بخشی از مقاله
چکیده:بهبود عملکرد بخش صادرات به عنوان یکی از مولفههای اصلی موثر بر درآمد ملی در راستای دستیابی به رشد پایدار اقتصادی، کاهش بیکاری و عدالت اجتماعی از جمله پارامترهایی است که مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی کلیه کشورها قرار داشته و نقش عمدهای را در توازن تراز پرداختها و افزایش ذخایر آنها ایفا میکند. هدف اصلی پژوهش حاضر صورت بندی مدلی جهت بررسی و اولویت بندی عوامل موثر بر توسعه صادرات پایدار و آزمون آن در بنگاههای صادرکننده استان تهران می باشد.
300 بنگاه صادرکننده از استان تهران به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه گردآوری و از طریق نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد مهمترین عوامل درون بنگاهی موثر بر عملکرد صادراتی بنگاههای ایرانی ظرفیت های مالی بنگاه ، ویژگی های مدیریتی و ویژگی های ساختاری می باشد. یافته ها همچنین نشان می دهد ظرفیت های مالی و ویژگی های مدیریتی بیشترین اثرگذاری را بر فرایند توسعه صادرات دارد.
مقدمه
ورود به بازارهای خارجی در شرایط فعلی اقتصاد جهانی با پیجیدگی ها و ابهامات خاصی همراه است و صادر کنندگان هر کشور با چالش های خاصی روبرو هستند .بحران اقتصادی غرب ، رقابت شدید در حوزه کسب و کار ، ریسک های موجود در برخی بازارهای در حال توسعه ، محدودیت منابع مالی ، تامین مواد اولیه ، تغییرات گسترده سلائق بازارها ، مدیریت هزینه ها و... بخشی از چالش های دنیای امروز کسب و کار بین المللی را تشکیل می دهد.
تغییر ساختاری اقتصاد جهان از سال 1980 تأثیر بسزایی در رقابت داشته و فعالیت استراتژیک شرکت ها را دگرگون ساخته است. ریشه این تغییرات که در سالهای اخیر بر شدت آنها افزوده شده است، به دوره بعد از جنگ دوم جهانی شامل توافقنامه برتون وودز - سیستم پولی بینالمللی، - 1944 قرارداد عمومی تعرفهها و تجارت - گات - و سازمان تجارت جهانی باز می گردد. در این میان، دو پدیده از ویژگی و اهمیتی خاص برخوردار هستند. اولین آنها افزایش درجه جهانی شدن و افزایش سریعتر تبادلات میان کشورها نسبت به تولیدات است که در نتیجه آن، شرکتهای بومی و ملی در حال از دست دادن سهم بازار سنتی و ملی خود به نفع رقبای خارجی هستند.
بنابراین، شرکتها بهطور فزایندهای مجبور به حفظ حیات از طریق افزایش سهم بازار خود در بازار کشورهای خارجی شدهاند. به نسبت گسترش تجارت جهانی، رقابت نیز شدید و شدیدتر میشود. شرکتها مجبور به افزایش فعالیت خود در سطح جهان یا حداقل در مناطقی فراتر از مرزهای ملی خود هستند. از طرفی بهبود عملکرد بخش صادرات به عنوان یکی از مولفههای اصلی موثر بر درآمد ملی در راستای دستیابی به رشد پایدار اقتصادی، کاهش بیکاری و عدالت اجتماعی از جمله پارامترهایی است که مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی کلیه کشورها قرار داشته و نقش عمدهای را در توازن تراز پرداختها و افزایش ذخایر آنها ایفا میکند.
در مورد عوامل موثر بر توسعه صادرات پایدار پژوهش های متعددی در کشورهای مختلف انجام شده و هر کدام شاخص های خاصی را بررسی کرده اند.در مهمترین دسته بندی کلی در این حوزه ،دو دسته عوامل معرفی شده که شامل عوامل درون بنگاهی و عوامل برون بنگاهی می باشد. - لئوندو، - 1998 اگر در پی توسعه صادرات با ساختاری پویا وپایدار هستیم، می باید افزون بر مسائل ومشکلات جاری مانند مدیریت صادرات ،بازاریابی،سبک کردن مقررات دست و پاگیر و تمهیدات برای باز گرداندن ارز حاصل از صادرات به عوامل مهم تری نظیر بالاتر بردن افق دید صادرکنندگان پرداخته شود ،تا منافع بلند مدت را فدای منافع آنی نکنند،به سرمایه گذاری های اصولی و دراز مدت روی آورند و به ویژه به عوامل درون بنگاهی موثر بر توسعه صادرات بها دهند .
در ادبیات پژوهش داخل کشور بویژه در حوزه عوامل درون بنگاهی موثر بر توسعه صادرات پایدار، پژوهشی گزارش نشده و به نوعی این موضوع را می توان حلقه مفقوده ادبیات توسعه صادرات به شمار آورد. بنابراین پژوهش حاضر در صدد است ضمن بررسی عوامل درون بنگاهی موثر بر توسعه صادرات پایدار و اولویت بندی آنها ، علاوه بر پوشش بخشی از شکاف موجود ، راهگشایی برای سیاستگذران حوزه صادرات کشور و پژوهشهای بعدی باشد.
مبانی نظری تحقیق
صادرات پایدار یکی از شاخص های اصلی رشد اقتصادی کشورها بویژه در دنیای امروز است و اهمیت آن بر هیچ کس پوشیده نیست.یکی از گام های اولیه حرکت به سوی صادرات پایدار ، شناخت عوامل موثر بر آن است .نتایج پژوهش های قبلی در این زمینه حاکی از وجود دو دسته عوامل موثر بر توسعه صادرات می باشد. لئوندو - 1998 - ، در طبقه بندی خود عوامل موثر بر توسعه صادرات را به دو دسته زیر تقسیم بندی نمود:
* دسته اول، عوامل محیطی است.یعنی عواملی که صادرکنندگان فقط در سطح محدودی می توانند آن ها را کنترل نمایند.مانند عوامل مربوط به اقتصاد کلان ،عوامل عوامل اجتماعی ،فیزیکی ، فرهنگی و جنبه های سیاسی . به عنوان یک مثال ساده ، ویژگی های مربوط به صنعت که رفتار صادراتی و عملکرد بنگاه را تحت تاثیر قرار می دهد ، جز این دسته از عوامل می باشد.
* دسته دوم ، عوامل مربوط به سطح بنگاه یا شرکت ؛ که به عنوان عوامل سازمانی نیز از آن ها یاد می شود و شامل عوامل ساختاری و رفتاری درون بنگاه بوده و تاثیر بالقوه ای بر صادرات دارند. زو و استان - 1998 - ، در طبقه بندی دیگری عوامل موثر بر عملکرد صادراتی را به دو دسته عوامل داخلی و خارجی تقسیم و برای این دو دسته عوامل ، دو نوع تئوری شامل ؛ تئوری بر مبنای منابع1 و تئوری سازمان صنعتی2 را معرفی نمودند.
در حالیکه نگرش سازمان صنعتی ممکن است به طور ویژه در تشریح عملکرد اقتصادی صادرکنندگان مفید باشد ، ادبیات فرایند بین المللی شدن بنگاه ها بر عوامل داخلی - تئوری منابع - به عنوان محرک های اصلی این فرایند استوار است. به بیان دیگر ، دسترسی به امکانات ، دانش بازار ،فاصله فیزیکی ،نگرش ها و ادراکات مدیریت و خیلی از ظرفیت های دیگر از جمله عوامل داخلی موثر بر فرایند توسعه صادرات هستند . - لی و اگامکون، - 2001 ارتگا و ورا - 2005 - ، در مدلی جامع به بررسی عوامل موثر بر توسعه صادرات پرداخته و این فاکتورها را به سه دسته زیر تقسیم بندی و ارائه کردند.
· قابلیت ها و منابع شرکت
· ویژگی های مدیریت
· نگرش ها و ادراکات مدیریت
با مطالعه پژوهش های حوزه صادرات و بازرگانی بین المللی ، می توان عوامل موثر بر موفقیت بنگاههای صادرکننده در بازارهای جهانی را طبقه بندی کرد. براساس یافته های گروهی از پژوهش ها : سه دسته عوامل کلی موثر در توسعه عملکرد صادراتی شامل عوامل ساختاری ، عوامل مدیریتی و موانع و مشوق های صادراتی هستند - آبای وسالتر ، 1989 ؛ کاوسگیل وزو ، 1994 ؛ مورگان و دیگران ، - 2004 عوامل ساختاری شامل اندازه بنگاه ، سن بنگاه ، سیستم مدیریتی ، وضعیت تکنولوژی و ساختار ، وضعیت تحقیق و توسعه و ... می باشد - لئوند و دیگران ، - 2002
عوامل مدیریتی بیشتر به ویژگیهای کارآفرینانه و مدیریتی تیم مدیران عالی و تصمیم گیر در حوزه صادرات اشاره دارد و شامل سودآوری صادراتی مورد انتظار ، نگرش به ریسک و هزینه ، سطح تحصیلات و تجربه کاری تیم مدیران و ... می باشد - شوهام ، 1998 ؛ مورگان و دیگران ، - 2004 موانع و مشوق های صادرات شامل فشار رقابت ، روندهای منفی داخلی ، دسترسی به اطلاعات و ... می باشد - سامی و والتر، 1991؛ شوهام، - 1996
اندازه بنگاه یک عامل موثر بر عملکرد صادراتی قلمداد شده است و از طریق اثرگذاری بر قدرت رقابتی بنگاه در صنعت ، بازار و محیط بین المللی عملکرد آن را ارتقا می بخشد - جولیان ، 2003؛ ورمن،. - 2002 یافته های گروهی از از پژوهش ها نشان می دهد بین اندازه بنگاه و سودآوری به عنوان یک شاخص عملکردی رابطه معینی وجود دارد - ویکلندو شپر ،2003؛ ورمن و همکاران،2000 ؛ سامی و والتر ، - 1990 نتایج گروهی از پژوهش ها نیز نشان می دهد بین اندازه بنگاه و عملکرد صادراتی رابطه وجود دارد . - کریستین سن و دیگران،1987؛ سامی ووالتر ، - 1990
کاوسگیل و نئور - - 1987 در پژوهش خود نشان دادند ، اندازه بنگاه اثر مثبت بر عملکرد صادراتی دارد . هارت و توکاس - - 1992 نیز در پژوهش خودگزارش کردند ؛ موفقیت در عرصه صادرات به طور مشخص بوسیله اندازه بنگاه تحت تأثیر قرار نمی گیرد. برخی پژوهش ها نیز اثرات اندازه بنگاه بر عملکرد صادراتی را ناچیز و قابل چشم پوشی گزارش کردند - کاتسیکاس و دیگران ، 1997 ؛ کالوف ، - 1994 قدرت سرمایه از جمله مهمترین شاخصهای مالی موثر بر توسعه عملکرد صادراتی است که اثر مثبت آن در اکثر پژوهش های این حوزه نشان داده شده است - اولاخ و کوتاب، 2000 ؛ لاجز ولاجز، - 2006
در مدل لاجز و گریفیس - - 2008 با استفاده از یک مدل تعاملی نشان داده شده است ، قدرت سرمایه یکی از شاخص های تعیین کننده سود آوری بنگاه بوده و موانع ورود بنگاه به بازارهای خارجی را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. تریکل و دو - - 1998 در مدل پژوهشی خود سهم بازار را یک عامل کلیدی موثر بر توسعه عملکرد صادراتی و سودآوری صادراتی معرفی کردند. برخی پژوهشگران معتقدند رقابت در بازار داخلی نیز ابزار خوبی برای بررسی رفتار صادراتی بنگاه است.