بخشی از مقاله

چکیده

هدف این مقاله بررسی رابطه بین شدت کارآفرینی و حاکمیت شرکتی در کسبوکارهای تولیدی پذیرفتهشده در اوراق بورس بهادار تهران است. در این پژوهش به حاکمیت شرکتی از چهار بعد مختلف - جدایی/یگانگی مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره، تعداد اعضای موظف هیئتمدیره، میزان مالکیت سرمایهگذاران نهادی و میزان مالکیت شخصی اعضای هیئتمدیره - پرداخته شد. با توجه به موضوع و هدف تحقیق که متمرکز بر شدت کارآفرینی و حاکمیت شرکتی است، جامعهی آماری این پژوهش در کسبوکارهای تولیدی پذیرفتهشده در اوراق بورس بهادار تهران است.

برای گردآوری دادهها از دو نوع پرسشنامهی شدت کارآفرینی و حاکمیت شرکتی استفادهشده است. نتایج بهدستآمده از پژوهش نشان میدهد که تفاوت معناداری میان شرکتهایی که مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره یکسان داشتند با شرکتهایی که مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره افراد متفاوتی بودند وجود دارد، رابطه میان میزان مالکیت سرمایهگذاران نهادی،میزان مالکیت شخصی اعضای هیئتمدیره، تعداد اعضای موظف هیئتمدیره مورد تائید قرار گرفت.

مقدمه

کلمهی حاکمیت برگرفته از کلمهی لاتین GUHERNARE به مفهوم هدایت کردن است کهمعمولاً برای هدایت یک کشتی به کار میرود و نشان میدهد که حاکمیت شرکتی بیشتر مستلزم هدایت است تا کنترل. همچون کارآفرینی تعاریف متعددی از حاکمیت شرکتی مطرحشده است که بهصورت یک طیف از تعاریف ساده، متمرکز بر شرکتها و سهامدارانشان شروعشده و تا تعاریف وسیعتر که دربرگیرندهی ترکیب پاسخگویی شرکتها به بسیاری از گروههای دیگر افراد ذینفعان است ادامه مییابد

بههرحال تعریفی پذیرفتهشده و واحد از حاکمیت شرکتی وجود ندارد و تعارف با توجه به کشوری که در آنجا ارائهشدهاند تفاوتهای اساسی دارند.

حاکمیت شرکتی عبارت است از فرایند سرپرستی و کنترل طرحشده برای اطمینان از اینکه مدیریت شرکت مطابق علایق سهامداران عمل میکنند

حاکمیت شرکتی تعدادی مسئولیتها و نمودهای اعمالشده توسط هیئتمدیره و مدیران موظف باهدف مشخص کردن مسیر استراتژیک است که تضمینکنندهی دستیابی به اهداف، کنترل خطرات بهطور مناسب و مصرف منابع بهطور مسئولانه میباشد

حاکمیت شرکتی عبارت است از سیستمی که محیط درونی و بیرونی شرکتها را کنترل و متوازن میکند تا اطمینان ایجاد کند که شرکتها وظیفهی پاسخگویی را به تمام ذینفعان ادا میکنند و در تمام سطوح فعالیتهای تجاری خود به طریقی مسئول در قبال جامعه عمل میکنند

حاکمیت شرکتی عبارت است از سیستمی که شرکتها بهوسیلهی آن هدایت و کنترل میشوند - کلارک، . - 2 :2007
حاکمیت شرکتی مفهومی گسترده است و از منظر چارچوبهای نظری مختلفی موردبررسی قرار میگیرد . با توجه به موضوع و هدف تحقیق که متمرکز بر کارآفرینی استراتژیک است، در این تحقیق دیدگاه تئوری نمایندگی موردتوجه قرار خواهد گرفت، لیکن لازم است مفاهیم مطرح در حوزهی حاکمیت شرکتی موردبررسی قرار گیرند تا دلیل تمرکز بر تئوری نمایندگی روشن شود. حاکمیت شرکتی نقطهی محوری تحقیقات مدیریت استراتژیک شده است 

شرکتها نقشآفرینان اصلی نوآوری هستند، و اعمال آنها تا حد زیادی تحت تأثیر حاکمیت شرکتی و منابع مالی در دسترسشان قرار میگیرد - تایلکات، - 1461 :2007 و علیرغم اینکه تحقیقات کمی برای تحلیل اهمیت حاکمیت شرکتی در ارتقاء نوآوری، بهویژه در شرکتهای کارآفرین انجامشده است - هانگ و ماندجار، . - 117 :2005 لیکن بین حاکمیت شرکتی و نوآوری کارآفرینانه رابطهی معنیداری وجود دارد 

برقراری توازن میان کارآفرینی و حاکمیت شرکتی خوب میتواند به این صورت باشد که از یکسو دادن آزادی بیشازحد به کارآفرینان درون شرکت به قیمت از دست دادن حاکمیت شرکتی خوب، میتواند منجر به نابودی فاجعهآمیز ثروت شود - تیلور، . - 3 :2003 از سوی دیگر کارآفرینی شرکتی یک نیروی قدرتمند برای ایجاد ثروت است. و سرکوب کردن آن منجر به از دست دادن فرصتهایی ایجاد ثروت میشود - گاس و گینزبرگ، . - 5 :1990 مسئلهی اصلی این است که برای کارآفرینی، برای اجازهی ابتکار، نوآوری و آزمونوخطا، یادگیری بیشتری داده شود درحالیکه این اطمینان نیز وجود دارد که تصمیمات واقعی و صحیح مستلزم صرف مقادیر زیاد و حتی بهطور بالقوه نامحدود پول هستند لذا باید درون یک ساختار منضبط اتخاذ شوند.

مبانی نظری تحقیق دیدگاههای نظری حاکمیت شرکتی

حاکمیت شرکتی از دیدگاههای نظری مختلف موردبررسی قرار میگیرد که مهمترین آنها عبارتاند از تئوری نمایندگی، تئوری هزینهی معاملات، تئوری ذینفعان، تئوری سازمانی و تئوری مباشرت.

تئوری نمایندگی تئوری نمایندگی فرض میکند که چون افراد درمجموع خودخواه هستند، هر زمان که وارد فعالیتهای مشارکتی شوند حداقل در برخی موارد تعارض علایق خواهند داشت. جنسن و مکلینگ نهتنها به دلیل وسعت منابع کنترل سازمانها بلکه به دلیل اینکه تعارض علایق بهطور آشکار و ملموس در دنیای اطرافمان وجود دارد، تحلیل خود را بر تعارض علایق میان سهامداران و مدیران شرکتهای بزرگ متمرکز هستند. جنسن و مکلینگ رابطهی نمایندگی را بهعنوان قراردادی که بهموجب آنیک یا چند نفر فرد دیگری را برای اناج دادن برخی خدمات که مستلزم تفویض برخی اختیارات تصمیمگیری به نماینده است به کار میگمارند تعریف کردهاند

تئوری هزینهی معاملات

این تئوری، نگریستن به شرکت نهتنها بهعنوان یک واحد اقتصادی بلکه بیشتر بهعنوان یک سازمان دربرگیرندهی افراد با اهداف و نگرشهای متفاوت.لذا شرکتها آنقدر بزرگشدهاند که در تخصص منابععملاً جانشین بازار هستند. و بیشتر فرصتطلبی مدیران و محدودیتهای خردمندی را مطرح میکند

تئوری ذینفعان

تئوری عمومی شرکت و پاسخگویی شرکت به طیف وسیعی از ذینفعان از مفروضات اصلی و مسائل این تئوری است. شرکتها بهاندازهی بزرگ هستند و اثر آنها بر جامعه بهقدری فراگیر است که باید بهجای اینکه فقط به سهامداران پاسخگو باشد به بخشهای بیشتری از جامعه پاسخگو باشند

تئوری سازمانی

مبتنی بر محدودیت خردمندی، منابع و شایستگیهای درونی سازمان است و درک سازمان بهعنوان مخزن منابع انسانی و سازمانی. سازمان نقطهی مرجع است.مفروضات اصلی و مسائل مطرح آن نگاه به شرکت در مفهوم همکاری بین مالکین منابع داخلی و خارجی برای محقق ساختن عواید مالی و غیرمالی از منابعشان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید