بخشی از مقاله

چکیده

با شروع قرن بیست و یکم، پایداری یکی از مباحث مهم در کلیه عرصهها، بویژه در عرصه فضاهای شهری و معماری مطرح بوده است. این موضوع میتواند از طریق سه شاخص اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به تعادل برسد. وجه اقتصادی توسط سرمایه گذاران رعایت می گردد. مسائل زیست محیطی با توجه به سطح رشد و توسعه جامعه دنبال می گردد. مولفهای که تاکنون در بحث پایداری کمتر مورد توجه قرار گرفته است بعد اجتماعی موضوع است.

اهمیت این بعد به این دلیل است که انسان برای رسیدن به نیازهای اجتماعی و روانی خود ناچار به تعامل با دیگران است و بررسی این مقوله در طراحی ساختمانهای مسکونی بویژه برجها، جهت برقراری ارتباطات اجتماعی و رویارویی افراد در فضاهای عمومی وگسترش فرهنگ اجتماعی در این مساکن از موارد مهم طراحی می باشد. در دهه های اخیر در ایران و به ویژه در تهران، تامین مسکن به یکی از مهمترین مشکلات کشور تبدیل شده است. یکی از مشکلات در زمینه طراحی برجهای مسکونی، عدم رعایت اصول و معیارهای شهرسازی است.

ساختمانهای حاضر به دلیل عدم تامین کافی نیازهای آسایشی اجتماعی و روانی، محیط مطلوب نیستند. طراحی یک برج مسکونی مناسب برای برآورده ساختن نیازها و سلایق ساکنین آن برای یک طراح اساساً کاردشواری است، زیرا درنظرگرفتن شرایط فرهنگی و رفتاری تعداد کثیری از خانوارها و پاسخ دهی به تامین نیازهای ساکنین مستلزم شناخت دقیق ازالگوهای رفتاری جامعه و تطبیق آنها برای طراحی مسکن ایده آل است. در مقاله حاضراصول پایداری اجتماعی برجهای مسکونی شامل عدالت ،راحتی ،زیبا شناسی، امنیت و حفظ ارزشهای اجتماعی و موارد دیگر زمینه ساز توسعه اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است.

لذا، هدف از این تحقیق این است که از اصول توسعه پایداردرطراحی به منظور درنظرداشتن اهداف توسعه پایدار برای تامین شرایط آسایشی استفاده گردد. روش این پژوهش مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است و رویکردی توصیفی دارد.

نتایج به دست آمده از این پژوهش با هدف توسعه پایدار به اصلاح رابطه ساختمان با محیط می پردازد. در پایان با ارائه راهکارهایی در جهت تعامل پذیر شدن فضاهای عمومی مسکونی میتوان به این نتیجه رسید که فضاهای عمومی موجود بین مجتمعهای مسکونی هم باعث تعامل بین انسان با طبیعت و هم محیطی جهت تعامل ساکنین با یکدیگرکه از ویژگیهای معماری پایدار و بومی است میشود، و امروزه با استفاده از راهکارهای توسعه پایدار در ابعاد مختلف می توان در یک برج مسکونی شرایط مطلوبی را جهت آسایش ساکنین رقم زد.

.1 مقدمه و هدف

سکونت در برجهای مسکونی را میتوان یکی از مهمترین تحولات در فرآیند اسکان بشر در شهرها دانست که به فرم غالب مسکن شهری در دوران معاصر تبدیل شده است. پیشرفتهای صنعتی، ازیاد جمعیت، تولید شیوههای معماری نوین و مفهوم توسعه عمودی نیروهایی بودند که سیر تحول این برجها به اشکال امروزی را تحت تاثیر قرار دادند. در ایران نیزهمگام با روند رشد شهرنشینی، سیاست تولید مسکن انبوه درقالب ساختمانهای بلند مرتبه به عنوان یکی از راههای پاسخ به نیاز ممکن به سرعت گسترش یافته است.

در گذشته تعاملات اجتماعی افراد در محل سکونت در میان فضاهای عمومی که بین خانهها و در هر محله وجود داشته بوده است. اما در دوران معاصر با وجود ارتباطات عمودی که در مجتمعهای مسکونی قرن اخیر بوجود آمده، فقدان فضاهایی که این تعاملات صورت بگیرد کاملا احساس میشود که عدم توجه به این نیاز اساسی انسان یعنی تعامل با دیگران، علاوه بر ایجاد معماری ناپایدار و غیر بومی میتواند صدمات جبران ناپذیری را به فرد و جامعه وارد نماید.

بسیاری از برجهای مسکونی ساخته شده در تهران با اینکه در زمانها و با انگیزه های مختلف و در الگوهای متفاوت ایجاد شده اند، اما به تبع شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاکم برجامعه و بخش مسکن،لزوماً از تمامی معیارهای ایجاد محیط مسکونی مطلوب برخوردار نیستند. خانه اولین و مهمترین فضایی است که فرد با آن در ارتباط است. تحقیقات نشان داده است میزان رضایت فرد از مسکن خود در روان او تاثیر به سزایی دارد و باعث ایجاد اثرات مثبت و منفی در روابط فردی و اجتماعی وی میگردد.

از اینرو، بررسی اصول پایداری اجتماعی محیط زندگی عامل مهم در شکل گیری هویت اجتماعی افراد میگردد. به نظر میرسد به دلیل اهمیت فضای خانه برای افراد، طراحی مسکن از خطیرترین مواردی باشد که یک معمار در طول دوره کاریاش با آن روبروست. فرضیات تحقیق بر این استوار بوده است که فضای مسکونی در برج باید بتواند محیطی راحت از جنبه شرایط فیزیکی و نیازهای معنوی با توجه به طرز زندگی و فرهنگهای مختلف را به ساکنین عرضه نماید، زیرا تلفیق این دو شرایط به کاملترین شکل ممکن می تواند ایجاد محیط مطلوب را در یک ساختمان نماید. هدف کلی پژوهش ارائه راه حل های مناسب در برجهای مسکونی با استفاده از اصول توسعه پایدار و تحلیل نقاط ضعف در طراحی ساختمانهای بلند مرتبه با بهره گیری از روشهای اصولی است.

.2 تعاریف اصلی چارچوب پژوهش

تعریف پایداری

در طراحی پایدار هدف برآورده ساختن نیازهای امروز بشر بدون خدشه وارد کردن به منابع نسلهای آینده است. در طراحی پایدار باید به پایداری اجتماعی و اقتصادی به اندازه مصرف انرژی و تاثیر محیطی ساختمانها و شهرها اهمیت داده شود

توسعه پایدار

»توسعه پایدار« به معنی ارایه راه حلهایی در مقابل الگوهای فانی کالبدی، اجتماعی و اقتصادی توسعه می باشد که از بروز مسائلی همچون نابودی منابع طبیعی، تخریب محیط زیست و پایین آمدن کیفیت زندگی انسانها درحال و آینده جلوگیری کند. هدف توسعه پایدار رفاه کامل برای بشریت است. برای تحقق این امر، پایداری درسه حیطه، محیطی، اقتصادی و اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد.

هدف معماری پایدار، ارائه راه حلهایی است که شرایط زیستی مناسب و همزیستی همزمان این سه جنبه را تامین کند. طراحی پایدار درحیطه معماری شامل سه اصل »صرفه جوئی در مصرف انرژی«،»طراحی بر اساس چرخه حیات«و »طراحی انسانی« می باشد. در این بین، دو اصل اول تکنیکی بوده و با مصالح و روش های ساخت و انرژیهای تجدید پذیر ارتباط دارند در حالی که اصل سوم بر گرفته از انسان و روش های زندگی اوست،وبه »پایداری اجتماعی« معروف است.

پایداری اجتماعی برجهای مسکونی        

پارامترهای پایداری اجتماعی برجهای مسکونی عبارت است از:    
-عدالت -راحتی و آسایش -زیبا شناسی -رشد کودکان -امنیت - هویت اجتماعی

پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی وضعیتی است که در آن، ساکنان از زندگی در خانه و مجتمع خود رضایت دارند و از همسایگی با سایر ساکنان لذت میبرند. مجموعه شرایط زندگی به نحوی است که با گذشت زمان تعاملات اجتماعی بیشتر میشود و بیشتر افراد نسبت به محل زندگی خویش تعلق خاطر و دلبستگی مییابند.

بنابراین به صورت ناخودآگاه حافظ سلامت و پایداری آن هستند و در نگهداری و بهبود وضعیت موجود مشارکت و هماهنگی دارند. در نتیجه عمر مفید و ارزش مادی واحدهای مسکونی این نوع مجتمعها در شرایط برابر بیشتر از سایر مجتمعها است. پایداری اجتماعی بهره وری مجتمعهای مسکونی را به حداکثر می رساند. »اسکار نیومن معتقد است که ساکنان مجموعه های مسکونی باید بتوانند فضاهای باز محیط زندگی خود را کنترل کرده و نگذارند بیگانه ای به این فضاها تجاوز کند.

بنابراین فضای قابل دفاع، فضایی است که تشخیص و کنترل فعالیتها را برای ساکنان آسان می سازد.» .«کولمان در این رابطه گفته است: هرچه تعداد طبقات، واحدها، بلوکها، راهروهای ارتباطی و راهروهای فرار افزایش یابد وضعیت اجتماعی وخیم تر میشود.« بهتر است تعداد واحدهای مسکونی در هر واحد همسایگی به حدی باشد گروه اجتماعی تشکیل شود و ازدحام و یا به تعبیر آنتونی گیدنز انبوهه به وجود نیاید. »گروه اجتماعی عبارت است از عده ای از افراد که دور هم جمع می شوند و با یک دیگر به طور منظم کنش متقابل دارند. انبوهه به مجموعهای از افراد گفته می شود که در یک زمان در یک مکان حضور دارند اما هیچ گونه ارتباط معین و مشترکی با یک دیگر ندارند

.4 اهداف پایداری اجتماعی برجهای مسکونی

-رضایت ساکنان از مجموعه زندگی خود

-    رضایت از تعاملات اجتماعی با همسایگان

-    برقراری حس مشارکت و مسئولیت پذیری ساکنین

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید