بخشی از مقاله

خلاصه

رسالت برنامه ریزی آموزشی دستیابی به عدالت اجتماعی می باشدکه در این راستا اجرای سیاستگذاریهای محلی با رویکرد بکارگیری برنامه ریزی منطقه ای ودر قالب استراتژی جامع که دارای پیوند با سیاستگذاریها و برنامه ریزی های محلی باشد ،ضروری بوده است. زیاری 1377،هدف برنامه ریزی منطقه ای را دستیابی به توسعه پایدار منطقه ای و گسترش نیروهای تخصصی می دانند .سحاب اندیشه 1388،هدف برنامه ریزی منطقه ای را توسعه متعادل و کاهش شکاف توسعه در بین مناطق مختلف میداند .معصومی اشکوری 1388،برنامه ریزی منطقه ای را در چهارچوب برنامه ریزی آمایش سرزمین انجام پذیر میداند. محققان بین المللی برنامه ریزی منطقه ای در جهت دستیابی به توسعه منطقه ای می دانند تا آن منطقه در سطح ملی و جهانی به برتریهای نسبی مورد نظرمسئولین و سیاستگذاران خود دست یافته و بتواند از توازن در پیشرفت و رشد ،بصورت همگن برخوردار شود .

مقدمه

برنامه ریزی منطقه ای طیف گسترده ای از موضوعات را در بر می گیرد. در بسیاری از متون، عمران ناحیه ای ، برنامه ریزی برای یک منطقه ، برنامه ریزی بین مناطق و عمران منطقه ای و موارد مشابه ، با عنوان برنامه ریزی منطقه ای همراه شده است. رسالت برنامه ریزی منطقه ای ، برخورداری از عدالت اجتماعی از دیدگاه دسترسی عادلانه و توزیع فضایی دستاوردهای توسعه می باشد و کارایی بیشتر برنامه ریزی منطقه ای در گرو برقراری و تقویت پیوند ها و ایجاد یکپارچگی فضای است.

دسترسی به توسعه پایدار برایند برقراری عدالت اجتماعی و وجود کارایی اقتصادی و تعادل بوم شناختی می باشد. کیفیت زندگی انسانها در فضاهای کلان تا خود منطقه ناشی از مجموعه فرصت های درآمدی ، برخورداری از شرایط امن ، دسترسی به خدمات آموزشی ، تامین نیازهای اساسی ، نگهداشت طبیعت و میراث فرهنگی و حفظ و اعتلای هویت منطقه ای می باشد. مقصود ما در این مقاله برنامه ریزی منطقه ای و تاثیر سیاستگذاریهای ملی و در سطح کلان بر آن در برنامه ریزی آموزشی میباشد. با توجه به اینکه برنامه ریزی منطقه ای در بسیاری از موارد تحت تاثیر توسعه می باشد از این رو پرداختن به موضوع برنامه ریزی منطقه ای بدون در نظر گرفتن نطریات توسعه دشوار است.

تعریف برنامه ریزی منطقه ای

به طور کلی جریان برنامه ریزی منطقه ای فرایندی است در جهت مشارکت مردم و مناطق در برنامه ریزی و فراهم آوردن موجبات برنامه ریزی از پایین به بالا به منظور انطباق برنامه های کلان ملی با ویژگیهای ناحیهای آن مطابق با سیاست توسعه منطقه ای در سطح ملی است و آمیخته با روند تصمیم گیری و طراحی در سرمایهگذاری روی پروژه هایی در سطح منطقه و روی برنامههای توسعه اقتصادی برای مناطق مختلف یک کشور می باشد.

بدیهی است برنامه ریزی منطقه ای از لحاظ عامل جغرافیا و فضا وجه مشترک فراوانی با آمایش سرزمین دارد و تجربه جهانی نیز حکایت از این واقعیت می کند که این دو برنامه ریزی باید در کنار هم و بلکه برنامه ریزی منطقهای در چهارچوب آمایش سرزمین انجام پذیرد. شکست رویکردهای بالا به پایین که بیشتر بر ابعاد اقتصادی تاکید داشتند، باعث شد که به ابعاد و ارتباطات غیراقتصادی نیز در مسایلوسعهت منطق های و محلّی توجه شود و رشته ای از مباحث اجتماعی و فرهنگی همچون اعتماد، ارزش ها و هنجارها، سرمایه اجتماعی و ظرفیتهای انسانی مورد توجه قرار گیرند.

در واقع مساله توسعه منطقه ای و فضایی در برگشتی کاملاً مشخص به ابعاد فرهنگی و اجتماعی و همچنین توسعه درون زا مورد تحلیل قرار گرفته اند. توسعه درون زا خود مبتنی بر سرمایه اجتماعی، انسانی، ظرفیت نهادی در سطح منطقه، حکمروایی منطقه ای، رهبری قوی منطقه ای، توسعه شبکه های اجتماعی، گسترش دانش و فرآیندهای ابداع و یادگیری در سطح منطقه، تقویت اقتصاد اجتماعی و کارآفرینی، توسعه اقتصاد خوش های وافزایش مزیت های رقابتی منطقه می باشد - حسینزاده دلیر، کریم ،. - 1387

فرایند برنامه ریزی منطقه ای - معصومی اشکوری، - 1388

فرایند برنامه ریزی منطقه ای در طی سه مرحله انجام می شود:

- 1 مرحله اول یا مرحله تهیه چارچوب برنامه ریزی که در آن اطلاعات کافی از منطقه و محیط مورد مطالعه و برنامه ریزی جمع آوری میشود؛

-2 مرحله دوم، تعیین استراتژی برنامه ریزی که در این مرحله مطالعات فراوانی از جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی -فرهنگی و ... انجام میگیرد؛

-3 مرحله سوم، پروژههای مختلف عمران و توسعه تهیه می گردد - صرافی، مظفر ،. - 1377

هدف برنامه ریزی منطقه ای

هدف برنامهریزی منطقهای را میتوان عمران و توسعه مناطق، ایجاد دگرگونی کامل و اساسی در کلیه شئونات زندگی مردم و به کارگیری نیروهای مادی و معنوی و طبیعی منطقه، کاهش نابرابریهای منطقهای و درون منطقهای، کاهش اختلاف سطح شهر و روستا در درون منطقه و میان مناطق و توسعه پایدار منطقهای، تعدی ساختاری توسعه اقتصادی اجتماعی منطقه، افزایش سریع درآمد سرانه در داخل منطقه، تعیین و گسترش نیروهای تخصصی، افزایش کارایی اقتصادی، اطمینان از حفاظت محیط زیست و بهبود آن و استفاده از منابع طبیعی ذکر نمود - سحاب اندیشه، . - 1388 در واقع هدف برنامه ریزی منطقه ای توسعه متعادل و کاهش شکاف توسعه در بین مناطق مختلف می باشد.

تعاریف توسعه

توسعه فرایندی است مستمر و مداوم که بر کاهش فقر، افزایش تولید و ایجاد تغییر در مولفه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وکالبدی فضایی تأثیرگذار است - زیاری، . - 1377 توسعه مجموعه تغییرات است که موجب می شود یک نظام اجتماعی از شرایط خاصی از زندگی که نامطلوب تشخیص داده می شود، به سوی شرایط بهتر حرکت کند.

تعریف توسعه ملی

توسعه ملی عبارت است از تغییرات کمّی و کیفی، جامع و هماهنگ در تمام بنیان های اقتصادی، اجتماعی و حتی نهادی یک جامعه که هدف از آن بهبود در تخصیص منابع، حمایت از مناطق و بخشهای اقتصادی خاص، تغییر در اولویت بندی و ترکیب صنایع و خدمات، تغییر اولویت در خصوص بعضی از مناطق یا گروههای اجتماعی خاص، بهبود در توزیع درآمد و ثروت، تغییر در الگوی مصرف و ترکیب تقاضا، بهبود در نحوه تأمین نیازهای عمومی و استانداردهای زندگی فردی، اجتماعی و ...

آثار و اهداف توسعه ی ملی

معمولاً آثار اقتصادی توسعه ملی به صورت افزایش مستمر بهره وری در استفاده از منابع طبیعی، سرمایه و نیروی کار تبلور می یابد توسعه جریان چند بعدی است که مستلزم تغییرات اساسی در ساختار اجتماعی، طرز تلقی های مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی ،کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق است. توسعه ملی در کلیه جوامع باید حداقل دارای سه هدف باشد:امکان دسترسی بیشتر به عوامل تداوم بخش زندگی، مانند غذا ، مسکن ، بهداشت و امنیت و گسترش این مواردارتقای سطح زندگی از جمله ایجاد درآمدهای بالاتر، تأمین اشتغال بیشتر ، عرضه آموزش و پرورش بهتر و توجه بیشتر به ارزشهای فرهنگی و انسانی، یعنی تمام آنچه نه فقط به پیشرفت مادی کمک می کند، بلکه اعتماد و اتکای به نفس را در افراد تقویت نماید .

تعاریف توسعه منطقه ای

توسعه منطقهای میتواند به عنوان ابزاری برای طراحی و مدیریت سیستم یک منطقه تعریف شود که بازیگران آن شرکتها، مراکز تکنولوژی، مراکز صنعتی، مراکز تحقیقاتی، مراکز آموزشی و ... هستند - عالمی، محمدعلی ، . - 1380 توسعه منطقهای به برنامه ریزی نه به مفهوم توسعه ملی که در سطح ملی که شامل برنامههای توسعه پنج ساله و یا چند ساله برای تمام یک سرزمین و نه به مفهوم برنامه ریزی بخشی و محلی که فقط به مسایل و پتانسیلهای یک روستا یا بخش و یا شهرستان و استان بدون توجه با سایر نواحی انجام میشود، نیست بلکه به این مفهوم است که چگونه میتوان برای یک منطقه که ممکن است شامل چند شهر بزرگ در یک منطقه و یا چند استان و یا ایالت، برنامه ریزی داشت تا در سطح ملی و جهانی به برتری های نسبی مورد نظر مسئولین و سیاستمداران آن منطقه نایل شد و در این میان از توازن در پیشرفت و رشد آن منطقه بصورت همگن بهرهمند شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید