بخشی از مقاله
چکیده
سازمان دانش بنیان سازمانی است که عمدهترین دارایی آن سرمایههاي دانشی میباشند. هدف از این پژوهش، بیان مبانی استانداردسازي و شبکههاي زیرساختی سازمانهاي دانش بنیان است که موجب یادگیري سازمانی میشود. روش پژوهش با نظرسنجی از خبرگان سازمانهاي دانش بنیان مورد مطالعه بهصورت فازي انجام گرفت و سنجههاي آن مشخص گردیدند. یافتههاي پژوهش با استفاده از آزمون T تکنمونهاي - T Test - جهت آزمون پرسش پژوهش مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان میدهند که در راستاي محسوب شدن سازمان بهعنوان سازمانی یادگیرنده، وجود ساختار دانشی، استانداردسازي و شبکه زیرساختی دسترسی کارا به اطلاعات و اسناد، گردش اطلاعات و دانش، شناخته شدن ارزش دانش، وجود شرایط مناسب جهت ایجاد اعتماد مشترك در میان همکاران که اساس سازمانهاي دانش بنیان هستند، ضروري میباشد.
-1 مقدمه
امروزه برخی سازمانها بهشکل لانهي کبوتر تصویر میشوند. افراد یا گروهها، دانش خود را در محیطهاي محصور و کوچکی براي استفاده شخصی خود و نه براي استفاده سازمان نگهداري میکنند. این موضوع، در سازمانهاي بزرگی که در آنها دپارتمانهاي بزرگ بهنحوي عمل میکنند که گویا جزئی از یک سازمان نیستند، رایجتر میباشد. بهگفتهي بوروز - 1994 - 1، همه سازمانها فرهنگی مختص خود آن سازمان ایجاد میکنند، که اندازهگیري و تغییر آن فرهنگ کار دشواري است و نیز نقش مهمی در توسعه سازمانهاي دانش بنیان ایفا مینماید. زیرا مرزهاي فرهنگی، جریان اطلاعات را با مشکل مواجه مینمایند.
بسیاري از سازمانها به این نتیجه رسیدهاند که براي عملکرد مؤثر در اقتصاد امروز، تبدیل شدن به یک سازمان دانش محور ضروري است، اما اندکی از آنها بهدرستی میدانند که دانشمحور شدن به چه معناست و یا چگونه میتوان تغییرات لازم براي دانش محور شدن را انجام داد. احتمالاً شایعترین تعبیر نادرست این است که هرچه دانش بیشتري در محصولات یا خدمات یک شرکت وجود داشته باشد، سازمان دانش محورتر خواهد بود .[5] حال، پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که" مبانی زیرساختی سازمانهاي دانش بنیان که موجب سازمان یادگیرنده میشوند، کداماند؟"
-2 مبانی نظري پژوهش
مدیریت دانش و یادگیري سازمانی
لاپینا - 2014 - 2 به نقل از اسکاربوروگ و کارتر - 2000 - 3، مدیریت دانش را بهعنوان "تلاش مدیریت جهت خلق، برقراري ارتباط و بهرهبرداري از دانش بهعنوان منبعی براي سازمان" تعریف کرده است. بنابر آنچه این دو بیان کردهاند، اجراي مدیریت دانش به صورت زیر میباشد:
در اصطلاح فنی، مدیریت دانش شامل متمرکزکردن دانشی که هماکنون در سراسر سازمان بهصورت پراکنده وجود دارد و نیز رمزگذاري انواع دانش نهان میباشد.
در اصطلاح اجتماعی و سیاسی، مدیریت دانش شامل تشریک دانش بهگونهاي است که دیگر بهعنوان دارایی انحصاري افراد یا گروهی محسوب نگردد.
در اصطلاح اقتصادي، مدیریت دانش، پاسخی از سوي سازمانها به نیاز افزایش خلق دانش میباشد.[8]