بخشی از مقاله
رهیافتی بر تهیه اسناد یکپارچگی در پروژههای زیرساختی
چکیده : امروزه تعداد پروژههای زیر ساختی که بدست نیروهای توانمند ایرانی در حال انجام می باشند رو به افزایش است. و از سوی دیگر پس از گذشت بیش از یک دهه از آغاز شکل گیری سازمانهای پیمانکاری عمومی (GC) در کشور به عنوان متولیان اصلی اجرای پروژه های زیرساختی ، این سازمانها پس از طی فراز و نشیبهای متعدد وارد مرحله جدیدی از چرخه حیات خود گردیده اند. با توجه به نقش محوری دانش مدیریت پروژه در سازمان های پیمانکاری عمومی، بومی سازی و متناسب سازی این دانش با فضای حاکم بر مدیریت پروژهها در ایران ضرورتی اجتناب ناپذیر میباشد. توجه پراکنده به حوزه های دانش مدیریت پروژه بدون توجه به ایجاد و حفظ یکپارچگی میان آنها ثمرهای جز ناکامی در دستیابی به اهداف پروژه و سرخوردگی سازمان های مجری را در پی نخواهد داشت. از این رو چگونگی تحقق حوزه یکپارچگی در پروژههای زیر ساختی از اهمیتی استراتژیک برخوردار بوده و نیازمند توجه ویژه به این موضوع می باشد. این مقاله میکوشد تا با بهره گیری از تجاربی که تاکنون از انجام پروژههای زیرساختی در کشور به خصوص در حوزه احداث پالایشگاههای گازی حاصل گردیده است، الگویی بومی را برای تدوین اسناد یکپارجگی در این پروژهها ارائه نماید.
واژه های کلیدی : پروژههای زیرساختی - پالایشگاه گاز - پیمانکار عمومی (GC) - مدیریت یکپارچگی پروژه - اسناد یکپارچگی
1. مقدمه
جهت دستیابی به اهداف راهبردی توسعه و تعالی در کشور مطابق سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در سال 1404 ه.ش، می بایست پروژههای زیر ساخت بسیاری در صنعت نفت و گاز کشور به عنوان سنگ بنای پیشرفت طراحی و اجرا گردند. پروژه های احداث پالایشگاه های گاز از یک سو نقش حیاتی در تامین نیازهای رو به افزایش داخلی و از سوی دیگر توسعه درآمد ملی از طریق افزایش صادرات گاز، میعانات گازی و گاز مایع (LPG) به کشورهای دیگر خواهند داشت. از طرفی رمز بقای سازمانهای پیمانکاری عمومی (GC) در محیط متغیر و پویای کنونی، اجرای موفقیتآمیز پروژه های زیرساختی خواهد بود. اما با این همه و علی رغم قدمت صنایع نفت و گاز در کشور همچنان پروژه های انجام یافته در این حوزه در چارچوب محدوده، زمان، هزینه و کیفیت پیش بینی شده به انجام نمی رسند که حل این
مشکل نیازمند درک ضرورت بهره گیری صحیح و یکپارچه از دانش مدیریت پروژه میباشد.
2. دفتر مدیریت پروژه دفتر مدیریت پروژه نهادی است سازمانی با پرسنل تمام وقت یا پاره وقت که وظیفه ای راهبردی در مدیریت پروژه ها بر عهده دارد. نقش دفتر مدیریت پروژه سازمان کمک به مدیر پروژه و سازمان مربوطه برای درک و پذیرش بهتر عملکرد حرفهای مدیریت پروژه میباشد. {1}در استاندارد PMBOK یکی از کارکردهای اولیه PMO شناسایی و توسعه روش شناسی مدیریت پروژه، راهکارهای برتر و استانداردها میباشد 2}.
3. پروژههای زیرساختی
به طور کلی پروژه های زیرساختی (پروژههای عظیم سرمایه ای) را پروژه هایی تعریف می کنند که خدمات و خروجی های حاصل از آنها جزء اصلی صنعت و خانوار محسوب گردند. پروژه های زیرساختی انواع متنوعی دارند که به طور کلی عبارتنداز: • انرژی ( تولید، انتقال و توزیع)؛
• حمل و نقل ( پل، تونل، بزرگ راه، راه آهن، بندر و فرودگاه)؛
• آب ( آب، فاضلاب و شبکه های وابسته)؛
• مخابرات؛
و زیرساختی های اجتماعی ( بیمارستان، زندان، موزه، شهر بازی، مدرسه و دانشگاه).
این گونه پروژهها دارای ویژگی های خاصی هستند که عبارتنداز:
* زمان: دورهٔ بهره برداری طولانی؛
غیر قابل تبدیل به علت نداشتن بازار برای معامله؛ *
سرمایه بر به علت عظیم بودن پروژ هها؛
و ارزش گذاری به علت وجود مالیات، قوانین و تضمین ها {3}
4. مدیریت یکپارچگی در پروژههای زیرساختی
از دیدگاه استاندارد PMBOK مدیریت یکپارچگی پروژه شامل فرایندها و فعالیتهای مورد نیاز برای شناسایی، تعریف، ترکیب، یکنواختی و هماهنگی فرایندهای متنوع و فعالیتهای مدیریت پروژه درون گروههای فرایندی مدیریت پروژه می باشد } مفهوم یکپارچگی در پروژه های زیرساختی اگرچه دربرگیرنده تعریف فوق می باشد اما به آن محدود نمیگردد. مفهوم یکپارچگی معنایی وسیعتر از حیطه داخلی پروژه را در شامل شده و یکپارچگی میان فرایندهای پروژه و سازمان را نیز در بر میگیرد. پروژه های زیرساختی به دلیل ماهیت ویژه خود از پیچیدگی زیادی (از لحاظ اندازه، فرایندها، منابع و تکنولوژی ها) برخوردار می باشند و این موضوع، ایجاد یکپارچگی در مدیریت این پروژهها را دشوار می نماید. با توجه به نقش پروژه های زیرساختی در موفقیت و بقاء سازمانهای پیمانکاری عمومی، ایجاد یکپارچگی در آنها از یک سو نیازمند برقراری ارتباط مستحکم میان اهداف پروژه و استراتژی های سازمان به منظور حفظ اولوویت و اهمیت پروژه در سازمان بوده و از سوی دیگر نیازمند درک صحیح ماهیت فرایندهای پروژه و ارتباط میان آنها می باشد. از این رو تمرکز بر ایجاد یکپارچگی در پروژه های زیرساختی را میتوان یکی از مهمترین اولویتهای دفتر مدیریت پروژه در سازمان های پیمانکاری عمومی قلمداد نمود که غفلت از آن علاوه بر آنکه میتواند منجر به ناکامی در تحقق اهداف این پروژهها و به تبع آن اتلاف منابع و سرمایههای ملی گردد، بلکه بقاء سازمان های پیمانکاری عمومی را نیز در دراز مدت با مخاطره مواجه نماید.
5. اسناد یکپارچگی پروژه در پروژههای زیرساختی
بی تردید لازمه تحقق یکپارچگی در هر پروژه تهیه اسنادی یکپارچه متناسب با ویژگیهای خاص آن پروژه میباشد، بنحویکه امکان مدیریت منسجم و هماهنگ پروژه را در طول چرخه حیات آن میسر نماید. از دیدگاه استاندارد PMBOK اسناد لازم جهت ایجاد و حفظ یکپارچگی پروژه که خروجی های اصلی فرایند مدیریت یکپارچگی را در فازهای آغازین و برنامه ریزی پروژه تشکیل میدهند به ترتیب عبارت از منشور پروژه و برنامه مدیریت پروژه می باشند. }
5 -1 منشور پروژه
بی شک عدم تطابق و همراستایی میان اهداف پروژه و اهداف سازمان پروژه محور منجر به از دست رفتن تدریجی منابع پروژه به دلیل کاهش حمایت سازمان پروژه محور از یک سو و از سوی دیگر شکست سازمان در نیل به استراتژی های خود خواهد گردید. از این رو توجه به مسائل راهبردی از بدو آغاز پروژه به نحویکه شفاف کننده استراتژی اجرای پروژه و تضمین کننده حمایت سازمان پروژه محور از آن باشد بسیار ضروری است. در استاندارد PMBOK نگاه استراتژیک در گروه فرایندی آغازین و در سندی تحت عنوان منشور پروژه دیده می شود. که ورودیهای تشکیل دهنده آن عبارتند از: بیانیه کار پروژه، قالب تجاری، عوامل محیطی و سرمایه های فرایندی سازمان (بند 4-4-1 PMBOK). محتویات سند منشور پروژه از دیدگاه استاندارد PMBOK عبارتند از: توجیه یا هدف پروژه، اهداف قابل سنجش پروژه و معیارهای موفقیت مربوطه، الزامات سطح بالا، توصیف سطح بالای پروژه، ریسکهای سطح بالا، زمانبندی مایلستون خلاصه ، بودجه خلاصه ، الزامات تصویب پروژه، مدیر پروژه منصوب شده، مسئولیت و سطح اختیار ، نام و مسئولیت حامی یا افراد دیگری که منشور پروژه را صادر می کنند. 2}
اما در پروژههای زیرساختی به دلیل بزرگی و پیچیدگی آنها و نقشی که میتوانند در موفقیت یا شکست سازمان پروژه محور ایفا نمایند. علاوه بر موارد فوق باید موضوعاتی که در سطح راهبردی مدیریت پروژههای زیرساختی نیز مطرح می باشند در منشور پروژه مورد توجه قرار داده شوند که عبارتند از:
1- توجیه فنی، اقتصادی و زیست محیطی امکان سنجی پروژه
2- روش تأمین منابع مالی پروژه
3 - انتخاب سيستم اجراى پروژه
4- نحوه انتخاب عوامل اصلی در سیستم اجرای پروژه
5- تعیین روابط قرار دادی در سیستم اجرای پروژه
6- مدیریت ریسک در هر یک مراحل فوق {4}
یکی از مهمترین موارد فوق که نقش مهمی جهت تحقق یکپارچگی در پروژههای زیرساختی ایفا می نماید و ضروری است تا از ابتدای پروژه به روشنی مشخص گردد، تعیین روابط قراردادی در سیستم اجرای پروژه می باشد که معمولا در پروژههای زیرساختی از آن به عنوان استراتژی قرارداد پروژه نام برده میشود استراتژی قرارداد پروژه تشریح کننده چگونگی شکست کار میان پیمانکاران مجری پروژه بوده و نقش کلیدی در طراحی مهندسی پایه ایفا مینماید که غفلت از آن به دلیل وسعت و پیچیدگیهای فراوان این پروژهها به تداخلات شدید کاری میان پیمانکاران مجری و یا مغفول ماندن انجام بخشهایی از پروژه منتهی خواهد گردید. {5}
2-5 برنامه مدیریت پروژه (PMP)
سند برنامه مدیریت پروژه پس از منشور پروژه مهمترین ابزار مدیریت یکپارچگی محسوب می گردد، مطابق تعریف استاندارد PMBOK این برنامه یک سند هماهنگ و یکپارچه است که متشکل از تعدادی برنامه فرعی و خطوط مبنای پروژه می باشد. این برنامه یک سند مرجع و جامع است که در مرحله برنامه ریزی پروژه تنظیم گردیده و در طول چرخه حیات پروژه و با بهره گیری از فرایند کنترل یکپارچه تغییرات به روز آوری می شود. خطوط مبنای پروژه شامل موارد ذیل می باشند (اما به این موارد محدود نمی شوند):
الف- خط مبنای محدوده پروژه
ب - خط مبنای زمان بندی پروژه
ج - خط مبنای هزینه پروژه
برنامه های فرعی برنامه مدیریت پروژه شامل موارد ذیل می باشند (اما به این موارد محدود نمی شوند). برنامه مدیریت الزامات، برنامه مدیریت محدوده، برنامه مدیریت زمان بندی، برنامه مدیریت هزینه، برنامه مدیریت کیفیت، برنامه بهبود فرایندها، برنامه مدیریت منابع انسانی، برنامه مدیریت ارتباطات، برنامه مدیریت ریسک، برنامه مدیریت تدارکات. البته استاندارد PMBOK خود تصریح می نماید، که بکارگیری دانش ارائه شده در این استاندارد برای همه پروژه ها به صورت یکنواخت امکان پذیر نمیباشد و بر این نکته تاکید نموده است که سازمان و/یا تیم مدیریت پروژه مسئولیت دارد تعیین کند چه چیزی برای هر پروژه مناسب است و۶}. اگرچه این استاندارد به لحاظ اهمیت تمامی این اسناد فرعی را در یک سطح درنظر گرفته است اما در هنگام ایجاد این اسناد همواره این سوال می تواند مطرح باشد که با توجه به ماهیت پروژه مورد نظر کدام یک از آنها برجسته تر بوده و بیشتر باید مورد توجه قرارداده شوند.
