بخشی از مقاله

چکیده

تفکر ناب شیوهای را فراهم میآورد تا از طریق آن بتوان با منابع کمتر، تجهیزات کمتر، زمان کمتر و فضای کمتر به بیشترینها دست یافت و با تامین درست نیاز مشتریان به آنها نزدیک شد. از طریق این نوع نگرش که به تفکر ناب معروف است میتوان نظام ناب را در سازمان جاری ساخت. تفکر ناب بر این نکته مهم تاکید دارد که ارزش دقیق هر محصول یا خدمت را مصرفکننده نهایی تعیین میکند. هر بهایی که بدون توجه به نظر مصرف کننده بر محصول یا خدمتی گذاشته شود، آن محصول یا خدمت خریداری نخواهد داشت یا منجر به از دست رفتن منابع میشود. مرکز فهم ناب، فهم سیستمها است که اغلب به عنوان تفکر سیستمیمدنظر قرار میگیرد و نقطه شروع اساسی آن، ارزش است. تولید کننده ارزش را میآفریند و تنها مصرفکننده نهایی است که میتواند ارزش را تعریف کند و هنگامی معنی و مفهوم پیدا میکند که در چارچوب یک محصول معین بیان شود؛ محصولی که نیازهای مصرفکننده خود را با قیمتی معین و در زمانهای معین برآورده میسازد.

مقدمه

واژه ناب در دهه 1980 رایج و اشاره به رویکردهای مدیریت تولید شرکتهادارد که برآورنده آن چیزی است که دقیقاً مشتریان میخواهند یعنی حداقل بهای تمام شده بدون اتلاف و ضایعات - مک کارن، . - 2006 اصطلاح ناب به واسطه کتاب "تفکر ناب" ، متداول و بیان کننده سیر تکاملی استراتژی تولید بهنگام - JIT - و سیستم تولید تویوتا بوده - دارابی، - 1390 و اطلاح تولید ناب نیز برای اولین بار در سال 1930 توسط ووماک و همکارانش در کتابی تحت عنوان "ماشینی که جهان راتغییر داد" مطرح گردید - فروغی . - 1389 در این کتاب، آنها کلمه ناب را به معنای "چاقی کم" و "فارغ از هر نوع اضافات" تعریف کردند - هالوگ، . - 2007 درواقع فلسفه تولیدی ناب یا ناب برمبنای سیستم تولیدی تویوتا - TPS - میباشد که در شرکتهای تولیدی تویوتا طی چندین دهه توسط مهندسین و رهبران این شرکت همانند انو و شینگو بدست آمده است. ناب راه حل تویوتا برای منابع کمیاب و شرایط سخت اقتصادی بود که شرکتهای ژاپنی بعد از جنگ جهانی دوم با آن روبرو بودند - وارن، . - 2013

البته نویسندگان زیادی از قبیل شاه و وارد 2007 - و - 2003 و پترسون - 2009 - تلاش کردند تعریفی از ناب ارایه نمایند و بهاین نتیجه رسیدند که تعریف مشخصی از ناب وجود ندارد. برخی از این نویسندگان همانند پترسون - 2009 - در تعریف ناب بر ابزارها و تلاشهایی تمرکز داشتند که به طور خاص در شرکتهای ناب مورد استفاده قرار میگیرد. برخی دیگر از قبیل باسین و بورچر - 2006 - و باسین - 2011 - بر ویژگیهای فلسفی آن تمرکز داشتند ولی اکثر نویسندگان برترکیبی از هر دو اعتقاد و موافقت دارند. ناب، ضرورتا مجموعهای از ایدهها و ابزارهایی است که سیستمیرا میسازند که دو بخش قابل مشاهده و غیرقابل مشاهده دارد. بخش قابل مشاهده آن، شامل رویهها، ابزارها و اصول آن بوده و بخش غیرقابل مشاهده آن شامل مدیریت تفکر و شیوههای تفکر میباشد - روثر، . - 2010

میتوان گفت، ناب فلسفه مدیریتی است که از صنایع تولید خودرو سرچشمه گرفته و راه حلهای عملی آن به فرایندهای غیرتولیدی گسترش و در حال حاضر با توجه به موفقیت آن، در سایر سطوح همانند فنآوری اطلاعات، خدمات مشتریان، عملیات اداری و ... کاربرد دارد. ایده اصلی ناب، حداکثر سازی ارزش مشتریان با حداقل اتلاف میباشد. به زبان دیگر، ناب به معنای ایجاد ارزش بیشتر برای مشتریان با حداقل منابع میباشد - موسسه کسب و کار ناب، . - 2009 یا به عبارتی، ناب فلسفه تولیدی است که بر فعالیتهای ارزش افزوده و حذف اتلاف فرایندها با هدف پاسخگویی بهتر به نیازهای مشتریان، تمرکز مینماید. ناب پاسخگویی شرکتهابه آن چه که مشتریان دقیقاً به آن نیاز دارند را به شیوه پاسخگویی کامل با کمترین استفاده از منابع، فراهم میسازد - ووماک و جونز، . - 1996 مهمترین رکن سیستم ناب، ارتباط با مشتریان است - فرخ، . - 1380

گفته میشود که مفهوم ناب با 3 محرک اصلی یعنی مردم، فرایندها و فنآوری در سر و کار است؛ یعنی محرک اولیه با تفکر ناب و مشارکت کارکنان، فرایندها با جریان بدون وقفه در زنجیره تولید و حذف اتلاف منابع و سرانجام فنآوری که ابزاری در خدمت مردم و فرایندها است. در نهایت، پیامد و جهت این محرکها، رضایت مشتری به عنوان یک اصل اساسی است - صفار، . - 1387 ناب یک تعهد است. فرایند بهبود مستمر که میتواند به طرز قابل توجهی بر رقابت پذیری سازمان تاثیر بگذارد. ناب ابزار راهبردی برای حل مشکلات متعدد سازمانی بوده و میتواند اولویتهای در حال اجرای محیط کسب و کار را تغییر دهد. ناب باید متاثر از فرهنگ و نه تحمیلی باشد - ووماک و جونز، . - 1996 به عبارت بهتر ناب یک ابزار نیست بلکه شیوهای برای تفکر است. رویکرد ناب به حلقههای وسیع و گسترده عملیات نفوذ و در آن تراوش مینماید و در بهترین رویهها توقف و به تار و پود کسب و کار تبدیل میگردد - کوربت، . - 2007

فرهنگ ناب

ناب مستلزم تغییر فرهنگی میباشد. در نهایت فردگرایی افراطی باید با رفتار مشارکتی، تعاونی یا جمعی جایگزین گردد. رفتار ناب مستلزم فهم اعضای سازمان از نقش و مسئولیتهای خود میباشد. کارگران در یک محیط ناب، مشتریان اغم از داخلی و مشتریان خارجی را میشناسند و بر رضامندی مشتریان و محیط زیست ناب، سالم، امن و منظم و هم چنین بر کار گروهی، همکاری در حل مساله، مشکل و توانمند سازی کارکنان تاکید دارند - گودسن، 2002 و سییرسی، . - 2012 آیمای - 1986 - فرهنگ مشارکتی و ناب را به صورت "عوامل ساختار صنعتی و روان شناسی تعریف میکند که تعیین کننده قدرت و توان کلی شرکت، بهره وری و رقابت پذیری بلند مدت میباشد. چنین عواملی شامل اثربخشی سازمانی، روابط صنعتی و ظرفیت تولید اقتصادی محصولات کیفی میباشد."

تفکر ناب

تفکر ناب به صورت یک اصل مدیریتی، به معنای آن است که مدیران و رهبران باید به فکر این باشند که مولاًع باید امکان بهبود فرایندها وجود داشته باشد، حتی اگر آشکار نباشد - مان، . - 2010 در دهه 1980، تمرکز اصلی شرکتها بر کاهش ضایعات و تولید محصولات با کیفیت مطلوب بود که منجر به مدیریت هزینه گردید. از دهه 1990، بنیان تفکر ناب مطرح شد که بیان میکند، منابع سازمان باید بر فعالیتهایی متمرکز گردد که منجر بهایجاد ارزش برای تمامیافراد ذی نفع سازمان شود و نیز باید فعالیتهای فاقد ارزش افزوده را حذف و فعالیتهای موازی در سازمان را تلفیق نماید - دارابی، . - 1390 به طور کلی با این تفکر، مدیریت باید فعالیتهای زیر را در سازمان انجام میداد - کندی و برین، : - 2007 -1 حذف فعالیتهای فاقد ارزش افزوده، -2 تلفیق فعالیت های موازی در سازمان و -3 طراحی و راه اندازی

فعالیتهای دارای ارزش افزوده.

تفکر ناب نگرشی برای افزایش بهره وری و ارزش آفرینی مستمر و حداقل کردن هرینهها و اتلافها میباشد - بختیاری و گودرزی، 1388 و نادم ودیگران، . - 1390 دو مفهوم اساسی در تفکر ناب، حذف اتلافها و ایجاد ارزش میباشد. اتلاف زدایی در تفکر ناب را شابد بتوان هم ردیف استقلال در حسابرسی دانست که از چنان اهمیتی برخوردار است که کلیه عناصر را تحتالشعاع قرار میدهد - رمضانی و مهدلو، . - 2014 مطابق نظر ووماک و جونز - 1996 - ، امیلیامی - - 1998، مورمن و دیگران - 2002 - ، اسپیر - 2004 - و هوپ و اسپیرمن - 2004 - ، تفکر ناب شامل 5 مرحله است. فرایند 5 مرحلهای که در کتاب
"تفکر ناب" نیز به عنوان رهنمودی برای مدیران از طریق تحول ناب نام برده میشود و اصول ناب نیز نامیده میشوند، به

شرح ذیل میباشد:

-1  تعیین دقیق ارزش هر محصول معین یا تعیین ارزش از نقطه نظر مشتری نهایی - Value - ،

-2 شناسایی جریانارزش محصول و نقشه جریانارزش محصول - Value Stream and Value Stream Maps - ،

-3 ایجاد حرکت بدون وقفه در این ارزش - Flow - ،

-4  ایجاد امکان برای مشتریان جهت کشش ارزش از فعالیتهای بالادستی - Pull - و

-5 تعقیب کمال . - Perfection -

ابعاد تعیین ارزش نیز در جریان ارزش اتفاق میافتد. هنگامیکه ارزش به طور دقیق تعیین شد و بنگاه اقتصادی ناب، جریان ارزش یک محصول معین را نقشه برداری و گامهای پر اتلاف حذف شد، نوبت به حرکت درآوردن گامهای ارزش آفرین میرسد. ایجاد سیستم کششی، اصل بعدی تفکر ناب است که با رعایت این اصل، به تغقیب کمال میپردازیم که به معنای از بین بردن کامل عوامل غیر ارزشی است - بختیاری و گودرزی، . - 1388

سیستم مدیریت ناب

زمانی که مدیریت در جست و جوی روشهایی میباشد که از ضایع شدن منابع تولید شرکتها جلوگیری کند، از منابع در راستای ارزش آفرینی - از دیدگاه مصرفکننده نهایی - بهره ببرد، زمانی که شرکتها چنین رویکردی داشته باشند، کاهش اتلاف در فرایندهای تولیدی و تجاری منجر به کاهش بهای تمام شده محصول نهایی شده و گامیبزرگ در راستای ارزش آفرینی و حذف فعالیتهای فاقد ارزش افزوده میباشد کهاین امر در نهایت منجر به افزایش ثروت سهامداران میشود که همانا نشان دهنده استقرار سیستم مدیریت ناب در شرکت است - کندی و دیگران، . - 2007 در این فلسفه مدیریتی باید از تمامیامکانات و منابع انسانی، فیزیکی و زمان، بهترین استفاده ممکن را نمود تا ثروت صاحبان و ذی نفعان سازمان حداکثر گردد. مبنای فلسفه مدیریت ناب این است که کل عملکرد سازمان باید به سمت یک سیستم واحد و منطقی حرکت نماید که تنها هدف آن ارایه ارزش به مشتریان میباشد - گراسو، - 2005 که به معنای این است که فرایند ناب نمیتواند به تنهایی موجد همه مزایا باشد. مطالعات نشان دهنده تفاوت عملکردی بزرگ بین شرکتهای پذیرنده رویههای ناب در مقایسه با

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید