بخشی از مقاله

چکیده

این تحقیق با هدف تدوین الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی کسب و کارهای نوپای فناورانه در بخش کشاورزی در راستای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت صورت گرفته است. این تحقیق از نوع کیفی بوده و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه ژرفانگر نیمهساختارمند صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کسب و کارهای نوپای فناورانه در بخش کشاورزی استانهای شمالی کشور بوده است.

از طریق نمونه گیری هدفمند، 40 نفر از موسسان این نوع از کسب و کارها انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. فرآیند گردآوری اطلاعات تا سطح اشباع نظری و آستانه سودمندی اطلاعات قابل دسترس ادامه یافت. نتایج تحقیق در قالب10 طبقه موضوعی درقالب جدول شامل منشاء فکر و ایده اولیه کسب و کار ، جنبه بارز فناورانه و نوآورانه، تجربه یا آموزش قبل از شروع کار، تعاملات اجتماعی، منبع کسب اطلاعات، دلیل دنبالکردن فرصت، موارد مهم در قبل، حین و پس از شروع کسب و کار، مساعدتها و موانع کسب و کار و در نهایت توصیهها و عوامل مهم برای افراد تازهکارتوصیف شد.

.1  مقدمه

از آنجاییکه دریچه فرصتها محدود است اگر نسبت به تشخیص بههنگام آنها اقدام نشود آن فرصتها از بین خواهند رفت. در نتیجه نرخ رشد و توسعه کارآفرینی کسب و کارهای نوپای فناورانه در کشاورزی تغییری نکرده و یا در سطح فعلی باقی میماند.

عدم وجود الگوی مناسب میتواند زیان ها و اتلاف منابع را به این کسب و کارهای نوپا وارد کند. زیانهایی چون اتلاف منابع مالی، فیزیکی، انسانی و زمانی، بروز و تکرار شکستها، عدم بهرهمندی از تجربیات موفق و پیروزیها و عدم استفاده بهینه از درس آموختهها، انجام فعالیتهای تکراری و موازیکاری بهصورت مکرر در حوزههای مختلف، عدم تبدیل دانش ضمنی به صریح و بالعکس، عدم انباشت دانش مفید در کسب وکار و استفاده گسترده و بهینه از آن، وابستگی زیاد فعالیتهای یک سازمان به اشخاص، عدم امکان اتخاذ تصمیمات مقتضی در زمان مناسب، محدودشدن نوآوری، ایجاد و عدم اصلاح فرایندهای فاقد اثربخشی و نهایتاً عدم دستیابی و تحقق بخشی از اهداف و مأموریتهای کسب و کار. لذا تدوین و بهکارگیری یک الگوی مناسب می تواند جلوی زیانهای ذکر شده را گرفته و بنابراین کمک شایانی به این کسب و کارهای نوپا بنماید.

کسب و کارهای نوپا5، بخش جداییناپذیر فرآیند تحول و دگرگونی در بازار رو به گسترش دنیای امروز هستند. این کسب و کارها در ابداع شیوههای جدیدی که به تغییرات فناوری و افزایش توانایی تولید منجر خواهد شد نقش مهمی ایفا میکنند. همچنین ایجاد و توسعه این کسب و کارها، سیاستی مهم در ایجاد مشاغل جدید، تسریع در بهبود اوضاع اقتصادی و رشد کشورها بهشمار میرود. این کسب و کارها معمولا هزینه راهاندازی پایینی دارند، بر بستر تکنولوژیهای جدید شکل میگیرند و گاهی خود نیز باعث رشد تکنولوژی میگردند؛ به جهت تکرارپذیر بودن و مقیاسپذیر بودن این کسب و کارها، منحنی رشد آنان به صورت نمایی است و شتاب بسیاری دارد و در رشد اقتصادی نقش مهمی ایفا میکنند و در راستای سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیز قرار میگیرند. از این رو باید توجه ویژهای به کسب و کارهای نوپا گردد

با توجه به اینکه ایجاد کسب و کارهای نوپا در کشور، اخیراً به شدت مورد توجه قرار گرفته است؛ بسیاری از کارآفرینان، اقدام به ایجاد این نوع کسب و کارها، در چارچوب کسب و کارهای سنتی مینمایند. اما، با توجه به ویژگیهای خاص این نوع کسب و کارها، از لحاظ بدیع بودن ایدهها، نیاز به سرمایهگذاری، غیرقابل پیشبینی بودن عکسالعمل بازار به محصولات پیشنهادی و غیره، چارچوبهای سنتی توسعه کسب و کار، پاسخگوی نیازهای راه-اندازی اینگونه کسب و کارها نمیباشند

یکی از مراحل کلیدی در تشکیل سرمایهگذاریهای مخاطرهپذیر درکسب و کارهای نوپای کارآفرینی فناورانه، علاقه به شناسایی فرصت1 و نوآوری محصول به عنوان یک بحث آکادمیک میباشد. اگر چه نظریهپردازان اولیه یک نگرش کلی را برای مطالعه تشکیل سرمایهگذاریهای مخاطرهپذیر پیشنهاد میکنند، اما مرور متون، بر یک یا دو جزء بطور جداگانه تاکید و تمرکز کرده است. بسیاری از این تحقیقات کلی بر روی نقش کارآفرین و دانش آنها در درون شرکتها تمرکز کرده اند

در عصراطلاعات، شاهد پیشرفتهای روزافزون در علم و فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله رایانهها، اینترنت، تجهیزات و امکانات آزمایشگاهی، همکاری و مشارکت بین مؤسسات هم در درون کشورها و هم خارج از مرزها، همگام با تغییر وتحولات سریع موجود در علم و فناوری پیشرونده همانند بهرهگیری خلاق و نوآور از نظامهای اطلاعات الکترونیکی بودهایم. توسعه فناوریها از یک سو بسیاری از امور زندگی را با تحول مواجه ساخته و از سوی دیگر فرصتهای بیشماری را بههمراه آورده است. امروزه زمانبندی و تشخیص درست پنجره فرصتهای فناورانه، مهمترین بخش استراتژی کسب و کار است. در این راستا، چگونگی بهرهبرداری از فرصتهای فناورانه با توجه به زمان بهرهبرداری و دو ویژگی فرصتهای فناورانه،اولاً کوتاه بودن پنجره فرصت آنها و ثانیاً تفاوت ادراکها از ارزش فرصت میان بنگاهها بسیار مهم میباشد

فرصت مفهومی اساسی درکارآفرینی است

در فرهنگ اصطلاحات لای منز ، فرصت به عنوان یک زمان مطلوب، موقعیت مناسب یا مجموعهای از شرایط برای انجام کار تعریف شده است

فلچر - - 2006 بیان میکند جایی که انگیزه به برانگیختگی رفتار مربوط میشود، فرصت به معنای حضور ترکیبی ازشرایط مطلوب است که یک راهکارخاص را ممکن میسازد

تشخیص فرصت، به فرآیند درک امکانپذیری یک محصول، خدمت یا کسب و کار سودآور اشاره دارد. تشخیص فرصت یا شناسایی، شانسی برای ترکیب منابع، بهصورتی که منجر به ایجاد سود شود، جنبه مهمی از کارآفرینی است

تشخیص فرصت فرآیندی است که از طریق آن، کارآفرینان ایدههای جدید که منجر به فرصتهای کسب و می شود را جستجو کرده، آنها را در دست گرفته و پالایش میکنند

درحالت کلی بعضی کارآفرینان فرصتهای بیشتری را شناسایی میکنند و این فرصتها برای آنها منافع برتری ایجاد میکندکه دیگران موفق به انجام چنین کاری نمیشوند. وجود ناهمگونی درمیان کارآفرینان در چگونگی شناسایی فرصت، تناوب شناسایی فرصت، ماهیت و کیفیت فرصتهای شناسایی شده میتواند علت این موضوع باشد

از نظر محققان کارآفرینی، شناسایی فرصت نقش بسیار اساسی در فعالیتهای کارآفرینانه دارد

دو دیدگاه رایج در رابطه با مقوله شناسایی فرصت وجود دارد. اولین دیدگاه، شناسایی فرصتهای موجود در محیط و دومین دیدگاه، خلق فرصت از طریق تغییر یک پدیده است

دیدگاه اول در ادبیات کارآفرینی به رویکرد کشف فرصت و دیدگاه دوم به رویکرد خلق فرصت مشهور است

ریشههای فکری رویکرد خلق فرصت در آثار شومپیتر3 و رویکرد کشف فرصت در آثار کرزنر4 مشهود است.

آنچه که ادبیات کارآفرینی را از دیگر حوزههای مدیریت متمایز کرده است، موضوع فرصتهای کارآفرینانه است. تعریفهای متعددی از فرصتهای کارآفرینانه ارائه شده که هر یک از جنبهی خاصی به این موضوع پرداخته-اند. فرصتهای کارآفرینانه، شانسی برای فرد یا گروه است تا ارزش جدیدی را که اغلب با معرفی کالا و خدمات جدید و نوآورانه صورت میگیرد به جامعه ارائه کنند

این شرایط با ایجاد یک بنگاه جدید صورت میپذیرد. از دیدگاه کرزنر - - 1973 فرصتهای کارآفرینانه، در شرایط بیتعادلی اقتصادی وجود دارند، که با بهرهبرداری از آنها، اقتصاد از حالت بیتعادلی به حالت تعادل سوق پیدا میکند.

بنابراین با توجه به اینکه شناخت فرصت، اولین و مهمترین مرحله در کارآفرینی است، تشخیص عوامل مؤثر بر شناخت فرصتهای کارآفرینانه در حوزههای مهم اقتصاد، نظیر کشاورزی، موضوع بسیار با اهمیتی است. معرفی عوامل اثرگذار و تبیین چرایی اثرگذاری عوامل تشخیص فرصت، به کارآفرینان نوپای کشاورزی نشان می دهد که چگونه میتوانند فرصتهای کارآفرینانه را شناسایی کنند.

آگاه سازی افراد مذکور از نحوه شناسایی فرصتهای کارآفرینانه، موجب تقویت قدرت تشخیص فرصتهای کارآفرینانهی این افراد و دستیابی به فرصتهای بیشتر، در حوزههای مربوطه خواهد شد. تحقیق در زمینه تشخیص فرصت به عنوان اولین گام فرآیند کارآفرینی، از اهمیت زیادی برخوردار است. امروزه اهمیت کسب و کارهای نوپا، به عنوان گونهای ناب از اقدام کارآفرینانه در توسعه اقتصادی، در بخشهای مختلف از جمله کشاورزی به خوبی شناخته شده است.

.2 اهمیت و ضرورت الگوسازی تشخیص فرصت های کارآفرینانه

بر اساس تحقیقات به عمل آمده توسط محقق از مراکز رشد دانشگاههای دولتی و آزاد، پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد وابسته، سازمانهای جهاد کشاورزی، سازمان صنعت، معدن و تجارت، شرکت شهرکهای صنعتی و بخشهای مرتبط دیگر، واحدهای کسب و کار نوپای فناورانه بسیاری در بخش کشاورزی راهاندازی شدهاند که نمونه-هایی از ساز و کارها و اشکال راهاندازی اینگونه از کسب و کارها شامل تجاریسازی، انتقال فناوری، سرمایهگذاری مشترک تحقیقات، ایده پردازی مستقل یک فرد یا مجوز بهره برداری از یک فناوری میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید