بخشی از مقاله

چکیده

نقد ساختاری به مفهوم امروزی آن در دهه 1960، به منظور بهکاربستن روشها و دریافتهای سوسور در عرصهادبیات شکوفا شد.رولان بارت یکی از منتقدان نقد ساختارگرایی در قرن بیستم است که مطالعات او در زمینه نشانه شناسی، سبب ایجاد نوعی جریان ساختارگرایی و نقد مدرن شد. شیوهای - رمزگان پنجگانه - که بارت در تحلیل ساختار روایتها از آن بهره میگیرد، سبب معنازایی متون می شود.

داستان »شیخ صنعان« یکی از زیباترین داستانهای منطق الطیر عطار نیشابوری است. جذابیت این داستان زمین لازم را برای خوانش مجدد آن از منظر ساختارگرایی فراهم میکند. این جستار با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و با ارائه شواهدی از داستان شیخ صنعان به بررسی ساختار این داستان از منظر رمزگانهای پنج گانه رولان بارت می پردازد. این رمزگان عبارتند از: رمزگان هرمنوتیک یا معمایی، رمزگان پروآیرتیک، رمزگان نمادین، رمزگان معنابُنی و رمزگان فرهنگی. هدف پژوهش آن است که با تحلیل داستان شیخ صنعان در قالب رمزگان نشان دهد، چگونه با کاربرد قواعد و اصول دقیق میتوان انواع گوناگون متون ادبی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

مقدمه

رویکردهای مدرن ادبی نظیر ساختارگرایی و نشانه شناسی مرهون افرادی همانند رولان بارت است.

رولان جرارد بارت - 1915-1980 - از منتقدان ساختارگرایی مطرح قرن بیستم در فرانسه به دنیا آمد. مطالعات او در زمینه نشانه شناسی، مطالع نمادها و نشانهها سبب ایجاد نوعی جریان ساختارگرایی و نقد مدرن شد. بارت با تحلیل نشانه شناسی داستان کوتاه »سارازین« اثر انوره دوبالزاک به نقش فعال خواننده در ساخت روایت بر مبنای قراین موجود در متن اشاره کرد.

از نظر بارت معنا نمیتواند از سوی مؤلف تعیین شود؛ بلکه باید به صورت فعالانه از سوی خواننده در خلال فرایند تحلیل متنی شکل بگیرد. در چنین تحلیلی باید رمزگان مختلفی برای متن قایل شد که هرکدام به سهم خود به شیوهای متنیت متن را شکل میدهند.

به عقیده او رمزگان باعث درهم بافته شدن متن میشود. - صادقی، - بی تا - : - 65 پس براساس نظری رولان بارت در هر کنش ارتباطی، تعامل بین تولید کنند متن و مخاطب، رابطهای پیچیده است. هدف بارت در تحلیل ساختاری روایتها آن بود تا نقش نظامهای زیرین در ساختن متن را نشان دهد. اما این تحلیل کلی او سبب شده بود تا معنای متون به حاشیه رانده شود؛ به همین دلیل در رویکرد تحلیل متنی، تأکید او بر آن است که دریابد متون چگونه معنادار می شوند؛ یعنی وی از مسأله معنا دهی که به معنای جستجو برای یافتن معنای ثابت نشانه است به معنا زایی که طی آن معنا باید توسط خواننده خلق شود، حرکت میکند.

رمزگان خود مجموع قواعدی است که بر اساس آن عناصری انتخاب میشوند که با دیگر عناصر ترکیب شده عناصری جدید میسازند.

رمزگان معنایی سبب ایجاد معناهای متعدد برای یک متن میشود. به عقیده بارت، متن آرمانی متنی است که برگشت پذیر و بر تفسیرهای متنوع گشوده بوده و معنا را محدود نکند. در یک متن روایی رمزگان در حکم نهادهایی عمل میکنند که چه از وجودشان آگاه باشیم یا نه، به تعدیل، تعیین و از همه مهمتر به تولید معنا می پردازد. پژوهش حاضر داستان شیخ صنعان عطار نیشابوری را بر اساس رمزگان پنج گانه بارت بررسی میکند. قبل از پرداختن به تحلیل داستان ضروری میرسد بدانیم رمزگان روایی کدامند.

معرفی رمزگان پنج گانه زبان رمزی اصلیترین وسیل صوفیه برای بیان تجربههای درونی آنها بوده است. یکی
از انگیزههای عرفا در کاربرد زبان رمزی، مخفی نگه داشتن اسرار غیبی از اغیار است.

دلیل دیگر حفظ جان و به عبارتی نوعی تقیه در حوزه تصوّف است. از آنجا که ماجرای داستان شیخ صنعان برای تمامی ادب پژوهان شناخته شده است، از ذکر مجدد آن خودداری کرده، به تحلیل داستان می پردازیم.در ذیل هریک از رمزگان پنج گانه بارت به طور مختصر معرفی و در ادامه در مجرای تحلیل داستان به طور مبسوط با این رمزگان آشنا خواهیم شد:

الف - رمزگان هرمنوتیک یا معمایی که در پی معماهای متن هستند.

ب - پروآیرتیک، مرتبط با پی رفت های روایت است.

ج - رمزگان نمادین که در تقابل های دوتایی درون متن است.

د - رمزگان فرهنگی که چارچوب کلی درک متن در زمین  آن را فراهم می کند.

ه - رمزگان معنایی که به دنبال واحدهای کمینه معنایی و معنای ضمنی آن می گردد. این رویکرد به ما کمک میکند تا بفهمیم معنا چگونه در متن فراپاشیده و پراکنده می-شود.

تحلیل داستان بر اساس نظری پنج گانه

الف - رمزگان هرمنوتیک :

رمزگان هرمنوتیک عبارت است از هم واحدهایی که نقش شان عبارت است از طرح پرسش، پاسخ به آن و طیف متنوعی از رویدادهای تصادفی که ممکن است یا سؤالی را صورت بندی کنند و یا پاسخ آن را به تأخیر بیندازند و یا حتی چیستانی را مطرح سازند و ما را به سوی آن رهنمون سازند. به واسط این رمزگان در روایت سؤالاتی مطرح میشود و تعلیق به وجود می آید و سرانجام به آن پاسخ داده می شود.

بنابراین رمزگان هرمنوتیکی همان رمزگان داستان گویی است که سؤالی در روایت مطرح می شود و سبب ایجاد تعلیق و رازناکی داستان میشود و سرانجام در مسیر خود گره داستان را نیز میگشاید. از آنجا که یکی از معانی هرمنوتیک تأویل است، بنابراین خواننده با روبرو شدن با معماها و پرسشهای داستان در صدد تفسیر آن ها بر میآید و با ایفای نقشی کنش گر خود در فهم دلالت های متن مشارکت میکند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید