بخشی از مقاله

چکیده

رولان بارت 1980-1915 - م - ، نشانه شناس فرانسوی است که مفهوم »متن « شالوده پژوهشهای ادبی اوست به نحوی که این مفهوم را از شکل صرفا نوشتاری آن خارج کرد و تمام نشانه های دلالت زا را در این گستره گنجاد مشروط بر آنکه مخاطب با خوانش آن ها بتواند به متنی تازه دست یابد. وی به یاری روش های زبان شناختی و نشانه شناختی، ساختار های اصلی و مناسبات درونی متن را تبیین می کرد.

این مقاله با هدف شناخت و تبیین طیف واژگان رولان بارت در نقد ادبی با تکیه ویژه بر مفهوم »متن« شکل گرفته است و در پی پاسخگویی به این سوال است که اساسا از خلال کدام گروه از واژگان کلیدی در نظام فکری این منتقد می توان به دیدگاه های او در رابطه با مفهوم »متن« دست پیدا کرد

روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و برپایه مطالعات کتابخانه ای سامان یافته است .نتایج پژوهش نشان می دهد که مفهوم متن از نظر رولان بارت از طریق واژگانی نظیر نویسا،نویسنده، مرگ مولف، متن نوشتنی، متن خواندنی، نوشتار سفید، بینامتنیت، لذت متن، اسلوب نوشتار و درجه صفر نوشتار قابل درک است.

مقدمه

رولان بارت - 1980-1915م - ، نشانه شناس و منتقد ادبی فرانسوی، بی شک یکی از مهمترین متفکران معاصر، نه تنها در کشور فرانسه بلکه در کل جهان، است. آثار بارت حوزه های متفاوتی چون نشانه شناسی، نقد ادبی، زبان شناسی، عکاسی ، نظام مد و پوشاک را شامل می شوند. شاید بهترین اصطلاحی که بتوان در مورد حوزه های متنوع پوشش داده شده در آثار بارت به کار برد اصطلاح نشانه شناسی زندگی روزمره باشد.

بارت با معکوس ساختن عبارت سوسور، که زبان شناسی را بخشی از دانش عمومی نشانه ها یا همان نشانه شناسی - semiology - می داند، معتقد است این نشانه شناسی است که بخشی از زبان شناسی به شمار می رود . از نظر بارت، قواعد و اصول نظری مورد استفاده در دانش زبان شناسی را می توان در مورد نظام های نشانه شناختی دیگر نیز به کار برد.

رولان بارت را می توان از متفکران حوزه هرمونتیک مدرن دانست به نحوی که مخاطب ،خوانش و تفسیر اعتبار ویژه ای نزد او دارد - پیراوی و حکیم،2:1392 - وی از سال 1954 تا سال 1956 مقالات ماهانه کوتاهی در Les Lettres Nouvellesبه چاپ رساند. و در آن ها ابعاد متفاوت زندگی روزمره و فرهنگ مردمی را مورد توجه قرار داد.

آنچه این مقالات را از دیگر مقالات درباره فرهنگ جدا و منفک می ساخت، سوای دید نافذ و نکته بین و کنایی بارت، روشی بود که او در نگارش این مقالات از آن سود جسته بود، روشی که او را قادر می ساخت تا پودر ماشین لباس شویی و صورت گرتا گاربو و محاکمه دهقان متهم به قتل و نحوه برخورد جامعه ادبی با شعر شاعری خردسال و برج ایفل و کشتی کچ و اسباب بازیها را توصیف کند.عنصری که مقالات بارت را که به مواردی این چنین متفاوت پرداخته بود، یگانگی می بخشید روشی فکری بود که بارت به کار گرفته بود.

تحلیل و تیزبینی و بصیرت شگرف بارت را نمی توان در نگارش این مقالات نادیده گرفت اما شیوه پرداختن او به این مسائل چنان نافذ بود که بعد از او نیز روش او را دیگران به کار گرفتند و اکنون کاری که بارت آغازکننده آن بود به احتمال قریب به یقین به یکی از تنومندترین و پربارترین شاخه های مطالعات فرهنگی بدل شده است.بارت در سال 1956 مقاله ای به نام »اسطوره در زمانه حاضر » - MythToday - نوشت که در آن روش و بینش و شگردهای کار خود را توضیح داد

بارت اولیه همانند ساختارگرایان فرانسه تحت تاثیر نگاه ساختارگرایانه سوسور از متن بود.ساختارگرایان وظیفه خود را از مطالعه متن،رسیدن به ساختار بنیادین حاکم و از پیش مفروض می دانستند .آن ها این ساختار را جهانی و واحد قلمداد می کردند.به این ترتیب به تفاوت های فرهنگی،زمانی،مکانی و دیگر عوامل فرامتنی توجه نداشتند.اما بارت متاخرو دیگر پساساختارگرایان با آزادی انرژی متن توضیح دادند که دیگر متن یک معنای قطعی ندارد. این تمایل با طرح تیوری مرگ مولف شکل تازه ای به خود گرفت.

این مقاله در نظر دارد با تیببن واژگان کلیدی در نقد ادبی رولان بارت به درک مفهوم متن از خلال این کلمات دست یابد .بر همین اساس نخست کلیاتی از مفهوم متن در نظر رولان بارت ارایه شده سپس با ذکر واژه های مهم در طیف لغات رولان بارت به تشریح مفهوم متن پرداخته شده است.

پیشینه تحقیق:

کتابها و مقالات مرتبط با رولان بارت به تعداد زیادی در ایران ترجمه شو منتشر شده است اعم از کتابهای این نویسنده مانند کتاب لذت متن - - 1382ترجمه پیام یزدانجو و کتاب درجه صفر نوشتار - - 1382ترجمه شیرین دخت دقیقیان که هریک در مقدمه و متن خود مطالب متنوعی درباب مفهوم متن از دیدگاه رولان بارت دارند.همچنین مقاله مولف به مثابه مهمان متن نه روح متن - بر اساس رویگرد رولان بارت به مفهوم مولف - - - 1392نوشته مرضیه پیراوی و اعظم حکیم نزدیکترین ارتباط را با مقاله پیش روی دارند.و از این حیث اصلی ترین منبع در تالیف این مقاله به حساب می آیند.

متن و حضور آن در آثار رولان بارت

گوگونی موضوعی آثار رولان بارت از ادبیات گرفته تا موسیقی، پوشاک، مسائل روزمره و اجتماعی، عکاسی، سینما، نقاشی، گرافیک و ... باعث می شود که مفهوم متن در آثار او فراتر از مفهوم معمول متن باشد. مفهوم متن تا پیش از رولان بارت، شامل آثار نوشتاری می شد اما بارت از این تعریف محدود در بعد زمان و مکان فراتر رفته و بستر مشترک تمام نظام هایی که او از آن ها با عنوان متن یاد می کند را نشانه هایی دلالت زا می داند که مخاطب با خوانش آن ها می تواند به متنی تازه شکل دهد.

در نگاه بارت یک شهر، نظام غذا، خوراک و ... نوعی متن است. مفهوم گسترده متن می تواند به شکل های مختلفی عینیت مادی بیابد . نوشتار تنها شکلی از متن است که با ساختار نگارشی خود، در تقاطع با ساختار نگاره ای تصویر که خود گونه ای متن محسوب می شود، متنی با امکانات تازه را بوجود می آورد که درگستره دلالی متن تأثیر گذار خواهد بود.

در نگاه بارت زبان از جایگاه ویژه ای برخوردار است تا جایی که معتقد است چیزی خارج از دنیای زبان وجود ندارد و حتی اگر نشانه های زبانی همراه تصویر نباشند نشانه های غیر زبانی مانند تصویر، پیکربندی و ساختاری زبانی دارد. - پیراوی - از سوی دیگر مفهوم متن در نظر رولان بارت ارتباط دو سویه و ناگسستنی با زبان شناسی دارد .

به تعبیر بابک احمدی» هدف اش نه کشف حقیقت پنهان در آثار، بلکه شناخت زبان آنها بود. او در پی کشف معانی نبود و می خواست قائده های معنایی را کشف کند، یعنی امکاناتی که زبان برای معنا بوجود می آورد و موضوع نقد ادبی نیز کشف زبان است، نکته اصلی نه پیام، بلکه رمزگان است. - احمدی، . - 216:1384در ادامه مهمترین واژگان کلیدی که از خلال آن ها می توان به مفهوم متن در آثار رولان بارت پی برد به صورت موردی بیان شده اند

.1متن خواندنی،متن نوشتنی

. رولان بارت موضوع" نویسا" و" نویسنده " را در کتاب "درجه صفر نوشتار" مطرح میکند.وی معتقد است که برخی می نویسند که "چیزی" را نوشته باشند ولی برخی دیگر فقط برای خود نوشتن می نویسند. دسته اول "نویسنده "و گروه دوم " نویسا"هستند

رولان بارت نوشتن را برای آن مولفی که ecrivant می نامد فعلی متعدی درنظر میگیرد یعنی او " چیزی" را مینویسد تا مخاطب درگیر "چیزی"شودکه او نوشته است. اما نوع دوم نوشتن در شرایطی تحقق می یابد که این عمل ،فعلی لازم است. رولان بارت مولف این نوع متون را - ecrivain می نامد.این گروه از مولفین "می نویسند" و ما در گیر نوشتن آنها می شویم نه درگیر آنچه که ا نوشته اند

رولان بارت در راستای تبیین این دو نوع مولف ،دو نوع متن را نیزمعرفی می کندوی به متونی که تفسیر های متعددی از آن بر می آید متن نوشتنی - نویسایی، - writerlyمی گویدو متونی که باب مکاشفات در آنها مسدود است را متن خواندنی - خوانایی، - readlyمی نامد و به همین نسبت نگارنده متون نوع اول را "نویسا "ونگارنده متون نوع دوم را "نویسنده " می نامد

- برخلاف نویسا - از معنا آغاز نمی کند، بل به سوی معنا کشیده می شود. بارت برای مخاطب دو شیوه خوانش متفاوت را لحاظ می کند،گونه اول خواندن به قصد لذت بردن ، دانستن داستان و پایان آن است و گونه دوم را - خواندن نمادین می نامد که برای کشف معانی باطنی ونهفته ی داستان تلاش می کند. وی معتقد است این دو گونه خواندن، همزمان رخ می دهند. گونه ی دوم ناخودآگاه پیش می رود، منطق زندگی هرروزه را باز نمی تابد وشامل بررسی متن و فهم ساختار معنایی آن است

رولان بارت درباره نسبت مخاطب با متون نوشتنی وخواندنی معتقد است کهمتن خواندنی معمولاً آفرینش ذهنی مخاطب را اساس کار نمی داند؛ اما مخاطب، متن نوشتنی را در حال خواندن می آفریند وبه تعبیر دیگر آن را دوباره می نویسد

رولان بارت درباره متن نوشتنی - متن نویسا - در آغاز کتاب "اس/ زد" اینگونه می گوید:" هدف اثر ادبی آن است که خواننده را نه به مصرف کننده ،بلکه به تولیدکننده متن بدل کند" متن نوشتنی - نویسا - در تقابلی دوگانه با ارزش مقابل خود یعنی متن خواندنی - متن خوانا یا متن کلاسیک - قرار می گیرد. متن نویسا را نمی توان یافت زیراکه این متن ساختارساختار است:"شعریت بدون شعر"

رولان بارت متن خواندنی ونوشتنی را از دیدگاه فرا زبان - Meta language - نیز تحلیل می کند. - "فرازبان" اصطلاحی مربوط به فرمالیسم روس است وبه معنی زبانی است که خود احکامی را درباره زبانهای دیگر بیان می کند... - رولان بارت اذعان میکند که متون خوانا ،بستگی زیادی به قدرت نظم دهنده یک فرازبان دارند . رمزگانهای هرمنوتیکی وپروآیروتیک در چنین متن هایی ، رمزگانهای دیگر را سازمان می دهند تا بتوانند اصطلاحات خود را "برپایه نظمی تغییر ناپذیر"تحمیل کنند .اما متون نویسا، از چند معنایی بودن نامحدود جانبداری می کنند

.2نوشتار ناخوانا، درجه صفر نوشتار، اسلوب نوشتار ونوشتار سفید

به اعتقاد رولان بارت گسسته شدن پیوستگی میان تاریخ،متن و مولف نه تنها مخاطب را در جایگاه واقعی خود قرار می دهد بلکه انرژی مولف نیز آزاد می شود تا به عنوان مدلول نهایی متن در بعدی از زمان و مکان و تنها به عنوان یک اسم محبوس نبایکی دیگر از مفاهیمی که این مولف مطرح می کند "نوشتار ناخوانا" نامیده می شود.رولان شد.بارت در آثار خود در باب متن رابطه نویسنده و خواننده را به یک رابطه دو سویه تبدیل می کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید