بخشی از مقاله

چکیده:

در این مطالعه رابطه سلسله مراتبی و چگونگی دخالت داشتن سیاست و آمایش جنگل در فرایند برنامه ریزی کلان منابع جنگلی مورد بررسی قرار گرفته است. که در این راستا در ابتدا به تشریح مفاهیم سیاست جنگل پرداخته شد و پس از آن ابعاد و سطوح طرح ریزی سیاست جنگل در بخش های منطقه ای، ملی و بین المللی و ضرورت پرداختن به سیاست جنگل مورد بحث قرار گرفت و در ادامه مفهوم آمایش جنگل و رابطه آن با سیاست جنگل مورد تحلیل قرار گرفت. سیاست جنگل به عنوان فضایی است که آمایش جنگل در آن اتفاق خواهد افتاد.

در این فضا چگونگی شکل گیری و چارچوب های تصمیم گیری آمایش جنگل مشخص میشود. در واقع میتوان گفت رابطه سیاست جنگل و آمایش جنگل از بالا به پایین است به این معنی که سیاست جنگل تعیین کننده نوع برنامه ریزی آمایشی در عرصه های جنگلی است. ماهیت چند بعدی بودن سیاست جنگل و وجود عوامل مختلف تأثیرگذار بر آن، لزوم اتخاذ نگرشی از برنامه ریزی که در خود این پیچیدگی ها را مدنظر داشته باشد ضروری است. از آنجاکه برنامه ریزی آمایشی در عرصه سرزمین سعی دارد با لحاظ نمودن فاکتورهای مختلف محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی، تصمیمی بهینه برای انتخاب کاربری های سازگار با پتانسیل های سرزمین اتخاذ نماید، لذا این نوع برنامه ریزی همخوانی زیادی با فرایند طرح ریزی سیاست در جنگل دارد.
-1 مقدمه

امروزه برای حل بسیاری از چالش های علمی از رویکردهای بین رشته ای استفاده میشود و محققان سعی میکنند تا در این راستا راههای ارتباطی بین علوم مختلف و حتی گرایش های یک علم را توسعه دهند. این موضوع در مورد علوم منابع طبیعی به خصوص جنگلداری، به دلیل پیچیدگی مسائل اکولوژیک و انسانی نمود زیادی دارد. برای تحقق اصول پایداری در جنلگداری، نیاز به ارتباط مستحکم بین بخش فنی و اجتماعی در مدیریت جنگل است. در بخش فنی جنگلداری موضوعات چون اکولوژی جنگل، جنگلشناسی، بهره برداری و اقتصاد جنگل مطرح است که به ترتیب از سطوح اولیه مسائل فنی در جنگل تا مراتب بعدی آن را مشخص می کنند.

در بعد اجتماعی آن حقوق و قوانین منابع طبیعی، جامعهشناسی روستایی و در رأس آنها سیاست جنگل مطرح است. در مدیریت کلان منابع جنگلی لازم است مسائل فنی و اجتماعی به نوعی توأم در نظر گرفته شوند تا بتوان روند پایداری این منابع را تضمین نمود. لذا در این راستا لازم است فرایندی مدنظر قرار گیرد تا هر دو شق فنی و اجتماعی جنگلداری در بر داشته باشد. این فرایند در قالب آمایش جنگل قابل برنامه ریزی است. رابطه بین سیاست و آمایش جنگل به عنوان دو موضوع مهم تأثیرگذار بر مدیریت کلان منابع جنگلی، در این مقاله مورد تحلیل قرار گرفته است. در ابتدا به بررسی مفاهیم، طرح ریزی و ضرورت سیاست جنگل پرداخته شد و در ادامه موضوع آمایش جنگل و رابطه آن با سیاست جنگل مورد تحلیل قرار گرفت.
-2 مفهوم سیاست جنگل

سیاست در نگاه اجمالی مجموعه ای مدون شده برای هدایت و تعیین تصمیمات و عملیات حال و آینده است. که شامل دو بخش اساسی است -1 مجموعه ای از آرمان ها، اهداف بلند مدت و کوتاه مدت و -2 یک طرح کلی از یک خط مشی عملیاتی برای رسیدن به آنها. سیاست در حوزه های مختلف اجتماعی و اقتصادی طبقه بندی می شود. در علوم منابع طبیعی هم سیاست جنگل کاربرد فراوان دارد. سیاست جنگل فضای تصمیم گیری برای چگونگی برنامه ریزی و مدیریت منابع جنگلی را مشخص می سازد. در واقع سیاست جنگل راهنمایی برای چگونگی استفاده و بهره برداری از منابع جنگلی است. که در این راستا مشخص می کند چه کسانی باید از منافع جنگل به چه میزان سود ببرند همچنین این سیاست تقابل بین استفاده های متضاد گروههای مختلف ذینفع از منابع جنگلی را مورد بحث قرار میدهد . - Montiel and Galiana, 2005 -
سیاست ملی جنگل نمیتواند توسط دولت به صورت یک جانبه اعمال شود. در حالت ایده ال این توافق بین همه ذینفعان و دولت صورت می گیرد. در واقع سیاست جنگل یک سیاست برای جامعه است نه برای اداره کننده جنگل . - FAO,2009 - وظیفه سیاست جنگل مشخص کردن جهت گیری ها است، اما قانون حقوق و مسئولیت ها را مستقر می سازد. سوالاتی که در فرایند توسعه و یا تجدید نظر در سیاست جنگل مطرح می شوند:

-1 جنگل چه خدماتی را به جامعه میدهد و چگونه بین این خدمات می توان تعادل ایجاد کرد؟ -2 مدیریت و مراقبت از جنگل توسط چه کسی و تحت چه مجموعه ای از قوانین باید صورت گیرد؟ -3 چنین قوانینی چگونه و توسط چه کسی تصویب میشود؟

-4    چگونه این قوانین عملیاتی می شوند و اثر آنها چگونه ارزیابی می شود؟
-3 طرح ریزی سیاست جنگل

سیاست جنگل در سه بخش منطقه ای، ملی و بین المللی مطرح است. در سطح بین المللی هدف ایجاد توافقات جهانی برای تنظیم استفاده از منابع جنگلی است. در سطح ملی هدف مشارکت و سازش دولت های محلی با دولت مرکزی برای کنترل بهره وری از جنگل از طریق قانون گذاری است و در سطح منطقه ای هدف سیاست جنگل مشارکت ذینفعان محلی و دولت محلی در بخش جنگل است - شکل. - 1 در فرایند طراحی سیاست جنگل این سه سطح باید به صورت هماهنگ و هم راستا دیده شوند - . - Cubbage et al., 1993

سیاست بین المللی جنگل هم در ساختار و هم در محتوا در دو دهه اخیر بسیار تغییر کرده است. در ابتدای دهه 90 میلادی این سیاست به بخشی گسترده تری از سیاست جهانی برای توسعه پایدار الحاق گردید - . - Holmgren, 2008 در دهه 1950 هدف اصلی سیاست جنگل بهره برداری از منابع جنگلی بر اساس شرایط محیطی و حفاظت از منابع چوبی برای آینده بود. در دهه 1970 تمرکز اصلی سیاست جنگل بر ارتقاء منابع جنگلی از طریق توسعه جنگلکاری ها بوده استو از 1990 تا کنون هدف اصلی سیاست جنگل توانمندی سازی و پشتیبانی از جوامع محلی، کشاورزان، توسعه و مدیریت منابع جنگلی بوده است . - Holmgren, 2010 - در شکل 2 چگونگی طرح ریزی سیاست جنگل در فرایند سیاست توسعه ملی آورده شده است. مطابق این شکل هر یک از اهداف سیاست جنگل دارای رویکرد اجرایی خاص خود است که بر اساس این رویکردها، استراتژی اجرا و در نهایت طرح های عملیاتی تعیین میشود - FAO, . - 2010
طرح های عملیاتی

شکل:2 نمونه ای از ساختار طرح ریزی سیاست جنگل

مدل فرایند سیاست گذاری شامل مراحل زیر است .1 : - Grainger and Malayang Iii, 2006 - تشخیص مشکل، .2 اعمال فشار برسیاست گذاران برای اضافه کردن مشکل به دستورکار سیاست، .3 تدوین سیاست ها، اغلب تحت فشار رقابت گروه های ذینفع، .4 بیانیه رسمی از سیاست، .5 تدوین سیاست در قالب قانونی قابل اجرا، .6 پیاده سازی سیاست ها از طرف دولت و سایر نهادها و .7 ارزیابی سیاست های اجرایی و باخورد آنها به سیاست گذاران. شکلگیری سیاست جنگل به شدت تحت تأثیر کشورهای و موسسات بین المللی حامی حفاظت از محیط زیست است که اولویت آنها قبل از توسعه روستایی حفاظت از محیط زیست است . - Larsen et al., 2000 - به طور کلی ویژگی های سیاست جنگل در زیر آمده است:

.1 سیاست جنگل توافقی است حاصل مذاکرات بین ذیتفعان بر روی چشم انداز عمومی و اهداف مدیریتی جنگل های هر کشور که توسط دولت تصویب میشود. این روند سیاست های راهبردی کلیدی و کوتاه مدت را برای طیف وسیعی از افراد فراهم می کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید