بخشی از مقاله
معضل تنبلی اجتماعی در سازمانها
چکیده
جامعه ایرانی در یکی دو دهه اخیر از سوی صاحب نظران و مسوالن مورد نقد قرار گرفته و انتقادات زیادی به رفتار اجتماعی مردم وارد شده است. یکی از این انتقادات "تنبلی" است. شواهد ارائه شده برای وجود تنبل در ایران و رواج زیاد آن قابل تامل است. برخی از این شواهد عبارت است از: عدم تمایل به درس خواندن در مدارس و دانشگاهها، میزان کار اداری و بهرهوری کارکنان، میزان باالی تماشای تلویزیون در ایران به جای کتابخوانی، تمایل زیاد به استخدام در دستگاه دولتی و عدم تمایل برای کسب تخصص و مهارت و کارآفرینی، وجود تعطیلی فراوان سالیانه، شیوع پدیدهای به نام "بینالتعطیلین". پر واضح است که وجود پدیده تنبلی اجتماعی در فرهنگ ایرانی و سازمانهای، خسارت جبرانناپذیری را بر کشور وارد میکند. از این رو شناسایی پدیدهی تنبلی اجتماعی کارکنان به منظور یافتن راهکارهایی برای کاهش احتمالی آن ضروری خواهد بود.
مقدمه
انسانها غالبا به طور گروهی کارها را انجام میدهند و سعی دارند با کمترین هزینه ممکن به اهداف تعیین شده دست یابند. از دالیلی که باعث کاهش بهرهوری گروه های کاری میشود، تمایل افراد به کم کاری هنگام فعالیت کنار اعضای گروه است. این پدیده به عنوان تنبلی اجتماعی مطرح میشود. تنبلی اجتماعی به رفتاری اشاره دارد که بر اساس آن، افراد هنگام کار کردن با دیگران تالش کمتری از خود نشان میدهند )چیدامبارام و تانگ1، .) 2005 شواهد نشان میدهد اولین مطالعه درباره تنبلی اجتماعی توسط مکس رینگلمن انجام گرفته است که مربوط به یک مسابقه طناب کشی در سال 1880 است. نتایج این مطالعه نشان داد افراد هنگام قرار گرفتن در یک گروه در کشیدن طناب کمتر تالش میکردند و همه انرژی خود را صرف کشیدن طناب و موفقیت گروه نمیکردند. عالوه بر این مطالعات دیگری نیز انجام گرفته است که پدیده تنبلی اجتماعی و اثر آن بر کاهش عملکرد گروه را تایید میکند. تنبلی اجتماعی عالوه بر کاهش عملکرد گروه ، آثار مخرب دیگری نیز در سازمانهای بر جای میگذارد. تنبلی اجتماعی باعث کاهش انجام گروهی میشود که نتیجه آن افزایش غیبت کاری است. با توجه به نکات منفی ذکر شده درباره تنبلی اجتماعی، مدیران سازمانهای باید شرایطی را در سازمان پدید آورند که از بروز این پدیده تا حد ممکن جلوگیری شود
تنبلی اجتماعی تمایل افراد به تالش کمتر در کار گروهی نسبت به کار فردی است. دلیل اصلی تنبلی اجتماعی این است که افراد در کار تیمیاحساس بی انگیزگی میکنند، زیرا فکر میکنند تالش آنها در نظر گرفته نخواهد شد. با مطالعه مبانی نظری تنبلی اجتماعی میتوان به چند متغیر اصلی که بر تنبلی اجتماعی تاثیر گذارند، اشاره کرد: قابلیت شناسایی فرد در گروه.، ارزیابی عملکرد افراد توسط اعضای دیگر تیم یا مدیر تیم، دشواری وظیفه و انتظارات اعضای تیم از فرد. ثابت شده است که تنبلی اجتماعی مانع اصلی توسعه کار تیمیاست. تنبلی اجتماعی باعث ایجاد مخربترین شکل تعارض درون گروهی خواهد شد )دامغانیان و همکاران، .)1394 جوادییگانه و فوالدیان )1390( عوامل تاثیرگذار بر تنبلی اجتماعی شهروندان تهرانی را از منظر جامعه شناسی بررسی کرده اند، مهمترین عوامل استخراج شده توسط آن ها عبارت است از ساختار اجتماعی، جدایی دولت- ملت، بی قانونی، تقدیرگرایی، خوداثر بخشی و فقدان نظارت. فضائلی )1392( نیز با ارائه شواهدی، وضعیت تنبلی اجتماعی در کشور را با مغایر با ادعای گزارشهای بین المللی در این زمینه میداند و شاخص مشخصی جهت سنجش تنبلی اجتماعی در سطح بنگاه پیشنهاد نمیکند )فضائلی، .)1392
تنبلی/اهمالکاری سازمانی
نیروی انسانی را باید به عنوان مهمترین سرمایه یک سازمان دانست که نقش مهمی در دستیابی سازمان به اهدافش دارد. امروزه سازمانهای هزینههای زیادی جهت جذب و نگهداری منابع انسانی صرف میکنند، همچنین اگر دارای بهترین فناوری بوده و از بهترین امکانات بهرهمند باشند، ولی از نیروی انسانی متخصص و کارآمد برخوردار نباشند، قادر نخواهند بود به اهداف مورد نظر خود دست یابند. بنابراین، شناخت خصوصیات و ویژگی های نیروی انسانی و عوامل مؤثر بر کارآیی آنان جهت بکارگیری هر چه مطلوب تر این سرمایه سازمانی، یکی از دل مشغولیهای رهبران و مدیران سازمانهای بوده و میباشد. از بین عوامل گوناگون، اهمال کاری که بر کارایی فردی تأثیر زیادی دارد، پدیده ای است که در تحقیقات داخلی و خارجی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. اهمال کاری به عنوان عادتی در نظر گرفته میشود که شیوع فراوانی در جوامع مختلف دارد وروند رو به رشد آن بسیار گسترده است. این عادت، با تأخیر در انجام دادن کار یا مسئولیت توأم است و در نتیجه پیامده ای ناخوشایندی به همراه دارد. اگر چه ممکن است پیامدهای منفی این عادت در زندگی روزمره مشخص و نمایان نباشد، اما زیآنهای برخاسته از شیوع این رفتار در بین افراد گروههای مختلف، مهم و قابل مالحظه است و همین امر ضرورت جلوگیری از چنین رفتاری را نمایان میسازد )گلدبرگ، 1998؛ به نقل از علی مدد، .)1388
اهمالکاری نه تنها یک مشکل مدیریت زمانی، بلکه فرایند پیچیدهای است که شامل مؤلفههای هیجانی، شناختی و رفتاری است و رویکردهای شناختی بر نقش باورها و نگرشهای منفی در اهمالکاری تأکید دارند، اما نمیتوانند سازوکار چگونگی تأثیرگذاری چنین باورهایی بر فرایند شناختی اهمالکاری را توضیح دهند، با وجود این، دیدگاه فراشناختی از اهمالکاری می تواند به تبیین دقیق این فرایندها بپردازد. فراشناخت دانش یا فرایند شناختی است که در ارزیابی، بازبینی یا کنترل شناخت مشارکت دارد و عملکرد شناختی را تنظیم میکند. اکثر نظریه پردازان بین دو جنبه از فراشناخت تمایز قایل شدهاند: الف( دانش فراشناختی که عبارت است از اطالعاتی که افراد در مورد شناخت خود درباره عوامل و راهبردهای یادگیری مرتبط با تکلیف دارند. ب( تنظیم فراشناختی که به انواع اعمال اجرایی نظیر توجه، بازبینی، برنامهریزی و شناسایی خطاها در عملکرد اشاره دارد و بر فعالیت شناختی اثر میگذارد. از این رو اهمالکاری از دو دیدگاه میتواند با فراشناخت در پیوند باشد. نخست این که تعلل ورزیدن میتواند به عنوان یک راهبرد برای تنظیم شناختها و عواطف منفی در نظر گرفته شود و دوم این که پژوهشهای زیادی اهمالکاری را دارای ارتباط با هیجانهای منفی گزارش نمودهاند. اهمالکاری را یک راهبرد میدانند که افراد برای تنظیم هیجانهای منفی به کار می برند و به کمک آن، دستکم به صورت گذرا از هیجانهای منفی دور میشوند و احساس بهتری را تجربه میکنند. همچنین اهمالکاری به عنوان توانایی در کنترل شدید بر افکار، هیجانها و عملکرد در راستای استانداردها مطرح شده است. از سوی دیگر پژوهشهای بسیاری اهمالکاری را دارای ارتباط با هیجانهای منفی گزارش نمودهاند. اهمالکاری مزمن با شماری از ویژگیهای شخصیتی چون اعتمادبنفس و عزتنفس پایین، سطوح باالی افسردگی، روانرنجوری، کمرویی، اضطراب صفتی و حالتی، هراس اجتماعی، فراموشکاری، بینظمی، تمرکز بر خودانگاره ضعیف، نداشتن انرژی، انعطافناپذیری رفتاری و خودکارآمدی پایین در ارتباط است )گلستانی بخت و شکری، .)1392
عالئم و نشانه های تنبلی/ اهمالکاری
تعلل یک روش رفتاری است که فرد آن را پیش میگیرد، تا خودش را از تجربه کردن حالتهای هیجانی ناخوشایند، مثل ناراحتی های شدید در امان بدارد، زیرا اگر فرد کار خسته کنندهای را شروع کند، آرزو دارد که ای کاش این کار را هیچگاه آغاز نمیکرد. تعلل که آن را سندرم فردا نیز نامیدهاند، دارای عالئم
و نشانه هایی به این شرح است:
• رفتار وقت کشی و هدر دادن وقت،
• احساس غرق شدن در مسئولیت ها،
• ناتوانی در رسیدن به هدفهای مهم زندگی،
• انجام کارها با سرعت زیاد، در آخرین دقایق،
• خیالبافی و آرزو به جای انجام کارها،
• نداشتن برنامه ریزی مداوم برای زندگی،
• دادن شعارهایی که هیچ گاه انجام نمیشوند )آتش پور وامیری، .)1378
متخصصان، علل مختلفی را برای تعلل و اهمالکاری بر شمردهاند که از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: ترس از موفقیت، ترس از شکست، نداشتن انگیزه برای انجام کار، ایجاد استرس برای انجام کارها در دقیقه نود )برخی از افراد، در فشار بهتر کار میکنند و عملکرد باالتری دارند(، سختی کار، نبود دانش و مهارت مورد نیاز برای انجام کار )دوبرین3، .)2004 همچنین، مواردی مثل کمالگرایی، پایین بودن سطح تحمل و توانایی در برابر مشکالت و احساس خودکم بینی را نیز جزء ریشههای اهمالکاری میدانند. عالوه بر این بسیاری از اهمالکاریها نتیجه لذتجویی آنی، کمطاقتی و ترجیح دادن تقویت کنندههای کوتاه مدت به بلند مدت است. به نظر میرسد که ضعف در خویشتنداری ویژگی غیر قابل تعجب بشر است به طوری که از موقعیتهای دشوار اجتناب میکند زیرا به راحتی با لذت های فوری اغواء میگردد. از سویی دیگر در ورای رفتارهای اهمالکارانه یکسری افکار و توجیهها نظیر موارد زیر وجود دارد: "الزم است قبل از انجام این کار بیشتر بررسی کنم"، "اگر چیزی بخورم انرژی بیشتری برای انجام کار پیدا میکنم"، "باید به مغزم استراحت بدهم، اینطوری میتوانم شروع بهتری داشته باشم"، "دفعه قبلی که کاری شبیه این داشتم، زمان زیادی صرف آن نکردم، بنابراین هنوز وقت دارم"، "کار را فعال انجام نمیدهم به خاطر اینکه بعدا که وقت بیشتری دارم، آن را بهتر انجام میدهم". دیدگاههای مرتبط با تعلل در یک طف خوشبینانه تا بدبینانه قرار دارند. دیدگاههای خوشبینانه بر این اساسند که خصوصیاتی چون رفتار، شناخت و انگیزش عامل مهم بروز تعلل هستند درحالی که دیدگاههای بدبینانه، تعلل را نوعی عادت اختالل شخصتی میدانند که نیازمند مداخالت روانشناختی است )فیاضی و کاوه، .)1388
عوامل موثر بر تنبلی اجتماعی
کنشهای افراد تحت تاثیر ساختارهای اجتماعی یعنی راههای پیش روی افراد برای کنش و نیز محدودیتهای شناختی و نیز هنجارها و ارزشهای اجتماعی است و افراد در چارچوب عوامل یاد شده دست به کنش میزنند. از این رو در باب موضوع تنبلی، بر اساس شواهد از جامعه ایران و بر اساس استنتاج از نظریه های مرتبط، گزاره های زیر را میتوان بیان کرد:
• تنبلی در بسیاری از ساختهای جامعه مخصوصا سازمانهایی عمومی، ناشی از ضعف نظارت بر عملکرد افراد است. به عبارت دیگر اگر افراد مایل باشند که برای فرار از انجام مسئولیت )نفع فردی ( تنبلی کنند، ضعف یا نبود نظارت بر عملکرد ایشان، به عنوان یک عامل ساختاری، موجد و تشدید کننده این رفتار است.
• تنبلی در بسیاری از مصادیق آن، در جامعه ایران یک ضد ارزش نیست )اگر ارزش محسوب نشود( و از این رو است که نمیتوان با کنترل اجتماعی آن را محدود و مهار کرد.
• بسیاری از اعمال و کنشهای مردم با این که از مصادیق تنبلی است، اما چنین تصوری از سوی کنشگران درباره آنها وجود