بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله پس از تعریف مفاهیم »ساز وکار خودکار« و »عدالت اقتصادی«، ابتدا نقش اخلاق اقتصادی اسلام به عنوان ساز وکار خودکار تحقق عدالت اقتصادی تبیین شده و سپس این نقش برای اخلاق اسلامی نسبت به تحقق عدالت اجتماعی به صورت کلی و تحقق همزمان عدالت، پیشرفت و معنویت تعمیم داده شده است. در خاتمه تدوین چشم انداز و سیاستهای کلی ثابت و برنامههای کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت برای نهادینه کردن اخلاق اسلامی پیشنهاد شده است.
متن مقاله
در اقتصاد ساز وکار خودکار به ساز وکاری گفته میشود که بدون دخالت دولت در میان مردم در جریان است و مردم با انگیزه های شخصی خود آن را اجرا میکنند. عدالت اقتصادی یکی از شاخه های عدالت اجتماعی است. عدالت اجتماعی به معنای »دادن حق به صاحبانش« به تناسب حوزههای مختلف حقوق مشتمل بر عدالت سیاسی، عدالت قانونی و عدالت اقتصادی و... است. عدالت اقتصادی درباره حق سهمبری از ثروتها و درآمدهای جامعه است و وقتی پدید میآید که هر کس به حق خود در این زمینه دست یابد.
.1 انصاف
امام صادق - ع - میفرمایند: انصاف با مردم وقتی تحقق مییابد که هر آنچه برای خود می- پسندی برای دیگران نیز همان را بخواهی. - کلینی، - 144 : 1365 انصاف اصل عام اخلاقی است و سایر اصول را میتوان به نوعی از مصادیق این اصل شمرد. رعایت این اصل اخلاقی مانند سایر اصول در همه عرصههای رفتاری سفارش شده و مختص به رفتارهای اقتصادی نیست، با این وجود در عرصه رفتارهای اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
در بخش خصوصی، که رفتارها به انگیزه سود شخصی انجام میشود، اگر ّفعالان بازار منصف باشند دو اثر عمده به دنبال دارد: یکی اینکه موجب عادلانه شدن قیمت و جلوگیری از اجحاف در بازار میشود، زیرا هر فرد عرضه کننده خود را جای تقاضاکننده میگذارد و به قیمتی عرضه خواهد کرد که اگر خودش تقاضاکننده بود آن قیمت را تأیید میکرد و دیگر اینکه موجب میشود آثار منفی عملکرد بازار به حد اقل کاهش یابد، زیرا هر کس در هر فعالیتی که باشد خود را به جای دیگران گذارده و درباره فعالیت خود قضاوت میکند.
در بخش سومّ اقتصاد یا اقتصاد بدون سود نیز نهادینه شدن انصاف موجب کارکرد بهتر این بخش در جهت اهداف نظام اقتصادی همچون رفع فقر و توازن ثروت خواهد شد، زیرا هر فردی که دارای مازاد درآمد است، وقتی به فقیری که از او درخواست میکند برخورد کند، انصافش اقتضا دارد که خود را جای او گذارده، به گونهای که اگر خودش فقیر بود از صاحبان ثروت توقع داشت، تصمیم بگیرد. قطعاً چنین کسی به سادگی از مازاد ثروت خود برای کمک به فقیران خواهد گذشت و بدین ترتیب بدون دخالت دولت هم فقر ریشهکن شده و هم توازن ثروت برقرار میشود.
.2 احسان
احسان به معنای نیکی کردن است. کار نیک، کاری است که از روی خیرخواهی و در راستای سعادت انسانها انجام میشود. احسان نیز یکی از اصول اخلاقی عام در همه عرصههای اجتماعی است، با این وجود در رفتارهای اقتصادی در فرایند کسب درآمد، این اصل اخلاقی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این اخلاق در بخش خصوصی - بازار - و در بخش سوم اقتصاد - اقتصاد بدون سود - بسیار مؤثر است.
در بازار نقش این اخلاق در عادلانه شدن قیمتها و سالمسازی عملکرد بازار، بسیار بیشتر از نقش انصاف است. انصاف با مردم را میتوان عدالت اخلاقی نامید. احسان مرتبه بالاتری است و چنانکه علامه طباطبایی فرمود، شامل ابتدا نمودن به کار نیک نیز میشود. در بخش سومّ نیز روشن است که نهادینه شدن این اخلاق تأثیر بسزایی در گسترش عملکرد این بخش دارد، زیرا یکی از مصادیق روشن احسان، دستگیری از فقیران و ضعیفان اقتصادی است.
.3 جود و سخاوت
جود و سخاوت در مقابلُبخل، به معنای بخشش چیزی است که انسان با تلاش بهدست آورده است. - مجلسی، 1404ق : - 102 امام صادق - ع - از رسول خدا - ص - نقل میکنند که فرمود: سخاوت امری است که بر هر آنچه محبوب است، واقع میشود. کمترین آنها دنیاست. - همان، ح - 356 : 17 جود و سخاوت درُبعد فردی هم موجب رفع فقر از دیگران و هم موجب افزایش روزی فرد بخشنده میشود. و درُبعد کلان، تعمیم این دو اثر به معنای تحقق همزمان رشد و عدالت است. صفات دیگری همچون مواسات، رفق و مدارا و ایثار نیز دارای آثار مشابهی بر عدالت هستند.