5 - 2 - 1 برنامه کیفیت پروژه (PQP) در پروژههای زیرساختی
اگرچه تهیه تمامی برنامه های فرعی ذکر شده در پروژههای زیرساختی مهم است، اما ضروری است تا تهیه برنامه کیفیت در پروژههای زیرساختی به طور برجسته ای مورد توجه قرار داده شود، که این موضوع خود ریشه در اهمیت موضوع کیفیت و طرح ریزی کیفی در این نوع از پروژه ها دارد. لازم به ذکر است که مفهوم مورد نظر از کیفیت در اینجا چیزی نیست که استراتژی تمایز پورتر {6} را محقق می سازد،
بلکه کیفیت در پروژههای زیرساختی در معنای عام آن مد نظر است که اساسا مزیت رقابتی و قابلیت استراتژیک را برای سازمان پیمانکاری عمومی رقم میزند 8}. طرح ریزی واقعی کیفیت در پروژه تنها زمانی محقق خواهد گردید که ذینفعان کلیدی پروژه از همان آغاز به کار پروژه به درک مشترکی از مفهوم کیفیت در پروژه دست پیدا کرده باشند و استراتژی مدیریت کیفیت پروژه به صورت نظاممند مشخص گردیده باشد {7}.
در پروژههای زیرساختی برنامه ریزی در خصوص کیفیت پروژه اغلب از نظر دور مانده و یا مورد بی توجهی قرا می گیرد و این غفلتی جدی است 3}. در این نوع از پروژه ها که روش اجرای پروژه، با پیچیدگی های فرایندی زیادی مواجه است برنامه ریزی کیفی پروژه نیازمند تعریف و تعیین شفاف تمامی فرایندهای پروژه می باشد. به طور کلی بدلیل آنکه استاندارد PMBOK راهنمای کلی جهت پروژههای مختلف در اندازههای کوچک و بزرگ است، صرفا معطوف به طرح ریزی فرایندهای مدیریت پروژه" میباشد (بند 3 -PMBOK)، و طرح ریزی سایر فرایندهای پروژه را مورد توجه قرار نداده است.
اما در پروژههای زیرساختی به دلیل تعدد و پیچیدگی فرایندها، تدوین نقشه فرایندی پروژه" به نحویکه که دربرگیرنده تعریف و روابط تمامی فرایندهای پروژه و ارتباط آنها با یکدیگر باشد یکی از خروجی های اساسی فاز برنامه ریزی کیفی پروژه را تشکیل میدهد. که پیشنهاد میگردد جهت تهیه آن از رویکرد استاندارد 10006 ISO (9) که در شکل 1 نمایش داده شده است، و نسبت به استاندارد PMBOK نگاه جامع تری به فرایندهای پروژه دارد، بهره گرفته شود.
از دیدگاه استاندارد 10006 ISO برنامه کیفیت پروژه در حقیقت یک سند پایه است که مشخص کننده سیستم مدیریت کیفیت پروژه" می باشد. این استاندارد تاکید می نماید که الف) ضروری است تا جهت دستیابی به اهداف پروژه، فرایندهای پروژه در قالب سیستم مدیریت کیفیت پروژه، مدیریت شوند. ب) سیستم مدیریت کیفیت پروژه باید تا آنجا که ممکن است با سیستم مدیریت کیفیت در سازمان پروژه محور همسو باشد (9). از این رو در صورت بهره گیری از این دیدگاه میتوان برنامه کیفیت پروژههای زیرساختی را به گونهای تهیه کرد که از یک سو تبیین کننده سیستم مدیریت کیفیت پروژه در چارچوب سیستم مدیریت کیفیت سازمان " پروژه محور باشد و از سوی دیگر مبنایی را برای تهیه سایر برنامه های فرعی برنامه مدیریت پروژه (PMP) فراهم آورد. در تهیه برنامه کیفیت پروژه توجه به سه عامل اساسی انتظارات کیفی ذینفعان، سیستم مدیریت کیفیت سازمان پروژه محور و استانداردها و بهترین عملکردها ضروری است که این موضوع در شکل ۶ نمایش داده شده است. {5}
تهیه برنامه کیفیت پروژه با شیوه پیشنهادی فوق برای پروژههای زیرساختی مزیتهای زیر را در پی خواهد داشت •
تعریف شفاف فرایندهای پروژه و روابط میان آنها
• تقویت همراستایی و یکپارچگی میان پروژه زیرساختی و سازمان پروژه محور
• تقویت انسجام و یکپارچگی میان سایر برنامه های فرعی برنامه مدیریت پروژه
• تبیین خط مشی و اهداف کیفی پروژه
• تشریح معیارهای کیفی پروژه مطابق با فرایندهای پروژه
• تعیین چگونگی تجزیه و تحلیل دادههای عملکری
• تعیین برنامه ممیزی های کیفی پروژه
• تعیین برنامه انجام بازنگری های مدیریت (10}
6. پروژه احداث پالایشگاه گاز فازهای 15 و 16 پارس جنوبی (بخش خشکی)
پالایشگاه گاز فازهای 15 و 16 پارس جنوبی به ابعاد تقریبی 1350*1100و به مساحت تقریبی 140 هکتار در استان بوشهر -بندر عسلویه واقع گردیده است. تاسیسات پالایشگاه گازی این دوفاز شامل چهار ردیف عملیاتی" در ساحل به ظرفیت 50 میلیون متر مکعب میمی باشد که شامل واحدهای دریافت و جداسازی گاز و میعانات گازی، تثبیت میعانات گازی و همچنین شیرین سازی، نم زدایی، تنظیم نقطه
شبنم، مرکاپتان زدایی و تراکم گازی جهت انتقال، بازیافت و انجماد گوگرد و واحد احیای مونو اتیلن گلایکول جهت انتقال با خطوط لوله 5/4اینچ به سکوها و تزریق به خطوط انتقال گاز 32 اینچ میباشد.
محصول گاز پالایشگاه با استفاده از خط لوله 56 اینچ به خط لوله سراسری سوم انتقال گاز در منطقه کنگان ارسال خواهد گردید. این پروژه برای اولین باز به طور کامل توسط متخصصین داخلی کشور طراحی شده و در حال اجرا می باشد. اجرای این پروژه گام بلندی در جهت افزایش سطح دانش فنی و اجرایی پروژه های زیرساختی در کشور می باشد.
ظرفیت این پالایشگاه تولید روزانه 50 میلیون مترمکعب گاز طبیعی، تولید روزانه 80 هزار بشکه میعانات گازی، تولید سالیانه 50/1 میلیون تن گاز مایع "LPG" (پروپان و بوتان)، تولید سالیانه 5/1میلیون تن اتان به منظور تامین خوراک واحدهای پتروشیمی، تولید روزانه 400 تن گوگرد می باشد.
7. اسناد یکپارچگی پروژههای زیرساختی
جهت ایجاد و حفظ یکپارچگی در پروژه های زیر ساختی برنامه ریزی و به روز آوری اطلاعات در قالب دوسند منشور پروژه و برنامه مدیریت پروژه به شرح ذیل پیشنهاد می گردند،