بخشی از مقاله

چکیده

طوایف آریایی هند، تمدن و فرهنگ ودایی و طوایف آریایی ایران، تمدن و فرهنگ اوستایی را پیریزی کردند. بررسی و شناخت اسطورههای ایران و هند، بستری مناسب برای شناخت و مقایسه مشترکات فرهنگی دو تمدن میباشد. با کاوش در کهن الگوی خدایان اسطوره ای و تعیین خویشکاری قهرمانان آن و مقایسه با همتایان هندی، در می یابیم که خدایان و قهرمانان حماسه و اسطوره های اقوام هند و ایرانی چه خویشکاری های مشترکی دارند که البته این امر می تواند نظام های اجتماعی، بافت فرهنگی و اخلاقی جامعه عصر خود را به نمایش گذارد. در این پژوهش سعی شده است تا با روش تطبیقی و تحلیلی - توصیفی و با هدف مطالعه مبانی نظری خویشکاری ها و شکل ساختاری داستان شهرناز و ارنواز در شاهنامه به بررسی اسطوره ای و کهن الگو آن ها در اساطیر و تطبیق با اساطیر و خدایان هندی و ایرانی بپردازد و برآیند تحقیق نشان می دهد که خدایان و قهرمانان حماسه و اسطوره های ایرانی مانند شهرناز و ارنواز، کهن الگوی مشترکی با اسطوره های هندی دارند و خویشکاری آنان با ایزدان اسطوره ای مطابقت می نماید.

کلید واژه: اساطیر،ایزد بانو، شهرناز، ارنواز، خویشکاری،هندو اروپایی.

-1 مقدمه

قصه های اسطوره ای ایرانی،کارکردهایی ریخت شناسانه دارند و با الگوهای رایج در این زمینه، که مهمترین آنها شیوه ولادیمیر پراپ در بررسی قصه های روسی است، قابل تجزیه و تحلیل و دسته بندی هستند. در این بررسی، گاه عناصر متفاوتی یافت می شود که خاص قصه های ایرانی است و در نمونه ها مشابه قصه هایی که مورد تحلیل پراپ بوده اند، دیده نمی شود، مثل نقش و تأثیر عوامل اسطوره ای و کهن الگوها و مذهب، اخلاق، وطن پرستی ... در قصه های حماسی. بنابراین لازم است به جای برخی از مصادیق خویشکاری های پراپ که در قصه های ایرانی دیده نمی شود، عوامل جدیدی را به آن اضافه نمود. تفاوت های کارکردی میان قصه هایی که جنسیت قهرمان های آن با هم متفاوت است و عدم توالی یکسان کارکردها در قصه های ایرانی، از موارد دیگری است که در تجزیه و تحلیل این قصه ها به دست آمده است. چنین به نظر می رسد که برای رسیدن به شیوه های بهتر باید، 31 کارکرد پراپ را تقلیل داد. با کمک نتایج حاصل از این جستار می توان به بررسی در سایر زمینه های مرتبط با اعتقادات مردمی، از جمله مردم شناسی، جامعه شناسی و روانشناسی دست یافت.

خویشکاری، عمل شخصیتی از اشخاص قصه که از نقطه نظر اهمیتی که در جریان عملیات قصه دارد، تعریف می شود. خویشکاری های اشخاص قصه، عناصر ثابت و پایدار را در یک قصه تشکیل می دهند و از اینکه چه کسی آنها را انجام می دهد و چگونه انجام می پذیرند مستقل هستند، آنها سازه های بنیادی یک قصه هستند. - پراپ - 82 :1396 در این پژوهش به بررسی کهن الگوهای اساطیری هند و ایرانی شهرناز و ارنواز نیز اشاره شده است. زیرا مردمانی که در هند و ایران اسکان یافتند هندوایرانی نام دارند و دین آنان در مجموعهای از سروده های باستانی هند به نام ریگ و یده و سروده های کهن ایرانی به نام یشت ها تثبیت شده است. با آنکه هندیان و ایرانیان در فراسوی میراث مشترک خویش تغییراتی در باورهای خویش پدید آوردند، این میراث بر اساطیر و آیینهای آنان تسلط دارد. - هینلز - 35 : 1389

با نگاه اجمالی به موضوع این پژوهش این سوال ها مطرح است که مدل ساختاری خویشکاری این پژوهش تطبیقی بر اساس کدام نظریه بنا شده است؟ دو شخصیت شهرناز و ارنواز در شاهنامه به لحاظ کهن الگو و علم الاساطیر چه معنا و مفهومی دارند؟ خویشکاری شهرناز و ارنواز در شاهنامه کدام است؟ مطابقت آن ها با همتایان هندی خود در کجاست؟ با هدف بکارگیری مدل های پیشنهادی ساختارگرایان از جمله ریخت شناسی خویشکاری های پراپ در روایت دو شخصیت منظومه حماسی مورد نظر و بررسی متون کهن و پهلوی و دیگر آثار ایرانی و هندی سعی شده است به ژرفای اسطوره آنها نقبی زده تا شاید با بررسی ساختاری و ریشه ای اساطیر بتوان در پیوند ادبیات و اسطوره، نه تنها با جنبه تقدس و آفرینشی آنها آشنا شویم بلکه دریابیم خدایان و قهرمانان حماسه و اسطوره های ایرانی مانند شهرناز و ارنواز، چه کهن الگوی مشترکی با اسطوره های هندی دارند و خویشکاری آنان با ایزدان اسطوره ای مطابقت می نمایدادبیاتو چگونه با نگین هایِ رنگارنگِ خیال - تلمیح، رمز، سمبل،آرکی تایپ، اسطوره تشبیه و استعاره و... - توانسته است در طول زمان، تاریخ کهن روایی را ثبت نماید. اهمیت این پژوهش در راستای ایجاد آشنایی با اسطوره و ارزش ادبی به جهت پیوند درک روابط متقابل میان فلکلور و ادبیات و اصل و خاستگاه موفقیت های آرمانی یک فرهنگ می باشد.

-2 مساله

همانطور که بیان شد ادبیات ایران و هند با یکدیگر ارتباط تنگاتنگ دارند و این پژوهش به تحلیل اسطوره های شهرناز و ارنواز در شاهنامه فردوسی و تطبیق آن با همتایان هندی به روش تطبیقی و بررسی خویشکاری آنها به روش تحلیلی - توصیفی بر پایه قواعد و ساختار پراپ پرداخته است. بهره گیری از نظریه های ادبی غیر بومی در درک آثار فرهنگی بومی به عنوان راهکار جدید و نوآورانه و همچنین ایجاد تعامل بین فرهنگی و تفهیم پژوهش های ادبی لازم می نماید. اساطیر ایرانی از خانواده اساطیر آریایی - هند و ایرانی - است. هرچند اساطیر ایرانی در اثر گذشتن از صافی دین زرتشت، رنگی تازه به خود گرفته است، با وجود این میتوان با مطالعه تطبیقی این اساطیر با اساطیر کهن هندی در کتاب ریگ ودا به کلیات عقاید هند و ایرانیان پی برد. - هادی - 104 : 1377

با استفاده از دستاورد های این مقاله می توان در آشنایی با خویشکاری زنانی مانند شهرناز و ارنواز در تدوین و ترویج فرهنگ ایرانی و اهمیت خدایان و الهگان در برکت بخشی و باروری و اینکه اقوام هند و ایرانی چه خویشکاری های مشترکی دارند بهره برد و به طور مستقیم و غیر مستقیم بر نظام های اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه عصر خود آگاهی یافت. برای احاطه بیشتر به موضوع پژوهشی خویش، علاوه بر مقالات و کتاب های بسیار، پایان نامه های دانشجویی با محوریت شخصیت های اسطوره ای و خویشکاری آنان مورد مطالعه قرار گرفته است، از قبیل: »ساختار شناسی پهلوانان ایران باستان در شاهنامه فردوسی« از لیدا حقگویان جهرمی که با

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید