بخشی از مقاله

چکیده:

در زندگی انسان هیچ رفتار ارتباطی به اندازه ارتباط کلامی وسعت و تأثیر ندارد و هیچ پدیده ارتباطی این قدر با زندگی انسان عجین نیست . روان شناسان در این مورد اتفاق نظر دارند که از راه زبان، انسان تحول اساسی پیدا می کند. اختلافات زناشویی در موضوعاتی از قبیل رفتار، تفکر، سلیقه و... امری طبیعی است، مهم مدیریت این اختلافات است. تجربیاتی که در طی چندین سال فعالیت در درمانگاه ها و مراکز مشاوره تهران کسب نموده ام اینجانب را بر آن داشت تا به ارائه مقاله ای با موضوع سبک زندگی سالم و راهکارهای مقابله با ضعف ارتباط کلامی بین همسران و بهبود ارتباط کلامی مناسب در خانواده بپردازم.

یکی از مهمترین عوامل ایجاد کننده تنشهای خانوادگی، نداشتن ارتباط کلامی مناسب در طول چندین سال زندگی مشترک در خانوادهها میباشد که بصورت یک معضل ناخواسته نهادینه شده و مکانیسم دفاعی مختلفی بوجود آورده است. حتی بدتر از آن، ترجیح دادن به سکوت و کم حرفی در خانواده منجر به عدم درک یکدیگر، افزایش طلاق عاطفی، افزایش پنهان کاری و ... شده است. در این مقاله سعی بر آن است تا از آموزههای قرآن کریم و ائمه اطهار - ع - در مهارتهای ارتباط کلامی بین همسران استفاده شود و همچنین مهارتهای ارتباط کلامی برای آقایان و خانمها ارائه شود. مطالعات با اتکا بر داده های کتابخانه ای و با رویکردی تئوریک مورد بررسی قرار گرفته و از مباحث نظری ارتباط کلامی در انسانشناسی و فرهنگ نیز استفاده شده است. هدف تقویت نشاط خانواده، مهیا ساختن محیط امن و آرام برای اعضای خانواده و کاهش معضلات اجتماعی می باشد.

واژگان کلیدی: ارتباط کلامی، همسران، خانواده، مهارت، قرآن.

مقدمه
تجربیاتی که در طی چندین سال فعالیت در درمانگاهها و مراکز مشاوره تهران کسب نموده ام اینجانب را برآن داشت تا به ارائه مقاله ای با موضوع سبک زندگی سالم و راهکارهای مقابله با ضعف ارتباط کلامی بین همسران و بهبود گفت و شنود مناسب در خانواده بپردازم یکی از مهمترین عوامل ایجاد تنشهای خانوادگی نداشتن ارتباط کلامی مناسب در طول چندین سال زندگی مشترک در خانواده ها میباشد که بصورت یک معضل ناخواسته نهادینه شده و مکانیسم دفاعی مختلفی را بوجود آورده است. حتی بدتر از آن، ترجیح دادن به سکوت و کم حرفی در خانواده منجر به عدم درک یکدیگر، افزایش طلاق عاطفی، افزایش پنهان کاری چت و پیامکهای پنهانی درنیمه های شب، رمزگذاری گوشی وکم رنگ شدن صداقت وافزایش آمار ازهم پاشیدگی خانواده ها، تنهایی وآوارگی فرزندان طلاق وپناه بردن بردن به دیگران و احساس آرامش در ارتباط کلامی باجنس مخالف نامحرم حتی درسنین بالا، یا اگر فردی مقید و متعهد به اصول اخلاقی باشد ارتباط کلامی مناسب باهمکاران، با محارمین وخویشاوندان خودکه حتی درصد اندک ارائه آن احساسات و صحبت کردن را با همسر خود دریغ می دارد برای دیگران خوش صحبت و خوش بیان، برای خانواده خود غریبه و بیگانه بودن - آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم - .

از آنجا که آدمی در رساندن افکار وپیامدخویش ناگزیر به تکلم است اندوختههای علمی و تجربیات زندگی را به وسیله مهمترین نعمت الهی که همان سخن گفتن است ارائه میدهد و بسیاری از تنشها و چالشهای زندگی را با گفتار باید حل و فصل نماید روشن میشود سخن گفتن در زندگی آدمی نقش غیرقابل انکاری دارد و از اهمیت بالایی برخوردار است که خدا این نعمت خدادادی - استعداد سخن گفتن را - را نصیب انسانها نموده است. ارتباط کلامی، یک ارتباط تعاملی است، یعنی مستلزم گفتن و شنیدن است. از اینرو استفاده از زبان بدون استفادهی خوب و موثر از گوش، امکانپذیر نیست ارتباط کلامی هرچند که در قالب کلمات و جملات انجام میگیرد، ولی پشتوانهی آن افکاری است که ما آنها را به شکل الفاظ به یکدیگر منتقل میکنیم .

ازاینرو بدون درک درست و دقیق مقصود شنونده و بدون انتقال درست مقصود خود به او، نمیتوانیم ارتباط کلامی خوبی با یکدیگر داشته باشیم فراموش نکنیم که فرمان دادن یکی از برخورد های محکوم به شکست است در وجود انسان هم خشم وهم عاطفه نهفته است بستگی دارد هنگام سخن گفتن بامخاطب خود کدامش را تحریک کنی - خشم یا عاطفه - دوعامل خشم آدمها را تحریک میکند یکی دستوری گفتن ،دیگری باکنایه وطعنه گفتن که هردو درجامعه بویژه خانواده ها ناخواسته وناآگاهانه جایگاه خاص و تاثیر گذاری پیداکرده است که باید دراین مورد فکر اساسی شود وظیفه خود دانستم این موضوع را عنوان کنم تامتخصصین واندیشمندان باتوجه به فرهنگ خودمان چاره ای بیندیشند پژوهشهای انجام شده در این مورد ناکافی و بیشتر بصورت تئوری بیان شده است. در این مقاله ، سعی شده است تا »ارتباط« در نوع کلامی و غیر کلامی ضمن در نظر گرفتن عوامل فرهنگی و اجتماعی و با اتکا بر داده های کتابخانه ای بیان شود.

متن:: "زندگی تا حد زیادی به ارتباطات بستگی دارد. خداحافظی شوهر با همسر خود، نگاه مشتری به برچسب قیمت ها، دست بلند کردن دانش آموز، خنده کودک، نشانهء نحوه ارتباط آنان است. مردم به ویژه در جهان مدرن، که در آن تعدادی از افراد از طریق ارتباطات تأمین معاش می کنند از صبح تا شام با هم در مراوده و ارتباط هستند. - اسمیت،. - 1379
ارتباط میان فردی، فرایندی است که در آن، اطلاعات، مفاهیم و احساسات را با پیامهای کلامی و غیرکلامی با دیگران درمیان میگذارد ارتباط میان فردی نشانه هویت و تکامل آدمی است. - ماهوان، 1387،ص128،10 - ارتباط مؤثر موجب شکوفایی افراد و به فعلیت رسیدن استعدادها و بهبود کیفیت روابط و رسیدن به آسایش در زندگی دنیایی است.به همین خاطر در آموزههای دینی بر ارتباط مؤثر تأکید شده است.قرآن کریم، کتاب زندگی، مهارتهایی را بر ارتباط کلامی مؤثر ارائه داده است که ما در این بخش به آنها می پردازیم.

-1 مهارتهای ارتباط کلامی میان فردی در قرآن

-1-1 مهارت شناختی:

-1-1-1 به کارگیری واژه مثبت و آرامشزا

نتیجه مثبت یا منفی یک ارتباط کلامی میان فردی ارتباط تنگاتنگی با نحوه شروع و پایان آن، ارتباط دارد. اگر ارتباط کلامی با کلمات مثبت - امنیتآور و آرامشزا - شروع شود، تداوم ارتباط، برای طرفین، دلنشین و خوشایند خواهد بود، همانگونه که به کارگیری کلماتی که دارای بار منفی است در ارتباط طرفین ایجاد اختلال میکند .قرآن کریم در آیاتی به سلام کردن در آغاز و پایان مکالمه توصیه نموده و از سلام به عنوان یک واژه مثبت و آرامشدهنده در ارتباط کلامی میان فردی به نیکی یاد نموده است.به مؤمنین دستور داده شده به هنگام ورود در خانه دیگران طلب استیناس نموده و سلام کنندأَیﱡهَا.یَا"الﱠذِینَآمَنُوادْخُللاتَبُیُوتًاواغَیْرَ بُیُوتِکُمْتَسْتَأْنِسُواحَتﱠیوَتُسَلِّمُواعَلَیأَهْلِهَا؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! در خانههایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و براهل آن خانه سلام کنید" - نور، - 27 باتوجه به این آیه و آیات دیگر، قرآن کریم - به کارگیری واژه مثبت و آرامشزا - را در ارتباط کلامی مؤثر میان فردی به عنوان یکاصل ثابت و مسلم پذیرفته است.

ناگفته نماند واژه مثبت و آرامشزا منحصر به سلام نیست، بلکه هر واژه مثبتی که آرامش را به همراه داشته باشد استفاده از آن نیکو و پسندیده است، که البته در فرهنگ قرآنی به پیروان کتاب زندگی دستور داده شده است ابتدای سخن با سلام شروع شود."ارتباط کلامی که گام نخست روابط اجتماعی به شمار میآید، مانند هر رابطه اجتماعی دیگر باید برای انسان احساس امنیت و آرامش فراهم سازد، و قرآن باتوجه به همین نکته از مؤمنان خواسته است که آغاز و پایان ارتباطات کلامی خود را با سلام زینت بخشند تا فضای سلامتی برای گیرنده علاوه بر فضاسازی برای شکلگیری یک ارتباط شاداب و اثرگذار میان یکدیگر، زمینه را برای پاسخ سلام خود از جانب گیرنده کهمتقابلاً سلامتی را برای فرستنده طلب میکند فراهم میسازد، در نتیجه، ارتباط در محیطیکاملاًفعّال، واقعی، سالم و مملو از مهربانی شکل میگیرد که هم برای ارتقاء سطح بهرهوری ارتباط کلامی میان فردی میافزاید و هم بهرهوری از زمان را برای هر دو طرف گفتگو به ارمغان میآورد. - احمدزاده،فصلنامه پژوهشهای قرآنی،ص. - 313

-2-1-1 اعتماد آفرینی

از عوامل مهم ارتباط مؤثر و نفوذ در مخاطب، کسب اعتماد او به گفتار و انگیزه گوینده است که میان افزایش عناصر اعتماد آفرین با افزایش پذیرش مخاطب، رابطه مستقیمی وجود دارد.قرآن کریم با اشارهای نغز در داستان ابراهیم، این واقعیت را بیان کرده است: هنگامی که جمعی از فرشتگان برای نابودی قوم لوط به صورت ناشناس، نزد حضرت ابراهیم - ع - آمدند و از خوردن غذا خودداری ورزیدند. ابراهیم - ع - احساس بیگانگی و دلهره کرد و از گفتگو با آنان، خودداری نمود ولی پس از شناسایی و دریافت بشارت از آنان، باب گفتگو را درباره مأموریت آنان و شفاعت از قوم لوط گشودفَلَمﱠا."ذَهَبإِبْرَاهِیمَعَنْالرﱠوْعُوَجَاءَتالْبهُشْریُجَیادِلُنَافِیقَوْمِلُوطٍ؛ هنگامی که ترس ابراهیم فرونشست، و بشارت به او رسید، درباره قوم لوط با ما مجادله میکرد" - هود، - 74 از این آیه برمیآید که پیش شرط گفتگوهای مؤثر و سازنده، ایجاد فضایی امن، همراه با اعتمادی متقابل است.

عناصر اعتمادآفرین در روابط گفتاری به شرح زیر میباشد.

-راستگویی: از عوامل مؤثری که موجب ایجاد و تحکیم اعتماد مخاطب میگردد، صداقت گوینده است، به طوری که برای شنونده، از روی قرائن یا شناخت قبلیکاملاً محسوس و ملموس باشد، چه آن که، هیچ گونه اعتمادی به دروغگو نیست. امام باقر - ع - فرمود: تعلّموا" الصدق قبل الحدیث" راستگویی را پیش از سخنگویی بیاموزید. - منتخب میزان الحکمه، - 314

-خیرخواهی: تصور خیرخواهی و دلسوز بودن گوینده در ذهن مخاطب، تحکیم اعتماد وی را به دنبال دارد و در نتیجه تأثیر فزونتر گفتار بر دل و جان او را باعث میگردد.از این روی، پیامبران هنگام دعوت و گفتگو، بر خیرخواهی و دلسوزی خود تأکید میورزیدند.از حضرت نوح - ع - نقل شدهأُبَلِّغُکُمْاست:"رِسَالاتِرَبِّیوَأَنْصَحُلَکُمْ؛ رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ میکنم، و خیرخواه شما هستم" - اعراف،. - 62

- پرهیز از خودمحوری: غرور و خود برتربینی در گفتگو و بیتوجهی به نگرشهای طرف مقابل سلب اعتماد وی ازبرقراریِ ارتباطی مفید و مؤثر را به دنبال خواهد داشت.اشراف قوم نوح به خاطر خود برتربینی و تصور دروغگو بودن آن حضرت حاضر به گوش دل دادن گفتار آن حضرت نشدندوَم:"نَارلَکُمْعَلَیْنَامِنْفَضْلٍنَظُنﱡبَلْ کُمَْاذِبِینَ؛ و برای شما فضیلتی نسبت به خود نمیبینم، بلکه شما را دروغگو تصور میکنم" - هود،. - 27

-معرفی خود: از روشهای اعتمادآفرینی، معرفی خود و هدف خویش با واژگانی صمیمانه و نیز، بیان توانمندی و تخصص خویش است تا راه بر هرگونه پیشداوری و گمانهزنی بسته شود. از این روی پیامبران الهی، در گام نخست، به معرفی خویش و اهداف خود پرداختند.برای نمونه حضرت نوح - ع - میفرمودإِنِّی:"لَکُمْرَسُولٌأَمِینٌفَاتﱠقُوا*وَأَطِیعُونِاللﱠهَأَسْأوَم*َلُکُمْاعَلَیْهمِأَجْرٍنْ مسلما من برای شما پیامبری امین هستم. تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید. من برای - دعوت - هیچ مزدی از شما نمیطلبم" - شعراء،109،108،. - 107

-3-1-1 اجتناب از واژههای زشت و نفرتانگیز: به طورکلی ارتباط آدمی با یکدیگر براساس دو بینش کرامت و اهانت برقرار میگردد.از دیدگاه قرآن کریم، ارتباطی سالم است که بر پایه تکریم شخصیت و عزت نفس و احترام متقابل افراد انسانی صورت گیرد. بدیهی است، زمانی متکلم با الفاظ زشت و دشمنیزا سخن بگوید، در مخاطب نه تنها تأثیر نمیگذارد بلکه زمینهساز اختلال در ارتباط را فراهم میآورد. چه آن که طبع آدمی با الفاظ زشت، تنفر دارد و هیچ وقت گوش دل، به سخنان کسی که در مورد او با واژههای زشت بهره گرفته میشود، نمیدهد و آن را پذیرا نمیشود. براساس این که طبع آدمی به الفاظ نیک گرایش دارد خداوند دستور به سخن نیک میدهد. "و قولوا للناسحُسناً؛ و به مردم نیک بگویید" - بقره،. - 83

-4-1-1 در نظرگرفتن سطح فهم و نیاز مخاطب: گوینده بایستی به سطح فهم و خرد مخاطب توجه داشته باشد چه آن که عدم توجه به این اصل، گوینده را از مقصود خویش که همان رساندن پیام به مخاطب است بازمی دارد. مخاطب هنگامی تحمل شنیدن را در خود ایجاد میکند که مطالب متکلم به فراخور فهم و دانش او باشد وإلاّ احساس خستگی و بیگانگی از گفتههای گوینده را در خود مشاهده میکند.براساس همین اصل محوری، پیامآوران الهی در مرحله نخست به زبان قوم خویش سخن میگفتندأَرْسَلْنَاوَمَا:"مِنْرَسُولٍبِلِسَانِإلاقَوْمِهِلِیُبَیِّنَلَهُمْ؛ ما هیچ پیامبری را، جز به زبان قومش، نفرستادیم تا - حقایق را - برای آنها آشکار سازد" - ابراهیم، - 5 تبیین حقایق زمانی قابل تحقق است که سطح فکری مخاطب رعایت شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید