بخشی از مقاله

چکیده

طراحی شهر مدیریت منظر شهری - منظر عینی و ذهنی - است.« منظر شهری وسیله ای است که شهر را پدیدار میکند. به عبارت دیگر ترسیمات تجریدی طراحان و معماران - نظیر پلان، مقاطع و نمای جداره خیابانها - تنها در قالب منظر شهری است که به تجربه واقعی و انسانی بدل میشود.

از طریق این واسطه، یعنی منظر شهری، است که ابعاد غیر کالبدی شهر امکان بروز و تجلی خارجی پیدا مینماید

مقدمه
منظر شهری علاوه بر ممکن ساختن »قرائت« متن شهر، امکان آسیبشناسی شهری را فراهم میسازد. چنین دیدگاهی بر این پیش فرض استوار است که بحران در منظر شهری نشاندهنده بحران در طراحی شهری است و بحران در طراحی شهری نشاندهنده بحران در فرآیندهای توسعه ومدیریت شهری است

چنانچه منظر شهری را به مثابه گونهای از هنر مورد توجه قرار دهیم، گستردگی طیف مخاطبین و آفرینشگران آن، گواهی بر اهمیت هنر مزبور خواهد بود. در واقع شهروندان همه روزه زندگی خود را با ورود به خیابان که همچون نمایشگاهی دایمی از مناظر شهری است، آغاز مینماید

در واقع منظر شهری جنبه عینی یا قابل ادراک محیط میباشد که به نوبه خود دارای فرم، عملکرد و معناست

بدنه اصلی مقالات

سیما یا تصویر ذهنی از شهر، طرحوارهای ارزشگذاری شده در ذهن فرد از منظر شهری میباشد. که عوامل متعدد فیزیولوژی، فردی، اجتماعی، اعتقادی، ارزشی و ... در ایجاد آن تاثیرگذارند. در واقع اطلاعات پردازش شده در ذهن - تصویر ذهنی از محیط یا فضای مورد ادراک - را سیما گویند. تصویر ذهنی شهر یا سیمای شهر، در واقع کلیت به هم پیوستهای از نمادها و نشانههاست که به مفاهیم، ارزشها، معانی و چیزهایی شبیه آن واقعیت میبخشد

نمودار جایگاه منظر شهری در تعامل میان انسان و محیط

تصویر ذهنی یا سیمای شهر از نظر راپاپورت، »کلیتی است که حتی پس از ترک محیط نیز در خاطر انسان میماند، زیرا انسان را در مجموعه اجزا به شمار آورده و آن را با کلیت شهر درگیر می نماید. تصویر ذهنی حاصل تعامل میان ناظر و محیط اوست: ارتباط متقابل میان شخص و مکان. بر این اساس منظر شهری که مجموعهای از گشتالتهاست، وقتی کلیتی ذهنی میشود که به آن معنیای استوار که از ظرفیتهای فرهنگی یا منطقهای اقتباس شده است، داده شود. تصویر ذهنی شهر، در واقع کلیت به هم پیوستهای از نمادها و نشانههاست که به مفاهیم، ارزشها، معانی و چیزهایی شبیه به آن واقعیت میبخشد

در مرحله نخست، محیط شهری هندسه و ویژگیهای ملموس خود، نظیر ویژگیهای بصری، صوتی، بو و غیره را در معرض حواس پنجگانه انسان قرار میدهد، در این مرحله اصطلاحاً محیط شهری توسط فرد مورد ادراک قرار میگیرد. محصول تعامل انسان با محیط شهری در این مرحله پدیدهای است که از آن با لفظ منظر شهری - City Scape - نام برده میشود که به منظور عدم اختلاط با دیگر مفاهیم مرتبط، از اصطلاح "منظر عینی شهر" برای ارجاع به آن استفاده میشود.

در مرحله دوم، محیط شهری توسط فرد مورد شناخت قرار میگیرد. در این مرحله ذهن فرد بر اساس دادههای محیطی، طرحوارههای ذهنی، تجارب و خاطرات قبلی تصویری از محیط ساخته و معنای معینی را به محیط الصاق مینماید. محصول تعامل میان محیط شهری و ذهن فرد، پدیدهای است که با لفظ "منظر ذهنی شهر " - City Image - از آن نام برده میشود.

در مرحله سوم، ذهن فرد براساس شناختی که از محیط به دست آورده و بر مبنای فرایندهای تاثری و ارزیابانه نسبت به محیط واکنش عاطفی مثبت و یا منفی پیدا مینماید. محصول تعامل محیط شهری و ذهن ارزیابانه فرد، پدیده ای است که »جک نسر« از آن با اصطلاح "منظر ذهنی ارزیابانه شهر" نام می برد. و نهایتاً در مرحله چهارم از تعامل میان محیط شهری و انسان، فرد بر مبنای محتویات منظر ذهنی ارزیابانه خود که نشان دهنده احتمال رویدادهای محتمل الوقوع در محل می باشد، به رفتار معینی دست می زند

سیمای عینی - منظر - تا زمانی که انسان در فضا حضور دارد و به مشاهده فضا میپردازد، معنی دارد؛ حال اگر فرد، دیگر در فضای شهری حضور نداشته باشد و تنها به واسطه مرور تصاویر به جا مانده در ذهن که از تماشای فضا و عناصر شاخصی که در آن وجود داشته، به یادآوری فضا بپردازد، این تصاویر ذهنی تبدیل به سیمای ذهنی فرد از فضا میشوند.

منظر علم مناظر و مرایاست.آنچه در عینیت وجود دارد و میتواند معماری شود.معماری منظر اگر پایدار و مانا باشد خاطره ذهنی ماندگار ایجاد خواهد کرد.خاطره ذهنی از یک منظر،سیمای ذهنی را بوجود می آورد.

سیمای ذهنی میتواند بسته به ویژگیهای ذاتی، روحی، روانی و فرهنگی از فردی به فرد دیگر تغییر کرده یا به واسطه شکلگیری یک رویداد جمعی تبدیل به یک سیمای ذهنی مشترک و خاطره جمعی برای ساکنین شهر شود.لیکن مصداق خارجی و عینیت مسلم آن ،همان معماری منظر و قابل رویت است.

مدل ذهنی روابط میان انسان و محیط نشان میدهد که یک رابطه دو طرفه میان ویژگیهای معماری منظر شهری از یکسو و ادراک، شناخت، ارزیابی و رفتار انسانی از سوی دیگر وجود دارد .

در مجموع میتوان سیمای شهر را شامل منظر عینی یعنی وجه کالبدی فضای شهری و سیمای ذهنی به معنی تصورات شکلگرفته از فضا که ناشی از پردازش ذهنی مجموع عوامل ادراکی، اجتماعی و فرهنگی میباشد، تعریف کرد.خاطره ذهنی به جا مانده از معماری منظرشهری پایدار خالق سیمای مطلوب و با هویت شهری است.

منظر شهرهای بزرگ امروز در طول شبانه روز، چهره متفاوتی از شهر را در معرض دید کاربران فضاهای شهری قرار میدهد. بخشی از این منظر را فعالیتهای جمعی شهری در طول شب شکل میدهد و بخش دیگر را جنبههای بصری فضاهای شهری، که در هنگام شب زیر پرده تاریکی از نظرها پنهان شده و تنها با نورپردازی مصنوعی قابل رؤیت است. این دو جنبه، یعنی فضاهای شهری به عنوان بستر فعالیتهای جمعی شهروندان و تصاویر و مناظر شهر در شب، تصور مخاطب از فضای شهری را در هنگام شب میسازد که از آن به »سیمای - شبانه شهر« تعبیر می شود

بنابراین منظر شهرها در شب از دو دیدگاه قابل بررسی است، دیدگاهی که به تحلیل زندگی شبانه و فعالیتهای شهروندان میپردازد و دیدگاه دیگر که به تحلیل جنبههای بصری، در طول شب توجه میکند.

فعالیتهای شهروندان در طول شب به عنوان یکی از عوامل سازنده منظر شبانه شهری، خود متأثر از سیاست گذاریهای مسئولین شهر و مدیریت فضاهای شهری است که اگر بر اساس زمینههای تاریخی و مکانی شهر و شرایط بافت جمعیتی و با در نظرگرفتن جنبههای فرهنگی و باورهای اعتقادی آنها صورت پذیرد، میتواند منجر به ارتقای ظرفیت فضاهای شهری از جنبههای عملکردی و کارکردی شود. این فرایند سبب غنای تصویر ذهنی مخاطب از فضاهای شهری شده و موجد خاطره جمعی شهروندان از شهر می شود.

عامل دیگری که بر سیمای شبانه شهرها تأثیرگذار است منظر عینی شهر است که با آنچه در روز به نظر میآید، متفاوت است. نور یکدست روز تمام گوشهها و زوایای شهر را در نظر مخاطبان نمایان میسازد. اما در شب این امکان وجود دارد که با تأکید یا نادیده انگاشتن آگاهانه بخشی از فضا، زمینه شکلگیری تصویری مطلوب را در ذهن شهروندان فراهم آورد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید