بخشی از مقاله
سلامت سازمانی بزرگترین چالش سازمانهاي دولتی در ایران
چکیده :
در جهان امروز بسیاري از فعالیتهاي اساسی و عمده مورد نیازجوامع را سازمانهاي گوناگون انجام می دهند ، بنابراین می توان گفت رشد و پیشرفت جوامع ، تابعی از پیشرفت سازمانهاست . بدین ترتیب سلامت هر سازمان نیز بطور مستقیم بر سلامت جامعه تاثیر بسزایی دارد . در سازمانهاي سالم روحیه و عملکرد کارکنان بالاست و به کارشان تعهد دارند و به کار کردن در این سازمان افتخار می کنند . سلامت سازمانی متغیري است که نقش عمده اي در اثربخشی در داخل و خارج از هـر سیسـتم دارد . در این مقاله تلاش می شود تا ابتدا مفهوم سلامت سازمانی و سپس نشانه هاي سلامت یا بیماري سازمان ، سازمان سالم و ویژگیهاي آن ، عناصر و ابعاد سلامت سازمانی ، مدل ایجاد و استقرار نظام اداري سالم ، سالم ساختن سازمان ، اصول سازمانهاي سالم ، اقداماتی در جهت سلامت سازمانی ، منـابع سـلامت سـازمانی مـورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد .
واژه هاي کلیدي : سازمان ، سلامت سازمانی ، سازمان سالم ، مدیریت و کارکنان
مقدمه :
با پیشرفت علوم و تکنولوژي ، اداره امور صنایع و شرکتها و سازمانها پیچیده تر شد و نیازمنـد دانـش و مهارتهـاي بیشـتري گردیـد . سـطح آگاهیها در جامعه و به تبع آن ، سطح دانش و مهارتهاي کارکنان نیز ارتقاء یافت . تغییر و تعویض کارکنان متخصص ، برخلاف کـارگران ساده و غیرماهر به سختی امکان داشت . این کارکنان همچون اندام آدمی به سختی قابل تعویض بودند . در این دروه سازمانها و شرکتها بـه صورت شخصیتهاي حقوقی رسمیت یافتند. شرکتها که ابتدا در غرب پدیدار گشتند تحت عنوان (( کورپریشن((2 رسـمیت قـانونی یافتنـد . کلمه کورپریشن داراي ریشه یونانی (( کورپس((3 به معناي بدن می باشد و از آنجا که در هر بدن مهمترین عضو یا اندام ، سر4 مـی باشـد ، براي سازمانها و (( کورپریشن )) ها نیز راسی بنام رئیس تعیین شد تا نقش سر را در سازمان ایفا کنند . در این دیدگاه ( سیسـتم ارگانیـک ) همانطور که سلامت اندامهاي مختلف در یک موجود زنده مهم است ، افراد و رضایت آنها از اهمیت و ارزش برخوردار بوده و واژه هـایی از قبیل سلامت و بیماري سازمان ، سازمان فعال و پر انرژي ، سازمان تنبل و ضعیف ، سازمان تند و سریع و....... بکار گرفتـه مـی شـود . در این نگرش همانطور که براي هر موجود زنده ، بقاء و رشد مهم است ، براي یک سازمان یا شرکت نیز رشد آن از اهداف اصلی بشمار مـی رود ( بنی اسدي ،. (1376 یک فرد سالم که در خانواده سالم و بالنده اي زندگی کـرده اسـت در صـورتی قـادر بـه ارائـه نقـش رهبـري و مدیریت یا ارائه یک شخصیت موفق ، لایق و کارآمد در سازمان خواهد بود که سـازمان محـل کـار او نیـز سـالم باشـد در غیـر اینصـورت
شانس موفقیت او در کار بسیار ناچیز خواهد بود ( تدینی ، . (1388 اگر مـی خـواهیم جامعـه اي سـالم داشـته باشـیم بایـد توانـایی تربیـت افرادي سالم را داشته باشیم تا بتوانند نهادهـاي اجتمـاعی سـالمی را بوجـود آورنـد و یکـی از ایـن نهادهـاي اجتمـاعی سـازمان مـی باشـد ( درستکار و محمدي ،. (1386 براي اداره یک سازمان باید بدانیم که اصولا یک سازمان چگونه عمل می کند و چطور می تـوان عملکـرد آنرا بهبود بخشید و کارآیی و بازدهی آنرا افزایش داد . چگونه می توان از امکانات محـدود سـازمان حـداکثر اسـتفاده را در جهـت تحقـق هدفها و ماموریتهاي آن بعمل آورد و امکان سـلامت و رشـد سـازمان را در بلنـد مـدت فـراهم نمـود ( ایـران نـژاد پـاریزي و ساسـان گهـر ،. (1383
مفهوم سلامت سازمانی :
از جمله مفاهیمی که در علم مدیریت می تواند نشان دهنده وضعیت عمومی سـازمانها باشـد ، سـلامت سـازمانی اسـت. سـازمانها نیـز ماننـد انسانها می توانند در حالات مختلفی از لحاظ سلامتی و میزان آن قرار داشته باشند . این مفهـوم مـی توانـد ضـامن میـزان دوام و بقـاي یـک سازمان در شرایط مختلـف باشـد . در سـازمان سـالم کارمنـدان ، متعهـد ، وظیفـه شـناس و سـودمند هسـتند و از روحیـه و عملکـرد بـالایی برخوردارند ( شاهکرم ،. (1388 برخی از محققین تشابهی بین سازمان و انسانها ترسیم کرده اند و عقیده دارند سازمان نیز مانند یک انسـان می تواند بیمار یا سالم باشد ، براي سلامتی جسم ، اعضاء بایستی بطور هماهنگ با یکدیگر کار کنند ، بطور مشابه ، براي سلامت سـازمان ، بایستی تمامی زیرسیستمها بطور منظم و هماهنگ باهم کار کنند . یک سازمان سالم بطور منظم کار می کند و می تواند بطور مـوثر کالاهـا یا خدمات عرضه کند . سطح سلامت سازمان بـه میـزان توانـایی اش در کسـب تجهیـزات و نیـل بـه اهـداف بسـتگی دارد (اکبابـا – التـون5 ،. (2001 برون6 سلامت سازمانی را تحت عناوینی نظیر سلامت انسان : جسم ، ذهن و روح تعریف کرده است . بـدن بـه سـاختار ، طـرح سازمانی ، استفاده از قدرت ، فرایندهاي ارتباط و توزیع کار اشاره می کند ؛ ذهن به چگونگی بـاور زیردسـتان ، اهـداف ، سیاسـتها ، رویـه هاي اجرا شده ، چگونگی رفتار با اعضاء و چگونگی آموزش اشاره دارد و روح ، هسته مرکزي سازمان است ( ایرفنر و ارستین7 ،.(2008 به نظر مایلز8 سلامت سازمانی عبارتست از دوام و بقاي سازمان در محیط خود و سـازگاري بـا آن و ارتقـاء و گسـترش توانـایی خـود بـراي سازگاري بیشـتر ( شـاهکرم ، 1388 ، درسـتکار و محمـدي ، 1386، جاهـد ،. (1384 سـلامت سـازمانی بـه عنـوان توانـایی سـازمان در سازگاري با محیط خود ، ایجاد هماهنگی میان اعضاء و دستیابی به اهـداف سـازمان تعریـف شـده اسـت ( کورکمـاز9 ،. ( 2004 سـلامت سازمانی مفهومی است که به بازتاب اثربخشی سازمان در محیطهاي مختلف و چگونگی واکنش به تغییرات در این شرایط بسـط داده شـده است ( کاکس و هاواراث10 ، 1990، سابانسی11 ، . (2009 سلامت سازمانی مفهومی اساسی براي سازمانها در به تحقـق رسـاندن اهـداف به اندازه تلاشهایشان براي تغییر و جهت یابی است . سازمانها همانند کارمندان ، ممکن است سالم یا ناسالم باشند . از آنجاییکـه سـازمانهاي ناسالم در اجرا و به تحقق رساندن نقشهاي خود با شکست روبرو می شوند ، سازمانهاي سالم بسیار کـارکردي و درسـت عمـل مـی کننـد . سطح سلامت سازمانی در ارتباط با سرعت آن ( موفقیت ) در به اجرا رساندن اهداف و خواسته هاست ( تسـوي و چنـگ1999 12 ، ازان و ازدمیر13 ، . (2010 در مجموع سلامت سازمانی بطور ضمنی ، بر حاصل جمع انجام کار اثربخش دلالت دارد ( علاقه بند ، . (1378
نشانه هاي سلامت یا بیماري سازمان :
نکاتی که نشان دهنده سلامت سازمانی به شمار می آیند :
-1 احساس مسئولیت کارکنان سازمان در قبال وظایف محوله ؛ -2 وابستگی عاطفی و علاقه به سازمان و ارائه خدمت به ارباب رجوع ؛
-3 توجه مدیریت به شایسته سالاري ، انتخاب و انتصاب افراد شایسته و متعهد ؛ -4 مدافع سازمان و احساس غرور به محل کار توسط کارکنان سازمان ؛ -5 جلوگیري از حیف و میل سرمایه و اموال ؛
-6 استفاده بهینه از زمان براي ارائه خدمت صادقانه و سعی در افزایش بهره وري ؛ -7 داشتن انگیزه مثبیت در ارائه خدمت موثر و سازنده ؛
-8 وجود شفافیت و پاسخگویی توسط مدیریت در اجراي وظایف توسط کارکنان ( امیرشاهی ،.(1387
برخی از نشانه هاي ضعف سلامت سازمانی :
-1 کاهش سود و منفعت سازمان ، کاهش بهره وري و افزایش غیبت کارکنان ؛ -2 فقدان کانالهاي ارتباطی باز و فقدان تعهد کارکنان نسبت به سازمان ؛ -3 اتخاذ همه تصمیمات در سطوح عالی سازمان ؛ -4 وجود سطوح پایینی از روحیه و انگیزش در کارکنان ؛ -5 نادیده انگاشتن اعتبار سازمان توسط کارمندان ؛
-6 وجود رفتارهاي غیر اخلاقی در سازمان و فقدان اعتماد بین کارکنان سازمان ؛ -7 فقدان اهداف منظم و دسته بندي شده ؛ -8 فقدان دوستان مجرب و بااطمینان براي کارکنان در سازمان ؛
-9 فقدان برنامه هاي آموزشی و توسعه اي ( لایدن14 ، . (2000
سازمان سالم و ویژگیهاي آن :
مایلز یک سازمان سالم را به عنوان سازمانی تعریف می کند که : (( نه تنها در محیط دوام می آورد بلکه در یک برهـه زمـانی طـولانی نیـز بطور کافی سازش کرده و تواناییهاي بقاء و سازش خود را بطور مداوم توسعه داده و گسترش می دهد .)) چیزي که در این تعریف واضـح است که سازمان سالم با نیروهاي مانع بیرونی به طور موفقیت آمیزي برخورد کـرده ، نیـروي آنـرا بـه طـرو اثـر بخشـی در جهـت اهـداف و مقاصد اصلی سازمان هدایت می کند ( هوي و میکسل15 ،. (1382 سازمان سالم سازمانی است که درباره خود و موقعیتی کـه در آن قـرار گرفته است واقع بین باشد ، قابلیت انعطاف داشته باشد و بتوانـد بـراي مقابلـه بـا هـر مشـکلی بهتـرین منـابع خـود را بکـار گیـرد ( سـاعتچی ،)) .(1385 کیت دیویس((16 سازمان سالم را سازمانی می داند که در آن کارکنان احساس کنند کاري سودمند و مفید انجام میدهنـد و بـه احساس رشد و پرورش شخصی دست می یابند و آنان بیشتر کاري شوق انگیز را که خشنودي درونی فـراهم مـی آورد انجـام مـی دهنـد ( درستکار و محمدي ، . (1386 سازمان سالم جایی است که افراد با علاقه به محل کارشان می آیند و به کار کردن در این محل افتخار می کنند ( جاهد ،. (1384 سازمان سالم سازمانی است که قادر به کمال رساندن کارکرد کارکنان باشد . یک سازمان سالم بایستی تمام توجـه و تمرکز خود را بر روي اهدافش متمرکز سازد بطوریکه به اهداف و مقاصد از پیش تعیین شده اش دست یابد ( ایرفنر و ارسـتین ، (2008
. سازمان سالم می تواند نیروي انسانی گوناگون خود را توانمند و در جهت دستیابی به اهداف خود مدیریت کند ( کایریلیدو17 و همکـاران ، . (2008 سازمانهاي سالم داراي رهبران و پیروان سالم هستند . سلامت سازمانی معلول میـزان سـلامتی افـراد ، موفقیـت و بـرآورده شـدن نیازهاي آنان است ( سابانسی ، . (2009
عباس زاده ویژگیهاي سازمانی که جو سالمی دارد را بشرح زیر بیان می کند : -1 در مبادله اطلاعات قابل اعتماد است ؛
-2 داراي قابلیت انعطاف و خلاقیت براي ایجاد تغییرات لازم بر حسب اطلاعات بدست آمده است ؛ -3 نسبت به اهداف سازمان داراي یگانگی و تعهد است ؛
-4 حمایت داخلی و آزادي از ترس و تهدید را فراهم می آورد ، زیرا تهدید به ارتبـاط خـوب و سـالم آسـیب مـی رسـاند ، قابلیـت انعطاف را کاهش داده و به جاي علاقه به کل نظام ، حفاظت از خود را تحریک می کند (جاهد ، 1384 ، درستکار و محمـدي
. (1386
ویژگیهاي سازمانهاي سالم :
-1 بصیرتی قوي ؛
-2 ارزشهاي فردمحور؛
-3 کار تیمی؛
-4 کیفیت خدمت یا تولید؛
-5 تصمیم گیري بر اساس اطلاعات؛
-6 در گیر بودن کارکنان در تصمیم گیري؛
-7 ارتباطات باز؛
-8 حمایت از آموزش و توسعه فردي ؛
-9 تاکید بر خلاقیت و نوآوري؛ -10حمایت از تعادل زندگی کاري ( لاو18 ،. (2004
عناصر و ابعاد سلامت سازمانی :
می توان عناصر مختلف سلامت سازمانی را در نمودار زیر خلاصه کرد ( حاتمی ،1388 ، ناصري ،: (1382