بخشی از مقاله

چکیده

ارتباط کالمی، حوزهای بسیار گسترده و دربردارندهی جنبههای مختلف روانی-اجتماعی است که میتوان آن را در تمامی سطوح جامعه از جمله در رفتار سازمانی، ادارهی یک کالس درس توسط یک معلم و تاثیرگذاری بر دانشآموزان، ارتباط دو فرد با یکدیگر، رفتار ارادی افراد و حوزهی آموزش زبان بررسی کرد و به ارائهی یک مدل ارتباطی صحیح در هر یک از موارد فوق پرداخت. در این میان، اهمیت بهرهگیری از عوامل تاثیرگذار بر مطلوبیت ارتباط کالمی در حوزهی آموزش زبان به اندازهای است که تحقیقات قابل مالحظهای را در این حوزه به خود اختصاص داده است.

به عنوان نمونه میتوان به پژوهشهای انجام شده در خصوص متون درسی و نحوهی بکارگیری واژگان و ساختارهای متناسب با سطح دانش زبانی زبانآموزان اشاره نمود. در این مقاله سعی بر آن است که به روش توصیفی، به بررسی عوامل واژگانی دشوارکنندهی ارتباط کالمی همچون تمایز معنی و مفهوم، ابهام واژگانی و تاثیر بافت، و عوامل ساختاری دشوارکنندهی ارتباط کالمی همچون ساختارهای دربردارندهی بندهای موصولی، ساختارهای طوالنی و پیچیده، وارونهسازی یا منفیسازی، پردازش معکوس، عناصر قطب منفی، مقایسهی سهوجهی، فواصل مراجع ضمیر، ابهامهای ساختاری و زیرساختی و درهم تنیدگی مضمون پرداخته گردد؛ عواملی که عدم رعایت بکارگیری آنها در متون آموزش زبانی، منجر به عدم درک صحیح معنای آن متون، و درنتیجه بکارگیری ناصحیح واژهها و ساختارهای آنها در امر ارتباط کالمی خواهد گردید.

مقدمه

تا پیش از روی آوردن به شیوهی ارتباطی آموزش زبان، در روشهایی همچون مستقیم، شنیداری-زبانی و شنیداری- دیداری نیز بر ایجاد توانایی ارتباط و تعامل تاکید میشد، ولی دستاوردی که روش ارتباطی را از دیگر روشها متمایز مینماید، تعریف این شیوه از فرایند ارتباط است؛ ارتباطی که تصنعی، تقلیدی و غیرواقعی نیست، بلکه موقعیت و بافتار آن از دنیای برونزبانی گرفته شده و عوامل آن کامالً واقعی هستند

از این منظر، دیگر میان موقعیت و صورت زبانی، رابطهی یک به یک وجود ندارد؛ زیرا ورود کاربردشناسی به عرصهی آموزش زبان، این رابطه را یک به چند نموده است. بدین معنی که یک موقعیت میتواند بر اساس تأثیر عوامل برونزبانی همچون سن، جنسیت، جایگاه اجتماعی و... منجر به بروز صورتهای متنوعی شود و همین امر، پرداختن به فرایند ارتباط در امر آموزش زبان و تدوین متون درسی را دو چندان مینماید. بر همین اساس، در پژوهش پیش رو سعی بر آن است تا به روش توصیفی به بررسی یکی از انواع ارتباط میانفردی - چهره به چهره - یعنی ارتباط کالمی پرداخته شده، عواملی که بر پویایی و کارآمدی اینگونه ارتباط تاثیرگذارند، مورد بررسی قرار گرفته شوند تا با در نظر داشتن این عوامل مخل و دشوارکنندهی ارتباط کالمی در تدوین متون درسی آموزش زبان به طور اعم و آموزش زبان فارسی به غیر فارسیزبانان به طور اخص، زبانآموزان در امر آموزش زبان، مورد یاری قرار گیرند.

مباحث نظری

در راستای ورود به مبحث ارتباط کالمی و عواملی که میتواند منجر به بروز دشواری در این حوزه از ارتباط شود، الزم است نخست ذهنیتی از مقولهی ارتباط، به طور کلی، در ذهن مخاطب شکل گیرد. بدین منظور، به ارائهی چند تعریف از فرایند ارتباط، پرداخته خواهد شد.

تعریف ارتباط

ارتباط، شاخهای علمی است که از تلفیق علوم مختلفی همچون ریاضیات، فیزیک، روانشناسی، زبانشناسی، ... و حتی علوم تجربی شکل گرفته است. این امر، منجر به ارائهی تعاریف متعدد و متنوعی بر مبنای زاویهی دید پژوهشگران این حوزه شده است - شایسته نیا، - 10 :1394 که در زیر، به ذکر چند نمونه از این تعاریف، بسنده خواهد شد.

تئودورسون و تئودورسون ارتباط را «انتقال اطالعات، عقاید، برداشتها یا احساسات از فرد یا گروهی به فرد یا گروهی دیگر ]یا دیگران[ اساساً به شکل نماد» میدانند - تئودورسون و تئودورسون، 1969؛ نقل از مککوایل و ویندال، . - 6 : 1388 به عقیدهی گربنر، «ارتباط را میتوان تعامل اجتماعی از طریق پیامها» تعریف کرد

بر این مبنا، مککوایل و ویندال - 6 : 1388 - معتقدند که ارتباط در کلّیترین شرایط خود، یک فرستنده، یک کانال، یک پیام، یک گیرنده، یک ارتباط بین گیرنده و فرستنده، یک تاثیر و بافتی که ارتباطات در آن رخ میدهد، و همچنین مجموعهای از آنچه پیام به آنها باز میگردد، را شامل میگردد.

محسنیان راد - 41-57 : 1374 - ، ضمن گردآوری مجموعهای از تعاریف ارتباط از سوی نظریهپردازان علوم ارتباطی، فالسفه و زبانشناسان، به انتخاب 27 تعریف پرداخته و این تعاریف را در پاسخگویی به سه پرسش، مورد ارزیابی قرار داده است. وی در پاسخگویی این تعاریف به پرسشِ «ارتباط چه نوع چیزی است؟» به این گزینهها دست یافته است: فراگرد، جریان1، روش، عمل، ساز و کار2، کارکرد، هر چیزی که انسان انجام میدهد و ذکر نشده.3 نتیجهای که در پاسخ به پرسشِ «در ارتباط، چه چیزی منتقل میشود

» عاید وی شده، عبارت است از: اطالعات، 4محرّک، عالئم5، معنی6، مظاهر فکری، پیام، ایدهها7 و افکار، مهارتها8، ذکر نشده و تمام رفتارهای انسانی. همچنین در این 27 تعریف، اقناع، اشتراک فکر، پذیرش تاثیر، تاثیر بر دیگری، تغییر رفتار، جست و جو برای پاسخ، ذکر نشده، برابری معنی، ارسال عالئم، همانندی تجربه و انتقال معنی، به عنوان «شرط انجام گرفتن ارتباط» تلقّی شده است. وی در پایان، تعریفی را بدین شرح، برای ارتباط پیشنهاد میکند: «ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال پیام از سوی فرستنده برای گیرنده، مشروط بر آن که در گیرندهی پیام، مشابهت معنایی با معنی مورد نظر فرستندهی پیام، ایجاد شود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید