بخشی از مقاله

فعالیت عصبی عضلانی حین تمرینات پایدار کننده ناحیه core با استفاده از توپ تمرینی


چکیده

هدف این مطالعه بررسی میزان فعالیت الکترومایوگرافی عضلات core در تمرین ثبات دهندهی پل زدن به پشت در وضعیتهای مختلــف بــدنی در ســطوح پایــدار و ناپایــدار بــود. روششناســی: آزمــودنیهــای ایــن تحقیــق12زن غیرورزشــکار (بــا میــانگین سن21/72 1/73 سال، قد 162/81 2/98 سانتیمتـر، وزن 58/03 4/02 کیلـوگرم و 21/65 1/54 BMI کیلـوگرم بـر متـر مربـع) بدون هیچگونه سابقه کمردرد یا ورزش منظم بودند. آزمودنی ها پل زدن به پشت را در وضعیت های مختلف بـه ترتیـب زیـر انجـام دادند: (A بالاتنه و کف پا روی زمین و زانوها خم، (B بالاتنه روی زمین، زانو خم شده و کف پا روی توپ (C بالاتنه روی زمین، زانو کاملا باز شده وساق پاها روی توپ، (D بالاتنه روی زمین، کف پای راست روی تـوپ تمرینـی و زانـوی پـای چـپ بـاز، (E بالاتنه روی زمین، کف پای چپ روی توپ تمرینی و زانوی پای راست باز. فعالیت الکترومـایوگرافی سـطحی از عضـلات راسـت شکمی (RA)، مایل خارج شکمی (EO)، مایل داخل شکمی/عرضی شکمی (IO/TA) و راست کننده مهـره هـای کمـری (ES) در طرف راست تنه ثبت شد و بر اساس حداکثر انقباض ایزومتریک ارادی (MVIC) هر عضله هنجارسازی شـد. پـس از هنجارسـازی دادهها برای مقایسه میزان فعالیت عضلانی بین سطوح از روش تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر و آزمون تعقیبی بـونفرونی در سطح معنی داری p<0/05 استفاده شد. یافتهها: عضلات RA، EO، ES در تمرین های Bو Dو E افزایش قابل ملاحظه ی فعالیـت الکترومایوگرافی را نسبت به تمرین A نشان دادند. هیچ کدام از عضلات در تمرین C تغییـر معنـی دار فعالیـت الکترومـایوگرافی را نسبت به تمرین A نشان ندادند. نتیجه گیری: تمرین پل زدن به پشت با توجه به سیر پیشرفت تمرین از سطح تشک به توپ تمرینـی میتواند تمرین مفیدی برای تقویت و بازگرداندن الگوهای صـحیح انقباضـات عضـلات شـکمی بـوده و در فعـال سـازی عضـلات شکمی و پاراسپاینال موثر باشد.

واژههای کلیدی: فعالیت عضلانی، پایداری core، الکترومایوگرافی، توپ تمرینی، پل زدن به پشت

مقدمه

تمرینات پلزدن تنه از آن جایی که بر بازآموزی الگوهای هماهنگی عضلانی در نسبتهای بهینه بین پایدارکنندههای عمقی و گشتاور تولیدی توسط عضلات سطحی تمرکز دارند، به عنوان تمرینات مناسب جهت ثبات ناحیه کمری-لگنی استفاده میشوند( (18اخیراً. روش های تمرینی زیادی روی »پایداری ناحیه «core متمرکز شده اند. تمرکز این برنامه های تمرینی در حیطه کسب ثبات ستون مهره ها از طریق بکارگیری موثر عضلات تنه می باشد .(16) عضلات ناحیه core شامل عضلات شکمی، عضلات راست کننده ستون مهره ها و سرینی ها، عضله دیافراگم و عضلات کف لگن می باشند. ضعف یا فقدان هماهنگی کافی در ساختار عضلانی اینناحیه، منجر به کاهش اثر گذاری الگوهای حرکتی صحیح، استرین و نهایتاً آسیب می شود .(7) به منظور تقویت تاثیر گذاری در تمرینات پل زدن و درگیر کردن مکانیسم های ثبات دهنده، سطوح ناپایداری همچون توپ تمرینی توصیه شده اند .(11) ناپایداری سطح تمرین متغیری جدید در تمرینات توانبخشی و تقویتی معمول با هدف افزایش دشواری تمرین، افزایش میزان فعالیت عضلانی و بهبود گیرنده های حسی-عمقی مفصل مطرح است .(10)


فرض بر این است که استفاده از توپ تمرینی مقدار فعالیت و انقباض گروه عضلات فلکسور و اکستنسور تنه را که در پایداری ستون مهره ها موثرند را افزایش می دهد .(8) اکثر تحقیقات تاثیر سطوح ناپایدار را در افزایش فعالیت عضلات تنه در طول تمرین بر روی سطوح نشان داده می دهند. برخی دیگر افزایش در بعضی عضلات تنه را در طول تمرین curl up بر روی توپ تمرینی گزارش می کنند .(19) برخی دیگر از تحقیقات نیز نتایج متناقضی در جایگزینی توپ تمرینی به جای نیمکت در طول تمرین های مقاومتی در بالاتنه بدون هیچ تغییری نشان می دهند 4)و.(9 سیامکی (2) (1387) و لمان و همکاران (9) (2005) افزایش فعالیت عضلانی را در تمرین پل زدن به شکم روی توپ تمرینی و عدم افزایش فعالیت عضلانی را در تمرین پل زدن به پشت روی سطح ناپایدار توپ تمرینی در افراد سالم مشاهده کردند. جانسا و همکاران به این نتیجه رسیدند استفاده از توپ های تمرینی همواره درگیری بیشتری برای سیستم اسکلتی-عضلانی ایجاد نمی کند. البته عنوان کردند اجرای تمرین های ورزشی روی توپ تمرینی در برنامه های توانبخشی می تواند فشار ناحیه کمری را کاهش دهد و از پتانسیل بروز آسیب مجددبکاهد .(89) ارتباط بین مرکز ثقل آزمودنی و موقعیت سطح ناپایدار یا قسمتی از بدن که با توپ تمرینی در تماس است و مرکز ثقلی که بالای سطح حمایتی است، احتمالا عوامل مهمی در تعیین تغییرات فعالیت عضلانی علاوه بر تغییر در پایداری سطح می باشند .(10)

با توجه به تناقضات و خلا موجود در این زمینه در این تحقیق بر آن شدیم تا میزان فعالیت عضلانی را در پل زدن به پشت در موقعیت های مختلف بر روی سطح ناپایدار توپ تمرینی مورد بررسی قرار دهیم.کنترل این متغیر تاثیر گذار، نتایج متفاوتی را پیش بینی می کند که یکی از مسائل مهم فعالیت بر روی توپ های تمرینی می باشد . شناسایی و درک بهتر عوامل موثر در افزایش فعالیت عضلات ناحیه core از آن جهت مهم است که به ما این امکان را می دهد تا وضعیت هایی را مرتفع سازیم که در آن ثبات ستون مهره های کمری و متعاقبا پیشگیری و بازتوانی این ناحیه اهمیت دارد.

روششناسی

این پژوهش به صورت نیمه تجربی و از نظر هدف کاربردی بود. آزمودنی های این تحقیق 12 زن غیرورزشکار (بامیانگین سن21/72 1/73 سال، قد 162/81 2/98 سانتیمتر، وزن 58/03 4/02 کیلوگرم و 21/65 1/54 BMI کیلوگرم بر مترمربع) بودند که از جامعه آماری دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان انتخاب شدند. نحوه انتخاب آزمودنی ها به این ترتیب بود که ابتدا فرم ثبت سوابق بین 100 نفر از جامعه آماری فوق توزیع شد. براساس سوالات مندرج در این فرم آزمودنی هایی مورد نظر بود که از لحاظ جسمانی و تندرستی در وضعیت طبیعی بودند، هیچ گونه سابقه کمردرد یا جراحی، سابقه فعالیت ورزشی منظم یا حرفه ای، سابقه عضویت در تیم های ورزشی دانشگاه و تجربه استفاده از توپ تمرینی به عنوان یک وسیله ورزشی یا تفریحی نیز نداشتند. همچنین برای طبیعی بودن نمایه بدنی، شاخص توده بدنی آزمودنی ها باید بین20 تا 25 بودند(.(1 از بین افراد واجد شرایطی که فرم را تکمیل کردند 12 نفر به صورت در دسترس انتخاب شد.

برای آماده سازی آزمودنی ها بعد از 10 تا 15 دقیقه گرم کردن، الکتروهای سطحی دستگاه الکترومایوگرافی بر روی محل های مورد نظر بر روی پوست قرار گرفتند. الکترود های سطحی دو قطبی (چهار الکترود (AE100 از جنس آلیاژ نقره و کلرید نقره1 با قطر تماسی 5 میلی متر و با فاصله های مرکز به مرکز13 2 میلی متری قطب ها از هم، در محل های مورد نظر بر روی پوست هم راستا با فیبر های عضلانی متصل شدند. الکترود ها از طریق کابل های هادی به سیستم جمع آوری داده های BLUEMYO EMG ساخت شرکت کیا 3(KYA) متصل می شدند. فعالیت های میوالکتریک عضلات توسط نرم افزار Myo Probe 2.0 (تهیه شده توسط شرکت کیا) جمع آوری شدند. تقویت کننده دارای dB 96 CMRR بود. EMG پس از عبور از فیلتر میان گذر 20) و500 هرتز) توسط مبدل آنالوگ به دیجیتال (A/D) در فرکانس 1000 هرتز نمونه برداری و در رایانه ذخیره شد.

 


محل اتصال الکترود ها برای عضلات مورد نظر عبارت بودند از:
(1عضله راست شکمی :(RA) سه سانتی متری فوقانی ناف به موازات محور طولی عضله، (2 عضله مایل خارج شکمی :(EO) محل تقاطع خطی در امتداد ناف و خطی در امتداد خار خاصره ای قدامی فوقانی (A.S.I.S) تقریباً با زاویه 45œ و هم راستا با فیبرهای عضله، (3 عضله مایل داخلی (IO ) و عضله عرضی شکمی :(TA) تقریباً دو سانتی متری تحتانی و داخلی خارخاصره قدامی فوقانی، (4 عضله راست کننده مهره های ناحیه کمری :(ES) در سطح مهره های چهارم و پنجم کمری تقریباً سه سانتی متری خارج نسبت به زوائد خاری و به موازات محور طولی بدن .(13) همچنین الکترود مرجع روی بخش فوقانی تاج خاصره ای چپ نصب گردید .(14) پس از نصب الکترودها برای ثبت الکترومایوگرافی سطحی از عضلات منتخب، آزمودنی سه حرکت برای ثبت حداکثر انقباض ایزومتریک ارادی (MVIC) به مدت چهار ثانیه و در دو تکرار انجام داد. حرکات MVIC عبارتند از:

(1 برای به دست آوردن مقدار بیشینه فعالیت عضلات راست شکمی، مایل داخلی و عرضی شکمی، آزمودنی در حالت دراز کشیده به پشت در مقابل یک مقاومت غیر قابل حرکت در حالی که کف پاها روی تخت،زانو ها و ران ها خم و ثابت و دست ها روی سینه ، تنه را به صورت ایزومتریک خم کرد .(9)

(2 برای به دست آوردن مقدار بیشینه فعالیت عضله مایل خارج شکمی، آزمودنی در حالت دراز کشیده به پهلو در وضعیتی که ران ها و زانو ها خم و ثابت و دست ها کنار گوش ها قرار داشت، تنه را در مقابل یک مقاومت غیر قابل حرکت به صورت ایزومتریک چرخش داد .(6)

(3 برای به دست آوردن مقدار بیشینه فعالیت عضلات راست کننده مهره های کمری آزمودنی در وضعیتی که پاها ثابت بود و دست ها پشت بدن قرار داشت، تنه را از حالت دراز کشیده به شکم در مقابل یک مقاومت غیر قابل حرکت به صورت ایزومتریک باز کرد .(13)

حرکات MVIC مبنایی برای هنجارسازی دامنه سیگنال های الکترومایوگرافی عضلات پس از اجرای برنامه ی تمرینی می باشند تا بتوان میزان فعالیت الکترومایوگرافی عضلات را بین افراد مقایسه کرد 15)،.( 17 عدم اجرای هنجارسازی داده ها منجر به تاثیر گذاری متغیر هایی مثل امپدانس پوست یا مقدار بافت زیر جلدی می شود که با عملکرد عضلانی ارتباطی ندارند .(3) لذا تمامی مقادیر میزان فعالیت عضلانی به دست آمده از تکالیف تمرینی، به عنوان درصدی از مقادیر میزان فعالیت عضلانی به دست آمده از حرکات MVIC محاسبه، و به عنوان %MVIC بیان شدند .(9)

برنامه تمرینی

آزمودنی ها پل زدن به پشت را در شرایط تمرینی مختلف در سه تکرار و به مدت شش ثانیه به طور ایزومتریکی اجرا کردند. در این مدت از عضلات مورد نظر ثبت الکترومایوگرافی سطحی انجام شد. تمرین های مورد نظر عبارت بودند از:

(A پل زدن به پشت بالاتنه و کف پا روی زمین و زانوها خم ،( B پل زدن به پشت بالاتنه روی زمین، زانو خم شده و کف پا روی توپ قرار دارد،( C پل زدن به پشت بالاتنه روی زمین، زانو کاملا باز شده وساق پاها روی توپ قرار دارد، (D پل زدن به پشت بالاتنه روی زمین، کف پای راست روی توپ تمرینی و زانوی پای چپ باز، (E پل زدن به پشت بالاتنه روی زمین، کف پای چپ روی توپ تمرینی و زانوی پای راست باز (شکل .(1

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید