بخشی از مقاله
چکیده
توجه به مباحث محیطزیستی یکی از مهمترین دغدغهها در عصر کنونی محسوب میشود. با تغییرات در محیط زیست و افزایش آگاهی در موردحفاظت از محیطزیست، صنعت شروع کرده است به تحقیق و توسعهی محصولاتی که منعکسکنندهی نیازهای حفاظت از محیط زیستی است. در بسیاری از کشورها ازجمله ایران، به دلیل نیاز به پاسخ سریع به خواستهای مشتری و افزایش پیچیدگی طراحی محصول انتخاب مجموعهای از توسعه محصول جدید برای موفقیت بلندمدت شرکت حیاتی است. لذا در این تحقیق به شناسایی مهمترین مؤلفههای تأثیرگذار بر توسعه محصول جدید سبز در صنایع کوچک و متوسط پرداخته شد و ضمن شناسایی به طراحی مدل علت و معلولی آن اقدام گردید.
در این راستا مشخص شد که داشتن یک نگرش استراتژیک، نقش به سزایی در سازمان ایفا میکند. وجود نگرش استراتژیک در شرکت سبب میشود که بخش تحقیق و توسعه به قدرت بیشتری دست پیدا کند و قدرت پیدا کردن این بخش سبب میشود که مدیران عالی حمایت کرده و سیستمهای پاداشی جهت عملکرد زیستمحیطی ایجاد کنند. همین عامل سبب می شود که پروژههای جدیدی برای محصولات سبز تعریف شود. در پی تعریف پروژههای جدید، تولید و طراحی بهسوی محصولاتی میرود که در چارچوب قوانین زیستمحیطی است و بهاصطلاح محصولات سبز نامیده میشوند.
مقدمه
توسعه محصول فرآیندی است که در آن محصول یا خدمتی جدید به بازار عرضه میشود .محصولات جدید، فرصتهای رشد و کسب مزیت رقابتی را برای سازمانها فراهم میآورند، بهگونهای که امروزه سازمانها در سراسر جهان تنها راه بقای خود را درگرو گرایش به تولید و توسعه محصولات جدید جهت نائل شدن به موفقیت دراینباره، دریافتهاند. در عصر حاضر با پیشرفت فناوری، پیدایش علوم و تجهیزات جدید تولیدی، رقابتی شدن هرچه بیشتر سازمانها و بنگاههای اقتصادی، تغییرات سریع و اساسی در نیازها و خواستههای مشتریان و مسائلی از این قبیل، توسعه محصولات جدید را با مشکلات عدیدهای روبهرو کرده است.
از طرف دیگر پویایی و رقابت شدید و افزایش نگرانی نسبت به محیطزیست و همچنین مقررات دولتی و افزایش آگاهی مصرفکنندگان، شرکتها را بر آن داشته است که در سلامت جسمانی و روانی و پاکیزگی محیط مصرفکنندگان نیز تأمل کنند و سبب شده است که تحقیقات جدید تمرکز خود را بر روی توسعه محصول جدید سبز قرار دهند. ازآنجاییکه کسب وکارهای خرد و کوچک و متوسط، بدنه اصلی اقتصاد و صنعت هر کشوری را تشکیل میدهند و در اکثر کشورهای جهان، توسعه کسبوکارهای کوچک و متوسط جزء سیاستهای اصلی و اولویتدار دولت ها به شمار میرود و رویکرد ویژهای بهمنظور حمایت از ایجاد، رشد و بقاء اینگونه واحدها اتخاذ میشود در تحقیق حاضر توسعه محصول جدید را بر روی صنایع کوچک و متوسط موردمطالعه قرار میدهیم.
در این تحقیق بر آنیم تا ضمن شناسایی مؤلفههای مؤثر بر توسعه محصول جدید سبز در صنایع کوچک و متوسط، به طراحی مدل علت و معلولی و بررسی ارتباط بین این عوامل بپردازیم.
توسعه محصول جدید
به دلیل ایجاد تغییرات سریع در وضعیت رقبا،فنّاوری و تمایلات مشتریان، شرکت نمیتواند همواره به محصولات موجود خود تکیه کند .مشتریان در جستجوی محصولات جدیدتر و پیشرفتهتر هستند و شرکتها ناچارند محصولات جدیدی تولید و عرضه کنند که جوابگوی نیازها، سلیقهها و انتظارات مشتریان باشد - رضا اسماعیلپور و مریم جباری، . - 1389 توسعهی محصول جدید فرآیندی است که در آن محصول یا خدمتی جدید به بازار عرضه میشود. امروزه بیشتر سازمانها ضرورت برخورداری از فرآیند بهینه توسعه محصول جدید را بهخوبی احساس کردهاند و برای داشتن چنین فرایند موفقی، تلاشهای بسیاری انجام دادهاند و هزینههای هنگفتی را متقبل شدهاند
اصطلاح توسعهی محصولات جدید، هم در مورد محصولاتی که بهطورکلی در دنیا جدید هستند و هم در مورد اعمال حداقل بهبود و تغییر در محصولات موجود به کار میرود .امروزه عمر بازار محصولات در حال کاهش است و پیشبینی میشود که نرخ توسعهی محصولات در هر پنج سال دو برابر شود .درنتیجه، محصولات جدیدی که نیازها و خواستههای مشتریان را برآورده سازند و از آن فراتر روند، عاملی کلیدی در حفظ و بهبود مزیت رقابتی به شمار میروند.
مراحل اصلی فرآیند توسعه محصول جدید
فرآیند تولید کالای جدید، برای جستجو و تکوین کالاهای جدید شامل 8 مرحله اصلی است . - Kotler,1994 - این مراحل در نمودار زیر ارائهشدهاند که در ادامه هریک را بهطور جداگانه موردبررسی قرار میدهیم.
نمودار 1 مراحل اصلی فرآیند توسعه محصول جدید
تعاریف مدیریت سبز
به علت دیدگاههای گسترده و متداول تعریف مدیریت سبز بسیار دشوار است . - Pane Haden et al , 2009 - هارت - 2005 - استدلال کرد که مدیریت سبز نیاز به پیروی از مقررات دارد و باید روش های نوآورانه مانند جلوگیری از آلودگی، نظارت محصول و مسئولیت اجتماعی شرکتها را به کار ببرد.
پنگ و لین - 2008 - مدیریت سبز را بهعنوان تولید محصولات سازگار با محیط زیست و به حداقل رساندن اثرات کلی از طریق، طرح های محصول سبز، بخش تحقیق و توسعه سبز و بازاریابی سبز در نظر گرفته اند. دایر " - 2009 - سبز " را به عنوان محصولاتی که قادر به کاهش منابع آلودگی و به حداقل رساندن خطرات برای سلامتی انسان و محیط زیست طراحی و تجاری شده است تعریف می کند.
هادن و همکاران - 2009 - مدیریت سبز را بهعنوان فرایند گسترده ی سازمانی در راستای اعمال نوآوری برای رسیدن به پایداری، کاهش ضایعات و مسئولیت اجتماعی تعریف کرده اند. هوآنگ و وو - 2010 - مدیریت سبز را به عنوان فرایند گسترده ی سازمانی از توسعه و تولید محصولات سازگار با محیطزیست و کاهش منابع آلودگی و به حداقل رساندن خطرات برای سلامتی انسان و محیط طبیعی تعریف کردهاند.
در اوایل ادبیات مدیریت سبز، یک طبقه بندی دوبعدی از عمل مدیریت سبز پیشنهاد شد: کنترل آلودگی و جلوگیری از آلودگی Christmann, P, 2000 - ؛ . - Sarkis, J.and Cordeiro, J. J.2001 شیوههای کنترل آلودگی شامل سرمایه گذاری "پایان لوله" در فن آوری های در حال حاضر توسعه یافته که ضبط، درمان و دوری از آلاینده ها و مواد زائد در پایان فرایند تولید میباشد. در مقابل، شیوههای جلوگیری از آلودگی بهعنوان سرمایهگذاری ساختاری در عملیات که شامل تغییرات اساسی به یک محصول یا فرایندهای اساسی اولیه تعریف شده است. این فناوری ها آلاینده ها را توسط گزینه های پاک تری از قبل کاهش و یا حذف می کنداخیراً،. هوآنگ مدیریت سبز را شامل تولید پاک، بازاریابی سبز و مدیریت اداری فعال پیشنهاد کرده است.
گونزالس بنیتو و گونزالس بنیتو - 2006 - شیوههای مدیریت سبز را به سه دسته تقسیم کرد: شیوههای سازمانی و برنامه ریزی، شیوه های عملیاتی و شیوه های ارتباطی. شیوه های سازمانی و برنامه ریزی نشان دهنده توسعه و پیاده سازی سیستم مدیریت زیست محیطی می باشد. شیوه های عملیاتی منعکس کننده درجه تغییر در تولید و عملیات سیستم است که می توان به دو گروه طبقه بندی شوند:
شیوه های مرتبط با محصول و شیوه های مرتبط با فرآیند. شیوه های ارتباطی به درجه ای از ارتباطات با ذینفعان در مورد تطابق اقدامات شرکت در حمایت از محیط زیست طبیعی اشاره دارد. مارکوس و فریمیت - 2009 - برای مدیریت سبز به دلایل متعدد، ازجمله استفاده عاقلانه از منابع، حفاظت از محیط زیست، به حداقل رساندن ضایعات - برای مثال، آب، انرژی و مواد معدنی - ، بازیافت و استفاده مجدد از محصولات و غیره بحث کردند.