بخشی از مقاله
چکیده:
فرش دستباف یک هنر منحصر به فرد است که از گذشتههای دور از تمدن ایران به یادگار مانده است. حفظ و حراست از این صنعت ملی به ارائه راهکارها و اقدامات موثر برای توسعه نیازمند است. گرایش افراد به این حرفه نیازمند شناسایی و برطرف شدن موانع پیش روی بافندگان خواهد بود. در پژوهش پیش رو با استفاده از خبرگان، مشکلات بافندگان شناسایی گردید سپس از جامعه بافندگان فرش دستباف شهرستان کاشان با کمک پرسشنامه مقایسات زوجی، مشکلات رتبه بندی گردید.
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده-ها نشان داد که از بین 6 مشکل عمده موجود بر سر راه بافندگان، دستمزد پائین و دردهای مفاصل حاصل از کار بافندگی از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است و نبود بیمه و مشکلات ناشی از آلودگی مواد مصرفی در ردههای بعدی موانع پیش روی گرایش افراد به بافندگی است. حمایتهای دولتی از بافندگان برای افزایش دستمزد عادلانه با توجه به سختی کار میتواند بر توسعه و رشد این صنعت مولد اثر گذار باشد.
مقدمه:
فرش دستباف یک هنر منحصر به فرد است. ویژگی-های هنری آن در محدوده جغرافیایی ایران با فرهنگ و باور مردم گره خورده و اصالت خود را حفظ کرده است. پیوند موجود بین عناصر فرهنگی و هویت ایرانی نظیر آنچه در مورد فرش دست باف بیان شد، اهمیت حفظ و حراست از این عناصر فرهنگی را بیش از پیش متذکر میکند و تحقق چشم-اندازهای توسعه فرهنگی را مستلزم توجه مستمر به تمامی ابعاد اینگونه هنرها خواهد نمود.
فرش دست باف یک هنر-صنعت کهن ایرانی است که با گسترش مدرنیته رفته رفته رو به افول میرود. برای حراست از این پدیده فرهنگی، توجه به ابعاد صنعتی و مشکلات پیش روی تولید آن میتواند به احیا، توسعه و رونق این صنعت منحصر به فرد کمک کند. مخاطرات زیادی پیش روی صنعت فرش دست باف ایران است که موجب شده تا حدودی جایگاه خود را در بازارهای اصلی بین-المللی به رقبای خود واگذار کند.
کاهش تعداد بافندگان در دهههای اخیر نشان از کاهش علاقه افراد به سمت حرفه بافندگی دارد. پرداختن به عوامل مشکلات بافندگان یکی از مسیرهایی است که میتواند به رشد این صنعت در دراز مدت کمک کند زیرا برداشتن موانع پیش روی بافندگان سبب می-شود گرایش بیشتری به سمت این حرفه به وجود آید و در اعتلای این هنر کمک قابل توجهی کند.
ادبیات تحقیق:
فرش بیانگر تجسمی زنده از زندگی، فرهنگ و تمدن ایرانیان در ادوار مختلف تاریخ است. که در هر دوره با طرح و نقش جدیدی نمود پیدا کرده است. واقعیت آنست که جریان رشد و گسترش تولید فرش و راه یابی آن به بازارهای خارج در مسیر حرکت خود فرش را دچار مفاسد و مشکلاتی کرده که شاید بتوان آنها را تا حدودی در عناوین زیر خلاصه کرد:
ا- عدم پذیرش قالیبافی به عنوان یک حرفه جدی و مفید برای کشور از سوی مسئولین و طبیعتا عدم برقراری ضوابط حمایتی نطارتی و عدم اجرای برنامه های صحیح کارگاهی در مورد این حرفه.
-2 خطراتی که تولید فرش ایران را تهدید میکند
فرش دستباف ایران و مطالعه ی کلیات و جزییات آن، همچون بسیاری از مطالعات هنر، پیوستگی عمیقی با مطالعات جامع در تاریخ و شاخه های مرتبط با آن دارد. مطالعه تاریخ تمدن و دستاورد های اصلی و جانبی آن، نقش موثری در کشف ماهیت و شکل گیری بسیاری اط هنرهای سنتی ایران داشته است و بدون کسب معلومات لازم در این زمینه، نتیجه بسیاری از پژوهش ها، نافرجام و بعضا توام با انحراف ساختاری و بنیادی خواهد بود
مطالعه جامع و دقیق انواع فرش نشان می دهد که به دور از وجه ظاهری، که متشکل از طرح، نقش و رنگ است. به لحاظ ریخت شناسی می توان سه نوع فرش متفاوت را شناسایی کرد و مورد بررسی قرار داد. این سه نه از طریق شیوه های روز مره و عوامانه در تجارت فرش بلکه از طریق رویکردهای علمی که محصول مطالعه ی جامعه شناسانه است، قابل تشخیص و حتی نامگذاری هستند.بنیاد این شناسایی، به خاستگاه مردمی، اجتماعی و متعلق به توده های عامه بودن این محصول برمیگردد که با مطالعه ی تحولات تازیخی جوامع و زندگی اجتماعی و کمی دقت مداقهی نظر میتوان ماهیت ساختاری آن را از نظر پیدایش، تحول و شکل گیری دریافت
فرش دستباف ایران محصول جامعه ای است که از برکت تمدن و همچنین گستردگی جغرافیایی آن نه تنها تحولات عمده و ساختاری خود را مرهون اشکال مختلف زندگی اجتماعی ست، بلکه درای ویژگی منحصر به فردی است که آن را به عنوان تنها هنر ناب مردمی ایران که خاستگاه آن توده ها و عامه مردم است، متمایز می سازد. مظاهر و نمود خالص از چنین هنری را نیز باید در آن گروه از فرش عای ایران جستجو کرد که از هر حیث، محصول اجتماعاتی است که توده ها و عامه مردم در کنار یکدیگر و در یک جامعه مشترک به سر میبردند. این همان نکته مهمی است که در بررسی تاریخ ایران و همچنین موضوع بحث ما نادیده گرفته شده است. زیرا فرش بافی متاثر از جامعه ی اشتراکی، نه فقط از سر ذوق آزمایی و خلق هنر که از سر نیاز و ضرورت زندگی اشتراکی و اجتماعی شکل می گیرد، آن هم نوع خاصی از زندگی اجتماعی و گروهی که اول بار در دل کوه و دشت و صحرا شکل گرفته است
پیشینه تحقیق:
فریدون احمدی در مقاله ای تحت عنوان» منزلت اجتماعی شاغلان فرش دستباف و روش های ارتقا آن« چنین می نویسد: امروز تعداد کثیری در این صنعت مشغول فعالیت هستند و بیشترین جمعیت شاغل در این صنعت را زنان تشکیل می دهند. با اینکه شاغلان صنعت فرش دستباف نقش عمده ای در ارزش افزوده این محصول به عهده دارند ولی به نظر می رسد از نظر پایگاه اجتماعی در جایگاه واقعی خود قرار ندارند و این وضعیت می تواند در روحیه کاری آنها اثرات نامطلوبی به دنبال داشته باشد.
سلیمان کریمی ماچیانی و ناصر سلطانیان در مقاله ای تحت عنوان »شناسایی مهم ترین نیازهای عامل تولید هنر-صنعت فرش دستباف برای بالا بردن کمیت و کیفیت« چنین آورده اند: علی رغم اهمیت این هنر-صنعت و نقش عامل انسانی - بافنده - آن در فرآیند تولید کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بافندگان روستایی به دلایل بی سوادی، فقر، بیماری و ... نمی-توانند به راحتی از یارانههایی که دولت برای توسعه مشاغل پیش بینی نموده است استفاده نمایند. در این مقاله نیازهای اصلی بافندگان برای بهبود کیفیت فرش تشریح شده است.
آیدا میرالماسی نیز در مقاله ای تحت عنوان »بررسی مولفه های اصلی بهبود وضعیت شغلی زنان قالی باف روستایی شهرستان اراک - استان مرکزی - « چنین بیان می دارد : فرش دستباف ایران با نرخ بالای اشتغال زایی با چالش های زیادی برای رسیدن به پایداری مواجه است. از آن جایی که تعداد زیادی از زنان روستایی در حرفه قالی بافی مشغول فعالیت هستند، این صنعت می تواند به عنوان یک منبع درآمدی برای آنها محسوب شود. آمارها نشان می دهند که صادرات فرش در سالهای اخیر کاهش یافته است و این روند نزولی همچنان ادامه دارد. بنابراین توجه و حمایت بیشتر دولت برای حفظ این منبع تولید درآمد برای زنان قالی باف روستایی ضروری است. این تحقیق به تعیین مهمترین مولفه های بهبود شرایط شغلی زنان قالی باف میپردازد.
روش تحقیق:
این تحقیق از نظر هدف بنیادی و جزء تحقیقات آمیخته می باشد.
اهداف تحقیق:
1. شناسایی مشکلات بافندگان فرش دستبافت
2. رتبه بندی مشکلات تمایل بافندگان فرش دستبافت
پرسش های تحقیق:
1. مشکلات بافندگان فرش دستبافت چیست؟
2. رتبه بندی مشکلات بافندگان فرش دستبافت چگونه است؟
در این تحقیق دو جامعه آماری مطرح می باشد: جامعه آماری اول شامل خبرگان فرش دستباف می باشد. نمونه گیری از این جامعه بصورت قضاوتی می باشد. حجم نمونه برابر با 15 نفر می باشد. از این نمونه برای شناسایی دلایل تمایل بافندگان استفاده شده است.در این قسمت، برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های باز استفاده گردیده است. در این قسمت از کدگذاری باز، محوری و انتخابی برای تحلیل مصاحبه ها استفاده شده است.
جامعه آماری دوم شامل بافندگان فرش دستباف شهرستان کاشان می باشد . حجم جامعه برابر با 1300 می باشد. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه برابر با 297 بدست آمد . از این افراد برای رتبه بندی دلایل تمایل استفاده شده است. تعداد 300 پرسشنامه توزیع گردید که 298 عدد از آنها برگشت داده شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار EXCEL استفاده شده است. به منظور رتبه بندی مشکلات، از تکنیک AHP استفاده گردید. مبنای این روش مقایسات زوجی - 2 به - 2 می باشد. بعد از انجام مقایسات توسط پاسخ دهندگان، باید ناسازگاری ماتریس بررسی گردد