بخشی از مقاله
چکیده
با نگاهی به سیر تحول مکاتب و نحلههای گوناگون درمییابیم تنها گروههایی توفیق حفظ ماهیت آموزههای خویش را یافتهاند که در انتقال آن آموزهها به نسلهای بعد کارآیی بیشتری از خود نشان دادهاند. این توفیق در انتقال اندیشه جز به یاری ابزارها و شیوههای تربیت میسر نمیگردد. هر مکتبی با توجه به آموزههای خود نوعی از تربیت را برای پیروان خویش برمیگزیند. هرچند نقاط اشتراک بسیار روشهای تربیتی را نمیتوان نادیده گرفت، اما این روشها در درون خود تفاوتها و کارکردهایی ماهوی دارند که آنها را از یکدیگر متمایز میکند. یکی از گروههایی که به نحوی ویژه از ابزارها و شیوههای تربیت بهره گرفتهاند گروه عارفان مسلماناند.
تربیت عارفان مسلمان، تربیتی خاص و هدفمند است. تربیتی است که سعی دارد خلاء روحی نوع بشر را پر کند و با تحریک حس زیبایی شناسانه او، منجر به تحولی درونی و ایجاد بینش در فرد گردد. نمود عینی چنین تربیتی را در رابطه دوسویهی مراد و مرید مشاهده میکنیم. این مقاله با بررسی موردی کتاب اسرارالتوحید نحوه بکارگیری شیوهها ، ابزارها و الگوهای تربیت مرید را با توجه به رفتار، اندیشه و سخنان ابوسعید ابوالخیر مورد بررسی و واکاوی قرار میدهد.
مقدمه
هر مکتب و نظام تربیتی ایدهها ، خواستهها و شاید آرمانهایی دارد که لازم میبیند برای تحقق بخشیدن به آنها براساس سلسلهای از مبانی و اصول ، تدابیری شایسته و بایسته را به کار گیرد و اسلوب و روشهایی را کانون توجه قرار دهد و به کار بندد. روشها در واقع با تکیه بر اصول ، و چگونگی آغاز ، روند و برآیند فعالیتهای تربیتی را تبیین میکنند ؛ و در جای خود تحقق بخش بینشها ، خواستهها و ارزشهای تربیتیاند - رهنمایی، . - 81 : 1387 انسان با توجه به عوامل مختلف دخیل در ساختار شخصیت و رفتارش و با توجه به روحیه تنوع طلبی و میزان هوش و استعداد خود به روشی خاص از تربیت واکنش مثبت نشان میدهد و هیچ گاه نمیتوان انتظار داشت که یک روش تربیتی خاص در قبال دو فرد متفاوت به یک میزان اثربخش باشد.
در اینجا نقش مربی در شناخت صحیح متربی و انتخاب روش صحیح تربیت بسیار حائز اهمیت است. » هرگاه مربی بخواهد در چهارچوب نظام تربیتی خاص و براساس اصول تربیتی پذیرفته شده در آن نظام، حالت یا صفت یا رفتاری را در متربی پایدار کند و یا متربی را بدانها بیاراید و یا وی را از آنها بپیراید ، ناگزیر باید به گونهای روشمند و بسامان ، رفتاری ویژه پیشه کند ، چنین رفتاری را می توان روش تربیت نامید.
بنابراین روش تربیت، مقولهای رفتاری با ماهیت دستوری است که میان اصول و هدفها امتداد دارد و پایبندی به اندازهی به آن میتواند عمل تربیتی را چنان سامان و فرجام دهد که هدف مربی را از عمل تربیتی، در متربی محقق کند« - رفیعی ، . - 271 :1388 هر چند درخصوص روش تربیت عارفان مسلمان باید دانست که استفاده از روش خاص تربیتی برای آنها امری از پیش اندیشیده شده و مدون نبوده است و آنها با توجه به تجربه ، درک موقعیت و آگاهی از حالات و رفتار مرید روشی را برمیگزیدند که سودمندتر به نظر میآمد .
لازم به ذکر است بعضی از این روشها از پیش وجود داشتهاند و مربی نقشی در ایجاد و تولید آنها ندارد. این روشها براساس یک سری باورهای بشری از دیرباز در نوع تربیت آدمی موجود بودهاند. به عنوان نمونه وقتی از روش خطابه یا سخنرانی درخصوص روشهای تربیت ابوسعید سخن گفته می شود ، بدان معنا نیست که ایجاد این شیوه توسط او و در باورهای صوفیانه بوده است بلکه میتوان گفت که این شیوه توسط ابوسعید نیز مورد استفاده قرار میگرفته است.
در کنار این مطلب ما با شیوههایی در تربیت مواجهیم که مختص اهل تصوف و بالاخص ابوسعید است و در مکاتب تربیتی دیگر یا دیده نمیشود و یا بسیار به ندرت مشاهده میشود ، که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. در اینجا مقصود ما از شیوه یا روش، راه و طریقهای است که میان اصل و هدف امتداد دارد و عمل تربیتی را منظم میکند و به هدف میرساند. در این مقاله روشهای تربیتی ابوسعید با تکیه بر کتاب »اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید« به دو بخش اصلی روشهای مستقیم و روشهای غیرمستقیم تقسیم شده است که به ذکر هر روش با فروع آن به تفصیل میپردازیم.
.1 روش مستقیم
منظور از روش مستقیم در اینجا ، روشهاییاند که عموماً بر محور کلام قرار دارند. در این روشها مربی با قصد قبلی و به صورت آگاهانه با متربی روبهرو میشود و آموزههای خویش را به متربی انتقال می دهد. ویژگی و خصیصه این گونه از روشها این است که » مواد تعلیمی و مقاصد مورد آموزش به شکلی روشن و مشخص عرضه میشود بطوریکه برخلاف روشهای غیرمستقیم ، احتمال تأویل غیرمنطبق با واقع کمتر وجود دارد.
در روش مستقیم برخلاف روشهای غیرمستقیم متربی نیازی ندارد برای درک و فهم تعالیم دارای سابقه ذهنی نسبت به موضوع بوده و یا دارای پیش دادههایی ذهنی برای استنباط صحیح تعالیم مربی باشد. روش مستقیم تربیت همواره در خصوص کسانی اعمال میشود که از نظر مربی ممکن است در مواجهه با روش تربیتی غیرمستقیم از درک صحیح و درست مقصود مربی عاجز باشند. در اینجا به بررسی روش سخنرانی و پرسشوپاسخ - به عنوان اصلیترین روشهای مستقیم تربیتی- و کاربرد آن در آموزههای ابوسعید میپردازیم.
.1.1 خطابه یا سخنرانی
تربیت و آموزش به روش خطابه یا سخنرانی همواره به عنوان یکی از قدیمیترین روشهای تربیت مطرح بوده است. در این روش که همواره طیف گسترده و ناهمگونی از متربیان را شامل میشود، مربی میکوشد که از عبارات و مطالبی استفاده کند که برای تمامی طیفهای حاضر در جلسه قابل فهم و استفاده باشد. شایان ذکر است که مقصود ما از خطابه با موعظه و وعظ برابر نیست. خطابه اعم از موعظه است. یعنی ممکن است موعظه نیز در آن وجود داشته باشد، اما این بدان معنی نیست که وجود خطابه یا سخنرانی مستلزم وجود وعظ در آن است.
بنای خطابه یا سخنرانی در تربیت اسلامی، بیشتر بر تذکر و یادآوری اموری است که متربی از پیش میدانسته است و بیشتر در خطابه، تذکر و تأکید بر به کار بستن دانسته ها مورد اهمیت است. از این رو » فلاسفه اشراق اعتقاد دارند که معلومات در ذهن انسان متمرکز است و خداوند علم به اشیاء را در نهاد انسان قرار داده است ولی انسان فراموش می کند. تعلیم عبارت از به خاطر آوردن و تذکر امور فراموش شده است« - احمدی، . - 104 : 1387
هر چند خطابه و سخنرانی همواره به عنوان یکی از پرکاربردترین و فراگیرترین روشهای آموزش و تربیت اسلامی مورد توجه بوده، اما این روش در شیوهی تربیت ابوسعید جایگاه ویژهای ندارد. در معدود مواردی که با سخنرانی ابوسعید مواجهیم یا خود شیخ بنابر نیاز، در جمع، سخنانی مطرح میکرد و یا مریدان ، به جهت کسب فیض از شیخ، با اصرار از او میخواستند که کلماتی را ایراد کند. با اینکه ابوسعید به ندرت به خطابه و سخنرانی میپرداخت، اما در همین سخنان نیز ، به تأثیرگذاری کلام ، بیش از زمان خطابه و حجم مطالب، بها میداد. چنان که در شرح احوال ابوسعید ابوالخیر آمده است که :
» شیخ یکبار به طوس رسید. مردمان از شیخ استدعای مجلس کردند. اجابت کرد. بامداد در خانقاه استاد تخت بنهادند. مردم میآمد و مینشست. چون شیخ بیرون آمد مقریان قرآن برخواندند و مردم بسیار درآمدند ، چنانک هیچ جای نبود. معرف بر پای خاست و گفت : »خدایش بیامرزاد که هر کسی از آنجا که هست یک گام فراتر آید.« شیخ گفت : » و صلی االله علی محمد و آله اجمعین.« و دست به روی فرو آورد و گفت : » هر چه ما خواستیم گفت ، و همه پیغامبران بگفتهاند ، او بگفت که از آنچ هستید یک قدم فراتر آیید.
« کلمهای نگفت و از تخت فرود آمد و برین ختم کرد مجلس را « - ابن منور، . - 200 : 1389 در حکایت فوق ابوسعید ، با سخنی کوتاه بی گمان تأثیری شگرف و همیشگی بر مخاطب خود خواهد داشت مخاطبی که حکایت مجلس بوسعید را برای دیگران ، مدام نقل خواهد کرد و خود زنگ سخن بوسعید را تا آخر عمر خواهد شنید که : » از آنچ هستید یک قدم فراتر آیید.« تأثیر تربیتی این سخن و عمل نامتعارف شیخ در مقایسه با دیگر واعظان و خطیبانی که مردم با آنها رو به رو بودهاند ، به گونهای است که اثری عمیق و پایدار در مخاطب ایجاد میکند.