بخشی از مقاله

چکیده

امروزه، سازمانها در سراسر جهان به دلیل تقاضاهایی که با آنها روبه رو هستند، نیازمند یادگیری در محیط کار با سرعت بیشتر، هزینه کمتر و اثربخش تر بوده، نیز به نیروی کار منعطف که بسیار تحت تأثیر تغییرات روزمره ی بازار می باشند، نیاز دارند. و این مقولات جزﺀ با ویژگیهای سازمان های یادگیرنده برابری نمی کند. دراین مقاله سعی شده با بررسی ویژگیهای ساختاری سازمان های یادگیرنده و نقش فناوری اطلاعات به عنوان یکی از زیر سیتم های کلیدی آن به ارائه راهکارهای مناسب در تلاش بر رسیدن به سند چشم انداز بیست ساله کشور، از نقطه نظر موانع ساختاری و انسانی و بسترهای تکنولوﮊیکی به یک نتیجهگیری کلی درباره مزایای برخورداری از سازمانهای یادگیرنده، در راستای ارتقا و رشد این سازمانها برسیم. سازمانهای یادگیرنده به عنوان یک ضرورت در این چشم انداز ترسیم گردیده ،بطوریکه ساختن سازمانهای یادگیرنده در کشور و آماده سازی زیر ساختهای آن با توجه به یافته های این مقاله به صورت آنی نیست بلکه به لحاظ محوریت فکرو ذهن انسان در سازمانها بستگی دارد.

پس بایستی بسترها و آمادگی های فرهنگی ایجاد و افکار و اندیشه ها را پویا نمود تا بتوان به توسعه کشور که استراتژی سند چشم انداز بیست ساله نیز خواهان آن است دست یافت. و تنها با بسترسازیهای مناسب است که میتوان به تدریج این سازمانها، فناوری ها و فنون را فعال نمود و این موضوع یکی از مهمترین نتایج مد نظر در این مقاله میباشد.

واﮊه های کلیدی: سازمان یادگیرنده - فناوری اطلاعات - مدیریت دانش.

١- مقدمه

با توجه به شکل گیری سازمانهای دانش محور توجه به مدیریت دانش و تبدیل سازمانها به سازمانهای یادگیرنده - learning - organization که از الزامات سازمانهای امروزی است ؛ توجه به این امر و نقش فناوری اطلاعات -Information - Technologyبه عنوان یکی از زیر ساختهای سازمان های یادگیرنده افق تازه ای در کشور ما بر اساس چشم انداز بیست ساله پیدا کرده است . که پرداختن به این امر بر اساس توسعه کشور در آینده نزدیک یک تفکر سیستمتیک را از طرف مدیران رده بالای سازمان های دولتی را طلب می نماید.
در عصر حاضر که عصر دانایی نامیده می شود، سازمانها شاهد محیط هایی هستند که روز به روز پویاتر و چالش برانگیزترمی شوند. تغییر و تحول جزﺀ جدایی ناپذیر دنیای امروزی است، به عبارت دیگر تنها جزﺀ ثابت تغییر است. امروزه به سرمایه های نامشهود و معنوی که همان دانش نامیده می شوند، به عنوان یک عامل مهم و حیاتی می نگرند. به بیان دیگر، سازمانهایی در برابر تغییرها و تحولها پیروز خواهند بود که بتوانند سرمایه نامشهود و معنوی - دانش - خود را بهبود و توسعه بخشند. اما در این میان نکته قابل توجه این است که دستیابی به دانش و اندوخته های دانش سازمان، بدون یادگیری ممکن نیست. یادگیری، کلید دستیابی به دارایی های دانشی و در نتیجه افزایش سرمایه نامشهود است]١.[مدیریت دانش - - Knowledge Managementبه عنوان یکی از چالشهای مهم دولت ها و سازمانهای امروزی است .

برای ماندن در رقابت و پایداری بایستی فرآیند یاددهی – یادگیری در سازمان ایجاد شود. مهمترین بنیاد های سازمان یادگیرنده ایجاد آرمان مشترک برای یادگیری مستمر ، تشویق به یادگیری ، توجه به قابلیتهای کارکنان ، تغییر الگوهای ذهنی کارکنان ، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی است.با توجه به این بنیاد ها در شکل گیری سازمانهای یادگیرنده ، آموزش نقش زیربنایی رادارد]٢.[ برای رسیدن به این بنیادها باید دید که سازمانهای یادگیرنده چگونه به وجود می آیند؟ تا بدین لحاظ نقش فناوری اطلاعات در آنها ملموس گردد. به گفته متخصصین امر زمانی که بنیادهای یادگیری سازمانی ایجاد شد به مرور در ساختار سازمان تحول ایجاد شده و سازمان یادگیرنده شکل می گیرد]٣.[ با توجه به این اطلاعات می توان گفت که سازمان یادگیرنده یک سازمان سیال و پویا است. سازمانی که با محیط خود تعامل ناپدیدار دارد و هر لحظه از زمان به یک تعادل می رسد دارای منحنی عمر با چندین نقطه عطف صعودی است که هیچ گاه افول ندارد. در این سازمانها افراد به طور مستمر توانایی های خود را افزایش می دهند تا به نتایج مورد نظر دست یابند]٣.[ تبدیل سازمان به یک سازمان یادگیرنده به صورت آنی نیست بلکه به لحاظ محوریت فکر و ذهن انسان در ایجاد سازمان یادگیرنده بایستی بسترها و آمادگی های فرهنگی ایجاد و افکار و اندیشه ها را پویا نمود تا بتوان سازمان یادگیرنده را دوام بخشید]٤.[ و همه ما شاهد آن هستیم که پیشرفتهای فناوری اطلاعات منجر به تحول در کار ، و تغییر در سازماندهی شده است. بنابراین صلاحیت ها و شایستگی های مورد نیاز سازمانها نیز همواره در حال تغییر و تحول می باشد. کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلیه جنبه های زندگی ، اقتصادی و اجتماعی جریان دارد؛بطوریکه سازمانهای امروزی علی الخصوص سازمانهای یادگیرنده به شدت نیازمند فناوری اطلاعات می باشد. بدون مجهز شدن به این فناوری ،سازمانهای یادگیرنده هرگز نخواهند توانست به دانش و مهارتهای جدید دست یابند. چراکه سازگاری و تطبیق زمانی این سازمانها موقعی امکانپذیر خواهد بود که بر درک اصول و مفاهیم فناوری اطلاعات استوار باشند.

 ٢- سوالات اصلی تحقیق

اما سئوال اصلی که مرکز توجه مقاله حاضر است این است که سازمانهای یادگیرنده باید چگونه ساختاری داشته باشند؟ و سئوال دوم اینکه فناوری اطلاعات و نقش آنها در این سازمانها تا چه اندازه می تواند مثمر ثمر واقع شوند؟ پاسخ به این سوال ها مستلزم بررسی اجمالی ساختار سازمان های یادگیرنده و مشخص نمودن نقاط احتمالی مشابهت و عدم مشابهت آنها با سازمانهای ایرانی است . در راستای این هدف ما عوامل مؤثر در ایجاد سازمان های یادگیرنده را مورد بررسی قرار داده،سپس به زیر ساختهایی که سازمانهای یادگیرنده را از منظر فناوری اطلاعات بهبود می بخشند می پردازیم. در این مقاله ابتدا باید معلوم سازیم که سازمان یادگیرنده با یادگیری سازمانی چه تفاوتی دارند . با توجه به تعاریف سازمان یادگیرنده که آن را سازمانهای دانش آفرین می نامند. سازمانهایی که در آنها خلق دانش و آگاهی های جدید، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی نیست بلکه نوعی رفتار همگانی است ، روشی که همه اعضاﺀ سازمان بدان عمل می نمایند]٥.[ در سازمان یادگیرنده همه افراد درگیر شناسایی و حل مسائل هستند]٦.

و همچنین تعاریف متعدد یادگیری سازمانی که حاکی از آنست که تعاملات آگاهانه افراد که در نتیجه آن - هوش جمعی - سازمان به وجود می آید،تشکیل شده است]٧.[ و یا اینکه فرآیند بهسازی عملکردها از طریق دانش و درک بیشتر]٨[و به مفهوم یادگیری افراد در درون سازمان است]٩.[ این مفاهیم نشان می دهند که یادگیری سازمانی به مفهوم یادگیری افراد و گروهها در درون سازمان است؛ولی در سازمان یادگیرنده یادگیری سازمان به عنوان یک سیستم کلی مطرح می باشد. و در حالت کلی میتوان گفت که سازمان یادگیرنده حاصل یادگیری سازمانی است.در هر حال یادگیری در زمینه سازمانی با افراد داخل و خارج سازمان رخ می دهد و نیازمند مدیریت نظام مند دانش و به کار گیری فناوری اطلاعات است و به کار گیری فناوری می تواند سرعت و کیفیت یادگیری و نیز مدیریت دانش را ارتقاﺀ دهد]١٠.[

٣- ساختارهای سازمان های یادگیرنده

در خصوص پاسخ به سئوال اول اینکه سازمانهای یاگیرنده چگونه ساختاری را می طلبند باید گفت که سازمان یادگیرنده را با ساختارهای معمولی و بعضاﹰ سلسله مراتبی متمرکز که اکثر سازمانهای ایرانی نیز بدین نحو اداره می شوند نمی توان ایجاد و تداوم بخشید و این به خاطر آن است که اساس سازمان یادگیرنده یادگیری سازمانی است . و ساختارهای سلسله مراتبی و متمرکز مانع جدی برای یادگیری است]١١.[ بنابراین نیاز است ساختارهای سازمان های ایرانی به طور بنیادی مورد بررسی مجدد قرار گیرند تا یادگیری سازمانی را تسهیل کند. به طور کلی ساختارهای سازمانی سازمانهای یادگیرنده بایستی دارای ویژگیهای انعطاف پذیری،چابکی، بدون سطح، تیمی و یکپارچه باشند.و موفقیت افق چشم انداز بیست ساله ایران نیز جزﺀ با تغییر ساختارها به شیوه ی بنیادین سازمانهای متمرکز امکانپذیر نیست .

برای پی بردن به ساختارها و زیر ساختهای سازمانهای یادگیرنده باید گفت که در طول بیش از ١٥ سال گذشته، مدیران دریافته اند که مهارت ها به تنهایی قادر نیستند سازمان را به یک سازمان یادگیرنده تبدیل کنند و آن را تغییر دهند بلکه باید به فکر چاره بود]١٢.[ امروزه،سازمانها در سراسر جهان به دلیل تقاضاهایی که با آنها روبه رو هستند،نیازمند یادگیری در محیط کار با سرعت بیشتر، هزینه کمتر و اثربخش تر بوده،نیز به نیروی کار منعطف که بسیار تحت تأثیر تغییرات روزمره ی بازار می باشند، نیاز دارند. بعضی از مسائل حیاتی که شرکت های امروزی با آنها رودررو هستند،عبارتند از: مجموعه مقالات همایش مدیریت تکنولوﮊی و نوآوری- دانشگاه پیام نور گرمسار: آذر ماه سال ١٣٨٨      صفحه ٣ از ٩ عنوان مقاله: “ سازمانهای یادگیرنده و نقش فناوری اطلاعات در آنها ”

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید