بخشی از مقاله

چکیده

جنگلها کاملترین، باارزشترین و متنوعترین پوشش گیاهی زمین را تشکیل میدهند و طی میلیونها سال با تکامل جوامع گیاهی شکلگرفتهاند. این عرصهها در قرون متمادی زیستگاه جوامع انسانی بوده و انسانها به فراخور نیازهای خود از آن بهرهمند شدهاند. افزایش جمعیت انسانی، متنوع شدن نیازها و آزمندی انسانها، بهخصوص در دوران پس از انقلاب صنعتی، تعادل و تناسب حضور انسان و بهرهبرداری وی از این عرصه ها را دچار مخاطره کرده و فشار بسیاری را به این عرصهها وارد آورده است در این میان جنگلهای ارسباران به لحاظ تنوع گونهای - گیاهی و حیوانی - بسیار غنی بوده و حدود 97 گونهی درختی و درختچهای و 1072 گونهی گیاهی ثبتشده از این قاعده مستثنا نبوده و نیازمند حفظ و حراست از آن میباشد فلذا هدف اصلی این پژوهش سیاست گذاری، برنامهریزی و مدیریت منابع جنگلی ارسباران میباشد روش جمع آوری اطلاعات در این نوشتار بر پایه مطالعات کتابخانهای میباشد و درنهایت سیاستها و راهکارهای کلی در جهت حفظ جنگلهای ارسباران باید مدیریت و برنامهریزی شود.

کلمات کلیدی:سیاستگذاری، مدیریت منابع، جنگلهای ارسباران

-1 مقدمه
حفاظت محیطزیست به این معنا نیست که هیچگونه بهرهبرداری از طبیعت صورت نگیرد زیرا در این صورت توسعه اقتصادی بیمعنی خواهد بود. مقصود از حفاظت، مدیریت صحیح بر چگونگی مصرف انسانهای حاضر و ذخیره منابع برای برآورده کردن نیازهای نسل آینده است. این حفاظت هیچگونه منافاتی با بهرهوری اصولی از طبیعت و توسعه اقتصادی ندارد. بهره برداری بیرویه از مراتع و جنگلها با شدت بیسابقهای ادامه دارد و لایه محافظ مناطق مسکونی روزبهروز بیشتر کاهش مییابد کنترل جنگلزدایی و تخریب مراتع در مناطق کوهستانی از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا شرایط و محدودیتهای رویشی امکان احیای آنها را دشوار مینماید بعلاوه بیحفاظ شدن اراضی کوهستانی بلافاصله آنها را در معرض فرسایش قرار میدهد و شرایط ترمیم و بازسازی یا تجدید حیاط طبیعی را بشدت محدود میکند.

منابع طبیعی بهعنوان منبع و عرصهی زندگی، علاوه بر اینکه بهعنوان یک منبع پایه بر فرآیند توسعه تأثیر میگذارد، خود نیز از فرایند توسعه وزندگی انسان تأثیر میپذیرد. این شرایط در کشورهای مختلف بهصورت تأثیر مثبت یا منفی دیده میشود، اما در کشورهای درحالتوسعه به علت وابستگی بیشتر معیشت جوامع به این منبع و نیز عدم برنامهریزی مناسب برای توسعه آنها، تأثیرجوامع بر منابع طبیعی عمدتاًَ در وضعیت تخریب دیده میشود. این وضعیت تا رسیدن جوامع به یک حد توسعه تداوم خواهد داشت. راهکارهایی که میتواند جریان این چرخه تخریب را کاهش یا متوقف نماید برنامهریزی برای توسعه و ارتقاء سطح زندگی جوامع مرتبط با منابع طبیعی است.محور اصلی برنامهریزی برای مدیریت منابع طبیعی و جنگلها و رابطه مردم با این منبع در سطح کلان تعیین سیاستها و خطمشی ها و در سطح منطقهای و محلی تعیین راهبردها و تخریب و اجرای برنامههای توسعهای مختلف است.

خط مشی مدیریت منابع طبیعی در جنگلهای زاگرس توانمندسازی جوامع محلی و مدیریتهای با رویکرد مشارکتی است. سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری با توجه به منابع طبیعی تحت مدیریت خود و نیز استفاده از ظرفیت های نهادهای همسو، راهبردهای مختلفی را در رابطه با مدیریت عرصههای جنگلی و طبیعی این منطقه زاگرس پیشنهاد و در دستور کار خود قرار داده است. تنوع راهبردهای مختلف به طور یکسره برای تمام این مناطق قابل پیاده سازی نیست بلکه نیازمند مطالعات مختلف اقتصادی و اجتماعی است تا بتوان راهکارهای مناسبی را انتخاب و برنامه ها و اقدامات را بر اساس آن تنظیم نمود. زمینه و هدف اصلی تمام برنامههای اجرایی برا ی مناطق روستایی و جنگل نشین منطقه ارسباران توسعه اقتصادی و اجتماعی این جوامع است. در واقع رویکرد توسعه جوامع مرتبط با منابع طبیعی راه حل نهایی برای حفاظت و مدیریت بهینه منابع طبیعی و جنگلها است. این مفهوم که از اواسط قرن بیستم با مضامین مختلفی تا به امروز مطرح شده است و در حال حاضر رویکرد فعلی مبتنی بر پایداری شناخته میشود - شاهنوشی و همکاران،1386؛ جمعه پور و احمدی، . - 1390

-2 اصول مدیریت پایدار جنگل
در سطوح بین المللی بعد از اجلاس سران زمین درسال1992، حرکت به سمت بهبود رفاه بشری همراه با تضمین سلامت اکوسیستم ها مطرح شد - یخکشی،. - 1382برای به اجرا در آمدن دستور کار 21 که ایران هم جزء کشورهای امضاء کننده آن است، در زمینه جنگل کنفرانس های متعددی در سطوح بین المللی تشکیل شد - شامخی، . - 1383 که هدف آنها ایجاد و تعیین مجموعه اصول، معیارها و شاخصها برای نزدیک شدن به پایداری - کیفور1، - 1999a و اجرای مدیریت پایدار جنگلها میباشد میتوان اینگونه بیان داشت داشت که معیارها و شاخص ها ابزارهای برنامهریزی هستند که به تصمیمگیری در زمینه سیاست گذاری کمک میکنند و در تعیین سیاستها مؤثر هستند - یانا و پولیکوس2،. - 2000

در سطح ملی هم با توجه به وجود مشکلات اقتصادی- اجتماعی که همه کارشناسان به آن اذعان دارند، همچنین مشکلات اکوسیستمی که وجهه های بارز آن بر کسی پوشیده نیست و وجهه های پنهان آن مانند انقراض گونه هایی که هنوز شناسایی نشدهاند، سبب شد که سیاستهای کشور در سطح ملی هم، در راستای سیاستهای موجود در سطح جهانی قرار گیرد. به همین دلیل این سیاستها در سطح واحد مدیریت جنگل در سطح محلی بوده و در ارتباط با سطوح ملی و جهانیست که لازمه اجرایی مییابد. سیاست ها در سطح واحد مدیریت از دوجهت قابل بررسی است. در ابتدا سیاستهایی که در سطح ملی طراحی شده، بهعنوان یک خطمشی کلان برای واحد مدیریت جنگل در نظرگرفته میشود و دیگری سیاست در سطح واحد مدیریت جنگلی میباشد - کیفور،. - 1999a

بنابراین خطمشی های کلان از اختیار مدیر واحد جنگلی خارج است و باید در سطح ملی دیده و تصمیم گیری شوند، ولی در عوض یک مدیر جنگل میتواند در سطح واحد مدیریتی خود با اطلاعات جامعی که از مردم منطقه که وابسته به جنگل هستند بدست می آورد، سیاست گذاری خاص واحد مدیریتی خود را در تعیین کارکردهای اکوسیستم جنگلی انجام دهد - شکل . - 1در شکل 2 اصول لازم برای دستیابی به مدیریت پایدار جنگل مطرح شده اند که در این تحقیق اصل یک آن مورد بررسی قرار گرفته است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید