بخشی از مقاله
چکیده:
قلمرو دین از موضوعات پر چالش ، مرتبط با الگوی پایه پیشرفت اسلامی و تأثیر گذار بر سپهر سیاسی جوامع اسلامی به ویژه ایران است. از نظر معرفتی رهیافت های متعددی به قلمرو دین قابل احصاء است که هر یک دارای نقاط قوت و ضعف متعددی می تواند باشد. رهیافت حداکثری مطلق، رهیافت حداقلی، رهیافت اکتفا به ارزش های اخلاقی و بیان کلیات، رهیافت دین متضمن یکی از احکام پنجگانه - واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح - و رهیافت تشکیل دین از عقل و نقل اهم این رهیافت هاست. بر این اساس دغدغه بنیادین مقاله طرح رهیافتی است که در نسبت با شرایط ذهنی و مختصات عینی جامعه نقاط ضعف رهیافت های پیشین را نداشته و از قوت بیشتری برخوردار باشد.
بدین ترتیب پرسش اصلی، مختصات رهیافت مطلوب به قلمرو دین و چگونگی تحلیل ادعاها و نقاط ضعف رهیافت های موجود است. بر این پایه است که مقاله آن رهیافت ها را نابسنده دانسته و با نقدشان به طرح رهیافت قلمرو اعتدالی و انفکاکی دین بر اساس روش اجتهاد کلامی می پردازد. ویژگی-های این الگو نیز عبارت از عدم مقبولیت رهیافت های حداکثری و حداقلی مطلق، سلسله مراتب و انفکاک قلمرو دین در عرصه های مختلف زیستی، سلسله مراتب و انفکاک قلمرو دین در ساحت های مدیریتی، تفکیک دین و شریعت، تکالیف شرعی دائر مدار هدایت، و اجتهاد مستمر است.
مقدمه:
قلمرو دین یکی از مهم ترین مناقشات و مباحثات نظری و کلامی سیاسی در میان صاحب نظران است که یکی از مهم ترین چالش های الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی نیز می باشد و بدون توجه به این مسأله نمی توان الگویی برخوردار از شفافیت نظری و عملی ترسیم کرد. مشکله قلمرو دین بیش از دو دهه است که فضای معرفتی و سیاسی ایران را به خود مشغول ساخته است. رهیافت های متعدد بدان معرکه آراست و صحنه آرای میدان های نظری و عملی است.
به ویژه آن که تجربه جمهوری اسلامی نگرش به مقوله قلمرو دین را در فضای ایران ملموس تر ساخته است. نخستین مسأله نظام سیاسی مبتنی بر دین می باید تنظیم نحوه نگرش و میزان نفوذ آموزه های دینی در عرصه های نظری و عملی و تناسب میان آن ها باشد. سامان این مسأله می تواند به سامان رفتارهای مدیریتی نظام سیاسی در ساحت های اجتماعی و سیاسی بینجامد. بر این اساس مقاله به دنبال پاسخ بدین پرسش است که چه صورت بندی از رهیافت های مربوط به قلمرو دین می توان مطرح ساخت و این رهیافت ها را چه دلایلی پشتیبانی می کند و چه نقدهایی بر آن وارد است.
از سوی دیگر نیز مختصات رهیافت مطلوب را مورد توجه قرار می دهد. که با بررسی و تحلیل رهیافت های مختلف حداکثری مطلق، رهیافت حداقلی، رهیافت اکتفا به ارزش های اخلاقی و بیان کلیات، رهیافت دین متضمن یکی از احکام پنجگانه - واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح - و رهیافت تشکیل دین از عقل و نقل، در پی ارائه طرحی است که نقاط ضعف انان را نداشته باشد که در این راستا رهیافت قلمرو اعتدالی - انفکاکی دین را مطرح ساخته و مورد تأکید قرار می دهد.
چارچوب روشی پژوهش:
پژوهش در جهت غنای بیشتر خود بر مبنای روش اجتهادی کلامی عمل نموده و در همین مسیر به رهیافت قلمرو اعتدالی - انفکاکی رسیده و به تبیین آن می پردازد. این روش نگاه جامع نگری به مباحث کلام سیاسی داشته و هر روش را دارای نقاط قوت و ضعف می شناسد که به تنهایی نمی تواند در هر یک از اهداف کلام سیاسی اعم از استنباط، اثبات ، دفاع و کارآمد سازی و ... به درستی ایفای نقش نماید. عطف توجه به تمامی منابع کلامی مانند قرآن ، سنت، عقل و در نظر گرفتن زمینه ها و مقتضیات ذهنی و عینی موجود و متناسب سازی آن ها و نیل به نظری جامع الاطراف از خصوصیات این روش است. روش اجتهادی در کلام سیاسی شیعه شبکه نظام وار دارد. عقلی و عقلایی است. در جهت هدفی معین طراحی می گردد و نسبت به زمان و دانش ها بازسازی می شود و در راستای فهم نصوص و کارامد سازی آن است.
پیشینه تحقیق و گونه شناسی رهیافت های قلمرو دین:
پیشینه تحقیق به دهه 70 شمسی باز می گردد که برخی قلمرو دین را به دو حوزه حداقلی و حداکثری تقسیم کرده و دومی را رد نمودند. - سروش، - 137 : 1376 برخی دیگر آن را به حداکثری ، منطقه الفراغ و حداقلی تقسیم کرده اند. - حقیقت، 1383 ، ش - 44 پاره ای با بسط بیشتر قلمرو دین را به چهار رهیافت شمول، انعزال، ابهام و اعتدال منقسم ساخته اند. - علی دوست، 1389، ش - 58: 32 البته تقسیم بندی های دیگری نیز مطرح است. بر این اساس رهیافت های گوناگون به قلمرو دین را چنین می توان برشمرد.
.1رهیافت حداقلی: دیدگاهحدّاقلی یانتظار اقلّی از دین، قلمرو دین در امور اجتماعی، سیاسی واخلاقی فقهی به حداقلّ تحویل و فروکاهش محدود و منحصر کرده، و در امور دنیاییهم به حدّاقل لازم بسنده کرده است رهیافت حداقلی تنها انتظار مبدأ و معاد را از دین دارد. در این نگرش، دین محدود به خدا و آخرت است و در جامعه و سیاست دخالتی ندارد. حوزه شریعت منحصر به اخلاق فردی و عبادات است. - بازرگان، .102-109 :1377 حائری، - 127- 126 : 1379
.2رهیافت حداکثری: رهیافت حداکثری معتقد است که دین برای همه امور، بالاخص برای اجتماع و سیاست، حکم دارد. البته دیدگاه حداکثری خود نیز تقریرها، رویکردها و لایه های مختلف دارد اما در مخالف با دیدگاه حداقلی متفقند.
.1-2رهیافت حداکثری مطلق بدین معناست که در هر واقعه و عملی، و هر حرکت و سکونی و در تمامی جزئیات نیازمند رجوع به کتاب و سنتیم و هیچ واقعه و عملی خالی از احکام پنجگانه تکلیفی - وجوب، استحباب، اباحه، کراهت و حرمت - نیست. برای هر حرکت باید پیشتر حکم آن را از شریعت جست. اسلام تمام نیازهای بشر را فرموده و چیزی فروگذار نکرده است. - مرندی، 199 - 198 : 1377؛ تبریزی، - 142 : 1377
.2-2گرایش دیگری بر ان است که اسلام تنها به ارزشهای اخلاقی و بیان کلیات بسنده کرده است و امور را به انسانها تفویض کرده است. به باور این نگرش شریعتاسلام، مبیّن چارچوبها و اصولکلّی اخلاقی و ارزشی از قبیل رحمت، عدالت و آزادی است؛امّا جدا از این اصول، شارعمقدّس کاری جز امضای بنای عرف ندارد. - معرفت، 1373 ش، ش ..61 - 60 : 1 مجتهد شبستری، - 230- 228 :1375
.3-2گرایش دیگری در نگرش حداکثری وجود دارد که معتقد است اسلام در عین این که برای هر عمل و رفتار و حتّی اندیشه و پندار انسانها دارای یکی از احکام پنجگانه - واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح - است و به همین دلیلکلیّه اعمال انسان را در چارچوب نظام ارزشی خود در میآورد، ولی هرگز در پی خاموش کردن فروغ عقل و جلوگیری از پویایی فکر و تواناییهای بشری نیست. - مصباح یزدی،