بخشی از مقاله

چکیده

تدوین کتابهایی براي آموزش مفاهیم معرفتی، یا پدید آوردن منابعی در جهت پاسخ به سؤالات و مشکلات اعتقادي مریدان، یا تألیف رسائلی بهمنظور توضیح و ایراد جواب درخصوص شُبهات مطرح شده از جانب مخالفان و معاندان، و همچنین نگارش آثاري بهقصد راهنمایی جویندگان معرفت و آشنا ساختن ایشان با شرح زندگانی مشایخ راستین اهل طریقت و ذکر اقوال و افعالِ قُدوههاي راستین اهل عرفان، همواره و در هر زمان، یکی از فعالیتهاي مهم فکري و علمیِ نظریهپردازان تصوف و عالمانِ عرفان اسلامی بوده است. در این دسته از آثار، بنا به اعتقاد نویسنده، و همچنین بر مبناي سلیقه شخصی یا باورهاي مذهبی او، ضمن طرح مباحث مهم و اصولی تصوف، معمولاً سرگذشتها و سخنان بزرگان و پیشوایان طریقت نیز گردآوري شده است.

در این میان، محتوا و مضمونِ برخی از آثار عرفانی، یکسره به توضیح درخصوص سرگذشت و ذکر اقوال اهل طریقت اختصاص یافتهاست. تذکرة الاولیاي عطار نیشابوري، از جمله تذکرههاي فارسی در زمینه عرفان است که مؤلف نامدار آن به شرحِ احوالِ بزرگان اولیاء و نامداران مشایخ صوفیه توجهی ویژه نشان داده است. یکی از موضوعات و مبناي مهم در تذکرة الاولیا، بیانِ سیره و سخنان حضرت علی - ع - و چند تن از ائمه اهل بیت - ع - است.

این شرح و توضیح، به توصیف برخی از مبانی فکري و رفتاري آن بزرگان در متن کتاب منجر شده است. در واقع علماي عرفان و تصوف بر مبناي باورهاي اعتقادي خویش، ضمن پیروي از سنت و سیرة رسول اکرم - ص - و صحابه ایشان، الگوبرداري از زندگی و سخنان اهل بیت - ع - را نیز بهعنوانِ سرمشقی متقن، همواره مدّ نظر قرار دادهاند. در این مقاله، سیما و همچنین سیره و سخنانِ امام علیبن ابیطالب - ع - ، امام محمد باقر - ع - و امام جعفر صادق - ع - بر مبناي تذکرة الاولیا بررسی و تبیین شده است.

مقدمه

در باب تعریف عرفان و تصوف، ماهیت و چگونگی شکلگیري آن، فراوان سخن گفته شده است. هم چنین درخصوص این موضوع که عرفان و تصوف دو مقوله جدا از هم هستند یا اینکه میباید آنها را در مصداق یکسان، اما در عنوان مختلف پنداشت، فراوان اظهار شده است. آنچه از خلال این اقوال متعدد و گاه متشدد میتوان بهعنوان خلاصه و نتیجه مباحث عنوان داشت، آن است که عرفان، گونهاي از معرفت هستی، یا دیدگاهی ویژه دربارة خالق هستی است، که بر مبناي کشف و شهود شکل گرفته است.

عرفان، بینشی است که دارندة آن، در پندار و گفتار، و بهویژه در رفتار خود با دیگران، عملی متمایز از اعمالِ همگان را وجه همت خود قرار میدهد. دلیل این تمایز، به نوعِ نگاه اهل عرفان مربوط میشود. عارف، در کل عالمِ هستی، جز خالق مطلق چیزي نمیبیند. از همین روي، علاوه بر آنکه همه گفتارش ذکر پروردگار خواهد شد، تمامی رفتارش نیز در مسیري قرار خواهد گرفت که تقرّب به آفریدگار را براي او فراهم سازد.

تصوف نیز، رفتاري است که از فرد یا گروهی که دیدگاه و جهانبینی ایشان بر مبناي عرفان شکل گرفته، سر میزند. در ذکر تمایز عرفان از تصوف، برخی را عقیده بر آن است که عرفان به نوع نگاه عارف، به جهان هستی و چگونگی اندیشه در باب خالق مربوط میشود؛ اما تصوف، جلوة خارجی یا نمود عینی این نوع از نگاه را در رفتار متبلور میسازد. البته تصوف به تدریج و با دور شدن از مبدأ و روزگار شکل گیري خود، از حقیقت وجودي و از هدف غایی عرفان فاصله گرفت، و حتّی در مواردي نیز گرفتار بدعت و انحراف گردید.

دربارة عرفان و تصوف اسلامی، خاستگاه آن، انگیزههاي شکلگیري، ویژگیها، شخصیتها، آموزهها و بسیاري از موضوعات مرتبط با آن نیز، فراوان سخن گفته شده است. آنچه در خلال این اقوال متنوع مورد اتفاق اکثر پژوهشگران واقع گردیده، مبینِ این موضوع است که در صدر اسلام، مرام یا مسلکی به نام عرفان و تصوف وجود نداشته است. یاران پیامبر - ص - گرداگرد وجود خورشید مانند آن حضرت - ص - ، بهصورت مستقیم کسب فیض میکردند. پس از پیامبر - ص - ، با انشعابی که در بین مسلمانان پدید آمد، اهل سنت براي کسب فیض و همچنین بهمنظور حل مشکلات و دریافت پاسخِ سؤلات دینی خود، مراجعه به دو گروه را مد نظر قرار دادند.

گروه نخست، علماي اهل کتاب نام داشتند. ایشان، بنا به ادعاي خود، بهتازگی مسلمان شده بودند. در صدر این گروه، نامهاي شناخته شدهاي چون کعبالاحبار و تمیم داري مشاهده میشود. فعالیت این گروه نخست، منجر به رواج اسرائیلیات در میان برخی از مسلمانان شد. گروه دیگر، که اهل سنت در مراجعه به آنها توجهی ویژه از خود نشان میدادند، صحابه نبی مکرم اسلام بودند. مراجعه به این گروه دیگر نیز، از نظر دستگاه خلافت ممنوعیتی نداشت. اما پس از عصر صحابه، تابعانی که از صحابه رسول معرفت آموخته بودند، مورد عنایت مردم واقع شدند. در واقع، مردم در الگوپذیري و دریافت سیرة رسول اکرم - ص - از این چندگروه درس میآموختند. - ر.ك: برتلس،1382 . - 3:

با گذشت زمان، و در واکنش به گرایش برخی از مسلمانانِ سست اعتقاد به ویژه اُمرا و عاملان حکومتی به تجمل، اشرافیگري، دنیا طلبی و خود برتربینی، در روش تعدادي از مسلمانانِ پاك اعتقاد،که عمدتاً از اهل سنت و جماعت بودند، زندگی سخت و زاهدانهاي شکل گرفت که هدف اصلی از آن اعتراض به نحوة حکومت اشرافمĤبانه حاکمان و یادآوري سنت و سیرة فراموش شدة نبوي بود. تنها نامی که در این ادوار براي موسوم ساختن این گروه پاك اعتقاد از آن استفاده میشد، زاهد یا عابد بود.

حدود دو قرن سپري گردید تا کمکم نامِ صوفی پیدا شد. به مرور، این بینش و روش جدید که در واقع نوعی واکنش اعتراضی و اجتماعی به تبدیل خلافت به سلطنت و حکومت اشرافی بود نام تصوف را بر خود پذیرفت. تصوف، نامی بود که دشمنان و مخالفان مرام و مسلک عرفانی در آغاز براي خوارداشت اهل عرفان از آن استفاده میکردند. اما به مرور، اهل عرفان این نام را بر خود پذیرفتند و مرام و مسلک خود را به آن موسوم ساختند. - همتی، . - 30: 1393

هر چه زمان میگذشت، مسلمانان بنا به دلایلی گوناگون، در اعتقادات و نیز در روش زندگی فردي و اجتماعی خود، بیشتر دچار اختلاف میشدند. در عصر خلافت بنیعباس، و بهویژه پس از نهضت ترجمه، مسلمانان با افکار و اندیشههايِ جهانشناختی سایر ملل نیز آشنا شدند. این آشنایی سبب گردید تا برخی از اعضاي جامعه اسلامی، این افکار و اندیشههاي تازه شناخته شده را سرلوحه کار خود قرار دهند.

همین امر باعث شد تا اندیشهها و روشهاي تازه در میان مسلمانان پدید آید. در این قرون و اعصار، اگر در بحثهاي اعتقادي، متکلمان پیشگامِ همگان بودند، و اگر در مسائل شرعی، فقها پیشتازي میکردند؛ در نگاهی متفاوت به جهان هستی و در رفتارهاي متمایز اجتماعی نیز عارفان و صوفیان جاي داشتند. این گروه اخیر، که به نظر میرسد بیشتر متأثر از تفکر نوافلاطونیان بودند، براي رسیدن به معرفت، و همچنین در تأویل و گرایش باطنی در عمل به شریعت، بر دیدگاه ذوقی و کشف و شهودي تأکید میورزیدند.

با گذشت زمان و با شکلگیري یک چهارچوب مشخص و متمایز فکري و معرفتی و رفتاري، تصوف و عرفان اسلامی شکلی برجسته به خود گرفت. در این ادوار، عالمان صوفی مسلک با تنظیم شرح احوال و ذکر گفتههاي بزرگانِ گذشته و معاصر، در هر دوره کتابهایی به نگارش درآوردند. با نگاهی به تاریخ عرفان و تصوف اسلامی، به ویژه از قرن سوم به بعد، شاهد آن هستیم که نویسندگان صوفی و عارف، در هر منطقهاي که قصد فعالیت در آن داشتند، با گردآوري سخنانِ پیشوایان و بزرگان دین که مردم آن ناحیه گرایشی بیشتر به ایشان نشان میدادند و همچنین با انتساب این بزرگان مذهبی به خود، و شرح و تفسیِر سنت و سیرة آنها مطابق با ذوق و باورهاي عرفانی خویش، مجموعههایی بهمنظور حصول مقاصدي خاص پدید آوردهاند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید