بخشی از مقاله

خلاصه
یکی از موارد و موضوعات اساسی در زمینهی پروژههای نفتی، نحوهی تأمین سرمایهی لازم جهت اجرای پروژههای مزبور است.با توجه به این که، شرکتهای بین المللی نفتیٌ،یا شرکت ملی نفتٍ،چگونه و از چه طریقی در تأمین سرمایهی لازم جهت اجرای طرحهای نفتی خود اقدام میکنند، نتایج وآثار مالی آن نیز، بالتبع، متفاوت خواهد بود، به طور کلی، تأمین مالی به دو بخش تقسیم می شود: تأمین مالی شرکتی و تأمین مالی پروژهای. در این مقاله سعی بر آن است که به بررسی قالب های قراردادی تامین مالی پروژه ای با نگاهی به صنعت نفت و گاز و همچنین نگاهی گذرا به قانون تشویق و حمایت سرمایه گذاری خارجی و آییننامه اجرایی آن جهت جذب سرمایه گذار خارجی برای طرحها و پروژه های در کشور پرداخته می شود.

واژگان کلیدی: تأمین مالی پروژهای، تأمین مالی شرکتی،بیع متقابل، قراردادهای بی.او.تی. - ساخت، بهره برداری، انتقال - ، سرمایهگذاری خارجی

.1 مقدمه

صنعت نفت و گاز، یک صنعتدرگیر با انواعموضوعاتِ قراردادی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی، مباحث قانون گذاری، بازرگانی، تجاری و محیطزیستی میباشد. یکی از موضوعاتیکه همیشه در انجام و اجرای طرحهای زیربنایی، مورد توجه قرار گرفته است، روشهای تأمین مالیِ این گونه طرحهااست.از آنجا که روش تأمین مالی یک پروژه بر روند و کیفیت آن اثر بارزی دارد و رمز موفقیت یک پروژه، تأمین مالی مناسب آن میباشد، از این رو شناخت اینکه چه معیارهایی و چه روشی در تأمین مالی یک پروژه مورد استفاده قرار گیرد ، از اهمیت قابل توجهی برخوردار شده است. در تعدادی از پروژهها با حمایتها و اعتبارات دولتی میتوان وجوه مورد نیاز را تأمین کرد، اما در پروژههای مهم و زیرساختی مورد نیاز کشور که امکان تامین وجوه کامل آن توسط دولت فراهم نیست، مانند پروژههای نفتی، گازی، پتروشیمی و بسیاری از صنایع دیگر برای توسعه زیر ساختها نیاز اساسی برای حضور سرمایهگذاری خارجی و تامین مالی پروژه توسط نهادهای غیر دولتی احساس می گردد.

به عبارتِ دیگر، باید روشی را برگزید که بتوان با ریسک کمتر، امنیت اقتصادی و نحوهی تأمین مالی طرح، تأمین شود تاکنون روشهای متنوعی به این منظور، طراحی و در موارد بسیاری اجرا شده است. به طور کلی، تأمین مالی پروژه ها و طرحها به دو بخش تقسیم می شود: تأمین مالی شرکتی و تأمین مالی پروژهای.در تأمین مالی شرکتی، بازپرداخت تعهدات مالی پروژه از طریق تمام سرمایه و داراییهای شرکت صورت خواهد گرفت. در حالی که تأمین مالی پروژه عبارت است از افزایش اعتبار برای سرمایه-گذاری در یک واحد اقتصادی، جایی که در آینده، جریان سرمایه از آن پروژه، به عنوان وثیقهای برای وام است. پروژههای نفت و گاز با مقیاس بزرگ، یک موضوع مرسوم در جهت تأمین مالی پروژهای شده است.یکی از این روش های قراردادی، که توانایی بالایی در این زمینه دارد، روش ساخت، بهره برداری و انتقال یا طرح های بی.او.تی. می باشد.

بی.او.تی. می تواند یک نوع تأمین مالی پروژه تلقی شود، زیرا در هر دو روش وام دهندگان به اعتبار درآمدهای حاصل از اجرای پروژه بیع متقابل یا بی.او.تی. تسهیلات مالی را در اختیار شرکت مجری قرار میدهند. در طرح های بی.او.تی.، صاحب امتیاز، سرمایه گذاری می کند، دست به ساخت یک طرح می زند، آن را مورد بهره برداری قرار می دهد و سپس طرح را به دولت در پایان دوره امتیازش انتقال می دهد.در این نوشتار، که به سه بخش کلی تقسیم شده است، در بخش اول، در خصوص مفهوم، اقسام و انواع تأمین مالی پروژه ایبحث خواهد شد، و سپس در بخش دوم، به قراردادهای بی.او.تی.، به عنوان یکی از روش های قراردادی و نیز، تأمین مالی پروژه ای نگاه خواهد شد و در بخش سوم، به نحوه ی سرمایه گذاری خارجی از طریق طرح های ساخت، بهره برداری و انتقال یا واگذاری، با نگاهی گذرا به قانون تشویق و حمایت سرمایه گذاری خارجی و آییننامه اجرایی آن جهت جذب سرمایه گذار خارجی برای طرحها و پروژه های در کشور پرداخته می شود.

.2 تعریف، مفهوم، مشخصهی اصلی تأمین مالی پروژهای

»تأمین مالی پروژه«ٌ عبارتی کلی است که شامل روشهای گوناگون تأمین مالی میشود، که به موجب آن تمام یا بخشی از منابع مالی مورد نیاز یک پروژه توسط یک یا چند مؤسسه مالی و اعتباری صرفاً به اتکای عواید و درآمدهای آتی حاصل از اجرای پروژه تأمین می شود. هر چند در این روش بازپرداخت اصل و فرع وام از طریق درآمدهای حاصل از اجرای پروژه پیش بینی گردیده، اما دارایی های پروژه نیز به عنوان تضمین بازپرداخت محسوب می شود. همانطور که از این تعریف استنباط میشود، تأمین مالی پروژه یک مفهوم عام است که می تواند در قالب روشهای قراردادی گوناگون محقق شود.

به عنوان مثال، یک قرارداد بیع متقابل یا یک قرارداد بی.او.تی. می تواند یک نوع تأمین مالی پروژه تلقی شوند، زیرا در هر دو روش وام دهندگان به اعتبار درآمدهای حاصل از اجرای پروژه بیع متقابل یا بی.او.تی. تسهیلات مالی را در اختیار شرکت مجری قرار میدهند. اصلی ترین مشخصه تأمین مالی پروژه که این روش را از سایر روشهای تأمین مالی از جمله روشهای سنتی اخذ وام جدا می کند، اتکا به درآمدهای آتی حاصل از اجرای پروژه برای بازپرداخت اصل و فرع تسهیلات است - شیروی،319، - 1389مشخصه دیگری که در تأمین مالی پروژه وجود دارد، محدودیت مراجعه به شرکتهای مؤسس در خصوص تعهدات شرکت خاص پروژه است. به عبارت دیگر، در صورتی که خود شرکت نتواند تعهدات و دیون خود را انجام دهد و عواید طرح نیز کفاف بازپرداخت اصل و فرع را نداشته باشد، طلبکاران نمی توانند برای وصول مطالبات خود به مؤسسین مراجعه کنند.

طلبکاران در حدی که »شرکت خاص پروژه« مال و دارایی داشته باشد میتوانند به آن مراجعه کنند و برای وصول مطالبات خود از این شرکت نمی توانند به مؤسسین مراجعه نمایند، مگر تا میزان آورده مشروط به این که تمام آورده خود را تأدیه نکرده باشند - همان، - 321 تأمین مالی پروژهای برای پروژههای زمانبر، برای گسترش میادین نفت و گاز نیز مورد استفاده گرفته است در کشورهای در حال توسعه، تأمین مالی پروژههای زیربنایی توسط منابع عمومی دولت امکان پذیر نمیباشد، لذا نحوه تأمین مالی و تهیه بودجه اجرایی لازم برای انجام پروژههای زیربنایی و بهرهبرداری از محصولات و خدمات حاصل از آن ها در حال حاضر به عنوان یکی از مهمترین چالشهای پیش روی کشورهای در حال توسعه مطرح می باشد - سلگی،1،. - 1387

سرمایه گذاریهای خاص، برای پروژههای با مقیاس بزرگ، در چهل سال گذشته، به طور یکنواخت، خصوصاً در زمینه های نفت، پتروشیمی، گاز، ساختاری و زیربنایی - مانند جاده ها - ، مخابرات، الکتریسیته و...، افزایش پیدا کرده است - . - ghersi& sabal.,2006,5 بخش نفت و گاز، تأکید و توجه بیشتری را برای کمک دولتها و شرکتهای خصوصی برای سرمایهگذاری و مدیریت و کاهش ریسک های پروژه، می-طلبد - . - razavi,1996,2تأمین مالی پروژه محور، یک تکنیک ابتکاری است که در سرمایهگذاریهای بلندمدت، در بسیاری از پروژهها مورد استفاده قرار گرفته است.نکته بسیار مهم این است که پیش زمینه انتخاب روش تأمین مالی مناسب، بررسی امکان سنجی پروژه بوده و با انتخاب روش صحیح تأمین مالی، هدفِ حداکثر کردن بازگشت سرمایه دنبال می شود، لذا برای این منظور، شناخت دقیق منابع مالی و ویژگیهای حاکم بر آنها و همچنین شناخت مصارف مالی مورد نیاز، ضرورت دارد - قاسمی،24،. - 1388

به طور کلی می توانچندروشِ اساسی در تأمین منابع مالی تعریف کرد: -1 استفاده از منابع داخلی و هزینه کرد مستقیم دولت - بودجه های عمرانی، درآمدها و ... - -2 استقراض دولت - اعم از داخلی و خارجی - -3 قراردادهای بیع متقابل -4 قراردادهای ساخت و بهره برداری -5 مشارکت مدنی -6 سرمایهگذاری مستقیم غیردولتی - شامل بخش داخلی یا همان خصوصی سازی و نیز بخش خارجی - - روش های تأمین منابع مالی پروژه های خدمات فنی و مهندسی، وزارت نیرو،. - 1388 استقراض دولت، آسانترین و سنتیترین ساختار تأمین مالی می-باشد - . - scott,2008,79 تأمین مالی پروژه ای، شامل یک بخش عمومی و یا خصوصی که متقبل سرمایهگذاری در یک امر خاص با یک هدف مشخص، از طریق یک مؤسسه قانونی مستقلاست، می باشد - . - sorge,2004,92 تأمین مالی پروژهای اغلب در ارتباط با هر دو بخش عمومی و خصوصی است.

شاخصترین مزیت تأمین مالی پروژهای این است که خود پروژه و دارایی آن به عنوان تضمینی برای وامهایی که به پروژه داده می شود، مورد استفاده قرار میگیرد و این معنی است که ریسکهایی که وامدهندگان متقبل میشوند، همانند مسئولیت های اسپانسرهای پروژه، همگی وابسته به خود پروژه است - . - dufey,2007,50 همچنین در این مورد که چرا تأمین مالی پروژه محور در آسیا مهم است، اظهار کردهاند که کشورهای در حال توسعه در آسیا، از نظر تاریخی، با مشکلات و محدودیتهای سرمایهای مواجه بودهاند و سرمایهها در دست طبقه خاصی - از قبیل روابط خانوادگی، مؤسسات وابسته به دولت و ... - می باشد - . - vaaler et al,2008,28 از آنجایی که اجتناب از غرر یا عدم پذیرش خطر، یکی از اصول پذیرفته شده در اسلام است، استفاده از تأمین مالی پروژهای جهت افزایش سرمایه، تأسیس روشی است که برای سرمایه گذاران سودآور و همراه با ریسک کم تر است - . - treasury,2001,5

از طرف دیگر، تأمین مالی پروژهای اجازه میدهد که شرکتها، ریسکها را کاهش داده و ترازنامهی خود را بهبود بخشند - . - Oesterreichische,2006,2در مورد طرفهای تأمین مالی پروژهایتوانمی گفت، شرکت پروژه که این شرکت مشروعاً و قانوناً حق مالکیت، توسعه، ساخت، بهرهبرداری و نگهداری از پروژه را دارد، معمولاً یک - special purpose vehicle - SPV خلق می کند. اسپانسرهای پروژه، که حق ادارهی پروژه را دارند معمولاً جزء SPVهستند و از دیگر طرفهای تأمین کننده مالی پروژهنیزهستند. وام گیرندگان - که ممکن است جزء SPVنباشند - ، مشاوران مالی، وام دهندگان، مشاوران فنی، وکلا و حقوقدانان، سرمایه گذاران سهامدار که ممکن است جزء وام دهندگان یا اسپانسرها باشند ولی نقشی در مدیریت پروژه و شرکت نداشته باشند، از دیگر طرفهای پروژه محسوب میشوند - . - fight,2006,11-15

.3 تفکیک تأمین مالی پروژهای از تأمین مالی شرکتی و مزایای تأمین مالی پروژهای

سرمایهگذاری از طریق تأمین مالی پروژه، از سرمایهگذاری از طریق تأمین مالی شرکت بایستی تمیز داده شود، زیرا داراییهایی که در روش تامین مالی پروژهای سرمایه گذاری می شوند جزئی از ترازنامه و سرمایه شرکت نیستند بلکه جزئی از سرمایه مؤسسات مستقل هستند - benjamin et . - al,2000,3 براساس اطلاعات شخصی هر سرمایهگذار و توان مالی آن، میزان سرمایهگذاری در تأمین مالی پروژههامتغیر است - . - Crundwell,2008,572 از طرف دیگر، مالک پروژه میتواند پروژه را به اشکال مختلفی اجرا کند که این امر بستگی به مهارتها و تجربیات او دارد - . - vaaler et al,2008,531تأمین مالی از نگاه بین المللی،به طور کلی، به دو صورت، قابل تقسیم بندی است:

-1 تأمین مالی شرکتیٌ:در این نوع از تأمین مالی، بازپرداخت تعهدات مالی پروژه از طریق تمام سرمایه و دارایی های شرکت صورت خواهد گرفت.
-2 تأمین مالی پروژهایٍ:در این نوع از تأمین مالی، بازپرداخت تعهدات پروژه، از طریق عواید و درآمد حاصل از فروش تولیدات و سرمایههای مربوط به طرح بوده و این نوع از تأمین مالی، تا کنون، با استقبال بیشتری روبرو بوده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید