار رفته است.اما براي بازي حتما نیاز نیست که پادشاه باشید. » چوگان بازي شاهانه اي است که در آن معمولا از یک گوي استفاده می شده است ولی هندوان با ده گوي در میدان بازي می کرده اند.« - زنجانی،:1377ص - 22 چو سلطان شو که با یک گوي بازد نه چون هندو که با ده گوي بازد - خسرو وشیرین،1386،ص - 209 » بگذار مردم بازي هاي دیگريرا برگزینند ، اما بهترین بازي ها بازي شاهان است« این جمله اي است که بر روي لوحی سنگی در کنار یکی از زمین هاي چوگان در پاکستان حک شده است .

 آذر،:1375ص - 28 »چوگان یک سنت فرهنگی ایرانی و بخشی از میراث و هنر ایرانی است که قدمت آن را به بیش از 2500 تا 3000 سال قبل در این سرزمین می رسد ، آغاز و سر منشأ پیدایش این ورزش به عهد باستان تعلق دارد و نام چوگان نیز از آن دوران به یادگار مانده است . زمینه پیشرفت و ترقی این ورزش از زمان حکومت هخامنشیان شروع شده است و در زمان سلطنت ساسانیان نیز همانند گذشته بازي با گوي و چوگان به منظور کسب آمادگی نظامی و یا سرگرمی معمول و متداول بوده است و بیشتر جنبه اشرافی داشته است که حتی خسرو پرویز براي تماشاي مسابقات می رفته ، چنانچه در شاهنامه داستان هایی بسیار از بزم آرایی شاهانه در کنار میدان چوگان و شکار و تیر اندازي می خوانیم - . « بهروز،:1367ص - 56         در بزم آرایی شاهانه دامادي اهرن و دختر قیصر چنین آمده است.        

به تیغ و به    چوگان    و    زخم    سنان    به هر دانشی    گرد    کرده عنان

به میدان    شدندي    دو    داماد    اوي    بیاراستندي    دل    شاد اوي

- شاهنامه ،1382، ص - 637

باري ، چوگان بازي یکی از قدیمی ترین بازي هاي ایران است که به نام و شرح و رسوم آن در کتب تاریخ و لغت و قصص و افسانه از دوران ساسانیان بر می خوریم . ایرانیان از دیرباز ، با چوگان بازي و فنون آن آشنا بوده اند به نحوي که قدمت آن را به زمان آریایی ها و تورانیان لقب می دهند . گویند چون اسکندر می خواست به ایران حمله کند، داراي سوم گوي وچوگان مرصع و پر بهایی برایش فرستاد تا به جاي کشورگشایی به بازي بپردازد .

واضع» اصلی این بازي دقیقاً معلوم نیست ولی قراین و شواهد می نماید که ایرانیان جزو اولین گروه بازي کنان بوده اند. در عصر اسلام وقتی خلفاي عباسی روي کار آمدند این بازي را فرا گرفتند و در دربار آنها رایج گردید - 1 - .« - آذر ،:1366ص - 30 چوگان» این سنت زیبا و بازي مهیج در ادبیات ما نیز جاي پاي بسیار محکمی از خود به جاي گذاشته است و در کمتر دیوانی و یا اثر مکتوب ادبی کهن جاي خالی آن را می توان دید گاهی نه به صورت مستقیم بلکه در قالب عناصر زیبایی سخن و یا استعارات و کنایات شده از آن سود جسته اند و گاه آن قدر ظریف و زیبا از آن استفاده شده که خواننده متوجه آن نیست ، مانند دل ربودن که همان گوي ربودن است در بازي چوگان و یا دل باخت و...«مح - مد آهنچی ،:1374ص - 134

چوگان در ادب فارسی

اما در میان منابع نثر فارسی ، قابوس نامه عنصرالمعالی و آداب الحرب فخر مدبر در قرن هفتم بیشتر در خور توجه اند عنصرالمعالی در قابوس نامه، باب نوزدهم را باب » چوگان زدن« نام نهاده است . فخرمدبر مستقیماً به بازي چوگان اشاره نکرده ، اما براي چوگان مسیري را طی کرده است متشکّل از مثلث هاي بدون قاعده و به هم پیوسته که اسب باید به تاخت این مسیر را رسم کند و بر فراز ساق مثلث چون به زاویه برسد روي دوپا بچرخد و بر ساق دیگر مثلث فرود آید .

در کلیله و دمنه نیز که یکی از متون زیبا و پر محتواي قرن 6 ه.ق است چنین می خوانیم که ...»: و به حقیقت شناخته است که هر که بر پشت کره خاك دست خویش مطلق دید دل او چون سر چوگان بهمنگان کژ شود و بر اطلاق فرق مروت را زیر قدم بسپرد و روي آزرم و وفا را خراشیده گرداند - «مینوي،1371، تیراندازي و چوگان بازي از کتاب آیین نامه پهلوي که اصل آن اکنون در دست نیست مختصري نقل به معنی شده است . از چند جمله ي اول عبارت عربی این طور مفهوم می شود که راجع به دست گرفتن چوگان و گرداندن آن زدن گوي چه براي ربودن و چه از زیر تنگ اسب زدن دستورهایی بوده که به جمله هاي پیچیده نقل به معنی شده است - 2 - .

»خواندم در آیین - نامه - از خوب چوگان زدن - باید - که بزند گوي را گامی با ضربه رباینده و برگرداند در آن دستش را تا کوشش و میل بدهد دسته چوگان را تا پایین سینه اش و چنین ضربه اي - باید - سخت و استوار با پاي گشاده - ي سوار - باشد و غفلت نکند از ضربه و بکار اندازد سر چوگان خود را به ویژه و آن حامی گذشتن گوي - است - تا سامان مقصود پس از این کشیدن سرگوي را از جایگاهش و جستن و آهنگ کردن براي زدن گوي زیر تنگ اسب قبل از آرام زدنش.« - ذبیح بهروز،:1364،ص - 65

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید