بخشی از مقاله

چکیده

بیابان یک بیوم - سرزمین - یا یکنوع اکوسیستم است که بهطور طبیعی در زمرهی بیومهای کلان کرهی زمین به شمار میآید. این بیوم در کنار سایر بیومها همانند جنگلهای مناطق حاره، بیوم جنگلهای معتدله، بیوم علفزار و بیوم بوته زار قرار دارد. ترجمهی واژهی Non-Desertification به معنی بیابانی نشدن و یا جلوگیری از بیابانی شدن است. در توضیح بیابانزدایی بیان این نکته حائز اهمیت است که منظور از بیابان زدایی، زدودن و از بین بردن بیوم بیابان نیست، چراکه این بیوم همانند سایر بیومهای طبیعی حاصل فعل وانفعالات پدیده های اکولوژیکی است و شاید انسان هرگز قادر نباشد که آن را از مجموعهی بیومهای کره زمین حذف کند. درواقع آنچه که مورد نظر واژه بیابانزدایی است، جلوگیری از بیابانی شدن زمینهایی است که در اثر اعمال مخرب انسان در معرض بیابانی شدن قرار دارند. مطالعه حاضر به بررسی راهبردهای بیابان زدایی در دشت سبزوار می پردازد. در این مطالعه از مدل های تحلیل سلسله مراتبی AHP و تکنیک اولویت بندی ترجیحی TOPSIS استفاده شده است. بنابر نتایج حاصل، معیار جلوگیری از گسترش کویر وزن بالاتری نسبت به سایر معیارها در رسیدن به هدف بیابان زدایی در منطقه مورد مطالعه را داراست.

کلمات کلیدی: بیابان زدایی، AHP، TOPSIS، دشت سبزوار

.1 مقدمه

به مجموعه اقداماتی که در چهارچوب طرحهای جامع توسعه در مناطق خشک ، نیمه خشک تا نیمه مرطوب صورت میگیرد که مبتنی بر اصول توسعه پایدار بوده و شامل فعالیتهای بازدارنده ، اصلاحی و احیائی است ، بیابان زدایی گفته می شود - خلدبرین ، 1377به نقل از کنوانسیون بیابانزایی در سال . - 1994 یا مقابله با بیابان زایی به مجموعه فعالیت هایی که سبب توقف یا کاهش روند بیابان زایی شده و یا درجهت احیاء اراضی بیابانی باشد اطلاق می گردد.با توجه به اهمیت روزافزون مسئله بیابان زایی و پیچیدگی این فرآیند که در اثر برهم کنشهای متغیرهای مختلفی در طی زمان حاصل می شود، لزوم پرداختن به راهکارهای بهینه به منظور جلوگیری از بیابانی شدن، یا احیا و ترمیم مناطق تخریب یافته، ضروری به نظر می رسد.

تا ضمن جلوگیری از هدر رفتن سرمایه های محدود، بازدهی طرح های کنترل، احیا و بازسازی عرضه های طبیعی افزایش یابد. با مطالعه منابع تحقیقاتی، مشخص شد که تاکنون راهکارهای ارائه شده جهت رفع این مسئله، بخشی و غیرهمه جانبه نگر بوده و سوابق محدودی در بکارگیری مدل های نظام مند وجود دارد. بنابراین لزومپرداختن به روش هایی که تبواند راه حل های بهینه را بر مبنای منطق و اصول قوق و مبانی نظری مستدل ارائه دهد در حوزه مدیریت مناطق بیابانی ضروری به نظر می رسد. مدل های چند شاخصه از جمله مدل AHP که توانایی فرموله کردن مسائل را به صورت سلسله مراتبی دارد، و TOPSIS که امکان رتبه بندی و اولویت بندی اینگونه مسائل را در اختیار می گذارند.

و همچنین امکان در نظر گرفتن معیارهای مختلف کمی و کیفی موثر در ارائه راهبردهای پیشنهادی را فراهم می آورند، گزینه های مختلف را در تصمیم گیری دخالت داده و در عین حال متناسب با تغییرات عوامل موثر در آینده، انعطاف پذیر است - صادقی روش، . - 1387از آنجا که قضاوت در مورد راهبردهای بیابان زدایی، نادقیق و احتمالی است و اصولا راهبرد بهینه بیابان زدایی به عنوان یک امر نادقیق و غیرقطعی در نظر گرفته شده است. لذا به اقتضای این پژوهش از تکنیک AHP برای تعیین اوزان معیارها و راهبردها بر اساس هر معیار استفاده شده و به منظور رتبه بندی راهبردها بر مبنای مجموعه معیارها از تکنیک TOPSIS استفاده شده است .راهکارهای بیابان زدایی از سوی کارشناسان در منطقه سبزوار به شرح ذیل اعلام گردیده است.

.کاشت درختان و گیاهان مقاوم و متناسب با مناطق خشک - نظیر گیاهان شوری پسند -

.جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی

.تعدیل در برداشت از منابع آب زیرزمینی، تغییر الگوی آبیاری و استفاده از روشهای کم آب خواه

.تعادل دام و مراتع برای حفاظت از پوشش گیاهی موجود

.بهره گیری از روشهای کارآمد در انباشتن آب باران نظیر پخش سیلاب و آب های سطحی

- عوامل موثر در بیابان زابی منطقه:

1 -میانگین بارش در محدوده مطالعاتی 170 میلیمتر میباشد که با توجه به اینکه منطقه مورد مطالعه یک منطقه ببابانی است، یکی از عوامل محدودکننده به شمار میرود.

2 -میانگینتبخیر و تعرق پتانسیل حوضه تقریباً 5 برابر متوسط بارندگی سالیانه آن میباشد که در مقایسه با بیابانهای مرکزی ایران که تبخیر و تعرق پتانسیل از 15 تا 20 برابر بارندگی بیشتر است ، این فاکتور می تواند در ردیف قابلیتها قرار گیرد.

3 -وضعیت اقلیمی منطقه به لحاظ کمبود بارندگی که بر اساس اقلیم نمای دومارتن دارای اقلیم خشک بوده و 7 ماه از سال نیز دارای شرایط خشک می باشد. این مساله بهمراه خشکسالی های اخیر زمینه را جهت افزایش فرسایش بادی در منطقه فراهم نموده است.

4 -اکثر بادهایی که در منطقه مورد مطالعه میوزند دارای سرعت میانگین کمتر از سرعت آستانه فرسایش 4/5 - تا 5 متر بر ثانیه - هستند. البته باید توجه داشت که در تعیین سرعت آستانه فرسایش عوامل زیادی دخیل هستند که از جمله آنها بافت خاک منطقه میباشد، اما به طور کل میتوان سرعت آستانه فرسایش را در همین حد در نظر گرفت.

5 -بررسی وضعیت تناسب اراضی مورد مطالعه برای مرتع نشان می دهد که با توجه به وجود محدودیت اقلیمی و محدودیت عمق کم خاک قابلیت متوسط در عمده اجزاء واحد اراضی وجود دارد .

6 -میانگین پوشش گیاهی منطقه در کلاس کیفیت پایین قرار گرفته است. مناطقی که دارای کیفیت پایین هستند شامل اراضی دیمزار است که از نظر محافظت در برابر فرسایش و پایداری در برابر خشکسالی دارای کیفیت پایین و درصد تاج پوشش گیاهی، دارای کیفیت متوسط می باشند.

7 -وجود مناطق دشتی با شیب نزدیک به صفر که فرصت مناسبی را در اختیار بادهای شدید شرق و جنوب شرق قرار می دهد تا بتوانند نیروی لازم را جهت حرکت رسوبات فراهم نمایند.

8 -نتایج حاصله در این تحقیق نشان می دهد فعالیتهای غیر اصولی انسانی بیشترین سهم را در روند بیابازایی منطقه دارند تبدیل مراتع به دیمزار های کم بازده ، عملیات نامناسب کشاورزی ، ، بیلان منفی سفره های آب زیر زمینی در نتیجه برداشت بی رویه از منابع آب از فعالیتهای مخرب انسانی و عامل اصلی در تشدید شدت بیابان زایی منطقه است .

در منطقه مورد مطالعه قابلیت جهت کشت آبی وباغات وجود دارد، ولی آب آبیاری کافی جهت به زیر کشت بردن همه اراضی مناسب کشت آبی وجود ندارد. لذا روستائیان جهت بهره برداری از اراضی و تثبیت مالکیت خود اقدام به کشت دیم غلات و جالیز در این اراضی می نمایند که باعث تخریب منابع و قابلیت های موجود اراضی میگردد مطالعات انجام شده به منظورچگونگی تناسب اراضی برای زراعت دیم نشان می دهد که در حوزه های مورد مطالعه با توجه به محدودیت اقلیم و کمی بارندگی و پراکنش نا مناسب آن قابلیتی جهت گشت دیم وجود ندارد. اعمال مدیریت و کنترل رعایت تعادل دام و ظرفیت مرتع از طریق ممیزی مرتع و صدور پروانه چرای دام از دیگر شرایط مورد نیاز به منظور تغییر گرایش منفی بیابان زایی منطقه است .

طی مطالعه دیگر نگارندگان، مدال مدالوس برای ارزیابی بیابان زایی در دشت سبزوار با بررسی پنج معیار اقلیم، پوشش گیاهی، خاک، فرسایش و سیاست و مدیریت به کار گرفته شد. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان دهنده آن بود که بیابان زایی در منطقه مذکور با شدت متوسط و شدید روند افزایشی داشته و معیار فرسایش و مدیریت ، معیار های غالب در بیابان زایی این منطقه محسوب میشود. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان میدهد که روند بیابان زایی رو به گسترش است، به طوری که با وجود چنین حالتی ، بیابان زایی با سرعت و شدت بیشتر ، در آینده ایی نه چندان دور برای کل منطقه خطر نابودی منابع آب و خاک قابل پیش بینی است.

پدیده بیابان زایی معلول عوامل متعددی است که با توجه به شرایط ویژه هر منطقه از جمله ویژگیهای طبیعی و ساختار اجتماعی و فرهنگی که رفتار و عملکرد خود را در شیوه های بهره برداری از منابع آب وخاک بر جای میگذارد ، بوجود آمده است . علی رغم اینکه بخشی از اراضی بیابانی در نتیجه تاثیر شرایط طبیعی حاکم بر محیط کشور در طی سالیان گذشته حاصل شده اند ، بخشهای وسیعی نیز به دلیل دخالت های بی رویه و نامناسب انسان در محیط ایجاد شده اند . این تاثیرات مخرب از طریق کشاورزی ، چرای دام بیش از طرفیت ، تبدیل مراتع به دیمزار و تهی نمودن آب زیر زمینی و...... بوجود آمده و لذا بدیهی است که مهار و کنترل گسترش بیابان ، مستلزم جلب مشارکت های مردمی ساکنان بومی این مناطق است . نزدیک به 50 درصد از اراضی زراعی و مرتعی درنتیجه ی مدیریت نادرست انسان دچار روند قهقرایی وضعیت خاک و پوشش گیاهی شده است.

عمده ترین دلیل بیابان زایی در عرصه مراتع، چرای مفرط و بوته کنی، در اراضی زراعی دیم فعالیت های زراعی که باعث تسریع و تشدید فرسایش آبی و بادی شده و در اراضی فاریاب، مدیریت نادرست آب است که منجر به شوری ثانویه زمین می شود. اثرات بیابان زایی را می توان در تخریب پوشش گیاهی، فرسایش و شوری زایی، از دست رفتن حاصلخیزی خاک، فشردگی و سله بستن آن مشاهده نمود.گسترش شهرها و معدن کاوی نیز اثرات نامطلوبی مانندآنچه در عرصه مراتع، دیم زارها و اراضی فاریاب گفته شد بر زمین خواهد داشت. بیابان زدایی با استفاده از فن آوری و روش های جدید و با پشتوانه منابع مالی و اراده ی سیاسی بطور موفقیت آمیزی قابل اجرا خواهد بود.نحوه استفاده از زمین عبارت است از آنکه بدانیم در وضع موجود ، پراکندگی انواع فعالیت ها به چه صورتی است و از کل مساحت منطقه ، سهم کاربر ی های مختلف چقدر بوده و هر کدام از فعالیت ها با چه مساحتی و به چه صورت هایی در سطح منطقه پراکنده شده اند و ارتباط آنها چگونه است و تا چه حد واندازه دارای یک ارتباط منطقی و کارا هستند - رضویان ، - 1381

.2 پیشینه تحقیق

محمود جندقی میبدی در سال 1375 طی مطالعه ای به بررسی برنامه های رسمی بیابان زدایی در کشور از سال 1344 پرداخت. بنابر مطالعه فوق اولین برنامه رسمی بیابان زدائی در کشور با هدف تثبیت شنهای روان و بنا به ضرورت در سال

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید