بخشی از مقاله
چکیده
توسعه شهرها از منابع مهم توسعه یک کشور محسوب می شود. در کشورهای توسعه یافته با استفاده از روش های علمی، همواره منابعی را برای کسب درآمد انتخاب می کنند که به اتکای آن می توانند در ارائه بهتر خدمات شهری اقدام نمایند. شهرداری ها به دلیل قبول بخش عمده ای از تصدی های دولت در ارائه خدمات به شهروندان با چالش های جدی در زمینه تعیین منابع درآمدی و به روزآوری و جستجوی منابع جدید برای تأمین هزینه های پروژه های بزرگ شهری روبرو هستند. هر چند منابع مالی شهرداری ها به صورت مختلف قابل حصول است اما همه آنها از خصوصیت پایدار بودن برخوردار نیستند.
با توجه به اینکه منابع پایدار مغفول مانده اند و تمرکز بر درآمدهای ناپایدار سهم خود را در کل درآمدها افزایش داده اند این امر می تواند در بلندمدت اتکاء شهرداری ها به درآمدهای ناپایدار را نهادینه نماید که در اینصورت دستیابی به توسعه پایدار شهری را ناممکن می سازد. بنابر این مطالعات بیشتر در این زمینه از اهمیت بالایی برخودار بوده و می تواند به بهبود کیفیت زندگی شهروندان کمک کند. مقاله حاضر با هدف بالا بردن کارایی و عملکرد شهرداری ها به بررسی و شناسایی منابع جدید درآمدهای پایدار و ارائه راهکارهای پیشنهادی برای حصول این نوع درآمد پرداخته است.
مقدمه
توسعه اقتصادی، هدف اصلی هر کشور درجهت بهبود سطح استاندارد زندگی می باشد و توسعه شهرها به عنوان مجموعهای که یک کشور را تشکیل می دهند، از منابع مهم توسعه محسوب می شود. شهرداری، یکی از نهادهای مردمی است که وظیفه خدمت رسانی به شهرنشینان برای تأمین خواسته های اولیه زندگی شهرنشینی و پس از آن تلاش برای رسیدن به شهری توسعه یافته را به عهده دارد. رشد جمعیت مهاجر وارد شده به شهرها در کنار رشد طبیعی جمعیت، اهمیت شهرها در اقتصاد را روز به روز بیشتر می کند، وجود بیش از60 درصد از جمعیت کشور در شهرها، بالاتر بودن نرخ رشد جمعیت شهری نسبت به نرخ رشد جمعیت ملی و اختصاص درآمد بسیار بالایی از ارزش افزوده و اشتغال کشور به شهرها، نشان از جایگاه اقتصاد شهری در ایران دارد
از دید اقتصاد شهری عواملی چون گسترش دامنه فعالیت های شهرداری ها و ارتقای سطح انتظارات مردم از آنها و مشکلات ناشی از افزایش جمعیت شهری نیاز به گسترش منابع مالی و درآمدی شهرداری ها را بیشتر می کند.[2] تأمین منابع مالی، راهی جز افزایش کارایی روش های قبلی و جستجوی منابع جدید درآمدی، پیش روی شهرداری ها نخواهد گذاشت. افزایش کارایی مستلزم گذشت زمان، تعامل با اقتصاد جهانی، استفاده از شیوه های مدرن تر و افزایش در نسبت نیروهای تخصصی کل نیروهای شهرداری است.
طرح موضوع خودکفایی و خوداتکایی شهرداری ها در سال 1362 بدون توجه به مبانی نظری حاکم به روابط مالی دولت و شهرداری ها و ادامه این سیاست در سالهای بعدی، شهرداری های کشور را در شرایط بغرنجی قرار داده و شماره معکوس برای کاهش سهم آنها از بودجه دولت آغاز شد. به دنبال کاهش وابستگی درآمدی شهرداری ها به دولت و با توجه به تشدید مسائل و مشکلات شهرها در نتیجه رشد جمعیت و مهاجرت ها، حجم زیاد تقاضا برای خدمات شهری و اتکای شهرداری ها به درآمدهای ناپایدار شرایط کار را برای متولیان امور در شهرداری ها دشوار کرده است.
شناخت نقاط قوت و ضعف سیستم های فعلی درآمدی نه تنها به عملکرد بهتر متولیان و دست اندرکاران مسائل شهرداری ها کمک می کند، بلکه فشارها و موانع موجود بر سر راه حذف مشکلات اصلاح این سیستم ها در شوراهای اسلامی بخش های اداری و غیراداری مرتبط با مسائل شهری و تشکل های مردمی را کم می کند. تأمین منابع مالی و درآمدی شهرداری ها، در میان بخش های مختلف مدیریت شهری، اهمیت ویژه ای دارد.
فقدان درآمد کافی برای شهرداری ها نه تنها امکان ارائه ی خدمات مناسب برای مدیریت شهری را کاهش می دهد، بلکهاساساً اجرای تمامی طرح ها و برنامه های شهری را با مشکل مواجه خواهد ساخت. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر روشن می شود که بدانیم امروزه بیش از 95 درصد از منابع مالی شهرداری ها از محل درآمدهای محلی درون شهرها تأمین می شود و وابستگی شهرداری ها به کمک های بلاعوض دولتی کمتر از 5 درصد است
مدیریت شهری نیازمند یک نظام پایدار درآمدی است. همه سازمان ها و نهادها اعم از دولتی و غیردولتی به همراه تمامی شهروندان باید به نسبتی که از خدمات مختلف در سطح شهر استفاده می کنند، بهای آن را در قالب عوارض پرداخت کنند؛ در غیر این صورت مدیریت شهری برای اداره شهر ناچار به اتخاذ سیاست های مقطعی برای کسب درآمد می شود که غالبا مخالف راهبردهای توسعه پایدار است.
اهمیت و ضرورت موضوع
کشورهای موفق در زمینه پایدارسازی درآمدهای شهری، میان »درآمدزایی« و »درآمدزایی پایدار« تفاوتهایی را قائل میشوند. بدین معنی که در درآمدزایی پایدار نمیتوان از هر منبعی برای شهر درآمد کسب کرد. بلکه درآمد می-باید از منابعی کسب شود که حقوق آیندگان پایمال نشده، کیفیت زندگی در شهر کاهش نیابد و منابع حیاتی برای استفاده نسلهای آتی از بین نرود. به این ترتیب مشاهده میشود که مقوله پایداری درآمدهای شهرداری، رابطه تنگاتنگی با مفهوم توسعه پایدار شهری دارد. چرا که توسعه پایدار شهری به دنبال ساختن یک شهر به نسبت ایدهآل و آرمانی است که در آن هم شهروندان معاصر از یک زندگی مطلوب برخوردار شوند و هم تواناییهای نسل آینده برای برآورده ساختن نیازهایشان به مخاطره نیفتد
بررسی اسناد موجود نشان میدهد که در اغلب کشورهای در حال توسعه، به دلیل وجود دولت متمرکز در سطح ملی، هنوز مناطق زیادی نمیتوانند منابع خود را اداره کرده و ضعف جدی در سیستمهای مالیاتی آنها دیده میشود .[5] از این روست که ناپایداری درآمدهای شهری به یکی از مشخصههای اصلی تأمین مالی شهرها در کشورهای در حال توسعه بدل شده است.
مطالعات پیشین
چردیاویسکی و وارداپتو [19]، اصلاحات مالیه عمومی شهری در روسیه را بررسی کرده اند. آنها مهمترین مانع در نرسیدن به نظام مناسب تأمین مالی را عدم استقلال محلی و کاهش اختیارات محلی در چند سال اخیر می دانند. چن[20]، در مطالعه ای نشان داد تأمین مالی بسیاری از پروژه هایی که توسط شهرداری ها انجام می شود، مشارکت کنندگان و مسئولان پروژه نسبت به دولت به خوبی دارای اطلاعات هستند. این موضوع از طریق معرفی یک تقارن اطلاعاتی بین دولت و دیگر سهام داران منظور می شود. فرض می شود که دولت توزیع ریسک را می داند اما ارزش دقیق آن را نمی داند، در حالی که قرض دهندگان و مسئولان پروژه به طور کامل در مورد ریسک پروژه اطلاعات دارند.
روهلینگ [21]، در بررسی ساختار درآمد شهرداری کشورهای در حال توسعه، نشان می دهد مالیات بر دارایی، مهمترین نوع مالیات های محلی است و بیش از 130 کشور جهان نوعی از آن را دریافت می کنند. این مالیات می تواند اهداف گسترده تری از پاسخگویی محلی را تأمین کند و رابطه موثر بین ارائه خدمات شهری و منابع مالی آنها را به هم نزدیک تر کند
. اکبری و همکاران [6]، در مقاله خود شش ویژگی: حداقل مزاحمت برای دیگر اهداف، اقتصادی بودن، شفافیت، داشتن حداقل هزینه های وصول و نیز سیاست مالی برای رسیدن به رشد اقتصادی را برای یک ساختار مطلوب درآمدی شهرداری عنوان کرده اند. جمشیدزاده [7]، بر اساس تجربیات جهانی سه شیوه: توزیع پایه های اخذ مالیات، دریافت از محل افزایش نرخ مالیات ملی و دریافت سهمی از درآمدهای مالیاتی ملی را برای تأمین مالی بخش عمومی شهری مطرح می کند.
قلعه دار[8]، ابتدا به شناسایی و تعیین منابع درآمدی شهرداری ها و سهم هر یک از آنها در ترکیب درآمدی شهرداری های کشور طی دوره 1366-1359 و درآمد شهردار ی های کلان شهرهای کشور طی دوره 1380 - 1375پرداخته و سپس با نظر سنجی از کارشناسان شهری ارتباط این منابع را با تحولات کالبدی شهرها مورد مطالعه قرار داده است.
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که ساختار درآمدی کلان شهرهای کشور بیشتر بر پایه عوارض ساختمانی بوده و از تولید کنندگان دریافت شده است. معزی مقدم [9]، در پژوهشی نشان داد در ایران، شیوه های تأمین منابع درآمدی شهرداری ها مشتمل بر روش های کسب درآمد شامل فروش مستقیم خدمت، اخذ مالیات محلی، کمک های دولتی، وام و استقراض می باشد که باید از منظر معیارهای بهینگی و سپس عدالت مورد ارزیابی قرار بگیرند.