بخشی از مقاله
چکیده:
امروزه کسب و کارها با حجم بسیار بالایی از اطلاعات و داده ها روبرو هستند و دستاوردهای جدید در تکنولوژی اطلاعات به سازمانها توانایی دسترسی و ذخیره سازی این اطلاعات را به شکل مؤثر و کارآمدی داده است. از طرف دیگر علاوه بر افزایش اطلاعات و داده ها، حجم و کیفیت دانش صریح و همچنین دانش ضمنی نیز به طرز فزاینده ای در سازمانها در حال رشد و انباشت هستند. مدیریت این دانش و اطلاعات مرتبط به آن و همچنین کاهش و بهینه سازی هزینه های کسب و کار، همیشه و به خصوص طی دو دهه اخیر، جزو دغدغه های اصلی مدیران سازمانهای بوده اند. امروزه اگر مدیران سازمانها متناسب با رشد هزینه ها و همچنین رشد حجم دانش تولیدی در سازمان خود، ابزار مناسب مدیریت هزینه و دانش در اختیار نداشته باشند به طور حتم بازار خود را به رقبای قویتر و باهوشتر واگذار خواهند کرد. سیستمهای اطلاعات حسابداری به عنوان یکی از ابزارها و کلیدهای موفقیت سازمانهای امروزی در مدیریت دانش و کاهش هزینه های کسب و کار شناخته شده اند. چنانچه سیستم اطلاعات حسابداری در حوزه حسابداری مدیریت، توانایی تهیه اطلاعات بموقع و سریع را برای مدیران کسب و کار نداشته باشد موفقیت سازمانها در محیط رقابتی فشرده امروزی در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. در این مقاله ضمن بررسی 5 مقاله مرجع در قالب پروژه درس سیستمهای اطلاعات حسابداری، به بیان چگونگی تاثیر و نقش سیستمهای اطلاعات حسابداری در مدیریت دانش و مدیریت و کاهش هزینه های کسب و کار پرداخته می شود.
واژگان کلیدی: سیستم اطلاعات حسابداری، مدیریت دانش، کسب و کار، مدیریت هزینه
مقدمه
در این مقاله به ترتیب به نقش سیستمهای اطلاعات حسابداری در مدیریت کسب و کارها، کاهش هزینه های کسب و کار و سپس به بررسی نقش آن در مدیریت دانش در سازمانهای امروزی پرداخته می شود. همچنین در بخش مدیریت دانش، به معرفی یک مورد کاوری - Case Study - جهانی در حوزه استفاده از سیستمهای اطلاعات حسابداری در مدیریت دانش می پردازیم. امروزه سازمان ها ، اعم از کوچک و بزرگ، درگیر موقعیت هایی به مراتب پیچیده تر از گذشته اند . موضوعاتی نظیر رقابت فشرده در بازار ، نوسانات اقتصادی ، بحران های روزمره در روابط بین المللی ، پیشرفت سریع تکنولوژی در اغلب زمینه ها ، حساسیت بیش از پیش عامل انسانی در سازمان و بسیاری از مسائل دیگر ، مدیریت سازمان ها را بسیار دشوارتر از گذشته کرده است . به طوری که تصمیمات مدیریتکاملاً متغیر و متناسب با وضعیت لحظه ای سازمانها اتخاذ می گردد.
از طرف دیگر دانش نیز در سطح وسیعی از سازمانهای امروزی در حال رشد و توسعه است به گونه ای که مدیران نیازمند در اختیار داشتن ابزارهای نوین به منظور مدیریت آن هستند. بخش عمده اطلاعاتی که در سازمان ها جهت تصمیم گیری مدیران مورد نیاز است ، اطلاعات حسابداری می باشد . بیشتر تصمیمهای مدیران را تصمیم گیری های اقتصادی و انتخاب راه کارهایی که به حداکثر کردن سود و حداقل نمودن هزینه و قیمت تمام شده منجر می شود تشکیل می دهد . از آنجا که حسابداری در پی اندازه گیری و ارائه اطلاعات اقتصادی به استفاده کنندگان جهت قضاوت و تصمیم گیری های آگاهانه است ، آن را به عنوان یک سیستم اطلاعات می شناسیم ، بنابراین برای موفقیت سازمان ها با توجه به اهمیت و تأثیر گذاری گزارش های قابل استخراج و ارائه سیستم اطلاعاتی حسابداری ، مدیران در تصمیم گیری ها به بهره برداری صحیح از اطلاعات با کیفیت این سیستم نیازمند می باشند .
تأثیر اطلاعات حسابداری بر تصمیم گیری مدیران در مدیریت هزینه های کسب و کار و همچنین مدیریت دانش صریح و ضمنی سازمان، مسأله ای است که محققان توجه خاصی به آن مبذول داشته اند . حسابداری یک سیستم اطلاعاتی است و مدیران باید جهت تصمیم گیری بهتر و مؤثرتر ، اطلاعات مناسب و با کیفیت را از آن بدست آورند. حال در بخش اول این گزارش، به بررسی نقش سیستمهای اطلاعات حسابداری در مدیریت کسب و کارها و کاهش هزینه های کسب و کار، و سپس در بخش دوم به بررسی نقش آن در مدیریت دانش در سازمانهای امروزی پرداخته می شود. بخش اول: نقش سیستمهای اطلاعات حسابداری در مدیریت و کاهش هزینه های کسب و کار حسابداری در سازمانها به دو گروه تقسیم بندی می شود: حسابداری مالی و حسابداری مدیریتی. این طبقهبندی به خصوص برای کنترل وضعیت سازمانها بسیار مهم است.
یک مدیر تولید، خواهان گزارشی از تعداد واحدهای محصول تولید شده توسط کارگران مختلف، به منظور ارزیابی عملکرد آنها است. یک مدیر فروش نیز خواهان گزارشی است که بتواند سودآوری مربوط به دو محصول متفاوت را به منظور تمرکز برای فروش نشان دهد. از سوی دیگر حسابداری مالی نگران آماده کردن گزارشهایی برای سهامداران خارج از شرکت است. چنین سهامدارانی عبارتند از: مالکان، سهامداران، بستانکاران، تحلیلگران مالی و ناظران دولت. هم حسابداری مالی و هم حسابداری مدیریتی اطلاعاتی را برای استفاده کنندگان خاص خود فراهم میکنند.
مزایا و معایب - هزینه ها و فرصتها - اطلاعات، فاکتورهای بسیار مهمی برای مدیران هستند برای اینکه به آنها امکان میدهد تا تصمیم درست بگیرند. تنها اگر منفعت های اطلاعات از هزینههایش فراتر باشد شرکت باید اطلاعات حسابداری را به مدیران ارائه کند. این اطلاعات حاوی مقداری دانش در مورد هزینهها است. انواع هزینه و کنترل آنها با استفاده از سیستمهای اطلاعات حسابداری مدیران هزینهها را به دو دسته تقسیم بندی میکنند: هزینه مستقیم و هزینه غیر مستقیم. به عنوان مثال در یک شرکت تولیدی، هزینه مواد اولیه، هزینه مستقیم است. هزینهی تسهیلاتی، مالیات بر اموال، استهلاک، بیمه، اجاره و دیگر هزینههای عملیاتی نیز هزینه های مستقیم هستند. هزینههای غیر مستقیم نیز از هزینههای بازاریابی و هزینههای اداری تشکیل شدهاند. علاوه بر این طبقهبندی، بعضی روشهای دیگر نیز برای ارزیابی هزینهها وجود دارند.
در این روش:
- هزینههای متغیری وجود دارد که با توجه به سطح تغییرات فعالیت سازمان تغییر میکنند، در حالی که
- هزینههای ثابت با تغییر حجم فعالیت، تغییری نمیکنند.
هزینههای کل یک کالا در یک شرکت تولیدی میتواند به این شکل بیان شود: TC=F+VX جائیکه TC هزینهی کل را در طول دوره تولید، F هزینهی ثابت را در طول یک دورهی زمانی، V هزینهی متغیر هر واحد فعالیت و X تعداد واحدهای فعالیت در طول یک دوره را نشان میدهند. ضمناً هزینههای ثابتی که ظرفیت تولید را برای یک شرکت مشخص میکنند هزینههای ظرفیت هستند. هزینههای ثابت دیگر مانند تحقیقات، توسعه و تبلیغات برای کسب و کار جدید، هزینههای احتیاطی یا هزینههای برنامهریزیشده یا هزینههای مدیریت شده هستند. روابط میان قیمت فروش، هزینههای واحد، حجم فروش و سود مدل هزینه-حجم-سود را بدین شکل بیان میکنند:
- سود عملیاتی
- TR درآمدهای کل
- TC هزینههای کل
- P قیمت فروش واحد
- F هزینههای عملیاتی ثابت
- V هزینههای متغیر واحد
- X تعداد واحدهای فروخته شده در دوره را نشان میدهند.
در نقطهای که هزینههای کل با درآمدهای کل برابر باشد نقطهی سربهسر نامیده می شود، و در آن باید صفر باشد. اگر باشد، به این معناست که:.px = F + VX , Xb = F/P - V , TR = TC حاشیهی سود واحد در هزینهی متغیر واحد مازاد بر قیمت فروش واحد است که داریم .p - v بسیاری از مدلهای تصمیم گیری مدیریتی از حاشیهی سود واحد استفاده میکنند. همهی هزینههایی که شرکتها متحمل میشوند، سرانجام به مخارج تبدیل میشوند. اگر یک شرکت هزینهای را فوری پرداخت نکند اما آن را به یک حساب موجودی در یک ترازنامه اضافه کند تا زمانی که کالا را بفروشد، به آن هزینه "انبارشدنی" گفته میشود. هزینههای انبارشدنی هزینههای محصول نامیده میشوند. هزینههای غیرانبارشدنی هزینههای دوره نامیده می شوند چون شرکت آنها را در دورهای که تحمیل میشوند میپردازد. برای گزارشدهی مالی به نهاد های خارج از سازمان، الزامی است که همهی هزینههای تولید به عنوان هزینههای محصول در نظر گرفته شوند. با استفاده از هزینهیابی جذبی کامل، شرکت به هر واحد از کالای تولیدشده، هزینهی تولید متغیر واحد به اضافهی سهمی از هزینههای تولید ثابت برای ارزشیابی موجودی را اختصاص میدهد. شرکتها با استفاده از هزینهیابی متغیر هزینههای تولید ثابت را به عنوان هزینه های دوره ای درنظر میگیرند که در آن دوره مصرف می کنند و هزینهها را متحمل میشوند. اطلاع از تمام انواع هزینهها
