بخشی از مقاله

چکیده

برترین نیروی انسان در برقراری ارتباط، زبان و قدرت گفتار و سخنگویی او است. انسان با پیشرفت و تکامل جسمی و عقلانی خود توانست از نیروی تکلم خود که یکی از برترین قوای نهاده در وجود اوست بهره جوید که بعدها به تدریج تکامل مییابد و در ادمهی این تکامل، ادبیات که پیشرفتهترین شکل زبان بشری است ایجاد میشود و شعر به عنوان عمیقترین و تاثیرگذارترین نمود آفرینش ادبی، جریان سیال ذهن و روان و اندیشه ی مردم را به ظهور میرساند.

ابوالقاسم فردوسی با توانایی شگرف و قلم شیوایش توانسته شاهنامه را که حاصل باورها، احساسها و اندیشههای بزرگ مردم ایران است را بسراید. شاهنامه لبریز از مفاهیم و اندیشههای آسمانی مردم ایران است. برای شناخت این مفاهیم، باید اسطوره، حماسه و افسانه را به خوبی درک نمود. نگارنده بر آن شده است که جایگاه شاهنامه را از دیدگاه سه واژهی اسطوره، حماسه و افسانه بررسی نماید تا با شناخت بهتر این واژگان، به مفاهیم بلند شاهنامه دست یابد.

مقدمه

آدمی از بدوخلقت به زندگی در اجتماع احساس نیاز شدید داشته است. که برترین قوّهی انسان در برقراری ارتباط، زبان و قدرت گفتار و سخنگویی او است. بشر با سخن گفتن میتواند ارتباطی تنگاتنگ با همنوعانش برقرار نماید و از این طریق تمام نیازهای خود را مطرح سازد و مشکلات خود را برطرف نماید. قدرت بیان در وجود انسان، توانی است که باید نحوهی بهرهبرداری از آن را بیابد و به بهترین وجه ممکن از آن سود جوید. بشر اوّلیّه در پی احساس نیاز به اجتماعی زیستن، همواره از بدو وجود در صدد یافتن راهی برای رفع نیاز خود بود.

قبل از آن که تواناییتکلّم را در وجود خود بیابد به شیوههای مختلف سعی نمود و از طریق علائم و اشاراتی که به صورت قراردادی بین خود و دیگران نهاده بود، توانست منظور و مقصود خود را به اطرافیانش تفهیم کند. انسان با پیشرفت و تکامل جسمی و عقلانی خود در ادامه توانست از قوّهی تکلّم خود که یکی از برترین قوای نهاده در وجود اوست، بهره جوید که بعدها به تدریج تکامل یافته، و در طول تاریخ زندگی بشر همزمان با تکامل او کامل و کاملتر شد.

تا این که ادبیّات که پیشرفتهترین شکل زبان بشری است، شکل گرفت و انسان به مرحلهای رسید که زبان او به پیچیدهترین شکل خود یعنی کلام ادبی درآمد، و شعر به عنوان عمیقترین و تأثیرگذارترین نمود آفرینش ادبی، جریان سیّال ذهن و روان و اندیشهی مردم را به ظهور رساند. در این میان شاعران به عنوان مهمترین رسانهی بیان احساسها و اندیشههای جامعهی خویش، از شعر استفاده کرده و نواگر و نویدبخش آمال و امیدهای آن میشوند.

ابوالقاسم فردوسی، این بزرگ شاعر ایران زمین، با تواناییِ بی نظیرِ قلم شیوایش، شاهنامه- این بزرگترین اثر ادبی ایران زمین که حاصل باورها، احساسها و اندیشه های بزرگ مردمانِ ایران است- بسراید و نام ایران را بر بلند قله های سرافرازی بیفرازد.

بیان مساله

اگر ملّتی خواستار مطالعه شاهنامه باشد و بخواهد به مفاهیم بلند و عمیق و به ژرفای آن پی ببرد، باید ابتدا به ارتباط تمامی اجزای آن در محور عمودی و افقی آن برسد، تا بتواند بعد از درک معنی آنها به ارتباط مستقیم آنها با یکدیگر و ایجاد داستانها پی ببرد. بعضی از این اجزا از طبیعت اطراف ما نبوده، ویژگیهای برجسته دارند که انسان در مقابل این همه قدرت به شگفت و حیرت میافتد و گاهی نمیتواند آنها را درک کند، کارهایی که از انسانهای عادی و موجودات زمینی برنمیآید، برای خود توجیه کند. این گفتهها بیانگر آن است که شخصیتها معمولاً موجودات غیر طبیعی - فراطبیعی - هستند، قهرمانانی دارند و این ویژگیها برای آنها باعث به وجود آمدن نوعی تقدس - گرامیداشت دینی - و جایگاه اسطورهای شده است.

ایرانیان - به معنای وسیعش - مانند قومهای دیگر نخستین شناخت فلسفی خود را از جهان و نیروهای اطرافشان در قالب داستان بیان کردهاند که میتواند ما را در جهات شناخت کلّی این قوم باستانی راهنمایی کند.

در ذهن انسان کهن مانند انسانهای معاصر، مسائلی چون آفرینش حیات، مرگ، آغاز، پایان، و غایت نهایی این جهان با اهمیت به نظر رسیده است، جایی که برای یافتن پاسخ این سؤالات که در ذهن داشته است، شروع به یافتن سببها کرده است. و به این گونه باورهایی که در آنها نیرویی فراطبیعی نقش اساسی ایفا میکنند، در ذهن خود پرورانده است. با گذشت زمان کهنگی بر این گفتههای شفاهی و گاهی نوشته شده سایه افکنده است. بیشک انسانهای کهن از گذشتههای دور به نوعی تضاد بین امور طبیعی پی بردهاند. این امور مانند طلوع و غروب خورشید و ماه بوده است. زمینهای ترکخورده، رویش و مرگ گیاهان، حیوانات و انسان را می دید و این زندگی و مرگ ذهن آنها را به رویش تفکر وا میداشت.

بررسی و تحلیل تحقیقی »شاهنامه« نشانگر آن است. که این کتاب یکی از بزرگترین گنجینههای زبانهای فارسی میباشد. از این رو نگارنده با توجه به مفاهیم وسیع کلامی این شاعر بزرگ، در این پژوهش بر آنست که با توان اندکش، درگسترهی زبان این بزرگ شاعر راه یافته، حماسه یا افسانه یا اسطوره بودن این اثر را بررسی نماید.

پیشینه

استاد س. آئینی سخنان شیوای - عصر - 19 ضیاء پاشا عثمانی را از ترکی ترجمه کرد. »فردوسی برای به وجود آوردن شاهنامه 30 سال رنج کشید. در حقیقت یک اثر جاودانه به وجود آورد. طلوع آفتاب را در 120 جای 120 رنگ تصویر کرد که یکی بر دیگری شبیه نیست ...

نسبت به فردوسی و شاهنامه او در ایران آثار و مقالهها بینهایت زیادند که آوردن همه آنها از امکان بیرون است.

اسلامی ندوشن در کتاب خود، سروسایه افکن، شاهنامه را کتاب کتابها، کتاب زندگی- مرگ نامید. قید میکند »که آن زندهکنندهی عجم و زبان فارسی است و از این رو هر زمانی، هر سرزمین میتواند خود را در آن بازیابد

از فرهنگهای لغت به چاپ رسیده که در آنها از شاهنامه مثال و دلیلها آورده شدند، از قبیل »فرهنگ رشیدی« ، »فرهنگ فارسی عمید« ، »فرهنگ آنندراج« ، »فرهنگ پهلوی« ، »فرهنگ نفیسی« و غیره و از جهت شرح و معانی داده شده درباره کلمات، جالب و دارای اهمیت ممتاز میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید