بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش در نظر دارد تا با مطالعه ی موردی دو رمان نوجوان، کنسرو غول مهدی رجبی و سه سوت جادویی احمد اکبرپور، ظرفیت های فانتزی به کار رفته در این داستانها را بررسی کند. بر این اساس ساختار، گونه، شخصیت ها و کارکردهای فانتزی در این آثار بررسی شدند. در این نمونه ها، که در این جستار به عنوان فانتاستیک واقعی یا فانتزی رقیق معرفی شدند، نویسندگان از شگرد مشترکی بهره جسته اند که به نظر می رسد موجب تعدیل حالات روحی و عاطفی مخاطبان شود.
در هر دو رمان، به مدد تخیلِ شخصیت های اصلی داستان در یک فضای واقعی، شخصیت هایی فانتزی خلق شدهاند که در پذیرش و کنارآمدن با مشکلات به نوجوان کمک می کنند. یافته های پژوهش نشان داد که با توجه به ویژگی مشترک نوجوانان و ماهیت فانتزی، یعنی »تخیل«، استفاده از چنین شگردهایی توسط نویسندگان، می تواند گامی مؤثر در تبدیل کردن شخصیت های داستان و به دنبال آن مخاطبان نوجوان، به سوژههایی فعال باشد که با کمک تخیل خود بر مشکلات غلبه کنند و به نوعی پالایش روانی دست یابند.
.1 درآمد
در تعیین گونه1 ی روایتهای داستانی، معمولاً داستان ها در یکی از دو حوزه ی فانتزی و یا واقع گرا جای می گیرند. فانتزی یکی از مهمترین مفاهیم در حوزهی نقد ادبی است که با وجود این که بخش گسترده ای از داستان ها، خصوصاً داستانهای کودک و نوجوان را دربرگرفته، متأسفانه در بخش نظری کمتر به آن پرداخته شده است. اگرچه صاحبنظران همواره کوشیده اند از جنبه های مختلف این اصطلاح را تعریف کنند، به طور کلی هنوز یک تعریف جامع و رضایت بخش حاصل نشده است. آن چه که تعریف فانتزی را دشوار میکند، نخست مشخص نبودن مرز دقیق بین ادبیات فانتزی و واقع گراست.
هیوم دراین باره استدلال می کند که هر اثر ادبی می تواند در جایی از پیوستاری قرار بگیرد که یک سرش محاکات یا تقلید و سر دیگرش به فانتزی محدود می شود - محمدی، » . - 121 :1378نسبت به کار بردن هر یک از این دو عنصر، یعنی تخیل و تقلید، در یک اثر ادبی به خصوص است که جایگاه اثر را در پیوستاری که به آن اشاره شد مشخص میکند« - تری، . - 105 :1390 روشن نبودن مرز بین خیال و واقعیت، برداشتهای متناقضی را موجب شده است، تا جایی که افرادی چون آنتونیو ریسکو بر این باورند که »همهی ادبیات فانتزی است، برای اینکه همهی ادبیات داستان است و داستان یعنی فانتزی« - محمدی، . - 21 :1387 درنقطه ی مقابل، برخی نظریهپردازان معتقدند که اگر بتوان توجیهی عقلانی برای کنشها و رخدادهای داستانی درنظرگرفت اثر واقعگراست.
با توجه به چنین دیدگاههایی، تالکین حتی داستان آلیس در شگفتزار2 را که پیوسته به عنوان نمونه ی اعلای فانتزی معرفی شده، به چالش میکشد و آن را به عنوان یک داستان واقعگرا معرفی میکند، چرا که همه ی رخدادها، رؤیایی است که آلیس در خواب میبیند! عامل دیگر در دشواری تعریف فانتزی، دسته بندی های متنوعی است که با توجه به کارکرد، درون مایه و خاستگاه، از این گونه ارائه شده است. دسته بندی هایی چون فانتزی های فرازین3، فانتزی های فرودین1، شگرف2، شگفت3، گوتیک4، فانتزی روان شناختی5، فانتزی تربیتی6، فانتزی شمشیر و جادو7، فانتزی سفر در زمان و...8 از جمله دسته بندی های مهمی که بیش تر متمرکز بر خاستگاه فانتزی است و بحث های گسترده ای را به دنبال داشته است، تفکیک دو حوزه ی فانتزی عام و مدرن است. »
در فانتزی عام، داستان با عناصر کهن و قدیمی پیوند دارد، اما در فانتزی نو چنین پیوندی دیده نمی شود. نویسنده ی فانتزی عام، خالق دنیای محالی می شود که گاه در خلق آن نیازمند به استفاده از عناصر دنیای کهن و افسانههای قومی یا فولکلور است« - خالقی و جلالی، . - 58 :1388 بنابراین فانتزی عام، با افسانه ها، اسطوره ها، داستانهای پریان و ادبیات فولکلور پیوند مییابد. دیدگاه های جدیدتر اما، بر تفاوت افسانه ها و قصه های پریان با ادبیات فانتزی مدرن تاکید می کنند. زایپس9 در دایره المعارف ادبیات کودکان این موضوع را مطرح می کند که اگرچه هنوز داستان های پریان و فانتزی به یکدیگر وابسته اند، اما بنیاد آنها کاملاً متفاوت است.
قصههای عامیانه ریشه در جامعه و افکار آرکائیک دارند، به این معنی که بی درنگ دنبال اسطوره ها میآیند، اما ادبیات فانتزی یک پدیدهی مدرن است - ر. ک. به زایپس . - 62-58 :2006 وی تفاوت های دیگری را نیز مطرح میکند. اینکه جاودانگی زمانی قصههای پریان با فانتزی که شخصیتهایش با زمان مدرن و قابل سنجش مطابقت دارند، ناسازگار است. دیگر این که در افسانه های پریان، قهرمانها معمولاً نقش سمبولیک و مجازی دارند و از ویژگیهای یک انسان معمولی فرسنگ ها دورند، اما در فانتزی شخصیتها معمولیاند و نویسنده بیشتر اوقات در روند داستان، به مخاطب این اطمینان را می دهد که شخصیت اصلی فردی مانند آن هاست.