بخشی از مقاله
بررسی و ارزیابی تاثیر سیما و منظر شهری و مبلمان شهری از منظر و هویت شهر
چکیده
در طراحی مبلمان شهری، باید ارسال پیام برای شهروندان با توجه به زبان و شیوه خصیصه های فرهنگی و هویت هر جامعه باشد، تا برای شهروندان قابل ملموس تر بوده و ارتباط بصری ایجاد کند و در طراحی مبلمان شهری تطابق بین فرم و عملکرد که مکمل هم میباشند، حائز اهمیت است و اینکه این طراحی چگونه و در چه مکانهایی، با توجه به هویت شهر و جامعه طراحی شوند، خود نگرشی مهم برای آیتم هایی است که ما در طراحی مبلمان شهری انتخاب میکنیم. در این راستا میتوان به المان های درون شهر و پارکها اشاره کرد که نقش موثری در القاء هویت شهری و تقویت حس مکان شهروندان داشته و باید طوری طراحی شوند که خوانایی آنها از سوی شهروندان و هماهنگی طرح آنها با وقایع و اتفاقات آن مکان سازگاری داشته باشند و این مستلزم آن است که به نقاطی از قبیل ایست ها و مکث ها، گذرها، آمد و شدهای جمعیتی توجه داشته باشیم تا تطابق بین فرم و عملکرد را در طراحی رعایت کرده باشیم، این مقاله سعی بر آن دارد تا به بررسی مبلمان شهری از حیطه منظر شهری و هویت شهری بپردازد چرا که فضاها و محیطهای انسان ساخت خود نماد آینهای است که هویت شهری را منعکس میکنند.
واژه های کلیدی: منظر شهری- هویت شهری- ارتباط بصری- المان شهری
مقدمه
انسان زمانی انسان می گردد که دارای هویت باشد و بتواند از منیت خود حرفی داشته باشد و این نیز ریشه در فرهنگ آن جامعه ای دارد که انسان در آن زندگی می کند، پس باید با آن آشنا شود و با بهره گیری از آن، هم خود و هم جامعه خود را باور کند. امروزه در سراسر جهان، طراحی محیط و مبلمان شهری در حیطه هویت و فرهنگ جامعه و شهروند می باشد و در کشور ما نیز طراحی مبلمان شهری حول محور باورها، دیده ها و فرهنگ جامعه ماست. در واقع طراحی مبلمان شهری از اندیشه ها و هویت یک جامعه برخواسته، به طوری که با هنر و خلاقیت ادغام شده و به گونه ای جاودان و ماندنی می شود که، بر همه اقشار جامعه نیز تأثیر گذار گردد. بنابر آنچه بیان شد اولین نقشی که برای طراحی مبلمان شهری قائل می شویم، همان برقراری ارتباط بصری مناسب بین طرح و انسان است و یا به زبانی دیگر، همان ارتباط بین مبلمان شهری و هویت انسان می باشد و در دومین نقش خود، وظیفه زیباسازی محیط را بر عهده می گیرد چرا که انسان زیبا پسند است و همین ویژگی در المان های شهری باعث آرامش انسان می شود .
بیان مسئله
شهر از جمله مهمترین دستاوردهای انسان و محصول زندگی مدنی وی است ،و همانند یک بنای نفیس معماری، ساختمانی است که در فضا قد برمیافرازد، با این تفاوت که مقیاسی بزرگتر دارد و تنها با گذشت زمان شکل خود را مییابد (لینچ،(1387 با این حال منظر از علوم جدید در نگاه انسان به محیطهای مصنوع و طبیعی، و محصول شکستن دیدگاه کلاسیک علمی به انسان و هستی است که میتواند ابزار لازم برای یکپارچه و سیستمی دیدن شهر را فراهم نماید و آن قسمت از محیط است که ما در آن ساکن بوده ایم و به واسطه ادراکاتمان آن را درک می کنیم و در واقع این دانش به تفسیر فضاهای بیرونی میپردازد و گرایشهای مختلف آن در جوامع پیشرفته به سرعت در حال گسترش است .از سویی در نگاه منظر به شهر، نه تنها ماده شهر جدای از مخاطب نیست؛ بلکه زمانی شهر معنا مییابد که این دو در کنار یکدیگر و در تئوری منظر شهری مورد بررسی قرار میگیرند در واقع منظر شهری از جمله نظریههای اخیر در حوزه شهر و از گرایشهای منظر است که ظرفیتی دیگر غیر از ماده شهر را معرفی مینماید: مخاطب و خود یکی از دغدغههای اصلی در توسعه جوامع انسانی در نیمی از جهان است که میتواند موضوع مشترک توسعه در همه شهرها باشد از سویی می توان بیان کرد که منظر شهری ادراک شهروندان از شهر است که از خلال نمادهای آن بدست میآید. وابستگی فهم منظر به سابقه حضور در شهر موجب میشود تا لایههای مختلفی برای منظر تشخیص داده شود (منصوری،(1389و نتیجه یک فرآیند فعال ساخت و ساز در بخشی از ذهن است که ظرفیت آن نه تنها برای خواندن، درک علائم و رمزگشایی انواع پیامهای مختلف است بلکه فعالیتهای انسان را همواره تحت تأثیر قرار میدهد.اساسا منظر شهری سطح تماس انسان و دیده شهر است و از این رو بخش قابل توجهی از دانش،عواطف و رفتار محیطی شهروندان تحت تاثیر آن شکل می گیرد.(گلکار،کوروش،(1378
پرسش اصلی تحقیق
آنچه در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد چگونگی ارتقای کیفی مبلمان شهری در منظر شهری است. از آنجاکه بحث منظر شهری است ، با چه تمهیداتی می توان بوسیله مبلمان شهری منظر شهری مطلوب را بوجود آورد؟
نوع روش تحقیق
روش تحقیق این نوشتار کیفی بوده که با نگاهی کل نگر به شناخت منظر شهر می پردازد .هدف این روش در نهایت ارائه ارزیابی مبلمان شهری در منظر شهری است.
تعاریف
مفهوم منظر شهری از لحظه بلوغ شهرسازی همچون پدیده های زنده و پویا شاهد دگرگونی ،تکامل و الگوهای متفاوتی بوده است.به طور عمده چهار الگوی منظر شهری عبارت است از :
-1منظر شهری آرایشی –تزیینی:در این الگو منظر شهری در نقش نمای جداره (façade urban) یعنی موجودیت دو بعدی ظاهر می شود.
-2منظر شهری عملکردی –برنامه محور:که منظر شهری در نقش ساختار فضایی (spatial structure) یعنی موجودیت سه بعدی ظاهر می شود.
-3منظر شهری ادراکی – زمینه گرا:با افزوده شدن ابعاد جدید همچون معنای اجتماعی –فرهنگی و حس مکان و زمان ،نقش منظر شهری تا حد یک ساختار اجتماعی –فضایی( (socio – spatial structure ارتقا می یابد.
-4منظر شهری پایدار - هوشمند:نهایتا در این الگو با ورود دغدغه های زیست محیطی و ملاحضات مرتبط با توسعه پایدار ،نقش مورد نظر تا حد یک ساختار اجتماعی –فضایی پایدار و (sustainable socio-spatial structure) افزایش می یابد.
تعاریف
تعریف مبلمان شهری
مجموعه اجزایی که در فضاهای شهری چیده می شوند و به استفاده عموم جهت رفع نیازهای زیست محیطی می رسند و منظر و هویت شهری را، تحت شعاع قرار می دهد، مبلمان شهری گویند. نقش اصلی مبلمان شهری در سطح خیابان ها و فضاهای شهری ایجاد مکانهایی است که زبان ناطق هویت انسان و منظر شهری مطلوب، باشد. دکتر »سید امیر منصوری« استاد دانشگاه تهران، صاحبنظر در حوزه شهرسازی و مسئول بخش معماری منظر دانشگاه تهران در این باره میگوید: »مبلمان شهری مثل هر عنصر دیگری در سیمای شهر تاثیرگذار است و باید در این حوزه با طراحی و برنامه ریزیهای دقیق، متناسب با فرهنگ و آداب و رسوم مردم حرکت کرد.
مبلمان شهری خود انواع مختلفی دارد که هر کدام، از حیطه طراحی شهری، در راستای هویت شهر و سیمای آن گام بر می دارد و آینه ای از فرهنگ شهر است، که از انواع این مبلمان می توان به صندلی ها و نیمکت ها، ایستگاه های اتوبوس، سطل های زباله، بیلبوردها و تابلوهای آگهی، المان ها و نمادهای شهری و ... اشاره کرد، که خصوصیات منحصر به فرد هر کدام از این مبلمان ها نیز از اهمیت خاصی برخوردار است، چرا که با طراحی درست و مناسب هر کدام از آنها با توجه به خصوصیات و نحوه مکانیابی مناسب آنها، می توانند در جهت تأمین نیاز شهروندان و القاء هویت آنها نقش مؤثری را ایفا کنند. آقای مصطفی ماجدی در مقاله ای در رابطه با مبلمان شهری چنین می گوید: اجزای مبلمان شهری، دو ویژگی اساسی دارند: کارکردی بودن و زیبایی، که در صورت داشتن هر دو ویژگی، میتوانند نیاز عملکردی و بصری شهروندان را همزمان برآورده سازند. البته این امر، مستلزم در نظر گرفتن مقولههای متعددی در طراحی اجزای مبلمان شهری است که نه تنها رنگ، هماهنگی با محیط پیرامون، دوام، ایمنی، و اقتصادی بودن آنها مورد نظر است، بلکه باید از نظر عملکردی، جانمایی مناسبی در سطح شهر داشته باشند تا بتوانند پاسخگوی نیاز شهروندان باشند.( معراجی، مصطفی) از خصوصیات مهم اجزای مبلمان شهری وابسته بودن آنها به فرهنگ است. اینکه هر کدام از مبلمان شهری را در کجا قرار بدهیم و این چیدمان چقدر با استانداردهای تکنیکی که در فضای عمومی بکار می بریم، مطابقت دارد خود نگرشی که باید مورد تأمل قرار گیرد. در طراحی شهری، چگونه مبله کردن فضاهای شهری از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ برای مثال، چطور خیابان ها را از روشنایی مطلوب برخوردار کنیم و آیا نشانه های شهری و تابلوهای راهنما خوانا هستند و یا در مورد ایستگاههای اتوبوس، که یکی از مهمترین اجزای مبلمان شهری محسوب می شود و نقش مهمی در فرهنگ شهرنشینی دارد، باید طوری طراحی شوند که
جذابیت آنها، شهروند را به استفاده از آن راغب کند و میدان دید مناسبی را داشته باشد بدین معنا که برای شهروندان حتی با کمی مسافت قابل شناسایی باشند، البته شایان ذکر است، ایستگاه های اتوبوس بهترین مکان برای تبلیغات مورد نیاز شهروندان می باشد، که این تبلیغات باید قابل فهم بوده و محدود به ضرورت ها شوند. در کل، اجزای مبلمان شهری باید طوری در فضا مکانیابی شوند که فضاهای شهری به عنوان فضای تنفسی و تعامل حوادث اجتماعی برای شهروندان باشد.
"فضاهای باز شامل جزئیات و اجزاء گوناگون ساخته دست بشر است، مانند مکان های نشستن، علائم و تابلوهای راهنما، مبلمان، چراغ های روشنایی، سطل های زباله و غیره... . در طراحی بافت کف، پله ها و نیمکت ها که می بایست به خوبی دیده شوند، لازم است بیشتر دقت شود. طراح علاوه بر اینکه فرم و شکل آن ها را طرح می کند، می بایست از میزان کارکرد آن ها نیز اطلاع داشته باشد این مسئله در مورد علائم و نشانه های خبری که در قالب تابلوهایی در معرض دید عموم قرار می گیرند نیز صادق است. به طوری که این علائم، باید کاملأ قابل رؤیت و متضاد با دیگر عوامل محیط و در عین حال با کل طرح هماهنگ باشند.
طراحی و اجرای مکان های مناسب برای نشستن در فضاهای باز مسکونی سبب ایجاد جذابیت و استقرار فعالیت های مختلف در این فضا ها می شود. این فعالیت ها برای کیفیت فضاهای باز در یک شهر یا ناحیه مسکونی آنقدر حیاتی هستند که قابلیت دسترسی به امکانات مناسب نشستن یا نبود این امکانات را باید به عنوان یکی از مهم ترین عوامل لازم برای ارزیابی کیفیت فضاهای عمومی مورد توجه قرار داد."( نوذری، شعله:)
تعریف هویت و تأثیر آن بر طراحی مبلمان شهری
"کالن" هویت را چنین تعریف می کند: توجه به شخصیت فردی هرفمحیط وفپرهیز از یکنواختی وفمشابهت در محیطهای شهری. در تعریف "جیکوبز" هویت محیط درفارتباط با فعالیتها و زندگی در فضاها وعرصه های عمومی تعریف می شود. "راپاپورت" هویت را خصوصیتی از محیط تعریف می کند که در شرایط مختلف تغییر نمی کند ویا خصوصیتیفکه موجبات قابلیت تمیز وتشخیص عنصری را از عناصر دیگر فراهم می آورد. تعریفف"الکساندر" از هویت محیط اینست: هویت محیط حاصل ارتباط طبیعی ومنطقی فرد با محیطفاست واین ارتباط واحساس تعلق خاطر بوجود نخواهد آمد مگر آنکه فرد قادر به شناختفعمیق محیط و درک تمایز آن از محیطهای دیگر باشد . به عقیده "پروشانسکی" هویت محیط زیرفساختی از هویت شخص است که از شناخت های ذهنی فرد از دنیای کالبدی که در آن زندگی میفکند تشکیل می شود. از نظر "لالی" هویت فرد در ربط ونسبیت با محیط بدست می آید(مسعود لواسانی، منا).
از تعریف این بزرگان، هویت را می توان اینگونه تعریف کرد؛ حس ها و تعلق خاطرهایی که فرد از محیط اطراف خود دارد و کیفیت ها و توقعات متفاوتی را در ذهن بوجود می آورد که دست آوردی همچون خاطرات را دارد و نقش مؤثری را در طراحی مبلمان شهری ایفا می کند، چرا که این هویت است که طراحی هر یک از المان های شهری را منحصر به فرد می کند و به آن کالبد معنا را می بخشد. همانطور که از نظر کوین لینچ (برنامه ریز و معمار آمریکایی) هویت و ساختار، تظاهر عینی معنی هستند و در کنار آنها سازگاری، خوانایی و شفافیت، کیفیت هایی می باشند که برقراری پیوند میان فرم شهر و سایر ابعاد زندگی را ممکن می سازد. آقای کامران کشمیری در مقاله ای از خود در مورد هویت شهری چنین می گوید: از آنجایی که »هویت«، مجموعهایی از صفات و مشخصاتی است که باعث »تشخص« یک فرد یا اجتماع از افراد و جوامع دیگر میگردد؛ شهر نیز به تبعیت از این معیار، شخصیت یافته و مستقل میگردد. هویت در شهر به واسطه ایجاد و تداعی »خاطرات عمومی« در شهروندان، تعلق خاطر و وابستگی را نزد آنان فراهم کرده و شهرنشینان را به سوی »شهروند شدن« که گسترهای فعالتر از ساکن شدن صرف دارد، هدایت می کند. پس هرچند که هویت شهر خود معلول فرهنگ شهروندان آن است؛ لیکن فرآیند شهروندسازی را تحت تاثیر قرار داده و می تواند باعث تدوین معیارهای مرتبط با مشارکت و قضاوت نزد ناظران و ساکنان گردد.( کشمیری، کامران) در واقع این هویت است که از طراحی مبلمان و المان شهری رمز گشایی می کند و آنها را برای درک و خوانایی بهتر قابل پذیرش می کند. بیان این مطلب خالی از لطف نیست که بدانیم همین خاطرات جمعی و فردی ناشی از هویتی، که در طراحی مناسب المان ها و مبلمان شهری ایجاد می شود به نسل های بعد منتقل شده و در واقع کمک شایانی به حفظ هویت شهروندان، که خود نقش بسزایی در حفظ هویت شهری ما نیز دارد، می کند. همخوانی طراحی مبلمان شهری با هویت شهروندان و محیط های شهری از اهمیت خاصی برخوردار است، چرا که همین همخوانی هاست که ارتباط بین طرح و محیط را برقرار می سازد و همین باعث سیما و منظر شهری مطلوبی از دید ناظر می شود به گفته ی حسن فتحی(معمار مصری): بدبختانه، چشم آدمی مانند گوشش حساس نیست؛ وقتی صدای ناهنجاری می شنویم، ناخودآگاه از جا می پریم ولی هنگامی که چشمانمان تناسبی ناهنجار و ناهماهنگ با محیط، را می بیند، یکه نمی خورد مثلأ دردمان نمی آید. کاش چشم هایمان هم مثل گوش هایمان حساس بود، پس در طراحی مبلمان شهری باید به عاملی مهم چون خوانایی و سازگاری با محیط نیز توجه زیادی کرد چرا که خوانایی در طراحی مبلمان و المان های شهری احساس امنیت شهروندان را بالا می برد و حالت ابهام را از آنها دور می سازد و به شناخت بهتر محیط و تصویر ذهنی از آن کمک بسزایی می کند و توجه به این عوامل ، منظر شهری را نیز، تحت تأثیر خود قرار می دهد.
بر طبق گفته تاملینسون: هویت فرهنگی به عنوان نتیجه سالها و قرن ها زندگی اجتماعی و تعامل حیطه های جغرافیایی است، به این منظور که این حیطه های جغرافیایی تشکیل شده از پیوستگی طبیعی با گذشته اش، در واقع یک نتیجه فرهنگی ار میراث ها و آثار دست نخورده که به مردم تعلق دارند.( پاکزاد، جهانشاه) "طراحی شهری به عنوان محوری ضروری برای سیاست های طراحی در نسل جدید اسناد توسعه نواحی، منطقه ها، شهرها و روستاها وارد شده است و مفهومی ورای اصلاح و زیباسازی ظاهر خارجی فضای بین بناها را دارد و از مفاهیمی صرفأ آرایشی و زیبایی شناسانه ی گذشته و وارد تمامی جنبه ای زندگی انسانی در محیط خارجی انسان گشته است، که شامل نیازهایی چون هویت، حس تعلق، ایمنی و امنیت، خلاقیت، ارزش نفس و زندگی در محیط های سالم و پایدار می باشد. طراحی شهری در تمام مراحل و زمینه های طرح های توسعه در هر سطح و مقیاس عمل که باشد موظف به تأمین این نیازها و متولی تحقق کیفیت ها است."( توسلی، محمود- بنیادی، ناصر)
منظر خیابان
در دیکشنری مریام منظر خیابان ظاهر یا نمای یک خیابان تعریف شده است.کوآن در فرهنگ شهری خود اینگونه می نویسد.سواره رو ،پیاده رو،مبلمان خیابان،تابلوها و کلیه عناصر دیگر که با یکدیگر تشکیل محیط خیابان را می دهند. (کوآن،(1387 در چارچوب تیپ های کلی که ویترویوس از خیابان ها ترسیم کرد،تنوع زیادی از مناظر خیابانی وجود دارد.خیابان ها در طول ،تقاطع ها،شکل،عملکرد،شخصیت و معنی می توانند با یکدیگر متفاوت باشند.ممکن است برخی از خصوصیات خیابانها در طول زمان تغییر کند و یا به طور کلی دگرگون گردد.اما طراحی متناسب سیما و منظر خیابان به درک صحیح از نقش و عملکرد آن بستگی دارد.
خیابانهای شهری سه نقش فیزیکی را به طور سنتی در یک جا جمع کردند:خیابانهای شهری به مثابه مسیرهای حرکتی و جابه جایی