بخشی از مقاله
چکیده
سکونتگاههای بشری همواره در معرض حوادث طبیعی قرار داشتهاند، اما آنچه منجر به بحران میگردد وقوع چنین حوادثی در بستری از اجتماعات که به دلیل عدم آگاهی انسان و ناتوانی آن در مواجه و برخورد با آن بهشدت آسیبپذیر گردیدهاند. بر این اساس هدف از این پژوهش شناسایی میزان آسیبپذیری پهنههای شهری در مواجهه با حوادث طبیعی است.
در فرآیند پژوهش در وهله نخست تبیین شاخصهای آسیبشناسی پهنههای شهری بر اساس مطالعات اسنادی صورت پذیرفتهشده است. در ادامه جهت سنجش شاخصها و میزان اهمیت آنها از تکنیک دلفی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی معکوس استفاده گردیده است. درنهایت با استفاده از قابلیتها ی تحلیلی سامانه اطلاعات مکانی و تحلیل سنجههای هریک از شاخصها در شهر سبزوار و از روی همگذاری هر یک از شاخصها، میزان آسیبپذیری پهنههای شهری بهدستآمده است.
نتایج حاصل از پژوهش بیانگر این نکته است که سنجش آسیبپذیری پهنههای شهری بایستی در قالب یک مدل مفهومی و ترکیبی از تکنیکهای ارزیابی چند معیاره و ابزارهای تحلیل مکانی صورت پذیرد . نکته قابلتأمل درزمینه تحلیل مکانی در این حوزه این است که تحلیل فضایی بایستی مبتنی بر منطق فازی صورت پذیرد، تا ضمن سنجش اولویت آسیبپذیری پهنههای شهری ابزاری منعطف و تصمیمساز برای مدیریت شهری را جهت مداخله و کاهش خطرپذیری فراهم آورد.
نتایج حاصل از پژوهش بیانگر این است که در حدود نیمی از پهنههای شهری شهر موردمطالعه در پهنههای خطر بسیار بالا در برابر آسیبهای محیطی قرار دارند و شهر بر روی پهنه آسیبپذیر و بحرانخیز محیطی واقعشده است.
مقدمه
در جهان امروزی، فاصله بین یافتههای علوم بشری و توانایی آنها برای حفظ جان و مال مردم روزبهروز افزایش مییابد، به طوریکه علوم و روند توسعه جوامع خود نیز در افزایش این خطرها تا حدودی سهیماند و اشکال جدیدی از خطرها را با جلوههای تازه که ناشی از بهکارگیری ناصحیح فناوری در پهنهها ی شهری بوده را موجب گردیده است. در این میان نقش مدیریت و حاکمیت شهر ی نیز در بهکارگیری ابزاری از چنین فناوریهای در شهرها و گسترش غیراصولی آنها قابلتوجه است و این مهم درزمانی نقش پررنگتری به خود میگیرد که حتی مدیریت شهری در کشور ما چه به لحاظ ساختاری و چه به لحاظ امکانات و منابع، آمادگی چندانی در مواجهه با چنین حوادثی را ندارد.
در این میان مدیریت ریسک سوانح، روندی نظامیافته در استفاده از تصمیمات اداری و سازمانی، مهارتهای حرفهای و ظرفیتی بهمنظور اتخاذ سیاستها و راهبردها و تخصیص منابع به جامعه برای کاهش تأثیرات مخاطرات طبیعی و سوانح محیطی و مصنوعی وابسته به آنهاست. تدوین چنین سیاستهای کاهش و کنترل آسیبپذیری زیستمحیطی از طریق شناسایی شاخصهای ز یست محیطی و تحلیل و طبقهبندی حساسیتهای آنها و تعیین میزان آسیبپذیری هر یک امکانپذیر میگردد و شرایط ایجاد تعادل میان توسعه و محیطزیست فراهم میشود.
اما بایستی توجه داشت که آسیبپذیری محیطی مانند بسیاری دیگر از پدیدههای طبیعی دارای پارامترهایمؤثر گوناگون، غالباً کیفی و پیچیدهای است که تصمیمگیری در مورد آنها را به دلیل نقش متفاوت و میزان اثربخشی هرکدام از پارامترها، کیفی بودن برخی و یکسان نبودن معیار سنجش، با مشکل مواجه میسازد. بهطوریکه در فرایند مطالعه، تصمیمگیری چندمعیاره با دو مشکل اصلی روبهروست:
-1 نبود استاندارد برای انداز ه گیری معیارها ی کیفی؛ و -2 نبود واحد برای تبدیل معیارها - اعم از کیفی یا کمی - به یکدیگر . لذا جهت فائق آمدن بر این مسائل مطرحشده از فرآیند تحلیلی سلسله مراتبی معکوس استفاده گردیده است که اساس این مدل بر مبنای مقایسه زوجی بین شاخصها و درنهایت محاسبه ضریب اهمیت آنان است.
از طرف دیگر باید توجه داشت که سنجش شاخصها و درنهایت ارزیابی میزان آسیبپذیری شهری میبایست از طریق منطق فازی صورت پذیرد. الگوریتمهای منطق فازی که برای اولین بار پروفسور لطفی زاده آن را معرفی کرد، ازجمله مدلهای هوشمندی است، که برای اقدام در شرایط عدم اطمینان ارائه گردید. این نظریه قادر است بسیاری از مفاهیم، متغیرها، شاخصها و سیستم های نامشخص و مبهم را صورتبندی ریاضی بخشد و زمینه را برای استدلال، کنترل و تصمیمگیری در شرایط نامطمئن فراهم آورد
در پی آنچه ذکر گردید و با توجه بهضرورت سنجش آسیبپذیری محیطی در برابر حوادث طبیعی، پژوهش حاضر در پی آن است که با تبیین عوامل و شاخصهای مؤثر در سنجش آسیبپذیری پهنههای شهری، مدل مفهومی و منطقی مناسب همراه با کاربست ابزارهای تحلیل مکانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی فراهم آورد و بهمنظور تدقیق شاخصها و ارزیابی مدل مفهومی، این مدل در بستری از مکان موردسنجش قرار گرفت و میزان آسیبپذیری پهنههای شهری در شهر سبزوار بهعنوان نمونه موردی در این پژوهش لحاظ گردیده است.
پیشینه تحقیق
در ایران مطالعات وسیعی درزمینه آسیب پذیری جوامع انسانی صورت گرفته است. آقا طاهر و همکاران - 1385 - اعتقاددارند . شفافیت و قابل تفسیر بودن یک روش تجزیهوتحلیل و نتایج حاصل از آن، از مهمترین معیارهای مدیران در پذیرش و بهکارگیری نتایج در مدیریت بهینه اطلاعات محسوب میشود و بر همین اساس از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی، آسیب پذیری لرزه ای شهر تهران را با برگ خریدهای جمعیتی و سازهای مطالعه کردهاند.[4] ضرورت تعامل طرح های توسعه با ، سنجش حمل محیطی با استفاده از تکنیک دلفی، مدل ارزیابی سلسله مراتبی و شاخصهای زیستمحیطی حوزه البرز بهوسیله شریفزادگان و فتحی - - 1384 انجامشده است
افزون بر اینها، افتخاری و همکاران - 1387 - آسیبپذیری را بهعنوان عامل تعیینکننده اصلی بحران برمیشمارند و سه دیدگاه زیستی، فیزیکی، ساخت اجتماعی و ترکیبی را در فهم صحیح علل و را ه حلهای کاهش خطر موردتوجه قرار میدهند
بحرینی و همکاران در پژوهشی - 1375 - به بررسی و تحلیل مناطق زلزلهخیز شهرهای منجیل، لوشان و رودبار پرداخته و ضمن تفکیک نواحی و محلات مختلف برنامه ریزیهای کاربری زمین برا ی هر محله مشخص کرده اند.[6]
لطفی و همکاران - - 1388 به بررسی ابعاد پیشگیری از بحران زلزله در شهر بابل پرداخته و شاخصهای موردمطالعه ازنظر ایشان شاخصهای محیطی، گروههای جمعیتی، کالبدی بهویژه تجهیزات شهری میباشند.
روستایی و همکاران - 1384 - مخاطرات محیطی و اثرات آن را در توسعه فیزیکی ازجمله مخاطرات ناشی از سیلاب را بر روی شهر تبریز موردبررسی قرار دادهاند.
قهرودی - - 1386 به مدیریت سیلابهای شهری با طراحی "پایگاه داده" 1 در شهر نور استان مازندران پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که مدیریت سیلابهای شهری بدون ساختار یکپارچه از دادههای مکانی امکانپذیر نیست.ساعد - - 1387 در پایاننامه خود به پهنه بندی خطر سیل خیزی در شهر سنندج پرداخته است، که با همپوشانی لایههای مربوط به خطر سیل، درنهایت میزان خطر سیل را برای هر یک از کاربریها محاسبه کرده است
در سایر پژوهشها جرالد هوتمر و توماس ای درابک - 1991 - در پژوهشی به بررسی نقش دولتهای محلی برای مدیریت بحران تأکید کردند.[10] کیت اسمیت - - 1996 در پژوهشی تحت عنوان مخاطرات طبیعی به بررسی و تحلیل انواع مخاطرات محیطی در مناطق مختلف شهر توجه ویژه نشان دادهاند.[11] آیسان یاسمین و یان دیویس - - 2003 در پژوهشی تحت عنوان معماری و بازسازی شهرها معیارها و دستورالعمل های سازمان اسکان بشر را برای کنترل و پیشگیری مخاطرات محیطی مناسب معرفی کردند.[12] لیندل، پراتر و پری - - 2007 در تحقیقی پیرامون مدیریت اضطراری بحران تأکید بر سلسلهمراتب آسیبپذیری نواحی و مناطق شهری داشتهاند.
نتایج حاصل از بررسی مطالعات پیشین همگی حاکی از این نکته است که جهت تبیین میزان آسیبپذیری پهنههای شهری در برابر آسیبهای محیطی بایستی مدل مفهومی مبتنی بر قابلیت ارزیابی معیارهای متعدد طراحی گردد. بر این اساس ترکیب مدل فرآیند سلسله مراتبی معکوس و تکنیک دلفی بر اساس سنجش مبتنی بر منطق فازی به نظر مناسبترین شیوه در این حوزه است و بر همگذاری لایهها و سنجش نهایی میزان آسیبپذیری نیز با تکیهبر قابلیتهای تحلیل مکانی سامانه اطلاعات جغرافیایی، امکان ارزیابی آسیبپذیری پهنههای شهری را بیشازپیش فراهم میآورد.
متدولوژی پژوهش
هدف از پژوهش حاضر سنجش میزان آسیبپذیری محیطی پهنههای شهری سبزوار در برابر حوادث طبیعی است. فرآیند این پژوهش در 3 گام اساسی خلاصه میگردد. مرحله نخست تبیین شاخصهای سنجش آسیبپذیری محیطی و تدوین مدل مفهومی تحلیل مکانی است که بر اساس مطالعات اسنادی و یافتههای پژوهشی در این حوزه و با توجه به خصیصههای کالبدی محدوده موردمطالعه تدوین گردیده است.
گام دوم سنجش میزان اهمیت هریک از شاخصها است و ازآنجاییکه این شاخصها گاها قابلتبدیل به یک معیار واحد نمیباشند و گاها نیز از معیارهای متضاد و متناقض در سنجش مورداستفاده قرار میگیرند از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی معکوس استفاده گردیده است و بهمنظور انعطافپذیری هر چه بیشتر سنجههای آسیبپذیری از منطق فازی جهت ارزیابی شاخصها استفاده گردیده است.
گام سوم تحلیل مکانی هر یک از شاخصها با استفاده از ابزارهای تحلیل مکانی نظیر درونیابی و تراکم سنجی مبتنی بر منطق فازی است و درنهایت در گام چهارم برهم گذاری شاخصها و ارزیابی روششناسی و روند انجام پژوهش را نشان میدهد.
شکل -1 روششناسی و روند انجام پژوهش
آسیبپذیری
آسیبپذیری نواحی شهری در برابر مخاطرات پیش رو مطرح میگردد و مخاطرات طبیعی اغلب بر اساس عامل به وجود آورندهشان که میتواند طبیعی یا ناشی از دخالت بشر باشند طبقهبندی میشوند.
-1 بلایای طبیعی ناگهانی ،این بلایا به دو گروه تقسیم میشوند.
الف- بلایایی که منشأ زمینی دارند نظیر زمینلرزه ،زمینلغزش ، وقوع بهمن ،آتشفشان و تسونامی
ب- بلایایی که منشأ ء آب و هوایی دارند مانند طوفان، گردباد، سیل، سرما و گرمای شدید که تحت تأثیر مستقیم عوامل آب و هوایی قرار دارند.
-2 بلایایی طبیعی تدریجی مانند خشک سالی ، قحطی و بیماریهای واگیر که به تدریج جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند. گرچه مفهوم بلایای طبیعی بهطورمعمول زمینلرزه ،سیل ، زمینلغزش ،آتشفشان و برخی دیگر ازاینگونه پدیدهها را در اذهان تداعی مینماید اما امروزه به علت مداخله بیرویه انسان در محیط زیست ابعاد این قبیل بلایا گسترده تر شده و از چارچوب مفاهیم رایج آن فراتر رفته است . ازآنجاییکه اقلیم و طبیعت حاکم بر نمونه موردمطالعه در این پژوهش حوادث طبیعی ازجمله فرسایش، سیلاب و زمینلرزه را بیش از سایر رخدادهای طبیعی به خود دیده است لذا جهت سنجش پهنههای بحرانخیز محیطی این سه حادثه طبیعی ملاک عمل ارزیابی قرار خواهند گرفت.
جهت تبیین مدل مفهوم سنجش میزان آسیبپذیری در برابر بحران ابتدا ضروری است تا مفاهیم موردنظر پژوهش بهدقت تبیین گردیده تا بتوان به درک صحیحی از فرآیند پژوهش نائل آمد. بر این اساس آسیبپذیری مفهومی است که بر شاخصها و محدودیتهای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و جغرافیایی تکیه دارد و توانایی یک اجتماع را به منظور آماده شدن و از عهده خطرات احتمالی برآمدن را کاهش میدهد.به عبارتی دیگر آسیبپذیری، رابطه معک وس با ظرفیتها دارد. اکثر بحرانها هنگامی به وقوع میپیوندند که یک فرد، گروه و یا زیرساخت ها اجتماع فاقد توانایی لازم جهت مقاومت مؤثر در برابر مخاطرات و یا از عهده آن برآمدن است
در تعریفی دیگر آسیبپذیری اصطلاحی است که برا ی نشان دادن وسعت و میزان خسارت احتمالی براثر وقوع مخاطرات محیطی به جوامع، سازهها و فضاهای جغرافیایی استفاده میشود. بررسی و تحلیل آسیب پذیری ساختمانهای موجود درواقع یک نوع پیشبینی خسارتدیدگی آنها در مقابل بحرانهای احتمالی است . بهعبارتدیگر، آسیبپذیری یک تابع ریاضی است و مقدار خسارت پیشبینیشده برای هر عنصر در معرض خطرات مصیبتبار با میزان معین گفته میشود
فرآیند وزندهی سلسله مراتبی معکوس 1 - IHWP -
همانطور که ذکر آن رفت آسیبپذیری تابعی از شاخصها و سنجههای متعدد کیفی و کمی است که ضریب اهمیت آنها نیز با یکدیگر تفاوت دارد. ازاینرو جهت سنجش آسیبپذیری فارغ از هرگونه شاخص تبیین شده ضروری است مدل ارزیابی سنجش آسیبپذیری بر پایه ارزی ابیهای چندمعیاره و مبتنی بر نظرات کارشناسان صورت پذیرد، لذا جهت سنجش اولویت شاخصها از تکنیک دلفی و جهت تدوین ضریب اهمیت شاخصها از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی معکوس استفاده میگردد.
جدول -1خلاصه مراحل فرایند استفاده از تکنیک دلفی
1. پیشبینی کنندگان پرسشنامهای را بر اساس برداشتهای خود از موقعیت تهیه میکنند.
2. پرسشنامهها برای گروهی از کارشناسان ارسال میشود و آنان به پرسشها پاسخ میدهند.
.3 یکایک پرسشنامههای تکمیلشده جمعآوری و خلاصه میشوند.
.4 خلاصه پاسخها برای واکنش پاسخدهندگان به آنان برگردانده میشود.
.5 این فرآیند تا زمان دستیابی به یک اتفاقنظر ادامه مییابد.