بخشی از مقاله

خلاصه

در قرن بیستم دانشگاهها به سازمانهای اجتماعیهّمی تبدیل گردیدهاند که در توسعه ملی کشورها نقش عمدهای ایفا مینمایند. به عبارت دیگر آنها هم در ایجاد تحولات و هم در پاسخ به نیازهای برخاسته از تحولاتی که در دیگر بخشهای جامعه رخ میدهند، نقش اساسی بازی میکنند.در ایران نیز طی دو دهه گذشته به منظور تنوع بخشی وایجاد فرصتهای آموزشی، دانشگاهها و موسسات غیرانتفاعی توسعه کمی چشمگیری داشته اند. این تحقیق در این راستا تلاش نمود تا با طرحی جامع و با اتکا به دادههای گردآوری شده از جامعه آماری وسیع تحقیق، مهمترین عوامل اثرگذار داخلی و خارجی در راهبردهای موسسات و دانشگاههای غیرانتفاعی در ایران را مورد بررسی قرار دهد.

روش پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جهت گردآوری دادههای موردنیاز از جامعه آماری پژوهش که شامل مدیران، اعضای هیأت موسس و اساتید دانشگاهها و مؤسسات غیرانتفاعی کشور میباشد، از روش نمونهگیری خوشهای با بکارگیری دو پرسشنامه استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر وضعیت داخلی و خارجی موسسات - نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید - است. تجزیه و تحلیل دادهها در ارزیابی عوامل محیط داخلی - قوتها و ضعفها - در 24 عامل نشانگر این است مؤسسات و دانشگاههای غیر انتفاعی در ایران از نقاط قوت در ارزیابی محیطی داخلی خود برخوردار هستند.

به علاوه نتایج نشان میدهد نقاط ضعف با امتیاز بالا برای موسسات و دانشگاههای غیرانتفاعی در کشور وجود دارد و در مقابل قوتها، ضعفهای بالایی وجود دارد. همچنین در ارزیابی عوامل محیط خارجی - فرصتها و تهدیدها - در 20 عامل شناسایی شده نشانگر این است مؤسسات و دانشگاههای غیر انتفاعی در ایران از فرصتهای بسیاری در محیط خارجی خود برخوردار هستند.

در این بخش نتایج نشان میدهد تهدیدها دارای امتیاز پایینی بوده و نشانگر این است فرصتهای موسسات و دانشگاههای غیرانتفاعی در کشور در مقایسه با تهدیدات آنها بیشتر است.همچنین به تبیین ویژگیهای چشم انداز موسسات برای استفاده در مدیریت راهبردی سازمان پرداخته و در آخر پیشنهادهای نظری و کاربردی متناسب ارائه گردیده است.

.1 مقدمه

نظام آموزش عالی کشور دو وظیفه مهم بر عهده دارد : از یک طرف موظف به تأمین و پاسخگویی به نیاز موجود افراد برای راه یابی به موسسات آموزش عالی است و از طرف دیگر متعهد به هدایت متقاضیان به افق های تازه و مورد نیاز جامعه است. از این رو برنامه ریزان جوامع سعی می کنند حتی المقدور به چنین تقاضایی پاسخ مناسب دهند.[1] به نظر بعضی صاحب نظران، میل به بقا در محیط رقابتی، موسسه های آموزشی را از روی آوردن به مدیریت و برنامه ریزی راهبردی برای افزایش قابلیت انطباق با محیط متغییر امروزی و توانایی پاسخگویی و جلب رضایت مشتریان ناگزیر ساخته است

افزایش پوشش آموزش عالی تا حد %40 جمعیت 18 تا 24 کشور در پایان برنامه پنجم، توجه به برنامه های راهبردی دانشگاهها را انکار ناپذیر می نماید، همچنین برنامهریزان آموزش عالی در بازنگری و بهینهسازی فرآیندهای مربوط به ایجاد و توسعه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی نیازمند توجه به اهداف راهبردی آنان هستند. برخی از مهمترین چالشهای آموزش عالی کشور عبارتند از: کمبود مالی دولتی و امکانات مورد نیاز، طراحی نظام مدیریتی و اداری مناسب آموزش عالی و فراهم آوردن الزامات جامعه مبتنی بر دانایی.

از سوی دیگر رشد و گسترش بیقاعده و بدون برنامه آموزش عالی ،آثار زیانباری بر کیفیت آموزش، کیفیت یادگیری دانشجویان، نبود استقلال، مدیریت ناکارآمد و نابرابری جنسی و جغرافیایی آموزش عالی گذاشته است 3]و. [4 برای فایق آمدن بر چالشهای مذکور برنامهریزی و ارزیابی راهبردی نقش اساسی دارد. لذا ارزیابی محیط رقابتی سازمان و موقعیت راهبردی آن در فرآیند برنامهریزی راهبردی سازمان اهمیت ویژهای دارد.

.2 مبانی نظری و پیشینه تحقیق

در دهههای اخیر تمایلات فزایندهای در بکارگیری مدیریت استراتژیک در سازمانها شکل گرفته است و مدل های گوناگون و متعددی از مدیریت استراتژیک پیشنهاد گردیدهاند6]و7و8و9و.[10 بنا به تعریف برنامهریزی استراتژیک عبارت است از تدوین دقیق و روشن خط مشیها و برنامههای اجرایی برای تحقق بخشیدن به راهبردهای انتخابی است

برنامهریزی استراتژیک دید درازمدت دارد، در سطوح بالای سازمان شکل می گیرد و نیاز به تخصیص میزان وسیعی از منابع دارد، تمرکز آن بر مقابله سازمان با محیط خارجی است و دارای نگرش چند بعدی است14]و.[10 برنامه ریزی استراتژیک بخشی مهم از مدیریت استراتژیک است و چارچوبی برای مدیریت استراتژیک محسوب می شود

فرآیند مدیریت راهبردی شامل دیدگاههای متفاوتی است که از آنها به عنوان مکاتب راهبردی یاد می کنند. این مکاتب که اساس رویکرد و نگرش در خصوص نحوه تدوین راهبردها را بیان میکنند به چندین گروه و دسته تقسیم میشوند و مکتب موقعیتیابی یکی از انواع رایج آن است. دراین مکتب پیش نیاز توسعه راهبردها، تحلیل محیط سازمان و تعیین موقعیت آن نسبت به رقبا در صنعت همراه با رویکرد تحلیلی است

در مکتب موقعیت یابی راهبردی سازمانها به پایش محیط بیرونی و محیط درونی خود در قیاس با رقبا با رویکرد تحلیلی می پردازند17]و[18 که این پایش پیش نیاز تدوین راهبردهای سازمان است. برنامهریزی راهبردی رسیدن از وضعیت موجود - ماموریت سازمان - به وضعیت مطلوب را که به چشم انداز سازمان اشاره دارد[19]، تشریح میکند.[20] همانطور که در نمودار ذیل مشخص است، چشماندازها بر مبنای آرمانها و ارزشها و با توجه به بررسی محیط خارجی، محیط ملی شکل میگیرد

شکل .1 تعیین چشم اندازها بر اساس آرمانها و ارزشها و با توجه به بررسی موقعیت

.1-2 بررسی عوامل خارجی و داخلی

آنچه که مسلم است یکی از نقاط مشترک تمامی مدلها و تکنیک های تدوین راهبرد بررسی و ارزیابی عوامل خارجی و داخلی سازمان می باشد. در این بخش ضمن ارائه تعاریفی از عوامل خارجی و داخلی به تشریح نحوه بررسی آنها در سازمانها می پردازیم.

.1-1-2 بررسی عوامل خارجی: قبل از اینکه سازمانی شروع به تدوین راهبرد کند باید محیط خارجی را به منظور مشخص کردن فرصتها و تهدیدهای احتمالی مورد بررسی قرار دهد. هانگر و ویلن معتقدند که کنکاش محیطی عبارت است از فرآیند نظارت، ارزیابی و ارایه اطلاعات محیطی به افراد کلیدی داخل سازمان. کنکاش محیطی وسیلهای برای اجتناب از حوادث غیرمترقبه و اطمینان از سلامت بلند مدت سازمان است. با استفاده از کنکاش محیطی، سازمان میتواند فرآیندهای موجود در محیط را تحت نظر داشته و مهیای اقدامات لازم و پیشگیرانه باشد.

به طور کلی میتوان سه نوع محیط را شناسایی نمود:

·    محیط کلانٌ - یا محیط دور -
·    محیط وظیفه ایٍ - یا محیط نزدیک -
·    محیط داخلی َ

در هر کدام از این محیطها نیروهایی - متغیرها - وجود دارند که باید مورد توجه قرار گیرند. بعضی از دسته بندیها مورد سوم را ذکر نکرده و آن را جزو محیط نمیدانند، بنابراین تاکید ما در این بخش در دو محیط اول است. بررسی محیط داخلی نیز که همان بحث بررسی عوامل داخلی را شامل می شود در بخشهای بعدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

.1-1-1-2 محیط کلان

محیط کلان شامل نیروهایی است که به طور مستقیم در فعالیتهای کوتاه مدت سازمان تاثیر ندارند. بلکه اولاً تاثیر آنها غیرستقیم بوده و ثانیاً بر تصمیم های بلند مدت سازمان موثر میباشند. عوامل محیط کلان میتوانند هم در سطح بین المللی و هم در سطح ملی مطرح شوند.این محیط خود از چهار بخش اصلی تشکیل شده است که عبارتند از:

·    محیط اقتصادیُ : این نیروها مبادله مواد، انرژی، پول و اطلاعات را کنترل میکنند.

·    محیط تکنولوژیکیِ: این نیروها ابزار، تکنولوژی و روش های جدید حل مسأله و انجام کار را ایجاد مینمایند.

·    محیط قانونی- سیاسیّ : این نیروها قدرت را توزیع نموده، قوانین و مقررات محافظت کننده و محدود کننده را فراهم میسازند.

·    محیط اجتماعی- فرهنگی  : این نیروها ارزش ها، آداب و رسوم و عادات جامعه را کنترل میکنند.

.2-1-1-2 محیط وظیفهای - محیط صنعت -

محیط وظیفهای شامل نیروهایی است که به صورت مستقیم بر فعالیت های سازمان تاثیر می گذارند. نیروهای تشکیل دهنده این محیط عبارتند از: -1 سهامداران -2 دولتها -3 گروههای ذینفع ویژه -4 عرضه کنندگان -5 اتحادیههای کارگری و کارمندی -6 رقبا -7 انجمن های تجاری-8مشتریان -9 طلبکاران و اعتباردهندگان. شکل شماره - 9 - انواع محیط و نیروهای آنان را به صورت ترسیمی نشان میدهد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید